تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ای على! عقل چيزى است كه با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى‏آيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816887295




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مروري كوتاه بر تاريخ كتاب درايران ازآغاز تاكنون‌


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مروري كوتاه بر تاريخ كتاب درايران ازآغاز تاكنون‌


اشاره:با توجه به اهميت فراوان كتاب در حفظ و گسترش علم و فرهنگ،بخش نخست اين مقاله به پيشينه كتاب در ايران پيش از اسلا‌م پرداخت.اينك بخش دوم و ادامه سخن:

***

نخستين كتاب چاپ سنگي كه در تهران به چاپ رسيد، ديوان عبدالوهاب متعمدالدوله نشاط (3 :ج1، ص233) يا ديوان غزليات حافظ است كه در 18 محرم 1254 ق چاپ شده است (همان)؛ اما برخي ديگر، نخستين كتاب سنگي تهران را المعجم في آثار ملوك العجم دانسته‌اند كه در 1259 ق چاپ شده است (9:24؛23 : ج1، ص709).‌

اما پيش از انتشار كتابهاي چاپي فارسي در ايران، اين كتابها در خارج از كشور چاپ شدند. به نوشته شاردن فرانسوي در سياحتنامه، وي در 1087 ق همراه با وزير اعظم شاه سليمان اول صفوي (1077 - 1105ق)، كتابهاي فارسي چاپ شده در خارج از كشور را به نظر شاه رساند(3 :ج1، ص229).

نخستين دستگاه چاپ سنگي فارسي در 1255ق در هند داير شد كه از جمله اولين كتاب‌هاي چاپي آن انوار سهيلي است كه در 2 رجب 1243ق در (چاپخانه) بمبئي چاپ شده است (9:21 ). از جمله مطبعه‌هاي فارسي زبان هند، است كه در 1270ق تاسيس شد و تا 1330ق، بيش از 12000 ‌ عنوان كتاب معتبر فارسي، از جمله فرهنگ‌هاي لغت و ديوان شعراي فارسي‌گوي ايراني و هندي را تصحيح و به چاپ رساند (48: ج 4، ص 2623).‌

قديمي‌ترين كتاب چاپ سنگي فارسي در عثماني فرهنگ شعوري است كه در 1255 ق به چاپ رسيده است (همان، 22). در مصر نيز كه در 1235 يا 1237 ق داير شد (20 :ج 4، ص608)، به چاپ كتاب‌هاي فارسي نيز مي‌پرداخت. نخستين كتاب چاپي فارسي بولاق، مفاتيح‌الدريه في‌اثبات القوانين الدريه است كه در 1242ق و سپس گلستان سعدي و پندنامه عطار است كه در 1244ق چاپ و منتشر شدند (9:22 ). در شهرهاي اروپايي مانند پطرزبورغ (پطروگراد)، وين، لندن، رم، پاريس، و ليدن نيز كتاب‌هاي فارسي نفيس چاپ و منتشر مي‌شده است (همان).

چاپ سربي (حروفي)، نخست در 1227ق در تبريز داير شد و مدتي بعد كتاب فتحنامه با چاپ حروفي منتشر گرديد. پس از آن مي‌توان از مآثر سلطاني عبدالرزاق بيك دنبلي (اواخر رجب 1241ق) و رساله آبله‌كوبي ياد كرد كه اندكي پس از آن انتشار يافت (9:23 ؛3 :ج 1، ص 231). ظاهرا در همان وقت كه در تبريز چاپخانه سربي داير بوده، چاپخانه ديگري در تهران در حدود 1240ق داير بوده است، بدون آنكه چاپخانه تبريز به تهران منتقل شود. از نخستين كتابهاي چاپ حروفي تهران مي‌توان از محرق‌القلوب (1239ق)، عين‌الحيات و حيات‌القلوب در 1240ق نام برد (3: ج 1، ص 232). قديمي‌ترين كتابي كه به زبان فارسي با چاپ حروفي منتشر شد، دو كتاب داستان مسيح و داستان سن‌پيدرو است كه با ترجمه لاتين در 1049ق در ليدن هلند به چاپ رسيدند ( 9:20).

گرچه چاپ سربي زودتر از چاپ سنگي در ايران داير شد، اما پس از چند سال جاي خود را به چاپ سنگي داد و اين صنعت به مدت شصت سال در تهران، تبريز، اصفهان، شيراز، مشهد و چند شهر ديگر داير بود (3: ج 1، ص 232).

خط كتابهاي چاپ سنگي بيشتر نسخ و نستعليق و گاهي شكسته بود و كاغذ آنها، غالبا ًروسي و روزنامه مانند بوده و گاهي هم از كاغذهاي فرنگي ديگر استفاده مي‌شده است (9:29 - 30).

كتابهاي چاپ سنگي را در آغاز همانند كتابهاي خطي، مصور و مزين مي‌كردند؛ بدين ترتيب كه در صفحه اول (صفحه عنوان امروز)، ترنج يا شمسه مي‌انداختند و در صفحه دوم، معمولا سرلوحه‌اي قرار داشت و در سرلوحه‌ها، به جز نقوش هندسي، گاه شير و خورشيد و گاه دو ملائكه يا دو شير كه تاجي در ميان دست‌هاي خود دارد، ديده مي‌شد. مجلس‌سازي و تصوير هم به همان سياق نقاشي‌هاي عصر قاجاري انجام مي‌شد كه ممزوجي از شيوه مينياتورسازي و نقاشي اروپايي بود (همان، 31). تاريخ چاپ كتاب نير غالبا در صفحه انتهاي كتاب ذكر مي‌شد و يا با نوشتن (عبارت منثور يا منظوي كه براساس حروف ابجد حكايت از پايان كتاب داشت)، تاريخ پايان نگارش كتاب آورده مي‌شد.‌

با افزايش چاپخانه‌ها در كشور و رشد تعداد روزنامه‌ها و كتاب‌هاي چاپ شده كه بدون كنترل و نظارت دولتي، چاپ و منتشر مي‌شدند، رژيم ناصري درصدد نظارت بر مطبوعات و كتابهاي منتشره برآمد كه به صورت اعلان دولتي در شماره 552 روزنامه دولت عليه ايران مورخ 1280 ق چاپ و منتشر شد (24:144 ). برخي پژوهشگران، فرمان شاه در 1287ق و برخي ديگر را كه از سوي كنت‌دومونت فرت ايتاليايي، رئيس نظميه ايران، به ناصرالدين شاه عرضه شد، اولين سند و قانون سانسور يا مميزي دانسته‌اند (همان، 146).

به هر روي پس از قانون اخير، نظارت بر مطبوعات داخلي و خارجي شدت يافت و روزنامه‌هاي فارسي‌زباني چون قانون، اختر، و عروه`‌الوثقي كه مخفيانه وارد كشور مي‌شدند، دچار مميزي شديد گرديدند و دولتمردي چون ميرزايوسف‌خان مستشارالدوله ب-ه اتهام نگارش مقاله در روزنامه قانون دستگير و شكنجه شد (همان،149؛ 16: ج 4، ص493). حتي كتابهاي ميرزاحسن‌خان اعتمادالسلطنه كه مسئوليت و سانسور را داشت، دچار سانسور گرديد (24:141 ).

در دوره سلطنت مظفرالدين شاه (1313 - 1324ق)، از شدت سانسور كاسته شد و با پيروزي جنبش مشروطه در 1324ق، تقريباً سانسور از كشور رخت بربست و هرگونه كتاب و مطبوعات، آزادانه در كشور منتشر شدند. در ماده بيستم متمم قانون اساسي حدود و ثغور آزادي كتاب و مطبوعات تشريح شد و نخستين قانون مطبوعات در 5 محرم 1326ق به تصويب مجلس رسيد (24 :153).

آزادي انتشار كتاب و مطبوعات ديري نپاييد؛ زيرا پس از تيرگي روابط ميان محمدعلي‌شاه و مجلس، سرانجام شاه دستور گلوله باران مجلس را صادر كرد (23 جمادي‌الاول 1326ق) و به دنبال آن بسياري از آزاديخواهان و روزنامه‌نگاران دستگير،‌ بازداشت و تبعيد شدند و برخي نيز به شهادت رسيدند و روزنامه‌هاي مخالف نيز تعطيل شدند.

پس از فتح تهران در 27 جمادي‌الاخر 1327 ق به دست مجاهدان گيلاني و بختياري، بار ديگر آزادي سياسي نسبي در كشور برقرار گرديد؛ اما اين آزادي بارها توسط قدرتهاي بيگانه و دولتهاي دست نشانده آنها تهديد شد. چنان كه پس از اولتيماتوم 1907 روسيه به ايران، دولت روسيه به تبريز، رشت و مشهد لشكركشي كرد و در 10 محرم 1330 ق برخي از آزاديخواهان تبريز را به دار كشيد و برخي ديگر دستگير و بازداشت و تبعيد شدند و بسياري از نويسندگان، قلم بر زمين گذاردند (3: ج 1، ص11 و 125). چند سال بعد كه با شجاعت و درايت تني چند از نمايندگان مجلس، زيانهاي ناشي از قرارداد 1919 ايران و انگليس برملا شد، بعضي از روزنامه‌نگاران آزاديخواه، دولت وثوق‌الدوله را به باد انتقاد گرفتند كه در نتيجه آن برخي از روزنامه‌نگاران دستگير و بازداشت و روزنامه‌هايشان نيز توقيف شد (همان، 263؛ 29:121 ؛ - 122).

ب. پهلوي: با كودتاي رضاخان ميرپنج در اسفند 1299 و صعود تدريجي او به نردبان قدرت، سايه سانسور و خفقان سياسي بيش از پيش بر مطبوعات و كتاب سايه افكند. رضاخان - كه بعدها به سلطنت رسيد و به رضا شاه پهلوي معروف گرديد - نه تنها با وضع قوانيني چون ، مصوب 10 آبان 1301 و نيز كه در 1310 به تصويب رسيد (24:155 -156 و 161-162) به مقابله با نويسندگان آزاديخواه برخاست، بلكه با تطميع، تهديد، ارعاب و حتي ترور، مخالفان سياسي خود را وادار به سكوت و تسليم كرد و موظف به مميزي (سانسور) كتابها و مطبوعاتي گرديد كه در داخل كشور چاپ و منتشر و يا وارد كشور مي‌شدند. رژيم رضاشاه نه تنها تحمل كوچكترين انتقاد سياسي در داخل كشور را نداشت، بلكه به دليل درج كاريكاتوري طنزآميز از رژيم ايران در يكي از نشريات فرانسوي، با دولت فرانسه قطع ارتباط كرد (همان 162؛ 21: ج 5، ص 847).

تعداد عناوين كتابهاي منتشر شده در سالهاي پاياني حكومت رضا شاه در جدول زير آمده است (30:101 ):

آمار ديگري، تعداد كتابهاي منتشر شده در 1320 را 328 عنوان ذكر كرده (24:163) كه تفاوتهاي آشكاري با آمار فوق دارد.

با سقوط رژيم رضا خان در شهريور 1320، آزادي سياسي نسبي در كشور پديد آمد كه با فراز و فرودهايي تا مرداد سال 1332 ادامه داشت. در اين مدت بيش از 70 گروه، تشكل و حزب سياسي تأسيس شد ( 42:25-87) و بيش از 1000 عنوان روزنامه و مجله منتشر گرديد (24:163). جدول زير آمار كتابهاي منتشره طي سالهاي 1321 تا 1332 را از دو مأخذ متفاوت نشان مي‌دهد (30:101؛2:132؛24 :163 ).

چنان كه ملاحظه مي‌شود، تفاوت زيادي ميان دو آمار وجود دارد كه حتي منحني‌هاي صعود و نزول آنها نيز با هم متفاوت است.

پس از كودتاي 28 مرداد 1332 بلافاصله فعاليتهاي همه احزاب مخالف ممنوع و رهبران و اعضاي فعال آنها و نيز بيشتر وزرا و نمايندگان طرفدار دكتر مصدق دستگير و همه روزنامه‌هاي ملي توقيف گرديدند و تظاهرات اعتراض‌آميز دانشجويي در 16 آذر همان سال به خاك و خون كشيده شد. سال بعد نيز با كشف سازمان نظامي حزب توده، صدها نفر از رهبران، كادرها، اعضا و هواداران حزب دستگير و بازداشت گرديدند كه برخي از آنها اعدام و دهها نفر نيز به زندانهاي طولاني مدت محكوم شدند (36 :ج 2، ص 78-79؛ 46:74--- 75؛21: ج 5، ص 856). در سال 1334 نيز رهبر و اعضاي اصلي دستگير و چهار تن از آنها به جوخه اعدام سپرده شدند (43:250 ) بدين ترتيب طي يكي دو سال بعد از كودتا، هر گونه فعاليت سياسي مخالف رژيم عملا ممنوع گرديد و بسياري از نويسندگان سياسي منتقد از بيم تعقيب و مجازات، سكوت پيشه كردند.

جدول زير فراواني كتابهاي منتشر شده در سال‌هاي 1333 تا 1341 را از دو مأخذ متفاوت نشان مي‌دهد (24:165؛12:132؛30:101).

براساس يك پژوهش، در اين سالها، سانسور پيش از انتشار كتاب، به طور جدي اعمال نشده و در صورت اعتراض، كتاب را پس از نشر، بررسي مي‌كردند (24:65 ).

افزايش عناوين كتابهاي منتشره در اين سالها را بايد با بهبود نسبي اوضاع اقتصادي، افزايش جمعيت شهرنشين و شمار باسوادان، و بالا رفتن سطح آموزش عالي در كشور مرتبط دانست كه در مجموع بر تعداد كتابخوانان مي‌افزود (21: ج 5، ص858؛ 2:139 )از سوي ديگر پيروزي دموكراتها در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، دست به اصلاحات سياسي، اجتماعي و اقتصادي بزند كه در نتيجه آن فضاي نسبتاً باز سياسي از سال 39 تا 41 در كشور پديد آمد‌(21 :ج 5، ص 858). اين تحولات، تاثير محسوسي برافزايش كمي و كيفي مطبوعات و كتابهاي منتشره كشور داشت. جدول فوق، افزايش چشمگير كتابهاي انتشار يافته در سال 41 را نسبت به سالهاي پيش از اين دوره (سال 1338) نشان مي‌دهد.‌

