واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: دکتر مهدي حفيظي/ استاد دانشگاه عضو هيات مديره نظام پزشکي و جامعه جراحان - برخورد دوگانه شهرداري در خصوص مطب پزشکان و پلمپ واحد کسبي چند روز قبل يکي از همکاران پزشک اخطاريهاي را که از طرف شهرداري براي او فرستاده شده بود با مضمون زير به اين جانب نشان داد: «با توجه به اينکه جنابعالي مبلغ..... عوارض مشاغل و پسماند بدهکار ميباشيد، مقتضي است در ظرف ده روز پرداخت نماييد. در صورت عدم پرداخت، اقدام قانوني لازم به عمل خواهد آمد. مسووليت عوارض احتمالي از جمله پلمپ واحد کسبي متوجه شما خواهد بود.» ... با رويت چنين اخطاريهاي که مبني بر عوارض مشاغل و از جمله پسماند بود، مدتي به فکر فرو رفتم. معني مشاغل که به جاي خود محفوظ، ولي معني پسماند و حتي تلفظ درست آن را ندانستم، احتمالا از ابداعات فرهنگستان زبان است و شهرداري خيلي زود براي پاسداري از زبان فارسي، که احتمالا آن را هم يکي از وظايف خود ميداند، جانشين لغت و عنوان ديگر که نميدانم اصلا وجود دارد يا خير کرده است. به هر صورت شهرداري که وظايف خود را کسب درآمد بيشتر تحت هر عنوان و نامي ميداند، هر ساله نيز بر مبلغ آن ميافزايد و کاري به اينکه چه قدر در هزينه مردم تاثير ميگذارد، ندارد. اما در معناي مشاغل که پزشک را در زمره آن دانسته است با توجه به اينکه پزشکي همواره کاري مقدس و شريف و در رديف علماي دين تلقي ميشود مرا به تعجب واداشت. تعجبآورتر آنکه در پايان اخطاريه چنين عنوان شده است: «در صورت عدم پرداخت واحد کسبي شما پلمپ خواهد شد.» پلمپ واحد کسبي!؟ آيا از شهرداري (يا شوراي شهر) که از همکاري پزشکان شريف، در مسايل پزشکي افتخار ميکند، چنين اخطاريه و چنين تهديدي زيبنده است؟ آيا برخورد با پزشک، بايد درست بمانند برخورد با يک کاسبکار، مثل بقال، نجار، جگرکي و نظاير آن باشد؟ اگر چنين است، معنويت و قداست پزشکي کجا رفته است که چنين بيمحابا با آن برخورد ميکنند؟ همه کسبها محترماند و اگر نگاه کاسبکارها، فقط کسب درآمد باشد، هيچگونه اعتراضي به آن وارد نيست، ولي در مورد پزشکي، نگاهي متفاوت در کار است و آن نگاهي است که در آن کسب معنويت و حرمت بر هر چيز ديگر رجحان دارد. کدام يک از اين کسبها سوگند نامه دارد که بايد همه را يکسان ببينند، خطاکار نبوده و فقط به دنبال کسب ماديات نباشند؟ پاسداران سلامت و اجر کار در سوگندنامههاي پزشکي، مطالبي آمده است که نشان ميدهد پزشکي، مافوق کسب و کارهاي متداول است. نگاهي گذرا به اين سوگندنامهها اين مفهوم را ميرساند که نميتوان پزشکي را در عداد کسبهاي معمول ديگر قرار داد، زيرا که چنين قيد و بندها شامل کسبهاي ديگر نميباشد. نميدانم از چه زماني پزشکي، به صورت کسب و پيشه مثل ساير کسبها درآمده است که شهرداري چنين اخطاريه و تهديدي را مجاز دانسته است؟ تا آنجا که من ميدانم پدران ما براي پزشکي ارج و قربي وراي شغلهاي معمول قايل بودند و معتقد بودند پزشکان برعکس کاسبکارها که فقط با اجناس سر و کار دارند، با روح و جسم انسانها در ارتباط هستند و افتخار آنها در اين است که سعي ميکنند سلامت را که بزرگترين وديعه الهي است، به بندگان خدا بازگردانند و هيچ وقت در ازاي خدمتي که انجام ميدهند، اجر مادي نميتواند آن را جبران نمايد. براي همه کسبها نرخ تعيين ميکردند، ولي براي پزشکي نرخ تعيين نميکردند. بيماران به فرا خور وسع مالي به اصطلاح از خجالت پزشکان در ميآمدند (خيلي بيشتر از نرخهايي که فعلا متداول است) و آنها که بضاعتي نداشتند، به رايگان درمان ميشدند. روياي شيرين گذشتهها به تدريج که نيازهاي مادي اوج گرفت فرنگ رفتهها، به خصوص آمريکا رفتهها، به ايران برگشتند. پزشکان براي خود نرخي در نظر گرفتند، ولي اکثريت آنها نرخ ثابت نداشته و چنانچه وصول نميشد، ادعا و اعتراضي در کار نبود و چه بسا بيماران در بخش خصوصي و چه دولتي به رايگان ميشدند و برعکس آنچه که امروز ادعا ميشود، درمان در بيمارستانهاي دولتي رايگان بود (وضعي که اين روزها وجود نداشته و آنچه که در گذشته بوده، بيشتر به يک رويا شبيه است). هماکنون و با وجودي که موضوع ماديات و تامين هزينههاي زندگي، موضوع مهم و حياتي است، خوشبختانه در اکثريت پزشکان، چنين امري در اولويت قرار ندارد.پزشکان وظيفه خود ميدانند در مقابل آنها که بضاعت کافي ندارند و به خصوص در شرايط بسيار بد اقتصادي موجود که بيماران حتي قادر به پرداخت فرانشيز نيز نميباشند، گذشت کنند. بگذريم از اينکه بعضي از پزشکان اين موضوع را رعايت نميکنند، ولي اکثرا خود را ملزم و متعهد ميدانند و خيلي بيشتر از متوليان و مدعيان امر درمان، به بيماران کمک و ياري مينمايند. حال بايد پرسيد در چه کسبي چنين انعطاف و گذشتي وجود دارد و چه کاسبکاري حاضر است به رايگان اجناس خود را در اختيار مستمندان قرار دهد؟ هفتهاي نيست که نامهاي به پزشکي فرستاده نشود که مريضي بيبضاعت ميفرستيم. به رايگان درمان کنيد، خداوند به شما اجر خواهد داد. علاوه بر اين توصيفات که نشانه معنويت و حرمت شکني است، طبابت در موضوع حقوقي شغل محسوب نميشود. دليل ساده آن اين است که در محاکم دادگستري، خيلي راحت حکم تخليه مطبي که حتي بيش از چهل سال سابقه دارد صادر ميشود و هيچگونه حق و حقوقي به عنوان سرقفلي و امثال آن به پزشک تعلق نميگيرد. حال اگر طبابت شغل است، چرا در محل کسب، حق مکتسب ندارد و به اين سادگي بدون حق و حقوق، حکم تخليه صادر ميشود؛ اگر هم شغل محسوب نميشود، چرا در شمول عوارض مشاغل قرار ميگيرد؟ پزشکان را معاف کنيد پزشکان مصداق يک بام و دو هوا پيدا کردهاند. خدا عاقبت را به خير کند و بيش از اين به اين طبقه شريف و در عين حال مظلوم جفا نشود. به هر صورت پزشکان اين نوع عوارض را موجه نميدانند و از شهرداري، شوراي شهر، به خصوص از پزشکاني که در شهرداري مصدر مسووليت هستند، انتظار دارند در مصوبات خود تجديدنظر کنند و اجازه ندهند با چنين اخطاريهها و تهديدهايي منزلت پزشکي تنزل يابد. پزشکان عوارض ملک و ماليات خود را ميپردازند، ولي بايد از پرداخت عوارض و پسماند عوارض و عوارض تابلو و نظاير آن معاف باشند. از نظام پزشکي انتظار است، همانطور که از قبل نشان داده است به اين موضوع رسيدگي کند. از شهرداري و متصديان و شوراي شهر بخواهد که تجديدنظر در امر عوارض شغل، پسماند و تابلو و نظاير آن انجام شود و پزشکان را از چنين عوارضي که تبعات آن بيش از وصول آن است، معاف نمايند. از جامعه پزشکي فخيم و فهيم پزشکي انتظار ميرود، همانطور که تاکنون نيز نشان دادهاند با چنين اخطاريهها (پلمپ محل کسب!؟) که حرمتشکني را به ذهن متبادر ميکند، خود را در بعد کاسبکاري تلقي نکنند و با رفتار و کردار مردمي، در بعد معنويت پزشکي، شئون طبابت و حرمت آن را حفظ کنند و فارغ از اين نوع اخطاريهها به رسالت خود که اعاده سلامت و کمک به بيماران و محرومان و حتي در صورت لزوم به رايگان و بدون چشمداشت، ادامه دهند. به اميد آنکه، روزي امر بهداشت و درمان سرو ساماني بگيرد. بيمهها به وظايف خود مقيد و پايبند شوند و پزشکان رابطه مادي مستقيم با بيماران نداشته باشند. متوليان امر بهداشت و درمان رسالت خود را درک کنند. آن روز، روزي خواهد بود که حرمت و حيثيت پزشکان بيش از پيش حفظ خواهد شد و ديگران به خود اجازه نخواهند داد به اين قشر از عالمان ابدان، نگاهي غيرعالمانه و ناروا و کاسب کارانه بيندازند منبع : salamatiran.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]