واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > میرفتاح، سیدعلی - سیدعلیمیرفتاح در این مناسبات اخیر، به نظر شما زنها کجا ایستادهاند؟ این روزها از هر که میشنوی درباره نقش مهم و تعیینکننده زنان و جوانان حرف میزند. فعلاً اجازه دهید که جوانان را از این معادله حذف کنیم و منحصراً به جمعیت رو به گسترش خانمها بپردازیم. خانمهایی که اگر نیک بنگری رد پایشان را در همه اتفاقات تاریخ معاصر میتوانی ببینی و اگر نیکتر بنگری میتوانی در پس پرده تاریخ ببینی که چه بازیگردانهای قابل و استادی بودهاند و تا چه حد اتفاقات و حوادث بزرگ و کوچک متأثر از ایشان بوده است. مهم نیست که ما به زنها به دیده تحقیر -خدای نکرده- نگاه کنیم یا به دیده تحسین، مهم این است که باید بپذیریم که نقش آنها تعیینکنندهتر از آن است که ما فکر میکنیم. وقتی صحبت از زنها میشود شاید ذهنتان به سراغ جمعیتهای کلانی از بانوان محترمه برود که در مواقع مختلف توی خیابانها میریزند و تظاهرات میکنند و همیشه در صحنه حضور به هم میرسانند و دوش به دوش مردان و یا حتی جلوتر از آنها بر مطالباتشان پافشاری میکنند. این تصویر، تصویر غلطی نیست و در بسیاری از مواقع و جریانها شاهد حضور مؤثر ایشان بودهایم، اما چیزی که میخواهم امروز دربارهاش با شما صحبت کنم، تصویری عینیتر و مفهومی انضمامیتر از این نوع حضور است. از اساتید تاریخ شنیدهام که در جوامعی که همواره آرا و تصمیمات فردی -خاصه افراد صاحب قدرت- سرنوشتساز است، نقش زنان نیز همواره پررنگتر و اساسیتر است. مثال میزنم: فرض کنیم که یکی از مدیران عالیرتبه که این روزها حرف و تصمیمش میتواند در باره سرنوشت گروه زیادی از مردم مؤثر باشد، صبح قبل از آمدن به سر کار با زنش دعوا کند و داد و بیداد راه بیندازد و اعصابش خرد شود و. . . آیا موجب نگرانی نیست که یک وقت این مدیر عالیرتبه از سر خشم و عصبانیت، دق دلش را سر دیگری خالی کند و تصمیمی از روی خشم بگیرد؟ شوخی نمیکنم. بحث جدی است. از اتفاق دیدم که سازندگان سریال دیدنی «بیست و چهار» هم به این موضوع توجه کردهاند و کنار رئیسجمهور قصهشان -دیوید پالمر- زنی قرار دادهاند که مدام روی نرو او میرود و اعصابش را خرد میکند. متأسفانه این وضعیت قابل تعمیم است و میتواند بیش از آنچه فکر کنیم کار و بار مملکت را دچار مشکل کند. مورخان همواره در نقل زندگی قهرمانان تاریخ گزارش کردهاند که در اندرونی -و در خیلی مواقع بیرونی- زنانی بودهاند که با کردار و گفتار و احساس خود، قهرمانان را متأثر کرده و غیرمستقیم موجبات صلحی پایدار یا جنگی خانمانسوز را فراهم آوردهاند. از اتفاق توی «خاطرات علم» هم خواندم که گاهی همسرش - که از اعیان و اشراف صاحب نفوذ آن روزگار بوده- حرفهایی میزده که علم را نسبت به تملقات بیجا در مورد «اعلیحضرت» شرمسار میکرده و او را تا حدی متوجه خود میکرده که در یادداشت روزانهاش متذکر میشده که «از خودم بدم آمد». چیزی که میخواهم عرض کنم این است که بسیاری از ماجراها و اتفاقات و تصمیمات، الزاماً از اتاقهای فکر و جلسات طولانی و هیأت مدیرههای هوشمند سر بیرون نمیآورند بلکه حاصل رفتار و گفتار زنانی هستند که به عنوان همسر و مادر و خواهر و. . . وبه ویژه همسر، روی شوهران صاحب اقتدار خود نفوذ دارند و میتوانند آنان را از اوج عصبانیت به نهایت مهربانی -و خدای نکرده بالعکس- سوق دهند. من امروز بیش از هر روز دیگر به لطف و مهربانی زنانی امید بستهام که میتوانند شوهران سیاستمدار یا صاحب منصب خود را از اسب چوبین خشونت پایین بیاورند و بر بال مهربان مدارا سوار کنند. اگر شوهرتان کارهای است که با جان آدمیزاد سر و کار دارد، شما را به خدا مراقب باشید که حرص گفته و کرده شما را سر مردم خالی نکند. . .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 462]