واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: دوستي چندسالهای که دود شد! من باعث مرگ رضا شدم و قصد انكار اين موضوع را هم ندارم. من رضا را خيلي دوست داشتم و هنوز هم از رفتار خود در روز حادثه بهت زده ام. آقاي قاضي شيشه مرا به اين روز انداخت. آنچه كه در مورد سوءنظر رضا به همسرم هم گفتم دروغ بود. تهران امروز: مردي كه شريك خود را آتش زده بود در دادگاه به جرم خود اعتراف وآن را ناشي از مصرف شيشه دانست. در ابتداي جلسه محاكمه، نماينده دادستان تهران با خواندن كيفرخواست گفت: 12 ارديبهشت ماه سال گذشته ماموران پليس از مرگ مردي داخل يك كارگاه صابونسازي در چهاردانگه با خبر شدند. بررسيهاي پليس نشان داد اين مرد به نام رضا به همراه دوست خود علي در محل حادثه گرفتار حريق شدهاند كه طي آن علي خود را از مهلكه نجات داده ولي رضا در ميان ْآتش جان داده است. كارآگاهان پيگيريهاي ابتدايي خود را از علي كه بر اثر سوختگي در آتش در بيمارستان بستري شده بود انجام دادند و علي كه به سختي صحبت ميكرد به آنها گفت: داوود باعث و باني اين آتش سوزي بود. داوود با رضا در مالكيت اين كارگاه شريك بودند و روز حادثه داوود مثل هميشه به آنجا آمد و با رضا مشغول صحبت شد. اما يكدفعه او يك اسپري به صورت من و رضا رنگ پاشيد و بعد هم روي من و رضا بنزين ريخت و ما را به آتش كشيد. من به سرعت از آنجا فرار كردم اما رضا نتوانست خود را نجات دهد و همانجا جان داد. با اين ادعا داوود تحت تعقيب قرار گرفت و بعد از مدتي مشخص شد او به عنوان بيمار در يكي از بيمارستانهاي تهران بستري شده است. داوود با مجوز پزشك معالجش بازداشت شد و پس از انتقال به اداره آگاهي مسئوليت ارتكاب اين جرم را پذيرفت. داوود به كارآگاه پرونده گفت به خاطر نظر سوئي كه رضا به همسر او داشته تصميم به انتقامگيري از او گرفته و دست به اين كار زده است. با توجه به محرز بودن ارتكاب جرم توسط داوود من به عنوان نماينده داستان براي او تقاضاي صدور حكم قانوني دارم. سپس اولياي دم مقتول در جايگاه حاضر شده و اعلام كردند كه از خون فرزند خود گذشتهاند. در ادامه علي به عنوان يكي از شاكيان اين پرونده پشت تريبون دادگاه قرار گرفته و گفت: روز حادثه داوود به كارگاه آمد و مثل هميشه مقداري شيشه كشيد. ولي نميدانم چهطور شد كه يكدفعه شروع به اظهارناراحتي كرد. او با اسپري به صورت من و رضا رنگ پاشيدو از او پرسيدم چرا اين كار را ميكني، گفت ميخواهم حال شما ر ا بگيرم. بعد هم به لب پنجره رفت و از كنار آن مقدار زيادي بنزين به داخل كارگاه ريخت كه باعث آغشته شدن لباس من هم شد. چون مقداري از اين بنزينها به كنار بخاري پاشيده شده بود همه جا شعله ور شده و كارگاه ْآتش گرفت. من به سرعت به سمت در رفتم و پس از شكستن شيشه چفت در را باز كرده و خودم را داخل حوض آبي كه بيرون كارگاه بود انداختم اما رضا همان جا گير كرده و فرياد ميكشيد. من با زحمت آتش بدنم را خاموش كردم و رضا از شدت آتشسوزي داخل آتش جان داد. آقاي قاضي من هنوز اتفاقات آنروز را باور نميكنم رضا و داوود با يكديگر دوست صميمي و زبانزد بودند. هنوز مانده ام چرا داوود دست به اين جنايت زد. علي ادامه داد: پزشك قانوني گفته بدن من دچار 40 درصد سوختگي شده من از قصاص متهم ميگذرم ولي ديهام را ميخواهم. سپس نوبت به داوود رسيد كه به دفاع از خود بپردازد. متهم اين پرونده با قرار گرفتن در جايگاه مخصوص ضمن پذيرفتن اتهام خود گفت: من باعث مرگ رضا شدم و قصد انكار اين موضوع را هم ندارم. من رضا را خيلي دوست داشتم و هنوز هم از رفتار خود در روز حادثه بهت زده ام. آقاي قاضي شيشه مرا به اين روز انداخت. آنچه كه در مورد سوءنظر رضا به همسرم هم گفتم دروغ بود. روز حادثه به بيمارستان رفتم و دستم را پانسمان كردم. بعد هم به پمپ بنزين رفتم اما درآنجا حالم بد شد و متصدي پمپ بنزين اورژانس را خبر كرد و بعد هم دستگير شدم. من شيشه ميكشيدم و تحت تاثير اين ماده اختيارم را از كف ميدادم. بعد از شنيدن حرفهاي متهم دادگاه وارد شور شد تا راي خود را درباره متهم صادر كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 593]