واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تلویزیون - سازمان صداوسیما مهمترین سازمان فعال در چند ماهه اخیر بوده است. حکم ضرغامی تمدید شده و او دوره 5 سالهای دیگر در پیش رو دارد. حسین ذوقی: سازمان صداوسیما به عنوان نهادی ملی؛ مهمترین سازمان فعال در چند ماهه اخیر بوده است. چه به این عنوان که همه در انتظار رئیس جدید و امضای حکم توسط رهبر انقلاب بودند و چه به واسطه اقدامات پیچیدهاش در دورات انتخابات از ابتدای خرداد و تا همین روزهای اخیر. حکم ضرغامی تمدید شده است و او دوره 5 سالهای دیگر در پیش رو دارد. او باز هم در رأس رسانه ملی است و به حکم رهبر انقلاب باید در یک سال اخیر تحولی مهم را در سازمان به راه بیاندازد. ضرغامی نیز برای ایجاد تحول برنامهای دارد که خبر از تغییرات فراوان میدهد. او تلویحی این خبر را داده که شاهد تغییرات گسترده در سطح مدیریتی خواهیم بود. او در اولین نشست خود با خبرنگاران بعد از گرفتن حکم ریاست گفت: «در راستای تحولات سازمانی و ساختاری، تغییرات در حوزه مدیران سازمان حتماً انجام میشود و زمان آن هم دور نیست. آتش در قیصریهبه واقع شاید آنقدر که کاندیداها نسبت به عملکرد سازمان انتقاد داشتند از رقیبان حرف به میان نیامد و سازمان با رفتارهای غیرقابل پیشبینی خود به آتش ماجرا گاه دامن میزد و گاه بیطرف میشد. البته مشابه این اقدامات در ابتدای دوره ضرغامی هم به چشم میخورد؛ آن موقع کههاشمی رفسنجانی در دوران انتخابات سال 84 جملهای طلایی را به زبان آورد که: «صداوسیما به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش میکشد.» و این جملههاشمی اسفند بر آتش شد برای اصولگرایان دوباره به قدرت برگشته و خنکی بود برای دل اصلاحطلبان و محافظهکاران. به هر حال حتیهاشمی هم نتوانست در برابر سازمان به خاطر اشتباهات و طرفداری بیرویه از احمدینژاد بایستد و ماجرا مسکوت ماند تا شبهای مناظرات تاریخی. و آن شب به یادماندنی و حمله دوباره بههاشمی و ناطق و دیگر بزرگان. و فردای آن روز که سیل نامهها به دفتر ضرغامی رفت و بیجواب ماند وهاشمی این بار تنها توانست مصوبهای در مجمع تصویب کند که خوب بود ولی هنوز بیاثر است و اجرا نمیشود. مجمع تصویب کرد اگر در قالب برنامهای در سازمان از کسی حرفی به میان آید در غیاب او؛ شخص بتواند به همان میزان از خود دفاع کند. با تمام اینها ضرغامی همچنان ایستاد تا ماجرا اندکی روی آرامش ببیند و حتی به جان خرید تا کدورت در دل بزرگان قوم بماند اما به قول خودش سنگ روی سنگ بند شود. اما داستان ریاست او برسازمان و نام جانشینان احتمالی او به قبل از انتخابات برمیگردد. به زمانی که انتخابات مجلس هشتم به تمام رسید و حداد عادل نتوانست ریاست خود بر مجلس را ادامه دهد. همان موقع زمزمه شد که حداد به سازمان خوهد رفت و بعد اما به فاصله چند ماه نام علیاکبر ولایتی به گوش رسید. ولایتی مدتی است که زیاد به تلویزیون میآید و در غالب برنامهای لحظاتی حتی در قامت یک کارشناس باسابقه از تاریخ و تمدن ایران و اسلام میگوید. اما نام مهم، این دو نام نبود که اگر حداد میشد که روال همین بود و ولایتی هم شاید التیامی بود بر اندوه ریشسفیدان. محمدباقر قالیباف نام سوم بود که اندکی مانده به انتخابات بر زبان سازمانیها افتاد. میگفتند او گزینه محتمل ریاست است. و چقدر برای طیف مخالف احمدینژاد خوشحالکننده بود که گزینه قالیباف شایعه شد. اما ضرغامی باز هم توانست برای 5 سال دیگر بر ریاست سازمان تکیه زند. رهبر انقلاب در حکمی او را مجدداً به ریاست سازمان منصوب کرد و البته در آن حکم اشاره فرمودند که باید تحول صورت بگیرد و این تحول در همین یک سال نخست دیده شود.