در سالهاي پس از كودتا، بنگاههاي انتشاراتي بزرگي در كشور پديد آمدند كه به ترجمه آثار مشهور كلاسيك و جديد خارجي و نيز تصحيح و تاليف آثار معتبر فارسي اقدام كردند كه از جمله آنها مي‌توان از (تاسيس: 1332 ش) ياد نمود كه از حمايتهاي امير اسدالله علم و كمك‌هاي مادي شركت ملي نفت، بنياد پهلوي و سازمان برنامه برخوردار بود (19:ج 4، ص 344) نيز از ديگر ناشران بزرگ اين سال‌ها بود كه با سرمايه خارجي تاسيس شد و به ترجمه كتابهاي معروف تاريخي - اجتماعي، به ويژه آثار نويسندگان آمريكايي (30:96 - 97) و نيز تاليف و ترجمه آثار مرجعي چون دايره‌`المعارف فارسي (در سه جلد) اقدام كرد. از ناشران بزرگي كه طي سالهاي ياد شده فعاليت داشته‌‌اند، مي‌توان از انتشارات دانشگاه تهران، اميركبير، سازمان كتاب‌هاي جيبي، ابن‌سينا، علمي، اقبال، خيام، صفي‌عليشاه، كلاله‌ خاور، شركت سهامي انتشار، زوار، مرواريد، گوتنبرگ، طهوري، نيل، كانون معرفت، دهخدا، فروغي (تهران)، حقيقت، سروش، تهران (در تبريز)، موثقي، شهريار، تاييد (در اصفهان)، باستان، زوار (درمشهد) نام برد (9:36-37؛30:97 ).‌

با رشد روزافزون عناوين كتابهاي منتشره و گسترش ناشران كشور، نياز مبرمي به معرفي آثار چاپ شده كشور احساس مي‌شد؛ از اين رو از دهه 30 به بعد نشرياتي در معرفي و نقد كتاب منتشر شدند كه مي‌توان به راهنماي كتاب، انتقاد كتاب، بررسي كتاب، و كتاب ماه اشاره كرد (همان، 34). در سال‌هاي بعد نيز مجلات ديگري مانند كتاب امروز انتشار يافت. علاوه‌بر آن، كتاب‌هايي هم در معرفي آثار فارسي و عربي منتشر شدند و در كشور به چاپ رسيدند كه مهمترين آنها عبارتند از: كتابشناسي دهساله (1333-1343)؛ از ايرج افشار و حسين بني‌آدم؛ فهرست كتاب‌هاي چاپي فارسي؛ و فهرست مولفين كتابهاي چاپي عربي و فارسي از خانبابا مشار (همان، 34 و 35).

طي همين سال‌ها برخي از مجلدات كتابشناسي معروف الذريه الي تصانيف الشيعه از آقا بزرگ تهراني انتشار يافت كه به معرفي آثار مكتوب (خطي، چاپ سنگي و چاپي) عربي و فارسي شيعيان پرداخته است كه بخش قابل توجهي از آنها را كتاب‌هاي خطي و چاپ فارسي ايران تشكيل مي‌دهد. برخي از مجلدات كتاب طبقات اعلام الشيعه نوشته آقا بزرگ تهراني هم كه به زندگي بزرگان شيعه، از جمله نويسندگان اختصاص دارد، در همين سالها انتشار يافت (4 :ج 1، ص 456).

در سال 1332 به فرمان محمدرضا پهلوي، به بهترين مصنفان، مولفان و مترجمان آثار فارسي تعلق مي‌گرفت كه اين جايزه نقدي، همراه با در روز اول فروردين و در مراسم به افراد برگزيده اعطا مي‌شد كه نخستين جايزه، مربوط به كتابهاي جاپ اول سال 32 بود كه در سال 34 به پديدآورندگان يازده كتاب برگزيده داده شد (22 :ج 1، ص 687-688). جوايز دولتي و غيردولتي ديگر كتاب، از دهه سي به بعد عبارتند از: جايزه بهترين كتاب سال مجله سخن (تاسيس: 1332)؛ جايزه كتاب برگزيده انجمن كتاب (تاسيس: 1337)؛ جايزه مسابقه نمايشنامه‌نويسي هنرهاي زيباي كشور (تاسيس: 1337)؛ جايزه مسابقه ترجمه نمايشنامه‌هاي خارجي هنرهاي زيباي كشور (تاسيس: 1337)؛ جايزه كاروان كتاب، به ابتكار مجله جوانان (تاسيس: 1338)؛ جايزه خودنويس طلا، به ابتكار بخش ادبي مجله راهنماي كتاب (تاسيس: 1342)؛ جايزه كتاب يونسكو (تاسيس: 1345)؛ و جايزه نقدي شوراي كتاب كودك (تاسيس: 1354). همان، 687).

به موازات اين سياستها و اقدامات حمايتي دولتي از پديدآورندگان كتاب، از سال 32 به بعد، به ويژه پس از تشكيل (سازمان اطلاعات و امنيت كشور) در سال 36، نظارت برمطبوعات و كتاب‌هاي منتشره گسترش يافت و به توقيف مجلاتي چون كتاب ماه و كتاب‌هايي مانند غربزدگي جلال آل احمد در 1341 انجاميد. (5:16).

با سفر شاه به آمريكا در فروردين 41، او به دولت آمريكا اطمينان داد كه اصلاحات اقتصادي - اجتماعي مورد نظر آمريكا را خود، رهبري و به اجرا درخواهد آورد. از اينرو وي پس از اينكه از حمايت دولت آمريكا اطمينان يافت، در بازگشت به كشور، اميني نخست وزير اصلاح‌طلب مورد نظر آمريكا را بركنار (تير 41) و امير اسدالله علم را به نخست‌وزيري منصوب كرد و خود با ايجاد محدوديت‌هاي سياسي و جو پليسي و ديكتاتوري، به انجام اصلاحات مورد نظر آمريكا - كه ناميده شد - پرداخت (46 :193 - 203). بلافاصله رژيم شاه فضاي نسبتا بازسياسي را كه از سال 39 تا اوايل 41 و تحت فشار دولت جديد آمريكا به ناگزير در كشور پديد آورده بود، برچيد و موج جديدي از دستگيري فعالان سياسي و سركوب حركتها و اقدامات اعتراض‌آميز را آغاز كرد كه حمله نظاميان به دانشگاه تهران در اول بهمن 41 و سركوب خونين قيام 15 خرداد 42 از آن جمله بود (36: ج 2، ص116 - 123).‌

از سال 41 به بعد، چاپخانه‌ها موظف شدند كه پيش از چاپ كتاب، دست نوشته آن‌ را تحويل - كه از ادارات تابع وزارت ‌فرهنگ بود - بدهند و پس از بررسي و تاييد ازسوي آن اداره، اقدام به‌چاپ آن نمايند و در صورت انتشار ، اداره آگاهي، موظف به جمع‌آوري آنها بود (24:166 ). بدين ترتيب هر كتاب قبل از نشر، به بهانه گرفتن ، مي‌بايست به اداره نگارش تحويل داده مي‌شد و آنان نيز با بررسي تك‌تك صفحات و اعمال اصلاحات، اجازه نشر صادر مي‌كردند يا كتاب را غيرقابل انتشار تشخيص مي‌دادند. اسناد موجود نشان مي‌دهد كه سانسور پيش از انتشار به شكل فراگير، در طي ‌شانزده سال پس ازآن، به شدت اعمال مي‌شد. ( 24:166-167).

به موجب لايحه‌اي كه در سال 1342 در هيأت دولت به رياست علم به تصويب رسيد، بيش از 70روزنامه و مجله در سراسر كشور تعطيل شدند (11:278 ). علاوه بر اداره نگارش، نيز به نظارت و سانسور كتاب مي‌پرداخت كه در برخي موارد، تصميمات و اقدامات آن دو، متعارض بود؛ مثلا (169 :24). البته تنها سازماني كه رسما به سانسور كتاب بعد از نشر اقدام مي‌كرد، ساواك بود (24:170؛11:118 ).

اميرعباس هويدا كه دراواخر سال43 به نخست‌وزيري منصوب شد، خود را فردي روشنفكر و آزاديخواه نشان مي‌داد و (45:242 ). از همين‌رو در مجلس شوراي ملي مخالفت شديد خود را با سانسور اعلام كرد (همان، 243) و كوشيد تا با روشنفكران مستقل و منتقد رژيم شاه مرتبط شود. به دنبال آن در اواخر سال 44 با هفت‌نفر از نويسندگان و شعراي نامدار منتقد كشور ديدار كرد و آنان نيز به شرايط سخت سانسور اعتراض كردند؛ ‌اما هويدا از وجود سانسور اظهار بي‌اطلاعي كرد واين ديدار با مجادله بي‌پرواي آل‌احمد با او به شكست انجاميد (همان، 242-243). هويدا به تلاشهايش ادامه داد و شش ماه بعد با خليل ملكي كه برجسته‌ترين نويسنده و روشنفكر سياسي منتقد و مستقل رژيم به شمار مي‌رفت، ديدار كرد كه با انتقاد شديد ملكي از ، بي‌نتيجه ماند (همان، 247 - 249). سپس وي با داريوش فروهر كه از فعالان سياسي مخالف رژيم به شمار مي‌رفت، ديدار نمود كه اين ديدار نيز سودي در برنداشت؛ زيرا - چنان‌كه روشنفكران منتقد و مستقل به درستي دريافته بودند - هدف هويدا از اين نزديكي و مراوده، ايجاد تغييرات اساسي در ساختار استبدادي حكومت و از بين بردن سانسور نبود، بلكه وي تصميم داشت تا با تطميع، آنها را در قدرت سياسي و اقدامات خودكامه رژيم شاه شريك كرده و بدين‌ترتيب از نفوذ و اقتدار سياسي آنها در جامعه كاسته و حيثيت سياسي‌شان را سلب كند (همان، 246 و 250).‌

در دي 1348، ‌به تصويب رسيد كه گام مهمي در نظام‌مند كردن و به رسميت شناختن حقوق مادي و معنوي پديدآورندگان كتاب بود.

باوجود تنگ‌ترشدن فضاي سياسي و گسترش سانسور در عرصه كتاب و مطبوعات، از سال 42 تا 49، رشد چشمگيري در تعداد عناوين كتاب‌هاي منتشره به وجود آمد كه بالاترين آن در سال 1348 با 4709 عنوان و سپس سال 1349 با 4359 عنوان كتاب است كه تفاوت آشكاري با سالهاي پيش و حتي پس از آن تا سال 57 دارد.

جدول زير فراواني كتابهاي منتشره از سال 42 تا 49 را نشان مي‌دهد (24:166؛30: 103).‌

اين افزايش، دلايل متعدد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دارد كه از جمله مي‌توان به دو برابر شدن اقتصادي كشور طي سال‌هاي 38 تا 49 و به دنبال آن افزايش درآمدهاي عمومي؛ روند مهاجرت روستاييان به شهرها و افزايش جمعيت شهر‌نشين و در نتيجه رشد طبقه متوسط؛ پيشرفت و تحول در آموزش، صنعت وخدمات؛ و تاسيس دانشگاه و موسسات آموزش عالي در بسياري از شهرهاي بزرگ كشور اشاره كرد(21: ج5، ص 866 - 872).‌

از اواخر سال 49 به بعد جو اختناق و سركوب رژيم شدت يافت و (مركب از ادارات امنيتي ارتش، ژاندارمري، شهرباني و ساواك) در همين سال تشكيل شد (26:176 ). اين امر دلايل گوناگوني داشت. از يك سو گروهها و سازمانهاي چريكي از اواخر سال 49 به بعد مبارزه مسلحانه روستايي و سپس شهري گسترده‌اي را با رژيم آغاز كردند و از سوي ديگر رژيم براي مقابله با اين پديده - كه زمينه‌هاي آن را در دانشگاه و عرصه‌هاي روشنفكري مي‌دانست - محدوديت سياسي روزافزوني را براي ناشران مطبوعات و كتاب به وجود آورد.

افزايش ناگهاني بهاي نفت از سال 52 به بعد كه موجب چند برابر شدن در آمدهاي كشور گرديد، موجب شد تا شاه با اطمينان از حمايتهاي كشورهاي غربي به ويژه آمريكا از رژيم خود، بر فشار و اختناق در داخل كشور افزوده و با تبليغات فراوان خارجي برنامه‌هاي بلندپروازانه‌اي را كه همان رسيدن به و دست يافتن به رتبه پنجم قدرت نظامي جهان بود، تعقيب كند.

شاه در اسفند 1353، در يك چرخش ناگهاني و برخلاف نظر پيشين خود كه تعدد و فعاليت احزاب را تاييد مي‌كرد، احزاب دولتي موجود را منحل و تشكيل را اعلام و اظهار داشت كه در آينده، دولتي تك حزبي بر سر كار خواهد بود و افزود كساني كه مايل نباشند به اين حزب بپيوندند يا خائن‌اند كه بايد به زندان بروند و يا از فردا كشور را ترك كنند (1:403 ). او پا را از اين فراتر گذاشت و در مصاحبه‌هاي خود آشكارا دموكراسي را به مسخره گرفت (1:404 ).

هويدا نيز در اين سالها كه بيش از پيش شيفته قدرت گرديده بود، ژستها و شعارهاي روشنفكري سالهاي نخست صدارت خود را به كنار نهاد و همصدا با شاه، نيروهاي مخالف رژيم را مسخره مي‌كرد و به ريشخند مي‌گرفت (45:252 و 254). سرانجام دولت او در اواخر سال 53، دستور تعطيلي و توقيف بيش از 50 روزنامه و مجله را صادر كرد(11:280 :24:168).

در تابستان 55 در مراسمي كه با عنوان و به كوشش احسان نراقي و با حضور هويدا و گروهي از مولفان و ناشران كتاب برگزار شد، هويدا آشكارا گفت: (11:285 - 286).

به نوشته دلانوآ، (26:139 - 140).

بدين ترتيب از سال 49 تا سال 57، با وجود افزايش جمعيت درس خوانده، بالا رفتن در آمدها، بهبودي وضعيت معيشتي و رايگان شدن آموزش‌هاي عالي، تعداد عناوين كتابهاي منتشره، به شدت كاهش يافت.‌

