واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تاکتیکهای فضاسازی رسانه ای علیه ایران
ایران ، در چند ماه اخیر به یکی از اصلی ترین اخبار رسانه های غربی تبدیل شده است. معمولا در این اخبار با رعب و وحشت از ایران هسته ای سخن به میان می آید یا با ارائه اخبار مخدوش از تبعیض و نقض حقوق بشر تلاش می شود تا تصویری تیره از جمهوری اسلامی ایران نمایانده شود. در چند هفته اخیر، پیش از آن که بوش به طور مشخص گزینه حمله به ایران را اعلام کند، این رویکرد گسترش بی سابقه ای یافت.آنچنان که در دنیای رسانه ها «شمارش معکوس» حمله به ایران آغاز شد. هر چند که این شیوه به واسطه نوع و کیفیت عملکرد رسانه های امریکایی ، شیوه ای غیرموثر می نمود، اما نشان داد که طراحی رسانه ای ویژه ای در مورد ایران نوشته شده و هم اکنون در حال اجراست.نوشته زیر، براساس تامل بر تحلیل ها و اخبار ارائه شده درباره ایران به بازخوانی «روشها» در عرصه فضاسازی تبلیغی علیه ایران می پردازد. روشهای مطرح شده البته همه آنچه در این مورد انجام شده و یا در حال انجام شدن است را دربرنمی گیرد، اما نشان خوبی برای تحلیل و درک رفتار رسانه ای غرب است.با تغییر و تحول سریع در روشهای رسانه های غربی در زمینه سازی و توجیه مداخله نظامی در کشورهای مختلف به گونه ای است که نمی توان بازنمایی دقیقی از تاکتیک های خبری و استراتژی های رسانه های غربی در ایجاد فضای تهدیدآمیز علیه ایران ارائه کرد. با این وجود شاید بتوان از منظر دیدگاه برخی تحلیلگران و نظریه پردازان رسانه ای به برخی از مشخصه های (تاکتیک های خبری و استراتژی های) سناریوهای تبلیغی درباره تهدیدات امریکا علیه ایران و احتمال حمله نظامی به ایران دست یافت.مهمترین اینها عبارتند از: 1- برجسته سازی ارزش خبری «برخورد»فضاسازی تبلیغی رسانه های غربی درباره مسائل ایران بویژه مساله هسته ای به گونه ای است که رویکرد به تخاصم و برخورد در آنها بیشتر از رویکرد به صلح است. این رسانه ها به صورت همسو و هدفمند اخبار و گزارش های خبری خود را از منظر ارزش خبری «برخورد» تنظیم و پخش می کنند. در واقع رسانه ها از ارزش خبری برخورد به صورت تکنیکی برای القای فضای تهدید استفاده می کنند. به گونه ای که این رسانه ها در فضایی پیچیده با بهره گیری از تکنیک های متنوع از جمله تحریف و اغراق ، واقعیات را دستکاری و ایران را تهدیدی علیه صلح و امنیت جهان و منطقه معرفی می کنند، بدون این که به علل و زمینه های آن (بافت واقعی) پرداخته شود. 2- «تنهاسازی» ایران در عرصه بین المللیرسانه های غربی در قالب اخبار و گزارش های خود به دنبال پیشبرد استراتژی تبلیغی انزوای بین المللی ایران هستند. این رسانه ها با بهره گیری از سوژه ها و تاکتیک های متنوع به دنبال پیشبرد این رویکرد تبلیغی هستند و این استراتژی به صورت آشکار و پنهان در چارچوب بیشتر گزارش های این رسانه ها پیگیری می شود. در واقع رسانه های غربی با بهره گیری از تاکتیک تنهاسازی ، مدعی هستند که عملکرد نظام اسلامی در زمینه های مختلف به ویژه مساله هسته ای ، انزوای بین المللی ایران را به دنبال داشته است.بر این اساس با بهره گیری از تکنیک های خبری انگاره سازی و وانمایی ، چهره ای از ایران در عرصه بین المللی ترسیم می شود که مبنای آن بر این پیش فرض استوار است که ایران هیچ حامی ای در جهان ندارد. رسانه های غربی پیش از تهاجم به عراق نیز چنین مسیری را پیگیری کردند به گونه ای که هیچ کشوری جرات مخالفت جدی با تهاجم به عراق را نداشت.