تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هركس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، بايد سخن خير بگويد يا سكوت نمايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827121994




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آمدیم که زندگی کنیم


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: " آمدیم که زندگی کنیم" 
آمدیم که زندگی کنیم
بسیاری از اوقات حوصله انجام دادن یه کار جدی رو نداری.ترجیح میدی کاری انجام بدی که نیازی به زیاد فکر کردن،نداشته باشه.اصلا خسته شدی از این همه اتفاقات ساده و عادی روزمره و دلت می خواد مدتی فقط وقت بگذرونی. آری!ما آدمها،خیلی از اوقات از اینکه علاف باشیم و بی خودی وقت تلف کنیم،خوشمان می آید.از اینکه دست روی دست بگذاریم خوشمان می آید.از اینکه هیچ کاری نکنیم و جدی نباشیم.یه کاری بکنیم که بی دردسر باشه و بی دغدغه. اونوقت از این مسئله ،احساس سبکی و رهایی پیدا می کنیم و حس میکنیم آرامشی به دست آوردیم که خیلی خیلی بهمون مزه میده.در این شرایط یعنی شبیه چه چیزی میتونیم باشیم؟ یک سیب زمینی بزرگ یا پشمک و یا شاید هم یک ابر سفید و سبک که اون بالا بالاها داره پرواز می کنه...اما اگر یه کمی دقت کنیم متوجه میشیم که واقعا واسه این چیزا به دنیا نیومدیم و اگر رمز این رو بفهمیم که واسه چی پامون به این کره خاکی رسیده،شاید یه جور دیگه زندگی کنیم و نگاهمون به دنیای کوچیک و بزرگ اطرافمون،کمی تغییر کنه.
آمدیم که زندگی کنیم
بیشتر وقتا از یه چیزی شاکی هستی.اینکه زندگی چرا تکراری شده و برات تنوعی نداره.هر زمانی دنبال یک موضوعی هستی تا باهاش روزهاتو بگذرونی و بعضی وقتا خودت هم حال و حوصله ات از تموم کارا و چیزای دور و برت ،سر میره.در هر فصلی از سال به این فکر می کنی که فصل بعد،چه کارایی میشه انجام داد. طبیعتاً تفریحات و سرگرمی ها هم متفاوت میشه. از همه بیشتر احتمالا به تابستان و روزهای بلند و گه گاه ،کسل کننده اش فکر میکنی.یه چیزی رو بهتره هیچ وقت فراموش نکنی.هر وقت زیادی دلتو خوش کردی به اینکه چطوری میشه بهتر و بیشتر خوش گذراند،به بدترین حالت ممکن،فکر کن.اینکه مثلا برای تابستان پول رفتن به کلاس های تفریحی رو نداری و یا زمستان امسال هم شاید نتونی چکمه مورد علاقه ات یا یک بارونی خوش پوش، واسه خودت بخری...حالا می خوای چه کار کنی؟...بهتر است با خودت رو راست باشی و به این فکر کنی که این قدرت رو داری که برای بدترین شرایط ممکن، بهترین راه رو انتخاب کنی.
آمدیم که زندگی کنیم
تا به حال این موضوع رو برای خودت روشن کردی که اصلا روزهای تعطیل در واقع چه مفهومی داره؟مفهوم این روزها و اوقات فراغت و بیکاری ،می تونه به این معنا باشه که یه گوشه ای بنشینی و با گوشی مامان یا بابا،اس .ام.اس بازی کنی.یا بری سراغ کامپیوتر و چت کنی و یا با خانواده به مهمانی بری و خیابان گردی کنی...بنشینی پای تلویزیون و فوتبال تماشا کنی و یا به این فکر کنی که بالاخره قهرمان فلان سریال، آخرش موفق میشه به کلاهبرداری اش ادامه بده یا نه.!واقعا به نظر تو اسم تموم اینا رو چی میشه گذاشت؟اتلاف وقتی که بزرگان ما گفته اند مثل طلاست و یا از دست دادن فرصت هایی که گفته اند همچون ابرها میگذرند و می روند...وقتی این کارها بعد از گذشت مدت زمانی به کارهای عادی و روزانه ما تبدیل می شوند و هیچ چیز دیگری هم در کنار آنها نیست،آنوقت اسم آنها را چه می توان گذاشت؟علافی برای خیلی از ما آدمها،به امری عادی و قابل تکرار تبدیل شده و گاهی آنقدر برایمان تکرار  می شود که انگار چشمان ما هم به دیدنش عادت میکند و حتما با روح ما هم به شدت انس می گیرد.
آمدیم که زندگی کنیم
فکرش را بکنید ،یک روز تعطیل بسیاری از نوجوانها چطوری میگذره؟احتمالا تا 10 و 11 صبح در رختخواب به سر می برد و بعد از دل کندن از رختخواب دوست داشتنی،تا ساعت 1، گیج و مبهوت است، چون احتمالا مغزش هنوز از خواب بیدار نشده.وقتی ناهار میل می شود به این فکر است که برای بعد از ظهر چه کاری برایش لذت بخش تر است.اینکه پای صفحه کامپیوتر باشه یا از کلوپ محل،فیلم بگیره و یا با رفقا فوتبال بازی کنه و اگه یه دختر خانوم باشه که احتمالا تلفن را بر همه چیز ترجیح میده.بعد هم که هوا تاریک میشه و برمیگرده خونه و برنامه شام و تلویزیون تا 1ساعت بعد از نیمه شب و خواب....به این ترتیب امروزش تمام میشه و فردا چطور خواهد گذشت؟همان طور که هممون خوب می دونیم و مادر بزرگها هم همیشه برامون گفتن،عمر مثل باد میگذره و به این صورت نود و سه روز تابستان تمام میشه.و پائیز و زمستان هم که مثل برق و باد می گذرند و به انتهای سال میرسیم...فکرش را بکنید که در تمام دوران راهنمایی این اتفاق بیفته ،آنوقت یعنی ما چند ساعت از بهترین دوران عمرمون رو راحت از دست دادیم؟؟؟؟؟اشتباه نکنید!فرقی نمی کند که شما در خانواده پولداری زندگی کنید یا پدرتون دکتر باشه و یا یک کارمند ساده.هر چی هم که باشه نهایتش اینه که یه کلاس اسکیت و یا زبان رفتین و یا کامپیوتر شخصی تون ،پنتیوم 4 است و یا سی دی من،فلان مارک رو دارین، که البته خودتون بهتر می دونین انگیزه اصلی از داشتن همه اینها چی بوده....و حالا یک علامت سئوال بزرگ در ذهن من شکل گرفته که واقعا چرا باید این طوری زندگی کرد؟وقتی همه ما میتونیم با داشتن یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده از لحظه لحظه وقت های زیبای دوران نوجوانی ،استفاده کنیم،حیف نیست که آنرا به راحتی از دست بدهیم.
آمدیم که زندگی کنیم
واقعیت این است که زمان برای هر فردی در چهارچوب خاصی تعریف شده است و هر کسی بهتر میداند چطور در حال گذراندن وقت و زمان است.اگر برای زند گی هدف داشته باشیم  و به اصولی محکم اعتقاد داشته باشیم،نه از بیکاری رنج میبریم و نه احساس خستگی و کسالت می کنیم.باور داشته باشیم که که هیچ انسان موفقی از راحت طلبی و اتلاف وقت،به جایی نرسیده است.پس برای مفید بودن و مهمتر اینکه برای داشتن احساس رضایت و آرامش،میشود طور دیگری زندگی کرد..همه کسانی که نویسنده،مخترع،معلم،محقق و یا یک نجات دهنده برای هم نوعان خود بوده اند،قطعا تلاش زیادی کرده اند و این تلاش و همت آنها با یک اعتقاد قوی همراه بوده است و آن اینکه ما به این دنیا نیامدیم که تنها از خوردنی ها و آشامیدنیها و لذتهای دیگرش استفاده کنیم که اگر بنا بر این باشد که همه موجودات روی زمین همین کار را میکنند،بلکه ما آمده ایم تا زندگی کنیم و طوری بر زمین خدا قدم برداریم که اثری از ما باقی بماند تا روشن کننده حقیقتی برای دیگر هم نوعان ما باشد.       بخش کودک و نوجوانسایت تبیان                                                                                         





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 480]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن