واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > سلحشور، یزدان - یک- اول خدمت شما عرض کنم از این که جمال شورجه سعی کرده آدم ها را ببیند نه شعارها را ، ابراز خوشحالی می کنم. همین طور از همتی که به خرج داده تا بتواند یک قصه را آن طوری که به آن می گویند راست وحسینی، روایت کند خوشحالم . برای فیلمسازی مثل شورجه که سال ها در این دو مورد دچار شک بین سه و چهار بود ودیگر مدتی بود که بی خیال سجده ی سهو سینمایی شده بود، تاهمین جایش هم خوب است حداقل این است که از عذر شرعی کثیرالشک بودن درآمده انشاءالله. اما برسیم به فیلم «سی و سه روز» که قرار است گزارش شکست اسرائیل در جنگ 33روزه با نیروی مقاومت لبنان باشد و کارگردان برای واقع نمایی بیشتر، فیلم را به زبان عربی ضبط کرده و با زیرنویس فارسی نشان داده که شگرد خوبی ست اما ناقص اجرا شده چون افسران اسرائیلی این فیلم هم عربی حرف می زنند نه عبری؛ شاید هم دلیل فیلمساز برای چنین رویکردی این باشد که بازار فیلم کشورهای عربی را مدنظر داشته نه بازار فیلم اسرائیل را!جلوه های ویژه ی فیلم خوب است یعنی تا آنجا که مربوط می شود به انفجارها[ مخصوصا در موشک باران روستا] خیلی خوب و باورپذیر درآمده با این همه به نظر می رسد به دلیل فقدان یک کارشناس و مشاور نظامی کارآمد ، صحنه های جنگ اش، عجیب مشکل دارند.زره پوش های این فیلم با همان سرعتی پیشروی می کنند که زره پوش های فیلم های خبری جنگ جهانی اول!قدرت مانور هم ندارند[درست مثل تکنولوژی همان موقع وخیلی راحت مورد اصابت موشک های ضد تانک قرار می گیرند] در ضمن ، وقتی یک روستا یا منطقه را با آتش سنگین می کوبند نیروی پیاده برای پاکسازی وارد عمل می شود و آرایش نیروهایی که برای پاکسازی می روند این طور نیست[باور کنید لازم نیست آدم دوره ستاد را گذرانده باشد که این مطالب را بداند] علاوه برهمه ی این مطالب خدمت عزیزانم عرض کنم وقتی کسی در تاریکی شب و در جنگل متوجه می شود که با عده ی زیادی از نیروهای دشمن طرف است با تیراندازی بی هدف جایش را لو نمی دهد که سیبل تیراندازی قرار بگیرد. از همه ی این ها گذشته ، اسلحه های روسی یا اسرائیلی شعله پوش ندارند؟ می شود؟دو-« آسمان هشتم» حسن نجفی هم به نوعی دست آورد فرهنگی شورجه است و در تیتراژ اسم اش را به عنوان حامی مالی و فرهنگی کار می بینیم. مشکل این فیلم این است که اصلا سینمایی نیست، تلویزیونی ست و تازه در تلویزیون هم نمی تواند به دلیل عدم تناسب حجم قصه با زمان فیلم با مخاطب کنار بیاید . چند صحنه ی موفق دارد که برخی از آن ها به دلیل زیاده گویی ضربه پذیر شده اند مثل آن صحنه ای که قربان می خواهد عکس بیندازد و به شیوه ی عکس های زائرانه ی صحن امام رضا(ع) دست راست اش را می گذارد روی قلب اش یعنی همان جایی که قلب رحمت دارد می تپد با این همه این صحنه ی خوب با توضیحات اضافه ی بعدی ضربه می خورد. کاش سینمای آیینی ما بیشتر از خطبه خوانی به فکر بیان سینمایی باشد؛وگرنه ساخت یک مستند ساده در بارهِ زائران مشهد، هم شرعاً موثرتر است هم عرفاً.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]