واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > میرفتاح، سیدعلی - سیدعلی میرفتاح شما هم این مصاحبه جنجالی آقای اسرافیلیان، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی را خواندهاید؟ همان روز اول که مصاحبه را توی «وطن امروز» دیدم، حقیقتش به ذهنم رسیدکه به بهانهاش یادداشتی بنویسم و درباره نوع مراجعه به تاریخ، برای راه افتادن کار امروز، نکاتی را تذکر دهم، اما گفتم این بازیبازی بزرگان است و ممکن است که یک وقت زیر دست و پای آنها بمانم. چشم بستم و از کنارش گذشتم. خوشبختانه بعضی از بزرگان که ترس مرا نداشتند به صدا آمده بودند و از جمله روزنامه جمهوری اسلامی و احمد توکلی و بعد هم خود اسرافیلیان جواب هم را دادند و ادعای هم را تکذیب کردند. اگر در جریان ماجرا نیستید، همین کلی عرض کنم که اسرافیلیان درباره شهید آیت خاطراتی نقل کرده بود و درباره نظر نامساعد او نسبت به میرحسین موسوی حرفهایی زده بود و تلویحاً اشاره کرده بود که قرار بود روز رأی اعتماد موسوی به عنوان وزیر امور خارجه، آیت مدارکی ارائه دهد... که همان روز ترور شد و به مجلس نرسید و... مصاحبه طوری تنظیم شده بود و تیترها و سوتیترها طوری انتخاب شده بود که خواننده گمان میکرد که مثلاً وزیر خارجه دولت رجایی و باهنر در ترور دست داشته یا اینکه حداقل از قبل ترور نفعی برده و شرایطی برایش پیش آمده که راحت توانسته رأی اعتماد بگیرد و وزیر شود... خدا به خیر بگرداند که وقتی ما با یکی بد میشویم و بینمان شکراب میشود چشم بر همه چیز میبندیم و هر مزخرفی را به زبان میآوریم و نقل میکنیم و تاریخ را تحریف میکنیم. من کاری به این ندارم که مهندس موسوی در شرایط حاضر در چه وضعیتی گرفتار آمده و به لحاظ سیاسی چه مخالفین و موافقینی دارد، اما اوضاع پیش آمده -هرچه که باشد- باعث نمیشود که گذشته پرافتخار او را نادیده بگیریم و اینطور بیپروا نسبتهای ناروا بدهیم، خاصه اینکه یک باره از شهیدی فکت بیاوریم که در بین ما نیست و نمیتواند این نسبتها را تأیید یا تکذیب کند. اما ما که هستیم و هنوز آنقدر بیحافظه و بدحافظه نشدهایم که ندانیم مهندس موسوی کیست و چه کرده و چه کاره بوده. بحث من موافقت مدام با ایشان نیست و ضمناً مخالفین ایشان را نیز تخطئه نمیکنم، اما به صراحت میگویم که راه مخالفت و رقابت این چیزی نیست که موجب شود حرمت او شکسته شود و به بهانه مرور تاریخ، تحریف تاریخ صورت بگیرد و چیزی از میان خاطرات بیرون آورده شود که مؤید ادعاهای ما باشد. مخالفت با موسوی یا با هر کس دیگر باید یک مخالفت عادلانه و عاقلانه و هوشمندانه باشد، نه اینکه حالا که مخالفین غالب آمدهاند و حکمشان نافذ است و به قول عرب الحکم لمن الغلب، منکر تمام فضیلتهای او شوند؛ فضیلتهایی که به هر حال موجب شد تا آیتالله خامنهای ایشان را -همچنان که در نماز جمعه بعد از انتخابات هم تصریح کردند- صدراعظم دو دوره رئیسجمهوری خود انتخاب کنند و امامخمینی(ره) به کرات از ایشان حمایت مستقیم کنند. این فضیلتها کم فضیلتی است؟ اصلاً بحث آقای موسوی به کنار، بحث این است که هیچ اخلاقی و هیچ روش انسانی و دینی به ما اجازه نمیدهد که مخالف خود و حتی دشمن خود را به صفاتی بنامیم که برازنده آن نیست. به هر حال در سیره عملی حضرت امیر -علیهالسلام- هم آمده که آن بزرگوار همواره حرمت دشمنان خویش را نگه میداشت و فضیلتهای آنها را منکر نمیشد. مگر نه اینکه بعد از جمل، خود بر جنازه زبیر حاضر شدند و نماز خواندند و قاتلش را به آتش دوزخ وعده دادند؟ از اینها گذشته، تاریخ چیزی نیست که مدام دست توی آن کنیم و صفحهای بیرون بکشیم که مثلاً تأیید ادعاهای امروزی ما باشد. امروز که ما زندهایم و هنوز روزهای انقلاب را به خاطر داریم و هنوز گرد پیری روی حافظهمان ننشسته و هنوز بزرگان صدر انقلاب حی و حاضرند و مؤثرند، اینطور به تحریف تاریخ میپردازید، خدا به داد نسلهای بعد برسد که مثلاً در فرهنگها مقابل اسم موسوی و بعضی دوستان دیگر انقلاب چه جملاتی را خواهند خواند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]