اين امر به دليل فقدان آزاديهاي سياسي و سانسور شديد و توقيف صدها عنوان كتاب بود كه توسط اداره كل نگارش و يا ساواك، ماهها و سالها بلاجواب مانده و يا ممنوع الانتشار شده بودند كه اين وضعيت تا آخرين ماههاي حيات رژيم شاه ادامه داشت (24:194 ). در همين سالها، بسياري از نويسندگان، ممنوع القلم و بسياري از وعاظ ممنوع المنبر گرديدند (34:346 و 841). برخي از روشنفكران منتقد رژيم نيز تحت فشار ساواك مجبور شدند تا در اعترافات تلويزيوني، از گذشته خود اظهار ندامت كرده و به تاييد دستاوردهاي رژيم بپردازند (26:180 - 181). تنها از نيمه دوم سال 56 به بعد است كه رشد نسبي در تعداد عناوين و شمارگان كتابهاي منتشره ديده مي‌شود. جدول زير فراواني كتابهاي منتشره از سال 49 تا 57 را نشان مي‌دهد( 24:166؛30:103 ).‌


براساس يك پژوهش گسترده، از سال 1320 تا 1357، تعداد 100/23 عنوان كتاب، بررسي شده است كه از اين تعداد 5046 عنوان را مميزان، نظر منفي يا مشروط داشته‌اند. (:25 هشت و نه).

با پيروزي دموكراتها در انتخابات رياست جمهوري آمريكا (آبان 55) و اعلام سياست‌ آزاديهاي سياسي و حقوق بشر در كشورهاي اقمار، رژيم شاه نيز بار ديگر ناگزير به ايجاد فضاي نسبتاً باز سياسي در كشور گرديد. از اين رو از سال 56 به بعد به تدريج، فعالان سياسي مخالف رژيم به صورت انفرادي يا گروهي، شروع به فعاليتهاي سياسي در چارچوب قانون اساسي كردند و تدريجا بسياري از كتابهايي كه طي سالهاي گذشته در داخل كشور منتشر شده و ممنوع‌الانتشار بودند و دارندگان آنها به زندان‌هاي سنگيني محكوم مي‌شدند (26:181) به‌طور نيمه مخفي و سپس آشكارا چاپ و منتشر گرديدند كه برخي از آنها از جمله آثار دكتر شريعتي در دهها و صدها هزار نسخه به فروش رسيد. كتابها و جزوات تئوريك، تحليلي و آموزشي سازمانهاي چريكي و مخالفان سياسي خارج از كشور نيز از زمره همين كتابها بودند كه مورد استقبال بسياري از دانشجويان قرار داشتند. اين كتابها كه در جلدهاي سفيد و كاغذهاي نامرغوب و ارزان‌قيمت و با اسامي مستعار مولفان چاپ مي‌شدند، اصطلاحاً به كتابهاي مشهور شدند.

به دليل شرايط سياسي خاص آن سالها، آماري از تعداد عناوين اين كتابها و شمارگان دقيق آنها در دست نيست و تاكنون نيز پژوهشي دقيق و گسترده در آن باره صورت نگرفته است.

مآخذ:

1) آبراهاميان، يرواند. ايران بين دو انقلاب؛ از مشروطه تا انقلاب اسلامي، ترجمه كاظم فيروزمند، حسن شمس‌آوري و محسن مدير شانه‌چي، تهران: نشر مركز، چاپ چهارم، 1380؛

2) آذرنگ، عبدالحسين. شمه‌اي از انتشار كتاب در ايران، تهران: نشر كتابدار، 1378؛

3) آريانپور، يحيي. از صبا تا نيما (تاريخ 150 سال ادب فارسي)، ج 1: بازگشت، بيداري، تهران: كتاب‌هاي جيبي، چاپ چهارم، 1355؛

4) دايره` المعارف بزرگ اسلامي، ج 1، ص 455 - 456؛

5) آل احمد، جلال. غربزدگي، تهران: رواق، [چاپ سوم، 1356]؛

6) ابن نديم، محمدبن اسحق. كتاب الفهرست، ترجمه و تحقيق محمدرضا تجدد، تهران: اميركبير، 1366؛

7) احساني، محمدتقي، جلدها و قلمدانهاي ايراني، تهران: اميركبير، 1368؛

8) دايره‌المعارف كتابداري و اطلاع‌رساني، ج 1، ص 180 - 186؛

9) افشار، ايرج. سير كتاب در ايران، تهران: اميركبير، 1344؛

10) همو. ، صحافي سنتي، تهران: 1357، ص 77-94؛

11) امير عباس هويدا. [به كوشش] دفتر پژوهش‌هاي موسسه كيهان، تهران: كيهان، 1381؛

12) اميرخاني، غلامرضا، ، فصلنامه كتاب، شم- 4، 1383، ص 54 - 59؛

13) دايره‌المعارف فارسي [مصاحب]، ج 1، ص 302؛

14) ، دايره‌المعارف كتابداري و اطلاع‌رساني، ج 1، ص 385 - 419)؛

15) ايسنا (خبرگزاري)، 26/7/84/16 ) بامداد، مهدي. شرح حال رجال ايران در قرن 12 و 13 و 14 هجري، ج4، تهران: كتابفروشي زدار، چاپ سوم، 1363؛

