واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: به همین بهانه و به یاد روز هشتم هفته، رفتهایم سراغ هشتنفر از شاعران نوجوانانهسرا و از آنها چهار سؤال مشترك پرسیدهایم. این شما و این سؤال و جوابها!... هر سال، دوازده ماه دارد. هر ماه، چهار هفته. هر هفته، هفت روز. در رفتوآمد پرهیاهوی روزها، جای شعر كجا و روز شعر كدام است؟من كه فكر میكنم «شعر» روز هشتمِ هفته باشد! روزی كه همیشه هست و هیچ وقت دیده نمیشود. شعر در همۀ سالها ، ماهها ، هفتهها و روزها جاری است. با این حال روز 27 شهریور همزمان با روز بزرگداشت شاعر معاصر ، زنده یاد شهریار، به نام روز شعر و ادب فارسی نام گذاری شده است. به همین بهانه و به یاد روز هشتم هفته، رفتهایم سراغ هشتنفر از شاعران نوجوانانهسرا و از آنها چهار سؤال مشترك پرسیدهایم. این شما و این سؤال و جوابها!1 - نظرتان دربارۀ این كه «شعر» هم برای خودش روزی داشته باشد، چیست؟2 - «روز شعر» را بیشتر دوست دارید یا «شب شعر»؟3 - شاعرانهترین روز زندگی شما چه روزی بوده؟4 - روز شعر شما در هفته، كدام است؟ مصطفی رحماندوست 1 - همۀ روزها روز شعر، روز هنر و روز ترانه است. هنوز «شعر» نمرده كه برایش روز انتخاب كنیم. 2 - شب شعر را بیشتر دوست دارم. چون در شب شعر، مردم شعر میخوانند و شعر میشنوند؛ ولی در روز شعر خبری از این چیزها نیست. 3 - من هروقت بچهای را در حال خندیدن ببینم، لحظۀ شاعرانهای دارم. روزی كه این لحظههای شاعرانه بیشتر باشد، شاعرانهترین روز من است. 4 - روز شعر كه ندارم، بیشتر شب است! معمولاً شعرهایم را شب میسرایم و شبهای شعرگفتنم هم تعدادشان كم نیست. جواد محقق 1 - مهمتر از نامگذاری روزها این است كه در آن روز چه اتفاقی بیفتد. اگر در این روز برنامههای ویژهای انجام شود، مخاطب ها توجه بیشتری به شعر میكنند؛ وگرنه بود و نبودش چندان فرقی نمیكند. 2 - شب شعر، اصطلاحی شده برای جلسه های شعرخوانی؛ در نتیجه واژۀ «روز» مناسبتر به نظر میرسد. 3 - لذتبخشترین و درواقع شاعرانهترین روز زندگی من، روز بازگشت امام خمینی(ره) به ایران بود. 4 - معمولاً از ساعت دوازده شب تا سه صبح، به مطالعه و نوشتن مشغولم. این عادت از دوران نوجوانی و دانشآموزی تا امروز وجود داشته و در این ساعتها، كه خبری از سروصدای ماشین و تلفن و مهمانی و... نیست، بهتر میتوانم به خودم برسم. افسانه شعباننژاد 1 - برای كسی كه سالهاست شعر میگوید، اختصاص یك روز به شعر خوشحالكننده است. اما بیشتر از آن، از خواندن شعرهای بكر و شنیدن حرفهای تازه از زبان شاعران جوان شاد میشوم. 2 - میگویند «شب شعر»؛ شاید برای این كه شب، شاعرانهتر و پر از رمز و راز است. ولی به نظر من اگر بخواهیم روز هم میتواند همین ویژگیها را داشته باشد. 3 - روز كودك؛ این جمله را جایی شنیدم: «كودكی، شعر زندگی است و شعر، كودكی جهان هستی». به نظر من نیز دوران كودكی، شاعرانهترین روزهای زندگی هركس است. 4 - روز شعر من، هر روزی است كه شعر، بیخبر به سراغم بیاید و یك شعر خوب در دفترم نوشته شود. بابك نیكطلب 1 - خیلی خوب است؛ به خصوص برای ما كه ارتباط با شعر و ادبیات را در زندگی اصل قرار دادهایم. فكر كنم برای مردمیهم كه زندگیشان با شعر آمیخته شده همینطور باشد. 2 - ما بیشتر در شب شعر شركت كردهایم اما روز شعر میتواند تا شب شعر كش بیاید. 3 - همۀ روزها روزهای خدایند و میتوانند شاعرانه باشند؛ به شرطی كه در فضای زندگی شهری با طبیعت شعر منطبق شویم. زمانی كه از وابستگیهای زندگی روزمره رها شویم و به نابترین لحظهها برسیم، آن لحظۀ شاعرانه خلق میشود كه نمیتوان زمانش را یشبینی كرد. 4 - هر روزی كه بتوانم از شلوغی اطراف و وضعیت پرهیاهوی زندگی روزمره فاصله بگیرم و لحظه هایی را با خود خلوت كنم؛ معمولا این روز بیشتر نیمهشب است! آتوسا صالحی 1- «روز شعر» اینشكلی، مثل این است كه بقیه روز تولد آدم را فراموش كرده باشند. غمانگیز است؛ نه جشنی، نه كادویی، نه چیز غافلگیركنندهای...قشنگی این روز به همین چیزهاست! 2 - شب شعر، آدم را یاد شمع، تاریكی و رفتن برق میاندازد كه اینروزها اصلاً از آن خوشم نمیآید! روز شعر را ترجیح میدهم. 3 - روزی كه پسرم برای اولینبار دریا را دید و برخورد شاعرانۀ او با دریا، خیلی برایم جالب بود. 4 - این روز مرتب در حال چرخیدن است. زمانی پنجشبنه بود و بعدتر سهشنبه. در این دو روز ذهنم رهاتر بود و احساس بهتری داشتم. روزهای زوج برایم كسلكنندهاند و اوایل هفته را دوست ندارم. بنابراین میماند سهشنبه و پنجشنبه كه هنوز هم كه هنوز است،بیشتر دوستشان دارم. عباسعلی سپاهی یونسی 1 - قشنگ است؛ امیدوارم مردم در این روز، بیشتر به یاد شعر بیفتند. 2 - نمیدانم چرا میگویند «شب» شعر؛ چون شب شعر عصرها برگزار میشود. من شب شعرها را بیشتر دوست دارم؛ چون آدم شعر میخواند و شعر میشنود. 3 - وقتی نوجوان بودم، اولین شعرم در یكی نشریه ها چاپ شد. آن روز شاعرانهترین روز زندگیام بود؛ روزی كه فكر میكردم دنیا را تسخیر كردهام. 4 - قبلترها پنجشنبهها بود كه به جلسۀ شعر حوزۀ هنری مشهد میرفتم. اما حالا این روز به چهارشنبه تغییر كرده كه جلسۀ شعر و قصۀ كودك را برگزار میكنیم. مهدی مرادی 1 - حس میكنم اینطوری شعر موجودیت بیشتری داشته و بهتر دیده میشود. 2 - شب شعر، حسی كلیشهای به آدم میدهد. روز بلندتر است و زیر آفتاب، همهچیز بهتر دیده میشود. من هم روز شعر را بیشتر دوست دارم. 3 - روز شاعرانه حتماً ربطی به سرودن شعر تازه یا چاپ كتاب یا حضور در شب شعر ندارد. این روز میتواند همۀ روزهایی باشد كه در آنها احساس دلپذیری داشتهام. 4 - در شهر من، هوا گرم و شرجی است و روزها به روح آدم، حس شاعرانگی میبخشد. اما من پنجشنبهها را بیشتر دوست دارم؛ چون میتوانم تا دیروقت بیدار بمانم و بدون نگرانی از خواب ماندن و دیررفتن به سركار، به شعر بپردازم. هدا حدادی 1 - من به این نوع «روز»ها اعتقادی ندارم. اگر چیزی مهم باشد، در همۀ روزهای سال مهم است و اگر هم نه، كه نامگذاری یك روز به نام آن، فرقی به حالش نمیكند. 2 - شب شعر را بیشتر دوست دارم؛ چون حداقل آدم میتواند دو-سه شاعر آشنا را به بهانهاش ببیند. ولی در روز شعر كه باید یك جشن عمومیشعر باشد، هیچ اتفاق خاصی نمیافتد. 3 - روزی كه به دنیا آمدم. 4 - هر روزی كه غمگینتر باشم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 691]