در همین راستا رسانه های غربی به صورت موازی و در هم پیوندی با هم چهره ای تیره و تار از تحولات ایران در زمینه های مختلف بویژه مساله هسته ای و حقوق بشر ترسیم می کنند و با بالا بردن دامنه انتقادات از ایران و کشاندن آن به عرصه سازمان های غیردولتی اعم از داخلی و جهانی ، می کوشند روند افکارسازی بین المللی علیه ایران را به لایه های زیرین بکشانند. 3- پیگیری استراتژی «ایران هراسی»رسانه های امریکایی و انگلیسی با هدفمندی به دنبال مخدوش جلوه دادن ماهیت و ارکان نظام اسلامی هستند و با استفاده از تکنیک «بار عاطفی کلمات» و نسبت دادن برخی مفاهیم حساسیت برانگیز در افکار عمومی جهان غرب به ایران ازجمله تروریسم و شرارت ، می کوشند چهره نظام اسلامی را در عرصه بین المللی مخدوش سازند. این رسانه ها به صورت موردی با برداشت گزینشی و وارونه از سخنان آقای احمدی نژاد و قرینه سازی آن با دیدگاه های هیتلر می کوشند استراتژی تبلیغی «ایران هراسی» را در افکار عمومی جهان تبلیغ کنند. نمونه عملی این رویکرد تبلیغی را می توان در گزارش های فاکس نیوز درباره مسائل ایران مشاهده کرد. این رسانه وابسته به محافل نومحافظه کار امریکا با چینش هدفمند تصاویر آقای احمدی نژاد در کنار تصویر هیتلر، می کوشند تصویری منفی از ایشان ترسیم کند و در عین حال معانی پنهان در پس تصویر هیتلر ازجمله نژادپرستی و جنگ طلبی را در ذهن مخاطب تداعی می کند. 4- ترسیم چهره ای خشن و شرور از فرهنگ و تمدن ایرانی رسانه های غربی در مخدوش جلوه دادن چهره ایران به اخبار و گزارش های خبری محدود نمی شوند بلکه در همطرازی با آن از دیگر قابلیت های رسانه ای همچون ساخت فیلمهای ضد ایرانی نیز برای افکارسازی بین المللی علیه ایران استفاده می کنند. آیا بیراه پنداشته ایم اگر بگوییم ، رویکرد فیلم 300 ، تلاشی برای تحریک افکار عمومی ضد ایران ، فرهنگ و تمدن ایرانی است؟ 5- تکنیک لبه پرتگاهبرخی رسانه های غربی در مقاطعی چنان بر طبل جنگ می کوبند و همچنین اخبار و گزارش های خبری در این زمینه منتشر می کنند که به صورت هدفمند فضایی بسیار بحرانی ترسیم و تصویر می شود و این برداشت را در ذهن مخاطب تداعی می کند که ما در آستانه جنگ هستیم یا جنگ اجتناب ناپذیر است.اگر چه برخی مقامات آمریکایی در واکنش به این فضای رسانه ای تهدیدآمیز علیه ایران منکر وجود هرگونه طرحی برای حمله به ایران هستند، اما ترسیم فضای تهدیدآمیز علیه ایران همچنان پیش فرض غالب رسانه ای است.در مقاطعی برخی از این رسانه ها از جمله فاکس نیوز از الگوهایی استفاده می کنند که از آن شمارش معکوس برای حمله به ایران برداشت می شود و درعین حال با ارائه اخبار جدید و عمدتا کذب ، فضای هیجانی را شکل می دهندکه دایره نگرانی از تهیداتی را در لایه های مختلف جامعه گسترش دهند. 6- تلاش برای ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیتتلاش برای ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت ، از استراتژی های تبلیغی ثابت محافل سیاسی و رسانه ای آمریکاست. در مقطع فعلی در راستای ایجاد فضای تهدیدی و بحرانی علیه ایران ، دامنه فضاسازی رسانه های آمریکایی در این زمینه افزایش یافته است و این رسانه ها از منظرهای مختلف به دنبال پیشبرد این استراتژی هستند. تشویق قومیت گرایی ، تلاش برای ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی و... نیز در چارچوب استراتژی تلاش برای ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت و همچنین فعال کردن زمینه هایی واگرایی پیگیری می شود. در مجموع می توان گفت جنگ رسانه ای برای بسترسازی حمله نظامی احتمالی به ایران شکل گرفته است و در هر مقطع در چارچوبی جدید خود را نشان می دهد. منبع: جام جم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 237]