واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: براد پیت، شهرت او وتازه ترین فیلمش درباره جسى جیمزسهم من از زندگى یك یاغى
براد پیت در جدیدترین فیلم خود نقش جسى جیمز یكى از یاغیان اسطوره اى فرهنگ وسترن آمریكا را بازى مى كند. شخصیتى كه این هنرپیشه معروف نسبت به او حس خاصى دارد. پیت در گفت وگو با خبرنگار نشریه دیلى تلگراف از نقش آفرینى خود در این فیلم از داشتن یك ارتباط حسى خاص با كاراكتر اصلى و شهرت فزاینده اش در هالیوود حرف مى زند.براد پیت وارد اتاق هتلش مى شود و كلاهى كه یك ورى روى سرش گذاشته او را خوش تیپ تر از همیشه نشان مى دهد. او با لبخندى بر لب به كلاهش اشاره مى كند و در توجیه ظاهر فعلى خود مى گوید: «مجبورم این را روى سرم بگذارم چون دارم در فیلمى از برادران كوئن با جورج كلونى بازى مى كنم كه موهایم شبیه موى این راسوهاى وحشى شده و خیلى احمقانه است.»فیلمى كه او آمده تا درباره آن حرف بزند اثرى شاعرانه اما خیلى بلند است كه كند پیش مى رود و اگر بخاطر بازى درخشان پیت نبود شاید تماشاگر عادى از دیدن آن خسته مى شد.« قتل جسى جیمز به دست رابرت فورد بزدل» درباره یك یاغى معروف آمریكایى است كه در گذر زمان به عنوان یك شخصیت محبوب وسترن در فرهنگ این كشور جنبه اسطوره اى پیدا كرده است و بازى پیت در نقش این یاغى قانون شكن بود كه براى او در جشنواره فیلم ونیز امسال جایزه بهترین بازیگر مرد را به ارمغان آورد. پیت در واكنش به این پیروزى غیرمترقبه مى گوید: هنوز هم در شوك هستم باورم نمى شد وقتى تلفنى از این موضوع باخبر شدم جوابم این بود. «چى انتظارش را نداشتم.»این براد پیت بود كه همان اول با خواندن فیلمنامه این فیلم كه كارگردان استرالیایى اندرو دومینیك قرار بود آن را كارگردانى كند و قبلاً تنها فیلمى كه ساخته بود «Chopper» بود حدس زد كه حاصل كار اثر چشمگیر و جذابى خواهد شد. به محض آن كه این بازیگر قبول كرد در آن بازى كند و به عنوان یكى از تهیه كننده هاى فیلم هم مطرح باشد كارها بر روى غلتك افتاد و مراحل آماده سازى فیلم شروع شد. قتل جسى جیمز به دست رابرت فورد بزدل ? سال پیش فیلمبردارى شد اما طولانى شدن كار در مرحله تدوین اكران آن به تعویق انداخت . داستان فیلم كه با اقتباس از رمانى در سال ???? نوشته ران هانسن ساخته شده با دقت جزئیات زندگى جسى جیمز در دوران بازنشستگى، رابطه او با همسر و فرزندانش و همین طور دیگر اعضاى باندى كه با آنها كار مى كرد و در نهایت كشته شدنش به دست شخصى به نام «فورد» را به تصویر مى كشد. پیت درباره شخصیت تأثیر گذار او مى گوید: «حس مى كرد در مخمصه افتاده است، گریز ها او را از پا انداخته و خسته كرده بود. از این كه مجبور بود با اسم مستعار زندگى كند به تنگ آمده بود، فكر مى كنم او نتوانسته بود با شهرت افسانه اى اش كنار بیاید.»به گفته پیت تاكنون ??? بازیگر دیگر نقش این یاغى پرآوازه را در فیلم هاى مختلف ایفا كرده اند اما شاید تنها او باشد كه موفق به برقرارى این ارتباط حسى خاص با این كاراكتر وسترن شده است و این بى دلیل نیست. هر دو از اسپرینگ فیلد ایالت میسورى مى آیند و خاستگاه هر دو مشترك بوده است. پیت مى گوید نمى دانید وقتى كه فهمیدم او هم یكى از اهالى میسورى بوده چقدر احساس غرور كردم او یك قهرمان فولكلور است و گردشگاه ها و موز ه هایى وجود دارند كه وقف او شده اند با این حال هیچ وقت به ذهنم خطور نكرده بود نقش او را بازى كنم تا این كه این فیلمنامه به دستم رسید. در این فیلم اسطوره جسى جیمز و قاتلش رابرت فورد موشكافى مى شود، راستش من هیچ علاقه اى نداشتم كه در یك وسترن كلاسیك بكش بكش بازى كنم چون مثل اینها قبلاً ساخته شده بودند اما این فیلم با آنها فرق دارد. این تفاوت آنچنان است كه وقتى قرار بود این فیلم در جشنواره فیلم تورنتو امسال به نمایش درآید دومینیك (كارگردان فیلم) به تماشاگران اطمینان خاطر داده بود كه به هیچ وجه از این كه كسانى فیلم را تا نصفه ببینند و سالن را ترك كنند ناراحت نخواهد شد چون مى دانست كه دیدن یك فیلم زندگى محور ??? دقیقه اى كه نسبتاً هم كند پیش برود از صبر و حوصله برخى ها خارج است.این روزها پس از اتفاقى كه براى «پیت» در جشنواره فیلم ونیز افتاد این بازیگر آنقدر محافظ دارد كه واقعاً تصور نوع زندگى ستاره ها در هالیوود دشوار است. یكى از هواداران پر و پاقرص او توانسته بود از میان انبوه جمعیت خود را به او برساند و او را در آغوش بگیرد و همین اتفاق ساده باعث شد «پیت» بیش از پیش به خطراتى كه این شهرت فزاینده براى او به ارمغان آورده بود پى ببرد و آن را از نزدیك حس كند.دومینیك كارگردان فیلم جدید این بازیگر مى گوید: واقعاً اگر با براد پیت بیرون نرفته باشید نمى فهمید او چقدر مشهور است همه جا یك مشت آدم دنبال او هستند و همه جا او را تعقیب مى كنند. واقعاً این طرز از زندگى گاهى وحشتناك مى شود.پیت كه به فوج هوادارانش در هر جایى كه باشد عادت دارد به ندرت از سوى یكى از آنها مورد حمله فیزیكى قرار گرفته است اما حادثه اى كه در ونیز براى او اتفاق افتاد زنگ خطرى بود كه این بار بلندتر از پیش نواخته شد تا او را از عواقب شهرت و علاقه دیوانه وار برخى ها كه مى تواند خطرآفرین باشد آگاه كند. پیت مى گوید: «این اتفاق خیلى سریع افتاد و واقعاً به من گفت كه ما چگونه مى توانیم آسیب پذیر باشیم با این حال هنوز تصمیم ندارم براى اجتناب از این گونه وقایع زندگیم را عوض كنم، سینما زندگى من است.»در حقیقت برادپیت این روزها در زمره معدود ستارگانى است كه به قید و بندهاى شهرت و ستاره شدن اهمیتى نمى دهد. او خیلى متواضع و خودمانى است و كسى است كه عادت دارد كارها را همیشه آسان بگیرد تا شاید على رغم این غوغایى كه در اطراف اوست زندگى آرام و به دور از جنجالى را از پیش ببرد. او و آنجلینا جولى و چهار فرزندشان دائم در سفر به دور دنیا هستند و على رغم تمام شایعات كه هر روزه در مجلات زرد مبنى بر جدایى زود هنگام آنها چاپ مى شود به نظر زوج خوشبخت و متعهدى در برابر یكدیگر و فرزندانشان مى آیند. پیت مى گوید: «ما یك خانواده خیلى معمولى هستیم. یك مادر، یك پدر و كودكانمان.»