واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: خاطره فقر كودكی در تمام زندگی با گوستاو كلیمت همراه ماند. اگرچه او از نقاشیهایش پول در میآورد، اما آن فقر را بهگونهای مسحوركننده تغییر شكل داد و البته معتقد بود... كلیمت را میتوان فرزند زرین جهان هنر خواند. تعجبآور نیست كه نقاشیهای او را همه جا میتوان یافت. در چهل سال گذشته اتاقهای كوچك اقامت بسیاری از دانشجویان هنر تنها با نمونهای از یكی از آثار كلیمت كامل شده است. اما درباره كلیمت چه میدانیم؟ اگر چه او بدون شك نقاش درجه یك و نامداری بهشمار میرود، اما خودش گفته: «كاملا مطمئنم كه آدم بخصوص و جالبی نیستم. چیز خاصی راجع به من وجود ندارد. من یك نقاش هستم كه هر روز از صبح تا شب نقاشی میكند. هر كسی كه میخواهد راجع به من چیزی بداند، بایستی بادقت به نقاشیهایم نگاه كند.»و حالا این فرصت فراهم شده كه نقاشیهای این هنرمند در گالری تیت شهر لیورپول برای اولین بار بهطور جامع در بریتانیا به نمایش گذاشته و دیده شوند. آثار درخشان نمایشگاه «گوستاو كلیمت؛ نقاشی، طراحی و زندگی مدرن در وین ۱۹۰۰» حتماً میتوانند اطلاعات هر هنردوستی را در مورد كلیمت، از آنچه هست، بیشتر كنند. این نمایشگاه با این هدف برگزار شده كه تأثیر و نقش كلیمت در نقاشی را بررسی كند و ارتباط بین هنرهای زیبا و هنرهای كاربردی را نشان دهد.گوستاو كلیمت سال 1862 در حومه شهر وین بهدنیا آمد. گذشته از سفرهای كوتاه گاه و بیگاه خارجی و تابستانهایی كه در ییلاق كوهستانی میگذراند، او تقریباً همه عمرش را وطنش گذراند. گوستاو دومین فرزند خانواده 9 نفری یك قلمزن طلای فقیر بود كه از شهر بوهمیا در چك مهاجرت كرده بود. گرچه آنها گاهی حتی برای سال نو در خانه نان نداشتند ـ چه برسد به هدیه ـ اما آشنایی مادر خانواده با موسیقی، به گوستاو كوچك برای رؤیاهای هنرمندانهاش دلگرمی میداد.خاطره فقر كودكی در تمام زندگی با گوستاو كلیمت همراه ماند. اگرچه او از نقاشیهایش پول در میآورد، اما آن فقر را بهگونهای مسحوركننده تغییر شكل داد و البته معتقد بود انباشتن پول، سرچشمه تهیدستی است.گوستاو در 14 سالگی به مدرسه هنرهای كاربردی وین رفت و سال بعد برادرش به او پیوست. این دو با دوست دیگری گروه هنری تشكیل دادند كه كلیمت از طریق آن بهعنوان یك نقاش دیواری و سپس یك دكوراتور درجهیك به رسمیت شناخته میشد. او دیوار و سقف بسیاری از عمومیترین ساختمانهای وین را نقاشی كرد.آثاری كه در گالری تیت لیورپول به نمایش درمیآید شاملآثار كلیمت در دورانی میشود كه بهعنوان اولین رئیس شاخه نوآور وین (نهضتی كه از لحاظ سبك به آرتنووا مربوط بود) خلق كرد. این حركت در «دوره طلایی» معروف این هنرمند، با الهام از سفرهایش به ونیز همراه شد. او شروع به خلق آثاری چون قطعات موزائیكمانند فوقالعادهای كرد كه سرمایه وینی را در قالب زیباییهای فریبندهای ریخت. فرقه وین نه تنها در نقاشی، بلكه در معماری هم پا گذاشت و با اثاثیه ساده و اشیای دكوری خیرهكننده، برداشت از هنر را تغییر داد. كریستوفر گروننبرگ، مدیر گالری تیت در لیورپول میگوید: كلیمت مجدداً شهرت تازهای را تجربه میكند. او بهعنوان یكی از هنرمندان شاخص قرن بیستم با رنگهای گرم خود و نقاشیهای طلاییاش باز هم در كانون توجه قرار گرفته است. بعضی معتقدند هنر كلیمت را تنها با درك پیشزمینههای محیط سیاسی و رویدادهای فرهنگی وین معاصرش در دوران حكومت امپراتوری اتریش- مجارستان میتوان شناخت. در اولین نگاه میتوان كلیمت را با عادات و سنتهای قابل احترام هنرمندانه سازگار دانست. وقتی در وین بود هر روز صبح قدمزنان به یك كافه میرفت، صبحانه میخورد، روزنامه میخواند و پیش از آنكه با تاكسی بهآتلیهاش برود، چند كارتپستال برای دوستان و آشنایان مینوشت.كلیمت را میتوان نوعی نئوكلاسیست به حساب آورد؛ هم به نقاشیهای مذهبی گرایش داشت و هم به هنر یونان و اسطورهشناسی، اما او به جای ستایش عقلگرایی یونانی، سمت تاریك موضوع را فراخواند. كتاب «تولد تراژدی» نیچه، تأثیر ژرفی بر هنر این نقاش داشت. نویسنده در این كتاب عنوان میكند كه تراژدی یونانی به واسطه موسیقی ـ كه نابترین هنرهاست ـ رشد كرده و این موسیقی است كه با عمیقترین اجزای روان ارتباط برقرار میكند. كلیمت این تئوری هنری را اواخر دهه 1890 در دو نقاشی به تصویر كشید.زمانی كه گوستاو كلیمت مسئولیت نقاشی تالار تشریفات دانشگاه وین را برعهده گرفت، فرصتی بهدست آورد تا ایدههای متحولانهاش درباره هنر را بسط و پرورش دهد. او با سه نقاشی عظیم برای سقف تالار، این هدف بلندپروازانه را از 1900 تا 1907 به نتیجه رساند. آثاری كه او برای دانشگاه وین خلق كرد، از اولین آثار هنری متحولكننده هنر قرن بیستم بودند. كلیمت همواره تحسین شده و او را در سطح شخصیت مركزی فرهنگ وین ارزیابی كردهاند. نقاشیها و دیگر آثار كلیمت حدود سال 1905 بهبعد، بیش از پیش بینش رو به جلو و همراه با پیشرفت او را در هنر بروز دادند.گوستاو، هنرمندی سودایی بود. بسیاری از آثار او بهوسیله نازیها از بین رفت؛ آثاری كه آغاز تحول در هنر قرن بیستم بودند. البته در سال 1943 رایش سوم ،بانی برگزاری نمایشگاهی از آثار كلیمت در وین شد. اگرچه نازیها از هنر مدرن تنفر داشتند، اما این نمایشگاه تغییر بسیار ظریف موضع آنها، حداقل در اتریش، را آشكار كرد؛ آنها كلیمت را یك نماد ملی بهحساب آوردند. با این حال بسیاری از آثار این نقاش از كلكسیون مجموعهدار او به جایی دیگری منتقل شده و سرانجام سوزانده و خاكستر شدند. آنچه كه از او برجای مانده، قابلتوجه و البته گرانقیمت است. دو سال پیش مالك نیوگالری در نیویورك ـ كه دربرگیرنده مجموعهای از آثار هنری آلمانی و اتریش است ـ یكی از پرترههای اثر كلیمت را به بهای بیش از 68 میلیون پوند خرید كه در زمان خودش ركورد فروش آثار هنری را شكست. فراتر از كلیمتی كه هر كسی میشناسد، كلیمت دیگری قرار دارد؛ هنرمندی كه سالها جلوتر از پیكاسو و ماتیس بود، ویرانكننده سنتها و عادات و خالق زیباییهای شگفتانگیز. مطالب مرتبط: سوژههای انسانی در نقاشیهای بیقاعده هنرمندى خلاق با مجسمههاى آدامسى!! گزارش تصويرى مشهورترين آثار ون گوگ گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ /culture منبع: همشهرى آنلاين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 554]