واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نکاتی از این دست که؛ هدیه تهرانی میتواند از پشت دیوار اتفاقات را بببیند، رامبد جوان صداها را از تمام نقاط دنیا میشنود و باران کوثری میتواند با یک فوت.... «نسل جادویی» پس از 3 سال انتظار اکران به خانهها رفت جهانگیر کوثری در اظهاراتی یکی از مهترین دلایل اکران نشدن فیلمش را «غیرشرعی» دانستن فیلم از سوی مسئولان وقت خواند! فیلم «نسل جادویی» درباره تبحر و تواناییهای ویژه تعدادی جوان است. اما در انتخاب و اجرای بعضی از این توانمندیها به گونهای عمل شدهاست که کارها صورت «معجزه» و «جادو» به خود گرفته و همین از نگاه ناظران آن زمان نکتهای خارج از «چارچوبهای شرع» اعلام شده بود. در بازار داغ آمد و شد فیلمهای رنگارنگ ویدئویی به شبکه نمایش خانگی و در لابلای عناوین پرطمطراق بفروشهای سینمایی، برخی آثار بیسروصدا راه به سوپرمارکتها و فروشگاههای محصولات تصویری میگشایند که بواسطه همین سکوت کمتر دیده میشوند و احتمالاً کمتر پیرامونشان بحث و گفتوگو رقم میخورد. از این دست آثار بهترین نمونه فیلمهای ناکام در اکران عمومی هستند که پس از چند سال انتظار در صف اکران ناگزیر از قبول توزیع در شبکه نمایش خانگی شدهاند و فرصت سنجش در میان فیلمهای در حال اکران را از دست دادهاند. اینکه این آثار با ورود به شبکه نمایش آیا راهی برای ارتباط با مخاطب یافته و دیده میشوند و یا راهی آرشیوهای خانگی شده و تا ابد نادیده میمانند بحثی است که کموبیش مدنظر اهالی رسانه و محافل سینمای بوده است اما ریز شدن در چرایی عدم توفیق برخی از این آثار در امر اخذ مجوز اکران و یا حتی ناکامی بهرغم اخذ پروانه نمایش، سویهای متفاوت به آسیبشاسی این پدیده میدهد. روند بازماندن فیلم سینمایی «نسل جادویی» از اکران حکایتی از این جنس است، حکایتی که مرورش در این بازار شعار و تحلیل پیرامون «لزوم ممیزی در سینما» خالی از لطف نیست. 3 سال انتظار بیثمر«نسل جادویی» بعنوان چهارمین تجربه بلند سینمایی ایرج کریمی در حالی از هفته گذشته راهی شبکه نمایش خانگی شدهاست که مرور اخبار و اظهار نظرات پیرامون این فیلم نشان از دلیلی غریب برای انتظار 3 ساله این فیلم در صف اکران دارد. نسل جادویی پس از «از کنار هم میگذریم» (۱۳۷۹)، «چند تار مو» (۱۳۸۲) و «باغهای کندلوس» (۱۳۸۳)، در سال 85 مقابل دوربین ایرج کریمی رفت. کارگردانی که بهموازات آشنایی با مختصات «سینما» بواسطه تسلط بر «ادبیات»، جایگاه ویژهای در نقد ادبی و سینمایی هم داشته و به همین دلیل آثارش مورد توجه منتقدان بودهاست. هر چند هیچ یک از آثارش تا به امروز بعنوان اثری مخاطبپسند در گیشه خودنمایی نکرده، اما توجه منتقدان به آنها همواره بستری مناسب برای نقد و نظر درباره تعامل سینما و ادبیات را فراهم آوردهاست. چهارمین تجربه سینمایی این کارگردان شناخته شده اما سرنوشتی متفاوت یافت و به دلیلی که هنوز هم غریب مینماید، 3 سال در صف اکران ماند. اما داستان این توقیف چه بود؟ پروانه داشت، پروانه نداشت!در خلاصه داستان فیلم «نسل جادویی» تنها به این جملات بسنده شده است: «نسل جادویی از جوانان امروز میگوید. از استعدادها، خلاقیتها و زمینههای زندگی، عشق، جسارت و شادابی. نسل جادویی حدیث جوانانی است که آینده را میسازند.» اما نکته جالب توجه درباره این فیلم، که بازماندنش از اکران را از همان ابتدا کمی عجیب مینمود، نه تنها عوامل معتبر و نام آشنایی چون «جهانگیر کوثری» در مقام تهیهکننده و «ایرج کریمی» در مقام کارگردان، که حضور پررنگ بازیگران نامآشنایی چون هدیه تهرانی، رامبد جوان، باران کوثری، شاهرخ فروتنیان و نگار جواهریان بود. بازیگرانی که بسیاری بواسطه حضورشان اکران امیدوارکنندهای را برای فیلم پیشبینی کرده بودند. اما مشکل اکران این فیلم در کجا بود؟ اگر پروانه نمایش برای فیلم صادر شده بود، پس چه دلیلی برای عدم اکران فیلم وجود داشت و اگر اینگونه نیست، چرا مردادماه 86 تهیهکننده فیلم خبر از صدور پروانه نمایش داده و در پاسخ به دلایل عدم اکران گفته بود: «با جابجاییهایی که اخیراً در برنامه سینماها رخ داد، تقریباً تمامی قراردادهایی که با سینماها بسته شده بود بهم خورد، که نسل جادویی هم قربانی این جابجاییها شد.» کوثری در حالی سال 86 خبر از «بهم خوردن قرارداد با سینماها» داده بود که مطابق قانون عقد قرارداد برای فیلم بدون پروانه نمایش مقدور نبود است و طبیعتا اینکه برخی عدم اکران فیلم را ناشی از «صادر نشدن پروانه نمایش» میدانستند هم دیگر محلی از اعراب نمییافت. در کنار روایت تهیهکننده اما کارگردان فیلم نگاه دیگری به معضل در راه ماندن فیلمش داشت و همواره میگفت: «آدمی با امید زنده است و ما همچنان امیدواریم که نسل جادویی اکران شود. به هر حال شرایط به گونهای است که نمیتوان به شکل قاطع راجع به موضوعی صحبت کرد، اما در حال حاضر با توجه به صحبتهایی که با آقای کوثری داشتهایم به جمعبندی رسیدهایم تا با عقد قرارداد با یک پخشکننده معتبر شرایط اکران فیلم در ماههای آینده را مهیا کنیم.» ایرج کریمی در حالی از «امیدواری برای عقد قرارداد» میگفت که پیشتر حتی اعلام شده بود «نسل جادویی» را شرکت «باران فیلم» پخش خواهد کرد. او اما در این باره گفته بود: «اصلا چنین موضوعی وجود ندارد و قراردادی برای پخش این فیلم با هیچ پخشکنندهای منعقد نشده است.» کریمی وجود هرگونه مشکل محتوایی را در این فیلم رد میکرد و میگفت: «برخی اختلافات داخلی بین تهیهکننده و سرمایهگذار باعث بروز مشکلاتی در این زمینه شد.» اصل داستان چه بود؟درست در روزهای اوج گیری این حرفوحدیثها بود که سرانجام جهانگیر کوثری در اظهاراتی یکی از مهترین دلایل اکران نشدن فیلمش را «غیرشرعی» دانستن فیلم از سوی مسئولان وقت خواند! فیلم «نسل جادویی» درباره تبحر و تواناییهای ویژه تعدادی جوان است. اما در انتخاب و اجرای بعضی از این توانمندیها به گونهای عمل شدهاست که کارها صورت «معجزه» و «جادو» به خود گرفته و همین از نگاه ناظران آن زمان نکتهای خارج از «چارچوبهای شرع» اعلام شده بود؛ چارچوبهایی که تأکید دارد غیرپیامبران و غیرمعصومان از معجزه ناتوانند و این نکته است که فیلم را به تعبیر «مسئولان وقت اکران»، تبدیل به اثری غیرقابل نمایش کرده بود! نکاتی از این دست که؛ هدیه تهرانی میتواند از پشت دیوار اتفاقات را بببیند، رامبد جوان صداها را از تمام نقاط دنیا میشنود و باران کوثری میتواند با یک فوت حشرات و حیوانات را برای حجوم به سمت شخصی خاص هدایت کند و... از نگاه مسئولان صدور اجازه نمایش فیلم (نه پروانه نمایش!)، جزو معجزات شناخته شده و با این استدلال که جوانان عادی نمیتوانند حائز چنین ویژگیهایی باشند فیلم را باوجود صدوره مجوز اکران، از نمایش عمومی بازداشته بود. جالب اینکه این فیلم در سال 84 و توسط همان «مسئولان وقت» مجوز ساخت گرفته بود، اما گویی اعلام دلایل اصلی عدم اکران فیلم چندان به صلاح شمرده نمیشد و سعی بر این بود که با حذف نام فیلم از اخبار، کمکم آن را به محاق فراموشی بسپارند. با اکران فیلم در جشنواره فیلم شهر اما بخشی از منتقدان موفق به تماشای آن شده و متعجب از نظر ناظران، قلم به نقد دلایل از اکران بازماندن فیلم بردند. رونمایی در شبکه نمایش خانگیپس از 3 سال اما سرانجام فرصت مواجهه مخاطب با این فیلم متفاوت کریمی فراهم آمد تا خود قضاوت کنند دلایل پیشگفته را. البته فیلم به لحاظ مضمون و ساختار به مانند بسیاری دیگر از تولیدات سینمایی جای نقد و بررسی بسیاری دارد. چه آنکه حتی در کارنامه کارگردان هم «نسل جادویی» همطراز با دیگر آثار کریمی نیست. اما آسیبشناسی برخوردهایی از این دست که کاملاً خارج از چارچوب تعریف شده در قانون سرانجام فیلمی را اینچنین دچار ابهام و حتی ناکامی میکند و نامی جز «برخورد سلیقهای» نمیتوان بر آن گذاشت، حکایتی فراتر از سرنوشت یک اثر خاص دارد. فیلمهایی از جنس «نسل جادویی» کم نیست. «آدم» نخستین ساخته عبدالرضا کاهانی هم بهرغم در دست داشتن پروانه نمایش این روزها در شبکه نمایش خانگی رونمایی شدهاست. «ستاره بود» ساخته فریدون جیرانی با بازی زندهیاد خسرو شکیبایی سال گذشته این سرانجام را یافت. آثاری چون «صندلی خالی» (سامان استرکی)، «آتشکار» (محسن امیریوسفی»، «شبانه روز» (کیوان علیمحمدی،امید بنکدار)، «دوزخ، برزخ، بهشت» (بیژن میرباقری)، «سنتوری» (داریوش مهرجویی) و بسیاری آثار دیگر ازاین دست هم در نوبت تجربه پایانی مشابه هستند. و سوال این است که این حکایت را پایانی هست؟اگرچه برخی معتقدند برخی از این فیلم ها به هیچوجه توانایی حضور در سینما و همچنین کشش جذب مخاطب را ندارد اما آیا نباید به همین فکر و ایده نیز اجازه امتحان را داد و اگر طبق معمول نتوانست کف فروش را به دست آورد، آن را از چرخه خارج ساخت و...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 724]