واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: یک گروه دیگر از کاتبان نسخههای خطی، بر عکس زیادی باسواد بودهاند و روغن چراغ و باقی سور و ساتشان مهیا بوده و از فرط خوشحالی، گاهی در شعر حافظ دستکاریهایی هم کردهاند؛ مثلا ً... با چارده روایتچندماه پیش، تصحیح جدیدی از دیوان حافظ منتشر شد، از بین این همه تصحیح کدام یکی بهتر است؟ماه پیش، 2 اتفاق در حوزه حافظ پژوهی رخ داد که هر کدامشان به تنهایی میتوانند مهم ترین اتفاق سال در حوزه ادبیات باشند. اول از همه، تصحیح جدیدی از دیوان حافظ منتشر شد که مصحح آن، دکتر سلیم نیساری در آن، دیوان حافظ را بر اساس 52 نسخه خطی که همگی در فاصله 15 تا 100 سال بعد از مرگ حافظ نوشته شده اند، آماده کرده (رکورد قبلی تعداد نسخههای مورد استفاده برای تصحیح حافظ، 48 نسخه متعلق به خود دکتر نیساری بود). با فاصله کمی، نسخه ای خطی از 50 غزل حافظ به شکل کتاب منتشر شد که در آخرین سالهای حیات حافظ نوشته شده بود (قبلا ً هم بعضی کتابهای خطی نوشته شده در زمان حیات حافظ پیدا شده بودند که غزلی از او هم داشته باشند اما نسخه ای معاصر شاعر که 50 غزل یک جا داشته باشد، نوبر بود). فکرش را بکنید، با این 2 اتفاق جدید، ممکن است در آینده ای نزدیک ما بفهمیم که شعرهای حافظ را تا حالا اشتباهی میخوانده ایم و مثلا ً شعر «با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی/ تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی» در اصل این بوده «با مدعی بگویید احوال عشق و مستی/ تا بی خبر نمیرد در درد خودپرستی»؛ هیجان انگیز است، نه؟ 1) چرا این همه چاپ متفاوت وجود دارد؟این طور که راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار نقل کرده اند، اولین چاپ دیوان حافظ سال 1791(یعنی 218 سال پیش از این) در کلکته هند و توسط یک انگلیسی، مسترجان نام انجام شده است. شاید از همین مقدمه تاریخی بشود نتیجه گیری کرد که کار، کار انگلیسیهاست که این همه چاپهای مختلف دیوان حافظ وجود دارد که هر کدامشان در تعداد غزلها و ابیات غزلها و عبارات هر بیت با هم تفاوت دارند؛ اما صبر کنید، قبل از آن مستر جان بینوا هم، کلی نسخه خطی (غیر چاپی) از دیوان حافظ بوده که آنها هم با همدیگر فرق داشته اند. حافظ از آن دسته شاعرانی است که از همان زمان خودش حسابی طرفدار داشته و معروف است که استاد سختگیر حافظ (میرسید شریف جرجانی)، اگر بقیه شاگردها شعر میخوانده اند دعوایشان میکرد اما وقتی حافظ میآمد از او میپرسید «شعر تازه چی داری؟». وقتی هم بقیه همکلاسیها مراتب حسادتشان را به زبان میآوردند، چیزی شبیه به این میگفته که «این پسر کارش درست است و شعرش از آسمان میآید». هنوز هم مردم شعر حافظ را چیزی ماورائی میدانند و برای مشورت گرفتن به آن فال میزنند.حالا خودتان انصاف بدهید، مردم نمیخواهند اصل چنین متن محترم و با ارزشی را بخوانند؟ پس دست از سر مسترجان بدبخت بردارید و بیایید برویم سراغ نسخه نویسهای کم سواد یا زیادی با سواد خودمان. 2) چرا نیاز به تصحیح دارد؟در این که حافظ آدم سختگیر و وسواسیای بوده و مدام شعرش را بالا و پایین میکرده، هیچ شکی نیست. دیوان حافظ حدودا ً 470_460 غزل دارد که اگر این تعداد را به سالهای شاعری حافظ یعنی حدودا ً 45 سال (حافظ 65 سال عمر کرده) تقسیم کنیم، با عدد خندهداری مواجه میشویم؛ هر ماه یک غزل. منطقی اش این است که حافظ نگذاشته همه غزلهایش به دست ملت برسند و حتی آنهایی را هم که ما امروز میخوانیم، کلی بالا و پایین کرده و حداقل برای هر کدام یک ماه وقت گذاشته (در یک نسخه معاصر خود حافظ _ همان که تازه چاپ شده و معرفی اش را در این صفحه میخوانید _ 2 روایت از یک غزل واحد وجود دارد). این اولین دلیلی است که در نسخههای مختلف دیوان حافظ، عبارتهای مختلف وجود دارد. بعضی از آنهایی که یک غزل را ثبت کرده اند، یادشان رفته بعدا ً از حافظ بپرسند در شعرش دستکاری کرده یا نه.به جز این، کاتبهای نسخههای خطی، رد پاهای دیگری هم از خودشان به جا گذاشته اند. بعضیهایشان بیسواد یا تندنویس یا کم حال و حوصله بوده اند یا این که در مصرف روغن چراغ صرفه جویی میکردند و نصفه شبها در نور کم مینوشتند و در نتیجه یکی یا چند تا از این عوامل، نسخههای پر غلط، غلوطی را به یادگار گذاشته اند که بعد هم بقیه از روی همانها نوشته اند و همین شده سند.یک گروه دیگر از کاتبان نسخههای خطی، بر عکس زیادی باسواد بوده اند و روغن چراغ و باقی سور و ساتشان مهیا بوده و از فرط خوشحالی، گاهی در شعر حافظ دستکاریهایی هم کردهاند؛ مثلا ً در غزل معروف «ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم» مصرع «آبرو میرود ای ابر خطا پوش ببار» را تمام نسخههای کهن «ابر خطا شوی» ضبط کرده اند که خیلی طبیعی است، ابر با فعل شستن همخوانی و نسبت داشته باشد. اما از یک جایی به بعد، نسخههای خطی شده اند «ابر خطا پوش» که برای ما هم آشناتر است؛ معلوم است که اینجا کار، کار همان کاتب خوشحال است. 3) چطوری تصحیح میکنند؟حالا با این کاتبهای سر به هوا چه کار باید کرد؟ چطور باید به اصل شعرهای حافظ دست پیدا کرد؟ اگر خود حافظ یک دفتر از شعرهایش به خط و امضای خودش داشت، کار آسان بود. میگشتیم و آن دفتر را _ هر جور که شده _ پیدا میکردیم و خلاص. اما حالا که همچنین دفتری نیست و وضعیت نویسندگان نسخههای خطی هم همان است که ذکرش رفت، چه کار باید کرد؟ استادهای فن، برای جواب این سؤال چند تا راه حل دارند:تصحیح تک نسخه ای: یکی از راه حلها این است که بگردیم یک نسخه قدیمیتر و کم غلطتر پیدا کنیم، آن را بگذاریم جلوی رویمان و با کمک یکی دو تا نسخه کمکی دیگر، گیرهایش را بگیریم. معروفترین نمونه تصحیح تک نسخه ای، کاری است که یک استاد ادبیات به اسم عبدالرحیم خلخالی در سال 1308 منتشر کرد و منبعش یک نسخه مربوط به سال 827 هجری قمری ( 35 سال بعد از مرگ حافظ) بوده است. این تصحیح را 10 سال پیش، استاد بهاءالدین خرمشاهی دوباره تصحیح کرد. تصحیح چند نسخه ای: در این روش، مصحح به جای اعتماد کردن به فقط یک نسخه، چند نسخه را میگذارد جلوی رویش و در موارد اختلاف به رأی اکثریت یا قدیمیترین نسخهها اعتماد میکند. این کار را اولین بار 2 تا استاد _ علامه قزوینی و دکتر قاسم غنی _ در سال 1320 انجام دادند و همان نسخه خلخالی را با 17 نسخه دیگر گذاشتند جلوی رویشان و تصحیح معروفشان را منتشر کردند. تصحیح دکتر ناتل خانلری (با 14 نسخه) و دکتر نیساری (با 51 نسخه) هم از معروفترین نمونههای این دسته هستند. تصحیح ذوقی: حالا گروه دیگری هم هستند که میگویند کار ادبی مثل سیاست نیست و دموکراسی بازی در آن، جایی ندارد؛ یعنی اگر صد تا نسخه هم یک عبارت را ضبط کرده باشند و فقط یکی عبارت شاعرانهتر را آورده باشد، از کجا معلوم که همان عبارت شاعرانه، دستپخت اصلی حافظ نباشد؟ این ایده اولین بار، متعلق به ابوالقاسم انجوی شیرازی بود و در سال 1345 تصحیحش را با این روش منتشر کرد. معروفترین نمونه این گروه تصحیحها را اما در 1372، هوشنگ ابتهاج یا ه.ا. سایه (شاعر) منتشر کرد که هم 31 نسخه قدیمی را جلوی رویش گذاشته بود و هم ملاکهای زیبایی شناسی برای انتخاب عبارات مورد اختلاف را داشت. تصحیح
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]