موج انتقاداتتا پیشتر زمانی البته اندک که به خرداد امسال باز میگردد؛ اگر منتقدان سازمان قشر هنرمند و مرتبطان به تلویزیون بودند حالا نوبت به سیاسیون رسیده است. مجلسیان البته در صدر هستند. از اصولگرایان؛ چه همراه و چه منتقد دولت و هم اصلاحطلبان. که اوج حمله هم به ماجرای هفته پیش نشست مشترک دولت و مجلس برمیگردد که لاریجانی رئیس مجلس در سخنان خود تلویزیون را مورد نقد قرار داد. قبلتر هم که نامههای کروبی سیل آتش به سازمان بود و میرحسین موسوی هم چند بار در نشستهای مختلف اعتراض خود را به نحوه سیاستهای سازمان بیان کرده بود؛ حرفهای میرحسین در حسینیه دارالزهرای ولنجک چکیده اعتراضات او بود. موسوی در آن جلسه گفته بود: «پس از مناظرههای تلویزیونی تعدادی از خبرنگاران صداوسیما از من در مورد عملکرد این رسانه سؤال میکردند و من به آنها میگفتم به نفع همه ملت ماست که صدای همه مردم در صداوسیما شنیده شود و این هم به نفع همه ملت ما و هم به نفع امنیت ماست. میتوانیم آمار بگیریم و ببینیم امروز چقدر مردم به برخی رسانههایی که دوست نداریم گرایش پیدا کنند، گرایش دارند. متأسفانه در صداوسیما برخوردهای نادرستی را شاهد هستیم و میبینیم یک روز سخنان خطیب نماز جمعه را سانسور میکنند و روز دیگر به شکل دیگری عمل میکنند.» سازمان اما به موقع عملکرد یکجانبهای داشت و به برخی از تحریکات دامن زد. همین رفتارها باعث شد که تلویزیون ملی جمهوری اسلامی ایران شاهد کم شدن مخاطبان خود در همین چند ماه باشد تا جایی که این ریزش مخاطب توسط یکی از مدیران سازمان نیز تأیید شد.علیاصغر یوسفنژاد نماینده مجلس در این باره به خبر میگوید: «عملکرد صداوسیما قبل و بعد از انتخابات مورد نقد جدی است. کاهش چشمگیر بینندگان صداوسیما و شنوندگان آن، در حالی که جنگ رسانهای در دنیا در حال انجام است و رسانه باید در شرایط سیاسی و اجتماعی نقشآفرینی کند، موجب نگرانی است. به کارگیری مدیران غیررسانهای و عدم استفاده از دانش روز باعث افت فعالیتها و کاهش تأثیر صداوسیما در جامعه شده است. امیدواریم این مسائل در یک سال آینده جبران شود.»سیدرضا اکرمی نماینده مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی از منتقدان سیاستهای سازمان صداوسیماست. او به خبر میگوید: «بنده به عنوان نماینده مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی همیشه در دیدارهایمان با مدیران سازمان صداوسیما این نکته را تذکر دادهام که صداوسیما در کمیت علیالدوام در توسعه است؛ اما در کیفیت متأسفانه اساساً توجهی چندان به تولیدات و آثار ارائه شده نمیشود. یعنی حرفی که در صداوسیما مطرح میشود باید مستند و علمی باشد. آثار باید فهیم باشد و با فرهنگ اسلام و انقلاب و فرهنگ ایرانی منطبق باشد.» اکرمی در ادامه میگوید: «آنچه از نظر من نقد جدی به سازمان صداوسیماست سه نکته مهم است. اول؛ توسعه کمی و بدون توجه به کیفیت کامل و جامع. دوم؛ مسئله تمرکزگرایی شدید بر پایتخت. سازمان همه برنامههایش را در تهران متمرکز کرده است. مناطق دیگر شرایط چندان خوشایندی ندارند. 29 استان دیگر به غیراز تهران بهای چندانی متأسفانه ندارند. و سوم؛ کار فرهنگی همواره با سختی و مشقت همراه است. ما باید نگاه کلان داشته و برنامههای بلندمدت داشته باشیم. نگاه کوتاهمدت آسیبرسان است. نگاه فعلی خیلی کلاننگر نبود. و اینکه نگاه گسترده به مردم بها میدهد.» اکرمی به مسیر سازمان در دوران پیش و پس از انتخابات نیز اشاره میکند: «نکته بسیار مهم که نقد جدی را به سازمان صداوسیما مطرح کرد و در چند وقت اخیر از آن بسیار گفته و شنیده شده است؛ بحث بعد از انتخابات است. به نظر من صداوسیما اولین اشتباهش بعد از انتخابات تعطیل کردن بحث مناظرهها بود. ناگهان به یکباره مناظرهها و مصاحبهها قطع شد. خب به هر حال انتخابات مهمی برگزار شد و 40میلیون شرکتکننده داشت. حالا برخی هم انتقاد دارند و اعتراض. علیالدوام ما باید توضیح بدهیم و تصحیح کنیم. ما بیشتر میگفتیم تا اینکه همه را دور کنیم تا حرفی نزنند. از آن طرف سازمان تخریب فکر کرد.» در پی تحولهر وقت بحث تحول به میان میآید اولین تصمیم مدیر مسئول تغییر است. این سنت را در فوتبالمان بسیار دیدهایم. هر تیمی میخواهد تحول ایجاد کند و به اصطلاح به تیمش شوک بدهد فیالفور مربی را اخراج میکند و مربی جدید که اسمیتر است را بر نیمکت مینشاند. ضرغامی هم انگار چنین تصمیمی گرفته است. او اولین گام را برای تحول انتخاب کرده است. او میخواهد مدیران سازمان را تغییر دهد. ضرغامی در صحبتهای اخیر اشاراتی دارد به اینکه در پی ایجاد تحول است: «مأموریتی که رهبر معظم انقلاب بر عهده بنده گذاشتهاند 5 ساله است که به این مدت زمان، هم به صورت شفاهی هم کتبی اشاره شده است. امیدوارم شاهد نشانههای اساسی تحول واقعی در پایان 5 سال باشیم. بدون تردید انتظار مقام معظم رهبری و رئیس سازمان این است که مانند سال اول دوره اول، نشانههای تحول قابل مشاهده باشد.». رئیس سازمان به حضور نخبهها در سازمان اشاره کرده و بعد از آن گفته است که شاهد تغییرات در آینده نزدیک خواهید بود. مسلماً معنی حرفهای او این خواهد بود که به زودی میخواهد مدیران شبکهها را تغییر دهد. او البته در دوره مدیریت اول خود نشان داد که در انتخاب مدیران خیلی با سلیقه عمل نمیکند. مدیران او خیلی باب طبع عموم نبودند. خیلیها معتقدند که ضرغامی با انتخابهایش و گماردن مدیران غیرمتخصص بر شبکهها سطح برنامهسازی و مدیریت را پائین آورد. نمونه اعتراضات اخیر تهیهکنندهها از مدیر شبکه اول سیما بود. علیرضا برازش کار را به جایی رساند که تهیهکنندهها تجمعی شبیه تحصن در شبکه داشتند و نسبت به مدیریت برازش در سازمان اعتراض کردند. این اوضاع در دیگر شبکهها هم به چشم میخورد. این در حالی است که در گذشته سازمان همواره مدیرانی معتبر داشته است. از مهاجرانی و پورنجاتی تا جعفری جلوه که در این 4 سال معاون وزیر ارشاد بود. اما در این 4 سال سازمان نتوانست مدیری محبوب و مقتدر داشته باشد. ضرغامی هم میخواهد تا با آوردن چند مدیر جدید این نقص سازمان تحت امرش را جبران کند. محمدهادی ربانی، نماینده مجلس چندی پیش در یادداشتی که در روزنامه خبر به چاپ رسیده بود از تعبیر به جایی برای سازمان استفاده کرده بود: «این رسانه یک روزنامه نیست. صداوسیما سازمان بسیار بزرگی است که با اموال عمومی مردم اداره میشود و باید انتظارات عمومی جامعه را برآورده کند.» ضرغامی اینبار وظیفه سنگینتری دارد. او امروز مخالفان سرسختی دارد و اتفاقات اخیر و تصمیمهای او باعث شده که تلویزیون با ریزش مخاطب مواجه شود. او باید بهگونهای عمل کند که سازمان از چنین وضعیتی خارج شود. طرحهای ضرغامی در مورد ایجاد تحول آنطور که خودش خبر داد تا چند روز دیگر بیان خواهد شد. مسلماً نوع تصمیمگیریهای او و مدیرانی که برای سازمان صداوسیما انتخاب خواهد کرد شرط لازم برای آشتی دوباره موج مخالفان با رسانه ملی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]