واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات - مهدی همایونفر سید مرتضیای که در سال 59 با او آشنا شدم فردی گوشهگیر، انزواطلب، سیگاری و تا حدی عصبی بود. مرتضای سال 70، اجتماعی، پرنشاط، کمخور و خواب و تا حدی خوشمشرب شده بود. او مسیر طولانی خودسازی را در جمع و با مردم یافته بود و لذا ردپای او را میشد در جلسات نقد و بررسی فیلم، محافل دانشجویی، کلاسهای درس جوانان و حتی مدرسهای حوزوی دنبال کرد. این همه با آن صداقت بینظیر و رکگوییهایش او را انسانی دوستداشتنی و در عین حال قابل سوءتفاهم ساخته بود. شخصیت سید مرتضی همیشه مرا یاد داستان فیل و تاریکی مولوی میاندازد. برخی سوابق قبل از انقلاب اسلامی و سیسالگیاش را به یاد میآورند، روزهای تحصیل در دانشگاه هنرهای زیبا و دهه پنجاه. بعضی او را مهندس آرشیتکتی میدانند که پس از انقلاب اسلامی، چند مدت در روستاهای دورافتاده جهاد سازندگی را یاری میکند و بیش از همه دوران طولانی دفاع مقدس و حضور ساعتهای متمادی او را پشت میز مو ویلا برای تدوین برنامههای جنگ و تولید آثار ماندگار روایت فتح . اما همین مرتضی با پایان جنگ، سردبیری مجله فرهنگی - هنری سوره را برعهده گرفت و سرمقاله نوشت و ساعتها با اهالی قلم بحث و گفتگو کرد تا مقالاتشان را چاپ کند و بالاخره وارد بازار مکاره سینما شد و نقد فیلم نوشت و دبیری جشنواره فجر را پذیرفت و در محافل سینمایی از اندیشههای سینماییاش دفاع کرد. مقاله عالم هیچکاک را نوشت و از فیلم عروس افخمی با چاپ عکس بازیگر نقش اول زنش بر روی سوره آنگونه به عنوان سینمای مطلوب نام به میان آورد که دیگر برخی دوستانش او را برنتافتند و با انتشار مقالههایی همچون «آقای سردبیر خدا را هم در نظر داشته باشید» و... حملات چند ماههای را علیه او به راه انداختند و نگران انحرافات روشنفکریاش شدند و... به راستی مرتضی که بود؟ آن دانشجوی روشنفکر دانشکده هنرهای زیبا و یا مستندساز سالهای پس از انقلاب اسلامی که پیراهن رزمش را در تمام سالهای جنگ از تن به در نیاورد و یا آن سردبیری که با انتشار مقالات پرحرارت و نقدهایش جنجال آفرید؟ گرچه با شهادت او پرونده این سوءتفاهمها به ظاهر بسته شد، ولی در واقع مرتضی از همان ابتدا به دنبال حقیقت بود و وقتی آن را در وجود شخصیت بینظیر امام روحالله خمینی(ره) محقق یافت با تمام وجود خود را وقف این حرکت عظیم کرد و این راه را تا آخر پیمود و آن زمان که وظیفه را حضور در سینما تشخیص داد باز هم با صداقت در این راه قدم برداشت و تمام تجارب و یافتههای خود را به کار بست تا سینمای ایران اسلامی را به سوی تعالی سوق دهد. اکنون آنچه قابل مداقه و بررسی است آثار هنری اوست که در زمانه خودش کمتر مورد توجه قرار گرفت اما صداقت و اخلاص او راهبردی است که اگر دیگرباره یا روح هنرمندی دیگر بیامرزد، باز هم سید مرتضی میآفریند و جهان نیازمند این هنر است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 278]