17‌) دايرهالمعارف بزرگ اسلامي. ج 1، ص 705 - 707؛

18) ، دايره‌المعارف فارسي [مصاحب]، ج1، ص 426؛

19) دانشنامه جهان اسلام، ج 4، ص 344 - 346؛

20) دانشنامه جهان اسلام، ج 4، ص 606-609؛

21) دانشنامه جهان اسلام، ج 5، ص 833 - 883؛

22)
23) ، دايره‌المعارف كتابداري و اطلاع‌رساني. ج 1، ص 708 - 711؛

24) خسروي، فريبرز، سانسور: تحليلي بر سانسور كتاب در دوره پهلوي دوم، تهران: موسسه فرهنگي و پژوهشي چاپ و نشر نظر، 1378؛

25) همو. سانسور در آيينه: نظارت مميزان كتاب در دوره پهلوي دوم، تهران: كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ا يران، 1381؛

26) دلانوآ، ‌كرستين . ساواك، ترجمه عبدالحسين نيك گهر، تهران: طرح نو، 1371؛

27‌‌) راوندي، مرتضي. تاريخ اجتماعي ايران. ج :1 تاريخ اجتماعي ايران و كهن‌ترين ملل باستاني از آغاز اسلام، تهران: اميركبير، چاپ سوم با تجديدنظر، 1354؛

28‌) رباني، هادي. سيماي كتاب، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1380؛

29‌) رجبي، محمدحسن. علماي مجاهد، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1382؛

30‌) رضايي، محسن؛ رشيدي، شهريار و تنكابني، سيدعلي. طراحي و بهينه‌سازي نظام توزيع كتاب در ايران، تهران: مليكا، 1381؛

31‌) دايره‌المعارف فارسي ‌‌]‌مصاحب‌[.‌‌ ج 1،ص 1228-1231؛

‌‌32 ‌‌‌) صافي، قاسم. از چاپخانه‌ تا كتابخانه؛ بررسي روش‌هاي چاپ و آماده‌سازي كتاب و مطبوعات، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1372؛

33‌) طاهري عراقي، احمد. ، صحافي سنتي، تهران: 1357، ص 63-71‌)؛

34‌) فلسفي، محمدتقي، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفي، ويراستاران: علي دواني، محمد رجبي و محمدحسن رجبي. تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1376؛

35‌) قائم‌مقام فراهاني، ميرزا عيسي، احكام الجهاد و اسباب الرشاد، تصحيح و مقدمه تاريخي غلامحسين زرگري‌نژاد، تهران: انتشارات بقعه، 1380)؛

36‌) كاتوزيان، محمدعلي (همايون)، اقتصاد سياسي ايران‌‌[‌جلد]‌2: ‌‌ سلطنت محمدرضا شاه، ترجمه محمدرضا نفيسي و كامبيز عزيزي. تهران: پاپيروس، 1368؛

37‌) دايره‌المعارف فارسي ‌‌[مصاحب‌]‌.‌‌ ج 2، ص 2143-2144؛

38‌) دايره‌المعارف اسلاميه ج 8، ص 148-150؛

39‌) 27 / 8/ 84

40‌) مايل هروي، نجيب. كتاب‌‌آرايي در تمدن اسلامي، مشهد: موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي، 1372؛

41‌) همو. نقد و تصحيح متون، مشهد: موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي، 1369؛

42‌) مدير شانه‌چي، محسن. احزاب سياسي ايران، با مطالعه موردي نيروي سوم، جامعه سوسياليست‌ها، تهران: موسسه خدمات فرهنگي رسا، 1375؛

43‌) مقصودي، مجتبي ‌‌]‌و ديگران‌[.‌‌ تحولات سياسي - اجتماعي ايران 57-1320، تهران: روزنه، 1380؛

44‌) ميرزا سميعا. تذكره‌الملوك، به كوشش سيدمحمد دبير سياقي، تهران: اميركبير، چاپ دوم، 1368؛

45‌) ميلاني عباس. معماي هويدا، تهران: نشر اختران، چاپ نهم، 1380،

46‌) نجاتي، غلامرضا. تاريخ سياسي بيست و پنج ساله ايران (از كودتا تا انقلاب)، تهران: موسسه خدمات فرهنگي رسا، چاپ ششم، 1379؛

47‌) ، دايره‌المعارف فارسي ‌‌‌‌[مصاحب‌]‌ ج 2، ص 3027؛

48‌) ، دانشنامه ادب فارسي، ادب فارسي در شبه‌قاره (هند، پاكستان، بنگلادش) بخش سوم، غ - ي، 2623-2624؛‌

49‌‌) همايونفرخ، ركن الدين، تاريخچه كتابخانه‌هاي ايران و كتابخانه‌هاي عمومي، تهران: سازمان كتابخانه‌هاي عمومي، 1344؛

50‌) همو. كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچه كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، تهران: وزارت فرهنگ و هنر، اداره كل نگارش، 1345؛

‌15("Ebrami, Hooshing. "Iran"s Libraries Encyclopedia of library and Information‌ Science. Vol.31,pp. 15-53





چهارشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن