تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833446865




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درباره یك فیلمساز غیرمتعارف


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: درباره یك فیلمساز غیرمتعارف
وس اندرسون
شركت سهامى خاص «وس اندرسون»وس اندرسون فقط سابقه ساخت 5 فیلم را در كارنامه اش دارد، اما همین حالا یك مانیفست و منشور كارى به نام وى ایجاد شده و یك سبك و روش تخصصى كه دربردارنده ایده هاى اوست، شكل گرفته است.از «راش مور»، فیلم موفق سال 1998 وس اندرسون گرفته تا «شركت انحصارى خاص دارجیلینگ» كار جدید وى كه پائیز امسال اكران شده، كارهاى این سینماگر 38 ساله، جملگى چنان مختص وى و نشانگر ایده ها و تصورات خاص اوست كه به هیچ شكل نمى توان آنها را از وى تفكیك و جدا كرد و دیدن چند فریم از آنها هم كافى است تا پى به وابستگى آن تصاویر به اندرسون ببرید و مطلع و مطمئن شوید كه كار وى است، او بازیگران فیلم هایش را به شكل مطلوب و حساب شده ردیف مى كند و در یك ردیف منظم مى چیند و سایر اجزاى فیلم هاى او نیز روى حساب و كتاب دقیق است و حتى لباس هایى كه بر تن افراد مى بینیم و یا دكور صحنه ها و هرچیزى كه در محیط دیده مى شود، از یك فكر دقیق نشأت مى گیرد. از یك نگاه فیلم هاى اندرسون نوعى قصه گویى فاقد نشانه هاى غلط براى بینندگان این آثار است و آدم هاى او در عین بى گناهى گاه در جهانى فاقد اهداف مهم زندگى مى كنند. در مقاطعى از قصه، از زبان آنها شوخى ها و ظرافت هایى را مى شنویم و حس مى كنیم، اما لحظاتى بعد ناامیدى آزاردهنده اى از حرف هاى آنان باریدن مى گیرد كه گاه تا حد مالیخولیا نیز به پیش مى رود و حزن، جاى احساسات مثبت را مى گیرد.شاید زیاده روى اندرسون در توصیف چنان احساسات و ترسیم چنان آدم هایى به حدى رسیده باشد كه بینندگان خسته و دلزده شوند و منتقدان نیز اعلام مخالفت كنند، اما او حاضر نیست تحت هیچ شرایطى دیدگاه هاى خود را كه صداى یك نسل تازه شمرده شده، عوض كند و در عین حال نمى خواهد نظرات و حرف هاى خود را بالاتر از سایرین نیز بشمرد و یا به این نتیجه برسد كه افكارش به حد كمال رسیده و نیازى به تحقیق و كامل كردن خود و برنامه هایش ندارد. برعكس او آماده است به انتقاد از برنامه هاى خود بپردازد و تلاش براى عیب یابى در كارهایش داشته و همچون یك منتقد باشد.«من راجع به این قضایا بارها اندیشیده ام. در این خصوص كه نه كامل هستم و نه مى توانم كامل باشم، اما مى توانم به گونه اى عمل كنم كه ایرادهایم به حداقل برسد. قدر مسلم این كه نمى توانم خودم و طرزفكرم را عوض كنم و نباید هم دست به این كار بزنم و فقط به این خاطر كه برخى از مردم كارهایم را نپذیرفته اند و یا یك نفر در روزنامه اش مرا كوبیده است، تمام بنیادهاى كارم را به هم بریزم و وارد جهانى دیگر شوم.»یكى از نشانه هاى شناسایى كار اندرسون، حركات اسلوموشنى است كه او پیوسته براى گرفتن برخى صحنه هاى مورد نظرش برمى گزیند و براى كامل كردن آن از موسیقى هایى استفاده مى كند كه تند و با نشاط و یا به هر شكل آشكار كننده نوع خاصى از نگرش به زندگى هستند. یك صحنه خاص در «راش مور» در این خصوص گویاى حقایق موجود است. در آن صحنه كاراكتر جیسن شوارتزمن پس از رها كردن یك سرى زنبور روى شخصیت بیل مورى لبخند شیطنت بارى مى زند و در آن لبخند مى توان نگاه ویژه اندرسون را به زندگى به وضوح حس كرد. در آخرین نماى فیلم «تنن بام هاى پرشكوه» نیز كه محصول 2002 بود، اعضاى خانواده به شكلى خاص به سوى آرامگاه روان مى شوند و یك بار دیگر به وضوح مى توان حس كرد كه اندرسون چه چیزى را تعقیب مى كند و چه مسائلى را درسر دارد. در هر دو مورد هم نماى آهسته اى كه این فیلمساز گرفته و هم روند كند حركت قصه حاكى از پیام رسانى ویژه اندرسون است و نوعى نگاه ناامیدانه او را به مسائل جارى در زندگى مى توان حس و برداشت كرد.اندرسون در دل پائیز 2007 مى گوید: «روند قصه گویى دلخواه من همانى است كه مى بینید، آن قدر راجع به رویكرد من به تصاویر دور آهسته صحبت شده و از آن انتقاد كرده اند كه خودم گاهى به این پرسش رسیده ام كه آیا بیش از حد از این روش در كارم استفاده نكرده ام؟ معمولاً جوابى را بر این سؤال نیافته ام و برعكس به این نتیجه رسیده ام كه در مرتبه بعدى از اسلوموشن هاى دیجیتالى استفاده كنم. كافى است این احساس و مصلحت به من دست بدهد و آن گاه اقدام خواهم كرد.فیلم آخر او كه به تازگى در سطح جهان اكران شده، «شركت انحصارى خاص دارجیلینگ» نام دارد و 3 برادر (با بازى اوون ویلسون، ادریان برادى و شوارتزمن) را مقابل انظار قرار مى دهد. آنها با قطار در سطح هند به سفر مى پردازند و در همان حال تحت تعقیب گروه هاى ناشناخته قرار دارند و حتى «بار» و وسایلى كه با خود حمل مى كنند، چنان سنگین است كه انگار در محاصره و تعقیب آن وسایل نیز قرار دارند! چنین مضمونى كه لااقل براى فیلم هاى اندرسون یك نوع نوجویى نیست و به موازات سوژه هاى غیرمتعارف قبلى وى حركت مى كند، یك بار دیگر اشتیاق او را براى بازگویى قصه هاى عجیب و آدم هاى غریب تر بیان مى كند و البته او در این فیلم نیز علایق و كارها و رویكردهاى عجیبش (منجمله اسلوموشن!) را تكرار مى كند و همان ماجراهاى قدیمى را با خود و فیلمش دارد.***وس اندرسون فرزند دوم خانواده اى از طبقه متوسط است كه همراه با دو برادرش در شهر هوستون واقع در ایالت تگزاس آمریكا بزرگ شد و در محل دانشگاه تگزاس با اوون ویلسون آشنا شد و اگر از ویلسون بپرسید به شما خواهد گفت كه در نگاه اول از لباس هاى عجیب و غریبى كه اندرسون به تن داشته (شامل شلوارهاى كوتاه و چكمه هاى مخصوص شكار) حیرت كرده است. اندرسون سال ها پس از آن تاریخ هنوز به همان اندازه خاص و غیرعادى لباس مى پوشد و همان اخلاق و رفتار گذشته را دارد و البته شكل و شمایل اش یادآور كاراكترهاى آثار هنرى خود او و افرادى است كه در فیلم هایش روبه روى ما قرار مى دهد. اندرسون با موهاى بلند تقریباً قرمزرنگ و صورتى رنگ پریده كه او را شبیه به برادر دوقلوى تیلدا سویینتون (بازیگر زن اسكاتلندى) مى سازد، ظاهرى كاملاً متفاوت با دیگران دارد و در این میان نباید فراموش كرد كه سویینتون اصلاً برادرى ندارد! او هر چه بوده باشد، با اوون ویلسون دوستى و همكارى نزدیكى را تشكیل داد و 3 فیلم نخست او با سناریوهاى مشترك آنان شكل گرفت. اولى «موشك بطرى» نام داشت كه در سال 1996 اكران و به اثر محبوب عوام و یك اثر كالت تبدیل شد. دومى «راش مور» بود كه در سطور قبلى به دفعات نامش آمد و سومى نیز «تنن بام هاى پرشكوه» بود كه در عین داشتن تم كمدى بعضى مسائل جدى را بیان مى كرد. «تنن بام ها» آنان را كاندیداى اسكار برترین سناریوى سال كرد و اندرسون امروز هم معتقد است كه ادغام احساسات و تفكرات ویژه او و ویلسون سهم و نقش اصلى را در توفیق كارهاى هنرى آنان و رسیدن آن به درجات كنونى و موفقیت هاى اخیر داشته است و همان استیل و نگرش و طرز نگاه، در فیلم هاى كنونى او نیز هویدا است. این كه به خواننده هاى این مطلب یادآور شویم كه اوون ویلسون چند ماه پیش دست به خودكشى زد (ولى زنده ماند) لابد موجب تعجب شان نخواهد شد، زیرا دوست نزدیك اندرسون نباید روحیات چندان متفاوتى با وى داشته باشد، اما این واقعه تعجب آور هم هست، زیرا ویلسون هم به صورت ظاهر و هم با پیشینه اى كه در سال هاى اخیر براى خودش در صنعت سینما به وجود آورده بود و سیماى كاملاً متفاوت و آرتیست وار او، ناظران را كاملاً به این باور رسانده بود كه میان او و خالق فیلم «دارجیلینگ» دنیایى تفاوت وجود دارد و این دو را اصلاً نباید یكى شمرد.اما نكات دیگرى وجود دارد كه موجب مى شود خودكشى نافرجام ویلسون غریب تر جلوه كند. او در فیلم «دارجیلینگ» هم بازى كرده است و در این فیلم او را در حالى مى یابیم كه بر اثر عوارض تلاش براى خودكشى، خودش را كاملاً باندپیچى كرده و صورتش نیز بدرستى مشاهده نمى شود. باز عجیب تر این كه لوك ویلسون برادر اوون ویلسون نیز در فیلم «تنن بام ها» به قصد خودكشى رگ هاى دستش را مى زند و اینها موجب شده به كرات از اندرسون بپرسند فلسفه این همه خودكشى در فیلم هاى وى چیست و او صرفاً بگوید: «ترجیح مى دهم بحث در این خصوص را به سال هاى بعدى واگذار كنم و اكنون نمى توانم حرف نهایى ام را در این زمینه بزنم.»«راش مور» كه از جالب ترین آثار سینماى دهه 1990 محسوب مى شود، كارى بود كه اندرسون را صاحب شهرت در میان مردم كرد و به قدرى توجه برانگیز بود كه حتى مارتین اسكورسیسى معروف به تمجید از او پرداخت و وى را استعدادى بارز خواند. اسكورسیسى كه علاوه بر شناخته شدن به عنوان یكى از برترین كارگردانان 35 سال اخیر جهان یك منتقد برجسته و مدرس ومفسر سینما هم هست در مقاله اى كه به قلم وى در نشریه اسكوایر چاپ شد، تا به آن حد در تعریف از اندرسون پیشروى كرد كه او را با ژان رنوار و لئو مك كارى قیاس نمود و نوشت: «ما با فیلمسازى طرف هستیم كه به خوبى مى داند چطور شیرینى زندگى مردم و روابط میان آنها و خوشى ها و كارهاى ساده آنان را ترسیم و چنان چیزهایى را خلق و ممكن كند.»زمانى كه ویلسون بر اساس شرح و توصیفى كه به دست دادیم، تبدیل به یك ستاره شد و از اندرسون فاصله گرفت، این كارگردان، همكاران و شركاى هنرى تازه اى را براى خود یافت و در این راستا فیلم سال 2004 خود با نام عجیب «زندگى دریایى در كنار استیوزیسو» را با مشاركت نوام بامباخ (خالق فیلم The Squid and the whale) ساخت و اینك نیز در حال همكارى با همین هنرمند بر روى فیلم بعدى اش است كه كارى انیمیشن به نام «آقاى فاكس فوق العاده» است و در سال 2009 پخش خواهد شد.«زندگى دریایى» تنها شكست محسوس تجارى و هنرى اندرسون به حساب مى آید و بدتر آن كه فیلم با 60 میلیون دلار بودجه ساخت، پرهزینه ترین فیلم وى نیز بود. ولى او همین امروز هم افسوس بابت ساخت این فیلم و مضمون آن به شكلى كه گفتیم ندارد و مى گوید فیلم همانى است كه او مى خواسته است. نظر اندرسون درباره «شركت انحصارى (سهامى) خاص دارجیلینگ» نیز همین است و به اعتقاد او این فیلم هم بیانگر تجربیات شخص اوست. وى، شوارتزمن و رومن كاپولا (پسر فرانسیس فورد كاپولاى معروف) كه سناریوى فیلم را در كنار یكدیگر نوشتند، سفرى مشترك در دل هند داشتند و بسیارى از آدم ها و صحنه هایى كه در فیلم مى بینیم اتفاقاتى است كه واقعاً براى آنها در آنجا روى داده است و اگر هم چنین نبود، اندرسون تصورات ویژه خودش و انگار یك شركت سهامى خاص را در این حرفه دارد. او كارگردانى است كه فقط با ایده ها و تصوراتش زندگى مى كند و بسیارى از آنها براى ناظران بى طرف و غیروابسته ها به او نیز تماشایى است. مثل 3 برادرى كه در هند چرخ مى زنند و ماجراهاى دارجیلینگ را به یاد یك محصول معروف چاى شرق آسیا به یكى از جالب ترین كارهاى پائیز امسال بدل مى كنند.منبع : روزنامه ایران (ترجمه : وصال روحانى )





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن