تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826106013




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

5 سال اول يعني دوران طلايي تربيت


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: اگر حرف هاي مرا شنيده يا خوانده باشيد ، مي دانيد که اغلب مي گويم: « تربيت کودک ، هزار راه دارد اما آن هزار راه مربوط به دوران پس از پنج سالگي است » زيرا پس از اين دوره است که مي توان بر اساس انتظارهاي والدين ، وضعيت اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي خانواده پيشنهاداتي براي آموزش فرزندان ارائه داد . در پنج سال نخست زندگي کودک که دوران طلايي تربيت اوست ، خوشبختانه نيازي به آموزش هاي جدي نيست و سير تحولات و رشد کودک طبيعي و پشت سر هم طي مي شود ، به شرط آنکه مادران به عنوان عهده دار نقش اصلي تربيت بچه ها ، اين تحولات طبيعي را بشناسند و با اضطراب بي مورد خود سعي نکنند کودک را در اين مسير سريع تر يا کندتر به پيش برانند که در هر صورت اين مداخله ناشي از ناآگاهي مضر خواهد بود . والدين عزيز بايد فرصت بدهند نوزاد مراحل رشدش را طي کند و ياد بگيرد چه طور غذا بخورد ، ادرار و مدفوع را کنترل کند و لباس بپوشد . دقت کند اگر کودک متوجه شود مادرش اضطراب دارد ، طي هر يک از مراحل را به بحراني براي خانواده مبدل مي کند . مي دانيد که در دوره ي شيرخوارگي ( ا زتولد تا شش ماهگي ) آنچه موجب لذت نوزاد مي شود ، تماس فيزيکي از قبيل در آغوش گرفتن ، بوسيدن و ماساژ دادنش است . لمس صورت شما ، شنيدن لحن و آهنگ صداي آشناي مادر مايه ي آرامش اوست . اگر شما در اضطراب باشيد که آيا اين گريه کردنش تقصير من است ؟ آيا من مادر خوبي هستم و ... ، اضطراب خود را به او منتقل خواهيد کرد . او در سال اول زندگي اش بايد فقط از شما محبت و نوازش دريافت کند تا صفت مهمي به نام اعتماد در او شکل گيرد . اگر تصور کنيد مبادا کودک زير يک سال شما لوس شود و او را به محض نياز و گريستن در آغوش نگيريد ، از او موجودي پيچيده درست مي کنيد که نه براي خودش مفيد خواهد بود و نه براي ديگران . بايد به محض گريه کردن و بيان احساس نيازش به شما ( با زبان بي زباني ) مطابق ميل او رفتار کنيد . نبايد از کودک ده ماهه خود انتظار رعايت انضباط يا حرف شنوي داشته باشيد . تنها مي توانيد او را با گفتن يک « نه » قاطع از انجام برخي کارهاي پرخطر بر حذر داريد . توضيح هم نيازي نيست چون او درک نمي کند بخاري داغ است يعني چه ولي لحن صداي شما و هشدارتان را مي فهمد . تا قبل از دو سالگي فقط با پيام هاي غير کلامي ( تغيير حالت چهره ، لحن صحبت و حرکات انگشت ) پيام خود را به او بفهمانيد . براي سال دوم زندگي به بعد بايد آن رابطه تنگاتنگ عاطفي کمي سست تر شود و پدر به رابطه اضافه شود و دوباره جايگاه خود را در خانواده مستحکم کند . اگر اين درآميختگي عاطفي را پس از هجده ماهگي به مرور نکاهيد ، به رابطه اي بيمارگونه تبديل خواهد شد . براي مثال جدايي از مادر براي کودک هفت ساله اي که هنوز وابسته به مادر است ، با او مي خوابد و ... غير قابل تحمل است . چنين بچه اي که مهدکودک يا مدرسه نمي رود ، اجازه صحبت به والدين را نمي دهد و در صورت مقاومت مادر ، مادر را نيز کتک مي زند ، حاصل عدم رعايت همين نکته ظريف در دو سالگي است . پدر را کم کم وارد رابطه کنيد و او را مشارکت دهيد تا در لباس پوشاندن ، غذا دادن و بازي کردن با کودک حضور داشته باشد تا شما نيز در کنار نقش مادري ، نقش همسري را دوباره از سر بگيريد . هر دو بايد شيوه ي صحبت کردن اصولي با بچه را بياموزيد . گمان نکنيد بچه 2 ـ 3 ساله شما که حرف زدن ياد گرفته مانند شما مفاهيم را درک مي کند . گاهي مي گوييد « مواظب باش ! » « مهربان باش ! » « بچه با ادبي باش ! » آخر او چه مي فهمد شما چه مي گوييد ؟! اين کلام هاي انتزاعي را بچه هاي 10 ـ 12 ساله متوجه مي شوند آن موقع بايد به آنها بگوييد شجاع باش و يا از اين قبيل کلمات . با بچه ها در اين سن در همين حد « اين ميزه بابا جون ! » « اين سيبه مامان » صحبت کنيد . در آموزش نکات تربيتي و نظم و غيره نيز اتاق را پر از کلمه نکنيد و توضيح ندهيد ، خلاصه ، قاطع و کوتاه حرف بزنيد . اگر مثلاً کودک شما که مانند طوطي هر حرفي را تکرار مي کند ، فحشي را ياد گرفت و تکرار کرد ، نيازي به توضيح اينکه چرا گفتي و آي بياييد فلفل در دهانش بريزيد و غيره نيست . کافي است او در دنياي خود که دنياي جلب توجه است ، دريابد که گفتن اين حرف به هيچ دردي نخورد و پدر و مادرم اعتنايي نکردند . وقتي فحش را مي گويد ، اصلاً اعتنا نکنيد و با همسرتان صحبت کنيد . براي هر کار بدي که مي کند مثلاً موهاي مادرش را مي کشد و يا صورت پدر را چنگ مي زند ، بايد يک حرکت مشابه که گوياي از دست دادن توجه والدين است ، دريافت کند . به جاي اينکه با شادي و خنده بگوييد « آي موي مامانو نکش ! » او را به روي زمين گذاشته و يا خودتان را عقب بکشيد و بي اعتنا شويد . با يان کار به بچه پيغام مي دهيد کارش خطا بوده و باعث شد که توجه و آغوش مادر را از دست بدهد . او هرگز بين ابراز علاقه و يا فرياد و جيغ شما تمايز قايل نيست ، برايش اهميتي ندارد شما چه مي کنيد . آنچه او در مي يابد ، آن است که در هر دو صورت توجه شما را جلب کرده است . شايد حتي داد و فريادش ـ که شما را هراسان به سوي خود مي کشاند ـ را براي جلب توجه شگرد موفقيت آميزي ببيند و هرگز اين شگرد خوب را از ياد نخواهد برد . براي تنبيه بچه سه ساله همان طور که قبلاً هم گفته بودم کافي است بنشينيد تا هم قد او شويد . انگشت اشاره را جلو بياوريد و قاطع و محکم ( البته بدون لحن خشن ) بگوييد اين کار قابل قبول نيست . اگر گريه کرد ، بغل اش نکنيد . فقط همان دست تان را به او بدهيد . بگذاريد از برق چشمان شما و نوع نگاهتان بفهمد که کار بدي کرده و مثلاً هول دادن و کتک زدن ديگران کار بدي است . بزرگ تر که شد بايد به ازاي هر سال از سن اش يک دقيقه او را محروم کنيد و مثلاً پس از 4 دقيقه ( در چهار سالگي ) به سراغ اش برويد و بخواهيد معذرت خواهي کند . شنيده ام بعضي ها مي گويند : « نه ، من اين کارها را نمي کنم ، بچه ام عقده اي مي شود ! » تنها چيزي که در پاسخ مي توانم بگويم ، اين است که اگر رفتار بد بچه را مرد توبيخ و تحريم ( و نه توهين ) قرار ندهيد ، او را هرگز به يک فرد بزرگسال خوشحال و موفق تبديل نخواهيد کرد . nonahal.org پایگاه اینترنتی




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4119]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن