تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835016580
سيد حسن نصرالله: احزاب جنايتكار اسراييلي تفاوتي با يكديگر ندارند
واضح آرشیو وب فارسی:حيات: سيد حسن نصرالله: احزاب جنايتكار اسراييلي تفاوتي با يكديگر ندارند
تهران – حيات
دبيركل حزب الله لبنان روز گذشته با سخنراني در مراسم يادبود 3 تن از شهداي حزب الله هرگونه عقب نشيني در برابر رژيم صهيونيستي را به حكم تجربه تاريخي گذشته بي فايده و مردود دانست.
به گزارش حيات به نقل از پرس تي وي، سيد حسن نصرالله دبيركل حزبالله لبنان در سخنراني خود به مناسبت نخستين سالگرد ترور شهيد عماد مغنيه و شهادت سيد عباس موسوي و شيخ راغب حرب گفت: ما اين حق را داريم كه هر نوع سلاح از جمله سلاح ضد هوايي را در اختيار بگيريم و شجاعت لازم براي استفاده از آن عليه جنگندههاي اسراييلي را داريم .
متن كامل سخنراني سيد حسن نصرالله كه از طريق ويدئو كنفرانس صورت گرفت به شرح زير است:
«در ابتدا به همه شما در گردهمايي ساليانه در تكريم رهبران شهيدانمان از سيد عباس موسوي تا حاج عماد مغنيه خوش آمد ميگويم. اين مناسبت در اين سال به شكلي مبارك با اربعين سيدالشهدا (ع) همزمان شده است. اين مناسبت با ارزش و اين روز بزرگ بار ديگر اربعين را تعريف ميكند كه در اين چهل روز شاهد درد و رنج و مقاومت اهل بيت و در راس آنها زينب كبري بوديم. سفر اربعيني، سفري سرشار از صداي حق و حقيقت بود كه همواره به آن نياز داريم. اين سفر، تثبيت و تاكيد بر آرمان و برپا خاستن امت و واژگون كردن ذلت و تابيدن مجدد خونهاي پاكي است كه در نبرد بر زمين ريخته شد. تاريخ در يادمان اربعين سخنان زيادي را براي ما از شجاعت و حماس و اصرار بر موضعگيريها و پايداري را به ارث گذاشته است.
شهادت سيد عباس موسوي نمادي براي تثبيت راه و مدرسه و حضور ميداني منظم و پيشرفته بود و سپس شهادت حاج عماد مغنيه نماد پيشرفت كمي و نوعي و برنامهريزي مقاومت در همه زمينهها بود.
ما با تمام سربلندي به فرهنگ خود و شهداي بزرگي كه تقديم كرديم افتخار ميكنيم. امروز در سالروز شهادت رهبران خود هستيم و به آنها و فداكاريهايشان براي تمامي لبنان و امت اداي احترام ميكنيم. خون آنها باعث بازگشت تمامي لبنانيها با كرامت و بدون منت به شهرها و روستاهاي خود شد. آنچه آنها در نبرد با دشمن صهيونيستي تقديم كردند بسيار بزرگ بود. اين روز همچنين بيانگر التزام ما به راه و روش و گزينههاي آنها است.
برادران و خواهران؛
اكنون اختلافي در لبنان پيرامون گزينههاي سياسي بزرگ وجود دارد كه جديد نيز نبوده و از زمانهاي طولاني ادامه داشته است. در سال 1982 و پس از تجاوز گسترده اسراييل به لبنان اين اختلافات وجود داشت و در مورد چگونگي مبارزه و مقاومت در برابر اسراييل گزينههاي زيادي مطرح شده بود و اختلافات زيادي به چشم ميخورد. اكنون نيز تلاش ميشود تا گزينههاي زيادي در تعامل با بزرگترين مصيبت منطقه ما از شصت سال پيش تاكنون مطرح شود.
در نهايت سه گزينه وجود دارد. گزينه اول؛ برسميت شناختن و تسليم شدن و همكاري با دشمن و ذوب در آن است ولي اين گزينه در لبنان و فلسطين و ديگر نقاط كشورهاي عربي، گزينهاي مردمي نيست، هر چند مزدوران زيادي نيز وجود دارند كه با اسراييل همكاري كرده و اين گزينه را ترويج ميدهند. گزينه دوم؛ حل و فصل سياسي است. من بايد خيلي مودبانه سخن بگويم چون ميخواهم به شكل موضوعي حرف بزنم. حل و فصل به اين معني است كه از برخي خواستههاي خود چشمپوشي كرده و در برابر سرزمين، قدس، امنيت، آوارگان و ... عقبنشيني كرده تا در نهايت اسراييل چند قطعه زمين در نقاط مختلف به ما بدهد. از نظر عملي و با توجه به تجربههاي گذشته با دشمن اسراييلي، شكست اين طرح ثابت شده است. گزينه آخر ميگويد كه اسراييل دشمني جنايتكار و تجاوزپيشه است كه كيان خود را بر ذبح انسانها برپا كرده و هيچ حل و فصلي با آن جايز نيست و بايد حق به حقدار برسد.
گزينه اول عملا رد شده است و بحثي هم ندارد. در مورد گزينه دوم بايد گفت اعراب بسياري امتيازات دادهاند و اسراييل در مقابل كشتار را بيشتر كرده و شهركسازي را گسترش ميدهد. در سال 1978 كه توافق كمپديويد در جريان بود، اسراييل دست به عمليات ليطاني زد. يعني پاسخ به كمپديويد، حمله به لبنان بود. متاسفانه همه فراموش ميكنند و من بايد يادآوري كنم كه اسراييل در آن تجاوز مرتكب جنايتهايي وحشتناك شد. در سال 1982 هنگامي كه ابتكارعمل شاهزاده فهد براي صلح مطرح شد، اعراب با آن در كنفرانس فاس موافقت كردند. در حاليكه جو عربي به سود پذيرش اين طرح بود، اسراييل به شكل گسترده به لبنان حمله كرده و كشور را اشغال كرد. اعراب سپس در سال 1991 به مادريد رفتند و چند ماه بعد اسراييل سيد عباس موسوي را ترور كرد. در سال 1993 اسراييل بار ديگر در آستانه نشست اسلو، لبنان را مورد حمله قرار داد و رهبران انتفاضه فلسطين را نيز به خاك و خون كشيد. پس از آن نوبت به عمليات 1996 رسيد.
اعراب در سال 2000 از بيروت به عنوان پايتخت مقاومت كه نخستين پيروزي عربي را بر اسراييل در تاريخ ثبت كرده بود، طرحي را براي صلح عرضه كردند و تنها چند روز بعد اسراييل كرانه باختري را مورد حمله قرار داده و ياسر عرفات را در مقر خود در رامالله محاصره كرده و دست به جنايت موسوم به جنايت جنين زد. سپس نوبت به تجاوز به لبنان در سال 2006 رسيد.
پس از آن اعراب شروع كردند به حمايت از گزينه مقاومت در لبنان و فلسطين و در عين حال بار ديگر ابتكارعمل صلح خود را مطرح كردند كه از طرف اسراييل بيپاسخ مانده بود. نخستين پاسخ اسراييل از طرف شارون بود كه آن را رد كرد و سپس اسراييل به كرانه باختري حمله كرد. در زماني كه اعراب بر ابتكارعمل صلح خود پافشاري ميكردند، اسراييل اين بار نوار غزه را مورد حمله وحشيانه خود قرار داد.
بدين ترتيب ميبينيم كه هرگاه اعراب از مواضع خود عقبنشيني كردند؛ اسراييل وحشيگري خود را افزايش داده و طمع خود را به خاك و آب و روح ما بيشتر كرد. من به شما ميگويم كه پاسخ به اصرار بيمورد و زياده از حد اعراب در كنفرانس اخير در كويت در مورد ابتكارعمل صلح؛ اسراييل پاسخ خود را به شكلي داد كه بيشتر به سمت تندروي حركت كرده و اين نتيجه را در انتخابات اخير پارلماني اسراييل ديديم.
