واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: بازی یک از مهم ترین نیازهای کودکی است .به زبان دیگه دنیای کودکان در بازی های شان است اما خیلی از این بازی ها هم جنبه ی گروهی داشته و یا در جمع و در تعامل با یک همسال بهتر انجام می شود. هفت سال اول زندگی دوره ای است که در آن کودک از آموزش جدّی و رسمی معاف است. در این دوره وی از آزادی عمل بیشتری برخوردار است و نباید تکلیف شاقّی را بر او تحمیل کرد؛ از این رو گفته می شود که کودک در این دوره تکلیف پذیر نیست. در روایات اسلامی با تعبیراتی گوناگون از این دوره یاد کرده اند که جلوه هایی متفاوت از شخصیت روانی کودک را نشان می دهد. از مجموعه این تعبیرات که با پیشرفته ترین یافته های روانشناسی نیز تایید می شوند چنین برمی آید که در این دوره کودک از یک طرف موجود بسیار با ارزشی است که باید در خانواده گرامی داشته شود و مورد مهر و محبت و احترام والدین خود باشد؛ از سوی دیگر نباید به او سختگیری شود و برنامه های جدّی و احیاناً سنگین از لحاظ تعلیم و تربیت بر دوش ناتوان او تحمیل شود.جدی ترین کار کودک در این دوره، بازی است. روانشناسان دوره کودکی را دوره بازی کردن نامیده اند. بازی کودک ابتدا با اشیاء است و سپس شامل انسان ها می شود. از سنین ۳و ۴ سالگی کودک بتدریج به بازی های گروهی و اجتماعی روی می آورد؛ در این گونه بازی ها کودک رفتار با دیگران را تمرین می کند و با اصول زندگی جمعی و چگونگی رفتار با دیگران بتدریج آشنا می شود و این، به رشد اجتماعی و اخلاقی او کمک می کند. بازی حس کنجکاوی، ابتکار و خلاقیت کودک را برمی انگیزد و به رشد ذهنی او کمک می کند. کودکان را هنگام بازی بهتر و دقیق تر می توان شناخت.نقش هایی که کودکان در بازی بر عهده می گیرند و رفتارهای آنها در این هنگام نشان دهنده عوالم درونی آنهاست.کودکانی که از توجه کافی در خانواده برخوردار نیستند یا مورد تبعیض واقع شده اند؛ کودکانی که احساس امنیت نمی کنند یا مورد تنبیه زیاد قرار می گیرند، در بازی ها حالت اضطراب و احساس تنهایی را منعکس می کنند که باید برای رفع آن کوشید. کودک از سنین ۳و ۴ سالگی کودک بتدریج به بازی های گروهی و اجتماعی روی می آورد؛ در این گونه بازی ها کودک رفتار با دیگران را تمرین می کند و با اصول زندگی جمعی و چگونگی رفتار با دیگران بتدریج آشنا می شود و این، به رشد اجتماعی و اخلاقی او کمک می کند. بازی به حفظ سلامت جسمی و عصبی کودک نیز کمک می کند. این جنبه در پسران که به جنب وجوش و تحرک بیشتری نیاز دارند، اهمیتی بیشتر دارد. از این رو، محیط زندگی کودکان و بویژه پسران باید طوری باشد که بتوانند از تحرک کافی برخوردار باشند. متاسفانه سبک زندگی شهری، بویژه زندگی آپارتمانی چنان است که این نیاز ضروری کودکان را رفع نمی کند. کودکانی که در آپارتمان ها و در محیط های محدود زندگی می کنند، باید از امکانات پارک و امثال آن برای بازی و جست و خیز استفاده کنند اما هرگز نباید کودکان را در محیط های نامناسب و در کوچه و خیابان رها کرد تا به بازی و جست وخیز بپردازند. بازی عبارت است از هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفدار که به صورت فردی یا گروهی انجام شود و موجب کسب لذت و برآورده شدن نیازهای کودک گردد. کودکان، نقاط قوت و ضعف خود از جمله تمایل به فرمان دادن یا فرمان بردن، تهاجم یا تسلیم، اجتماعی بودن یا منزوی بودن و همچنین احساسات دوستانه یا خصمانه، افسردگی یا شادی، امیال و آرزوهای خود را از طریق بازی نشان می دهند. کودکان به بازیهای متفاوتی می پردازند که هر کدام از بازیها نشان دهنده یکی از احساسات آنها می باشد. کودکان برای بیان رفتارهای پرخاشگرانه خود به بازیهایی می پردازند که در آن بتوانند با حمله و تخریب پدیده های عادی و معنوی راهی برای بروز خشم خود پیدا کنند. همچنین برای بیان آرزوها و امیال خود به رویا و تخیل می پردازند و برای رسیدن به هرآنچه که آرزو دارند خود را با بازیهای تخیلی سرگرم می کنند و سرانجام برای ساخت و پیدا کردن نقش مورد علاقه خود به بازیهای تقلیدی می پردازند. در ادامه انواع بازی کودکان شرح داده می شوند. ● انـــــواع بـــــازی کودکـــــان ▪ بازیهای جسمی: بازیهای جسمی از قدیمی ترین انواع بازیها هستند. کودک برای خارج ساختن نیرو ( انرژی ) اضافی بدن خود و یا رهایی از خمودگی و خستگی، اوقاتی را به بازیهای جسمی اختصاص می دهد. از مشخصات این بازی، نیاز به محیط مخصوص بازی و توان جسمی کودک در اجرای بازی است. بازیهای جسمی می توانند هم به صورت گروهی و هم به صورت انفرادی و یا ترکیبی از هر دوی آنها انجام گیرند. ▪ بازیهای تقلیدی: کودک در هر دوره ای دست به بازیهای تقلیدی می زند. کودک در آغاز به تقلید نقش مطمئن دوستان، والدین، خواهران، برادران و کلا نزدیکان می پردازد و از ایفای نقش آنها، بزرگترین لذت و تجربه را به دست می آورد. در دوران دبستان بیشتر نقش مربیان و معلمان را ایفا می کند و هنگامی که به سن نوجوانی نزدیک می شود، الگوی رفتاری او نیز تغییر می یابد. از این سنین کودک ( نوجوان ) به تقلید رفتار همسالان خود می پردازد. در واقع از این زمان به بعد تقلید نقش از طرف کودک دیگر به عنوان بازی نیست، بلکه آغازی است برای چگونگی هم خوانی با گروههای اجتماعی و ایفای نقش واقعی زندگی. ▪ بازیهای نمایشی: مهمترین بازی که در آن احساسات، نیازها و عواطف کودکان می تواند بروز و ظهور کند، بازی نمایشی است. بازی نمایشی می تواند کمک کند تا کودک از خود مرکزی بیرون آید و متوجه بیرون خود شود و همچنین به کودک فرصت می دهد تا شخصیت درونی خود را آشکار کند. اگرچه بازیهای تقلیدی و نمایشی با هم مشترکند و در حقیقت بازی نمایشی خود نوعی از بازی تقلیدی است؛ اما نکته ظریف این جاست که در بازی تقلیدی، کودک سعی به تقلید نقش دارد، در حالیکه بلازی نمایشی کودک غلاوه بر تقلید نقش، انتظار خود از آن نقش را نیز بیان می دارد. ▪ بازیهای نمادین: بازیهای نمادین نقطه اوج بازی های کودکانه است که از حدود یک و نیم یا دو سالگی آغاز می شود و در پنج و شش سالگی به کمال خود می رسد، و تا هشت و نه سالگی نیز ادامه می یابد. در واقع، بازی نمادین زمانی آغاز می شود که کودک به تدریج زبان می گشاید و توانایی کاربرد علائم و نمادهای زبان را دارد. بازی های نمادین، با بازی های تقلیدی و نمایشی تفاوت دارد. در بازی های تقلیدی و نمایشی، کودک با استفاده از وسایل موجود به برون فکنی یا درون فکنی امیال و خواسته های خود می پردازد و از این طریق، به لذتی درونی و برونی دست می یابد و خود را از قید تنش ها رها می سازد. دربازی های تقلیدی و نمایشی، کودک سعی دارد به اشیا و وسایل واقعی موجود در محیط خود دست پیدا کرده و با آن وسایل بازی کند اما در بسیاری از اوقات، محدودیت ها مانع دستیابی کودک به ابزار و وسایلی است که در بازی به آن نیاز دارد. در این مرحله است که کودک، برای حل مشکل خود، به بازی های نمادین روی می آورد و عناصری تازه وارد بازی کودکان می شوند. واقعیت ها تغییر شکل می یابند. اشیایی که وجود ندارند به وسیله اشیای دیگر به نمایش در می آیند. از طریق بازی توانائی های هوشی کودک تکامل می یابد. کودک اندازه، شکل، رنگ، تعداد و اسامی را یاد می گیرد وباعث درک و فهم روابط ودر گیر شدن ویاحل مشکلات می شود. ▪ بازیهای تخیلی: بازیهای تخیلی ریشه در خلاقیت کودک دارند. تخیل کودک به مرور و همگام با رشد ذهنی او از مرحله بازیها خارج شده و به صحنه داستانها و گفتارهای کودک کشانده می شود.نظریه پردازان معتقدند رشد تخیل کودک در هنگام کودکی و از طریق بازی می تواند باعث گردد تا در زندگی بزرگسالی این کودکان تبدیل به هنرمندان، نویسندگان، نقاشان، مخترعین و کاشفانی بزرگ گردند. ▪ بازیهای آموزشی: بازیهای آموزشی، برای تقویت و رشد قوای حسی و ذهنی کودک می باشد. آنچه در بازیهای آموزشی مورد نظر است، چگونگی استفاده از بازی در رشد قوای حسی حرکتی و به فعالیت واداشتن کودک از طریق تمرین با وسایل بازی است. از جمله بازیهای آموزشی می توان از بازیهای دستی مثل پازل نام برد. نظارت مربیان و والدین در بازیهای آموزشی بسیار بااهمیت و حساس است؛ اما میزان این نظارت باید تا حدی محدود باشد. با این که هدف از انجام بازیهای آموزشی، بیشتر آموزش است تا بازی، اما جنبه بازی گونه بودن آن بایدحفظ شود. باید سعی شود کنترل اصلی در اختیار کودک بوده و جهت و مسیر آن را خود کودک تعیین کند، تنها هنر مربی یا والدین، هدایت جهت و مسیر بازی به صورت غیرمستقیم و غیرتحمیلی به سوی آموزش است. ▪ اثرات بازی: از طریق بازی توانائی های هوشی کودک تکامل می یابد. کودک اندازه، شکل، رنگ، تعداد و اسامی را یاد می گیرد وباعث درک و فهم روابط ودر گیر شدن ویاحل مشکلات می شود. نهایتا بازی به تشخیص واقعیت از تخیل کمک می کند وباعث تکامل هوشی می شود. بازی های تجسمی رشدهوشی کودک را تسریع می کنند. زیرا این از وسایل اولیه ای است که کودک برای درون سازی واقعیت جهان به صورت تجربه در اختیار دارد. در صورتی که بازی به صورت قصه خواندن توسط پدر و مادر ویا نوار قصه باشد، علاوه بر نقش رساندن اطلاعات به کودک نقش انتقال ارزشها، اعتقادات و باورهای والدین ویا معلمین را دارد. بازی کودکان موقعیتی برای رشد خلاقیت وکشف هستند. بخصوص در صورتی که با وسایل بازی از جمله کاغذ، خمیر وگچ سر وکار داشته باشند. ( www.tebyan.net ) پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 493]