? سال پیش بود كه براد پیت و آنجلینا جولى سر صحنه فیلمبردارى آقا و خانم اسمیت با یكدیگر آشنا شدند. آنها در حال حاضر ? كودك ? ساله، ? ساله و ? ساله را به فرزند خواندگى پذیرفته اند و یك دختر از آن خودشان به نام «شیلو» دارند كه ?? ماه پیش در نامیبیا به دنیا آمد. پیت به وضوح نقش خود به عنوان یك پدر در وهله اول و بازیگر در وهله دوم را خیلى جدى مى گیرد و عمیقاً به مسئولیت هاى آتى اش فكر مى كند. او مى گوید: مسیر دشوار پدر شدن مثل یك فرایند یادگیرى است. در این مسیر است كه به تدریج به معناى واقعى «پدر شدن» پى مى برید و به این فكر مى كنید كه آیا واقعاً لیاقت به دوش كشیدن نام «پدر» را دارید و مى خواهید چه جور پدرى براى فرزندانتان باشید. او در مورد رابطه اش با فرزندانش مى گوید: «بچه ها خیلى جالبند اما گاهى خیلى شیطان مى شوند و خنده دارترین چیز هایى را مى گویند كه شنیده ام. این بچه ها واقعاً موجودات جالب و خنده دارى هستند. براى من و آنجلینا اولویت اصلى اختصاص دادن بخشى از وقتمان براى تربیت آنها و بودن در كنار آنهاست.» صعود پیت از پله هاى شهرت یكباره نبوده است. او با داشتن مدرك روزنامه نگارى از دانشگاه میسورى تصمیم گرفت وارد كار تبلیغات شود اما اسیر وسوسه هالیوود شد. او با تحصیل در رشته بازیگرى و همزمان با آن روى آوردن به مشاغل عجیب و غریب خیلى زود موفق به گرفتن نقش هاى كوچك و سپس ورود به قلمرو هالیوود با بازى در فیلم هاى نه چندان مطرح شد. نقطه عطف فعالیت حرفه اى او بازى در فیلم «تلماولوئیس» در سال ???? و در كنار جینادیویس بود كه با آن موجى از شهرت را نیز متوجه خود كرد. جاى تكیه صرف بر این شهرت یكباره و سیماى ظاهرى خوب خود «پیت» به سراغ نقش هاى كوچكتر و متنوع ترى رفت كه حس مى كرد باب میل او هستند همچون نقش یك برادر كوچك در فیلم « A River Runs through It» از رابرت ردفورد، «عشق واقعى» از كونتین تارانتینو و همچنین فیلم هاى درخشان «هفت» و «باشگاه مشت زنى» دیوید فینچر. بازى او در فیلم هاى ?? ، ?? و ?? یار اوشن فصل تازه اى را در زندگى هالیوودى او گشود اما «بابل» كه براى آن این بازیگر نامزد گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مكمل شد بار دیگر گرایش درونى و ذاتى او به فیلم هاى هنرى و نه صرفاً تجارى هالیوود را بر همگان آشكار كرد. او در حال حاضر فیلم «پرونده عجیب بنجامین بوتون» را در انتظار اكران دارد و بار دیگر با جورج كلونى در یك فیلم CIA محور از برادران كوئن به نام «سوخته پس از خواندن» هم بازى شده است. پیت همچون همسرش آموخته است كه از این شهرت و اعتبار و محبوبیت جهانى براى فعالیت هاى بشردوستانه همچون مبارزه با فقر و محرومیت در كشورهاى رو به توسعه استفاده كند. او كه دانش آموخته معمارى و یكى از دوستان نزدیك «فرانك گرى» است همچنین از پول و دانشش براى بازسازى بخش هایى از نیوارلان كه توسط توفان كاترینا ویران شد استفاده مى كند. پیت مى گوید: فكر مى كنم دستگیرى از دیگران بر همه ما واجب است. سفر به دور دنیا و دیدن زندگى آنهایى كه واقعاً احتیاج به كمك دارند مسیر زندگى مرا براى همیشه عوض كرد. حالا دیگر نمى توانم بى خیال باشم و آن زندگى مرفه خودم را در پیش بگیرم. كمك به دیگران پاداشى خارق العاده براى خودتان نیز هست. وقتى مى بینید توانسته اید در زندگى كسى دیگر مؤثر باشید و تغییرى در جهت مثبت در آن ایجاد كنید حس زیبا و دلپذیرى وجودتان را فرا مى گیرد كه با هیچ حس دیگرى قابل مقایسه نیست. نمى دانم چطور آن را وصف كنم. كمك كردن به دیگران براى من نه یك شاید بلكه یك باید است.منبع : روزنامه ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]