در برابر اين واقعيتها پاسخ اعراب و لبنان در قبال اين انتخابات چيست؟ آيا بايد بيشتر از قبل عقبنشيني كرده و به اسراييل جايزه دهيم يا اينكه مقاومت را در آغوش گرفته و آن را تقويت كرده و به سخنان پراگماتيك خاتمه دهيم؟
من به همه ميگويم كه شما قدرتي به نام مقاومت در لبنان و فلسطين داريد و چرا ميخواهيد به جاي استفاده از اين قدرت آن را به شكل مجاني در اختيار دشمن قرار دهيد؟ اين سوالي مشروع است. آيا اگر تمامي خواستهها و شروط فعلي اسراييل را قبول كرديم، صلح در منطقه محقق ميشود و اسراييل از قتل و ترور و دخالت در امور ديگران برخواهد داشت و پس از صلح زيادهخواهي نخواهد كرد؟ آيا پس از اين صلح فرضي ميليونها يهودي از نقاط مختلف جهان به سرزمينهاي اشغالي سرازير نميشوند و پس از آن اسراييل خواستار زمينهاي بيشتري نميشود؟
از اينجا است كه ما در اين روز اين سوال را مطرح كرده و خواستار پاسخ هستيم. در هر حال نبايد مردم را در نگراني قرار دهيم ولي من به صراحت و با استناد به تاريخ ميگويم كه احزاب اسراييلي فرقي با يكديگر ندارند و كاديما بدتر از حزب كار و حزب كار بدتر از ليكود و ليكود نيز بدتر از اسراييل خانه ما است. هر چه به راست و چپ برويم جز دروغ از طرف اسراييليها نخواهيم ديد. تاريخ شهادت ميدهد كه بيشترين جنگهاي اسراييل عليه اعراب را دولتهاي وابسته به حزب كار اداره كردهاند. اين احزاب فرقي با هم ندارند و اختلافشان در امور فرهنگي و اقتصادي است. چهره وحشي و نژادپرست اسراييل، همه اين احزاب مرتكب جنايت شدهاند و تفاوتي ميان آنها نيست.
از سوي ديگر نتيجه خوب اين انتخابات اين است كه چهره اسراييل عريان و آشكار ميشود. اين عده كه بار ديگر به قدرت رسيدهاند قبلا تجربه شدهاند و همه نيز در لبنان شكست خوردهاند. بگين، شارون، رابين، باراك، نتانياهو، اولمرت، ليوني و ... همه در لبنان شكست خوردهاند هر چند هنوز فردي به نام ليبرمن دچار اين شكست نشده است كه البته فرقي هم ندارد.
مقاومت در لبنان و در راس آن مقاومت اسلامي لبنان را تبديل به عرصهاي كرد كه اسراييل در آن جز شكست چيزي به دست نياورد و به همين دليل من به همه ميگويم كه از اين عده نترسيد زيرا شما قدرتمند بوده و ميتوانيد اين جنايتكاران را بار ديگر شكست دهيد.
پس از تجاوز اسراييل به لبنان در تابستان 2006، اسراييليها كميته تحقيقات وينوگراد را تشكيل دادند. مشخص شد كه نيروي هوايي به تنهايي قادر نيست نبرد را به نتيجه برساند و در هر نبردي چارهاي نيست مگر اينكه نيروي زميني به سرعت وارد عمل شود تا نبرد با پيروزي اسراييل به خاتمه برسد. من در اينجا يادآوري ميكنم كه اسراييل مانند سابق قوي نيست و ما نيز مانند قبل ضعيف نيستيم.
آنها پس از اين تحقيقات به چه نتيجهاي رسيدند؟ پس از جنگ تابستان 2006، نيروي دريايي اسراييل از عرصه نبرد خارج شد چرا كه مقاومت توانست ناوچه اسراييلي را به شكلي جالب توجه هدف قرار دهد. اسراييليها گفتند كه نيروي هوايي به تنهايي كافي نيست و ما در نبردهاي آتي از نيروي زميني استفاده خواهيم كرد. وزير دفاع اسراييل در آن زمان از پنج گروه نظامي سخن گفت كه وارد لبنان شده و مقاومت و حزبالله را شكست داده و روستاها را اشغال كرده و پس از عملياتي سريع اعلام پيروزي خواهد كرد. وي همچنين گفت كه اسراييل از تجربيات خود درس گرفته و ظرف دو سال گذشته پيشرفت زيادي داشته است.
آنگاه ما شاهد تجربه غزه بوديم. مقاومت افسانهاي مردم غزه در اين جنگ نكاتي چند بر نتايج جنگ تابستان 2006 اضافه كرد. اسراييل همان اشتباهات را تكرار كرد و هفت يا هشت روز غزه را مورد بمباران هوايي قرار داد و گمان برد كه بدين ترتيب ميتواند پيروز شود. من تاكيد ميكنم كه با تكيه بر رهبران قوي و ملتي مقاوم هرگز اين پيروزي با تكيه بر نيروي هوايي رخ نخواهد داد. سپس وارد مرحله دوم شدند كه با نيروي زميني وارد دشتهاي فلسطيني شدند. كسي از مقاومت فلسطيني انتظار ندارد در دشت مبارزه كند. با اين حال مواجهههايي نيز رخ داد. مرحله سوم كه براي آن برنامهريزي شده بود ورود به روستاها و شهرهاي فلسطيني بود ولي اين مرحله عملي نشد. آيا به اين دليل عملي نشد كه فرصت نبود؟ من ميگويم كه اين تحليلي سطحي بود و آنها نتوانستند اين مرحله را عملي كنند چون ميترسيدند و ميدانستند كه آنچه در غزه و شهرهاي آن در انتظار ارتش اسراييل است، مجاهداني است كه آماده بودند تا شهادت مقاومت كنند و بدين ترتيب دريافتند كه ورود به شهرهاي فلسطيني هزينه زيادي براي آنها دارند و سپس در آستانه ورود به شهرها متوقف شدند. توقف آنها ناشي از تحركات سياسي يا جهاني نبود. اگر رهبران اسراييل ميدانستند كه ورود به شهرهاي فلسطيني ساده است، حتما اين كار را ميكردند. در اينجا بايد توجه كنيم كه گروه نخبه اسراييل در جنگ غزه وارد نبرد شده بودند و با گروهي كه وارد جنوب لبنان شدند فرق داشت.
بدين ترتيب نيروي دريايي اسراييل در جنگ با لبنان از ميدان خارج شد. از مهمترين نتايج جنگ غزه اين بود كه نيروي زميني اسراييل نيز از دايره نبرد واقعي خارج شد. اگر آنها از غزهاي محاصرهشده ترسيدند، پس چگونه است كه اسراييل لبنان را تهديد به اشغال و حمله ميكند.
آنها ما را تهديد ميكنند و ما نيز آنها را به دستاوردهاي عماد مغنيه تهديد ميكنيم. هر دولت اسراييلي كه بر سر كار بيايد اگر روزي فكر كند كه ميتواند نخبگان يا ارتش خود را روانه خاك ما كند تا آن را اشغال كند، بايد بداند كه به دست شاگردان عماد مغنيه، عباس موسوي و شيخ راغب حرب شكست خواهد خورد.
به همين دليل ما به هيچ وجه نميترسيم. ملت هم نبايد نگران باشد. اسراييليها چيزي جز برتري خود در نيروي هوايي ندارند كه تازه از آن نيز ميترسند و هر از چندي ميگويند مقاومت به سلاحهاي ضدهوايي دست يافته است. من اين خبر را نه تكذيب ميكنم و نه تائيد. آنها ميگويند كه دستيابي مقاومت به سلاحهاي پيشرفته ضد هوايي باعث تغيير در موازنههاي جنگي ميشود. اين سخن صحيح است، چرا كه ما در جنگ زمين، دريا و هوا داريم. ما دريا را پشت سر گذاشته و در زمين نيز شيرهايي وجود دارند كه در كمين آنها هستند. تنها هوا باقي ميماند كه اگر موازنه در اين زمينه تغيير كند، كل جنگ تغيير ميكند.
آنها ميترسند و ميدانند در صورت تحقق اين امر مقاومت اراده و شجاعت لازم براي استفاده از سلاحهاي جديد را دارد و براي همين به شكل علني تهديد كرده و پيامهاي غيرمستقيم ميدهد كه اگر مقاومت به چنين سلاحي دست يابد، بهاي آن را خواهد داد.
ببينيد چقدر وقاحت وجود دارد. اسراييل اين اجازه را به خود ميدهد كه در آسمان لبنان پرواز كند. خدا را شكر كه نيروي هوايي اسراييل از بالاي سر تمامي طائفهها و مناطق لبناني عبور ميكند. حال اسراييل ميگويد اگر لبنانيها جنگندهاي اسراييلي را واژگون كنند، بها خواهد داد.
من قصد ندارم نبرد جديدي را شروع كنم ولي ميگويم كه اين حق ماست كه هرگونه سلاحي را در اختيار گيريم. اينكه چه چيزي در اختيار داريم موضوعي ديگر است. ما نبرد خود با اين دشمن را بر پايههاي سخنان بياساس قرار ندادهايم بلكه بر اساس عنصر غافلگيري مبارزه ميكنم.
من امروز قصد دارم فقط بگويم كه ما كاملا حق داريم كه هر سلاحي از جمله سلاح ضدهوايي در اختيار داشته باشيم و ما كاملا حق داريم كه از اين سلاح اگر اراده كرديم استفاده كنيم.
ديگر زمان آن به پايان رسيده كه ما به شكلي ضعيف عمل كنيم. امت ما هرگز ضعيف نبوده و ارتشهاي عربي و ملتهاي ما هرگز ضعيف نبوده بلكه آنها را ضعيف كردهاند. هنگامي كه تصميمگيري سياسي قدرت خود باز يابد شما ميبينيد كه ملتها و ارتشهاي عربي قدرت خود را باز مييابند.
ما در لبنان اجازه تجاوز به ملت و خاك خود را نميدهيم. برخي ميگويند كه مقاومت در لبنان از زنان و كودكان در جنگ تابستان 2006 حمايت نكرده و مقاومت غزه نيز نتوانست از مردم خود حمايت كند. هنگامي كه شما از جنگ سخن ميگوييد و نيروي هوايي در آن مشغول فعاليت است، مردم كشته ميشوند. اين يك جنگ است و تظاهرات نيست و مهم اين است كه مقاومت موفق شود دشمن را از دستيابي به اهدافش بازدارد.
ما با اسراييل به عنوان دشمن تاريخي اين ملت هرگز وارد حل و فصل نميشويم. من به شما تاكيد ميكنم كه عماد مغنيه را يك سال قبل ترور كردند تا از او راحت شوند ولي مطمئن باشيد كه ظرف يك سال گذشته بيش از تمام 25 سال قبل دچار ترس شدهاند. سايه عماد مغنيه هر جا و هر ساعت آنها را تعقيب ميكند و ما بر عهد و قسم خود با حاج عماد پايبند هستيم و انتقام خون او را خواهيم گرفت. امروز در موضوع حاج عماد كه بخشي از جنگ با اسراييل است، من خود را مسئول ميدانم كه در قبال تمامي مسائل و نوشتههايي كه مطرح شدهاند بگويم كه من نيازي به توضيح دادن نداشته و حزبالله نيز نيازي به توضيح ندارد. اين عرصه را رها كنيد تا ببينيد در آن چه رخ خواهد داد.
در نخستين سالگرد شهادت عماد مغنيه ميگويم كه ما نياز به تكرار قسم و عهد خود نداشته و بر آن پايبند هستيم و آنها باز هم بايد از عماد مغنيه ميترسند و انشاءالله وعده ما محقق خواهد شد.
من از ملتها و دولتهاي اسلامي و عربي ميخواهم كه با توجه به سخناني كه گفتم از مقاومت حمايت كنند. مقاومت را نبايد وارد مسائل داخلي كرد چرا كه عامل قدرت است. ما همچنين از تمامي مذاكرات فلسطيني ـ فلسطيني براي آشتي حمايت كرده و از تمامي آشتيهاي عربي به خصوص بين عربستان و سوريه حمايت ميكنيم چرا كه عامل قدرتمندي براي ماست.
در مورد موضوع لبنان نيز سخناني دارم. دو روز قبل سالگرد و مناسبتي عزيز براي لبنانيها بود. لبنانيها در 14 فوريه 2005 دور يكديگر جمع شدند تا ترور شهيد رفيق حريري و همراهان وي را محكوم كنند. لبنانيها به دور يكديگر در مناسبتي ملي جمع شدند. من امروز موضعگيري طبيعي خود در قبال اين حادثه را تكرار ميكنم. ما همواره اميد داشتيم كه اين مناسبت تبديل به مناسبتي براي همه باشد ولي چند دستگيهاي لبناني واقعيتي ديگر را بر ما تحميل كرد. خونهاي شهداي ما به خصوص شهداي بزرگ بايد ما را به دور يكديگر جمع كند تا پاسخگوي خون آنها باشيم.
همه بايد اين حق را داشته باشند كه ياد شهداي خود را گرامي دارند، به خصوص اگر اين شهدا وابسته به گروهي خاص نيز باشند. ما اين موضوع و احترام به شهدا را طبيعي و خوب ميدانيم. احترام به شهدا در واقع باعث تقويت مفاهيم ايماني و ملي ما ميشود كه نسلهايمان به آن نياز دارند.
ما به شهداي گروه مقابل احترام ميگذاريم و بزرگترين دليل اين است كه آنها را شهيد دانسته و اگر هم در موضعگيريها اختلاف داشتيم پس از شهادت آنها به احترام خونشان از تمامي اختلافات عبور كرده و به آنها احترام ميگذاريم و از گروه مقابل نيز انتظار داريم به شهداي ما احترام بگذارند.
از سوي ديگر ما با پشت سر گذاشتن تمامي چند دستگيها و مشكلات سابق موافق بوده و بر آن اصرار داريم. هر كسي ميتواند برداشت خود را از حوادث گذشته داشته باشد ولي موضوع مهمي اكنون وجود دارد كه آن هم درس گرفتن از تجربههاي گذشته و جلوگيري از تكرار آنها است. ما از اسراييل و ... سخن نميگوييم بلكه از گروههاي لبناني حرف ميزنيم. همه بايد با روحيه مسئوليتپذيري، آرامش را گسترش داده و سخنان تند بر زبان نياورند. مسئوليت رهبران سياسي در لبنان بسيار بزرگ است.
نكتهاي واقعي وجود دارد و آن اينكه مردم از رهبران سياسي خود پيروي ميكنند. تا زماني كه آرامش برقرار بود هيچ مشكلي وجود نداشت در حاليكه قبل از آن درگيريهاي مختلفي وجود داشت. امروز آنچه از درگيريها و خشونتها در روز شنبه رخ داد از نظر ما محكوم است. ما پيش از اين به موضوع اشاره كرده بوديم. مشكلي وجود دارد كه بايد آن را حل كنيم. بايد دعوت به آرامش كرده و سخنرانيهاي خود را آرام سازيم. من در همين سخنراني از گزينههاي مختلف در برابر اسراييل سخن گفتم بدون اينكه از كلمهاي استفاده كنم كه به كسي بر بخورد.
به همين دليل من از موضع مسئوليت اعلام ميكنم در حوادثي كه رخ داد، هر كسي كه به ديگري تعدي كرده از هر گروهي كه هست، محكوم است. ما در لبنان بايد بتوانيم مناسبتهاي خود را به راحتي گرامي بداريم. من به خصوص جوانان را مخاطب قرار داده و ميگويم كه از احساسات خود به شكل اشتباه استفاده نكنيد و از خدا بترسيد. هيچكس اجازه ندارد با تكيه بر عصبانيت يا احساسات خود دست به واكنش بزند و كشور را وارد آتش كند.
شهادت يك شهروند لبناني [شهروندي از هواداران وليد جنبلاط] حادثهاي دردناك براي ما بود. من از طرف حزبالله به خانواده اين شهيد و اهالي جبل لبنان و حزب سوسياليست ترقيخواه و رهبر آن تسليت ميگويم.
هرگونه خشونت و خشونت متقابل محكوم است و بايد در اينجا از تمامي تلاشهاي به عمل آمده ظرف 48 ساعت گذشته از طرف رهبران حزب و نظامي و امنيتي براي آرام ساختن كشور تشكر كنم.
در موضوع داخلي ديگري كه به انتخابات پارلماني مربوط ميشود ميخواهم به همه بگويم كه اين انتخابات بسيار مهم است و همه مردم بايد مقدمات شركت در انتخابات را فراهم كنند. هيچكس با انتخابات آتي پارلماني نبايد عادي برخورد كند چرا كه بسيار مهم است. نكته دوم اينكه من اميدوارم تمامي رهبران سياسي لبناني در سخنان و نظريات خود آرامش را رعايت كرده و عرصه داخلي لبنان را وارد تنش نكنند. سوم اينكه در آستانه انتخابات بايد تاكيد كنم كه لبنان، سوئيس نيست كه استراتژي دفاعي بر اساس استراتژي دفاعي سوئيس براي آن ارائه كنيم. لبنان همچنين در زمينه اداره و حكومت نيز سوئيس نيست. در لبنان احزاب سياسي وجود دارند و در كنار آن طائفهگري نيز وجود دارد. برخي احزاب طائفهاي نيستند ولي در نهايت حاميان آنها مربوط به طائفهاي خاص هستند. نميتوان در لبنان گفت كه اپوزيسيون اكنون مثلا در انتخابات نمايندگان بيشتري بگيرد، ديگران را لغو ميكند.
يكي از مهمترين دلايل شكست ائتلاف چهارگانه در سال 2005 اين بود كه اين ائتلاف جريانهاي ديگري كه اكثريت لبنانيها را در برخي طائفهها در بر ميگرفت ناديده گرفته بود.
ما در لبنان محكوم هستيد كه توافق داشته و با هم حركت كنيم. اين خيلي بهتر است كه در درون دولت دچار اختلاف شويم تا اينكه اين اختلافات بخواهد به خيابانها بكشد. به همين دليل ما اصرار داريم كه در لبنان بايد مشاركت و توافق حكمفرما باشد و فرقي نميكند كه اكثريت يا اپوزيسيون در انتخابات به قدرت برسد.
موضوع اين نيست كه حزبالله قصد دارد وارد دولت شده يا نشود يا سهم خود را مطالبه كند؛ بلكه منافع كشور ميگويد كه زمان و دوره اينكه دو طائفه يا سه طائفه بر كشور حكومت كنند گذشته و اين تنها مشاركت و توافق است كه بايد حكمفرما شود. با لغو ديگران يا ناديده گرفتن آنها، كشوري باقي نخواهد ماند.
مشكلات وجود دارد و قرضها و بدهيهاي لبنان نيز هست. در بحرانهاي مالي كه بر جهان حكمفرما است، حتي اگر كشوري بخواهد به لبنان كمك كند با مشكلاتي مواجه ميشود. هيچكس نبايد لبنانيها را بترساند و بگويد كه اگر اكثريت را اپوزيسيون در اختيار گيرد من در دولت شركت نخواهم كرد.
اگر اپوزيسيون در انتخابات پيروز شود من پيشنهاد ميكنم كه به طرف مقابل تشكيل دولت وحدت ملي با اصل يك سوم داراي حق وتو پيشنهاد شود و اگر طرف مقابل با مشاركت مخالفت كرد، آنگاه اپوزيسيون دولتي تشكيل دهد تا نشان دهد كه دولت واقعي و قدرتمند و عادل چگونه خواهد بود.
در لبنان نبايد با منطق تحريك و يكهتازي و ناديده گرفتن ديگران حركت كرد. لبنان در مرحله آينده با توجه به مشكلات اقتصادي جهان بيشترين نياز را به دولت وحدت ملي دارد. من در هر حال ميگويم هر اندازه كه مشكلات وجود داشته باشد ما موظف هستيم با آن مقابله كنيم.
من همچنين از تمامي نمايندگان مجلس كه چند روز ديگر جلسه دارند ميخواهم كه به قول خود به جوانان عمل كرده و حق راي را در لبنان از بيست و يك سال به هجده سال (حتي براي انتخابات دوره بعد) كاهش دهند.
در پايان به شهداي خود از شيخ راغب حرب و عباس موسوي و عماد مغنيه ميگويم شما در كنار خداوند آسوده باشيد كه ديگران راه شما را ادامه داده و بر قول و قسم خود پايبند هستند و در روزگاري كه شكستها ديگر سپري شده اجازه نخواهند داد خون شما پايمال شود».
روز گذشته بسياري از هواداران حزبالله درمنطقه ضاحيه در حومه جنوبي بيروت گردهم آمدند و ياد شهيد عماد مغنيه را در نخستين سالگرد ترور وي گرامي داشتند.
پايان پيام
سه|ا|شنبه|ا|29|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[مشاهده در: www.hayat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]
-
گوناگون
پربازدیدترینها