پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848188578
تنها خواسته يك مادر شهيد از مسوولان!
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تنها خواسته يك مادر شهيد از مسوولان! هر ساله قشلاق و فصل سرد سال را در منطقه فكه و دشت عباس به ياد پسر شهيد و در انتظار پسر مفقودالاثرم به سر ميبريم و ييلاق و فصل گرم سال در منطقه شيان كرمانشاه سپري مي‌كنيم. مادر يك شهيد و مفقودالاثر كرمانشاهي گفت: تنها تقاضاي من از مسئولان كشور يك سياه چادر براي كوچ است. زينت خديف كه حدود 75 سال سن دارد در گفتگو با فارس افزود: فرزند بزرگم به نام حيدرعلي خديف در دوران جنگ تحميلي در منطقه دشت عباس توسط ارتش بعث عراقي شهيد و پسر ديگرم به نام بابا خديف در منطقه فكه به اسارت نيروهاي عراقي درآمد كه هم اكنون مفقود الاثر است و تاكنون هيچ اطلاعي از او به دست نيامده است. وي ادامه داد: شوهرمن نيز سال‌هاست فوت كرده و در حال حاضر به همراه پسرم كه حدود 50 سال و دخترم حدود 45 سال سن دارند و هر دو مجرد هستند به زندگي عشايري و كوچ روي خود را ادامه مي‌دهيم. اين مادر شهيد در خصوص شرايط سخت زندگي خود گفت: هر ساله قشلاق و فصل سرد سال را در منطقه فكه و دشت عباس به ياد پسر شهيد و در انتظار پسر مفقودالاثرم به سر ميبريم و ييلاق و فصل گرم سال در منطقه شيان كرمانشاه سپري مي‌كنيم. وي در خصوص خدماتي كه سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران و امور عشايري استان تاكنون به آنها ارائه داده افزود: چون پسر شهيدم متأهل بود و همسرش نيز در حال حاضر با ما زندگي نمي‌كند، هيچ گونه هزينه‌اي از بنياد شهيد دريافت نمي‌كنم و سازمان امور عشاير استان نيز چون مرا جزو خانواده‌هاي شهيد مي‌داند و مي‌گويد از تسهيلات آنها استفاده مي‌كنم و در نهايت هيچ گونه حمايتي حتي دفترچه خواروبار و سهميه آرد عشايري به من نمي‌دهند. اين مادر شهيد در خصوص وضعيت سرپناه خود گفت: سرپناه خانواده من در اين فصل گرم سال و زير آفتاب سوزان تنها چند تكه گوني است و از داشتن يك سياه چادر نيز بي بهره‌ايم و قادر به خريدن يك سياه چادر كه به قيمت 200 هزار تومان است نيستيم.وي در پايان تنها تقاضاي خود از مسئولان استان را يك سياه چادر عشايري و دادن كمك هزينه درمان پسر بيمارش عنوان كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-