محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1825919613
تاملی در اعتـرافات متهمان کودتای مخملی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بر اساس ماده 1259 قانون مدنی، اقرار در اصطلاح عبارت از اخبار به حقی است برای غیر بر ضرر خود و در کتب فقهی تحت عناوین مختلفی همچون «کتاب الاقرار» یا «قاعده اقرار» به تفصیل درخصوص آن بحث و بررسی شده است. اقرار که از جمله دلایل اثبات دعوی بر اساس ماده ۱۲۵۸ قانون مدنى به شمار میآید، از اصول اولیه حقوقى ایران اسلامى است که اثراتی را بر اقرارکننده ایجاد کرده و او را ملزم به اقرار خویش میکند.در فقه شیعه براى حجیت و اعتبار اقرار به ادله اربعه یعنی قرآن، سنت، اجماع و عقل استدلال شده است اما مهمترین دلیل بر اعتبار اقرار حدیث معروف پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) است که همه فـقها آن را ذکر کردهاند: «اقرار العقلا على انفسهم جائز» رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای عید فطر امسال در دانشگاه تهران با اشاره به دادگاههای اخیر متهمان کودتای مخملی تصریح کردند: متهم هرچه درباره خود در دادگاه بگوید، این حجت است. این که بگویند در دادگاه درباره خودش اگر اعترافى کرد، حجت نیست، این حرف مهملى است، حرف بىارزشى است؛ نه، هر اقرارى، هر اعترافى، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونى که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است. تأکید حضرت آیتالله خامنهای به مسموع و مقبول بودن اقرار متهمان در دادگاهها که از مسلمات قضایی محکم و مستدل در اسلام است، در حالی بود که اعترافات انجام شده در دادگاههای اخیر به مذاق عدهای از گروهها و احزاب سیاسی کشور که کم هم نبودند، خوش نیامد و به اشکال مختلف درصدد تخطئه آن برآمدند. فرمایشات مقام معظم رهبری که علاوه بر زعامت مسلمین، محل رجوع میلیونها انسانی است که ایشان را اعلم دانسته و به عنوان مرجع تقلید خود برگزیدهاند، در حقیقت آب سردی بود بر تلاشهای کسانی که حیات سیاسی خود را در غبارآلود بودن فضا میبینند و از همین رو هرگونه روشنگری و تنویر افکار عمومی را بر نمیتابند. نقشآفرینی افراد گوناگون با گرایشهای مختلف در اغتشاشات اخیر که از قضا بیشتر آنها هم از اعضای اصلی گروههای سیاسی همچون سازمان مجاهدین، حزب مشارکت، مجمع روحانیون مبارز، حزب کارگزاران سازندگی، سازمان ادوار تحکیم وحدت و نیز اعضای سفارتخانه های خارجی و وابستگان به بنیادهای روشنفکری و بیگانه هستند، حکایت از آرایش جبهه مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران دارد. به باور تحلیلگران، اقدامات و فعالیتهای اساسی دولت نهم در رشد و شکوفایی کشور که به اعتلای جمهوری اسلامی ایران در جهان امروز منجر شد و تقویت جمهوریت و اسلامیت نظام را به دنبال داشت که انتخابات اخیر گواه اصلی بر آن است، سبب شد تا مخالفان نیز به طور جدی برای نیل به اهداف براندازانه خود دست به کار شوند. اعترافات مطرح شده علیه متهمان کودتای مخملی در ایران، نشان دهنده تلاشهای آنها بود. روزنامه ایران بر اساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی ضروری دانست که اعترافات آنها را بار دیگر منتشر کند و امیدوار است که دستگاه قضا بررسی و پیگیری اعترافات ایشان درخصوص دیگران را نیز در دستور کار قرار دهد تا سره از ناسره مشخص گردد که هتک حرمت نظام اسلامی، گناهی بالاتر از تهمت به اشخاص است و در وقایع پس از انتخابات برخی کمر به تهمت به نظام اسلامی بستند. محمدعلی ابطحی، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز انتخابات واقعاً فوقالعاده بود 40 میلیون نفر مسئلهای نبود که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت. اصلاحطلبان پس از شکست در سه انتخابات برای به نوعی محدود کردن مقام معظم رهبری و اعتقادات مردم حرکت کردند. تقلب یک اسم رمز آشوب شده است که در آن لشکرسازی برای تقلب وجود داشت.بحث تقلب در انتخابات در ایران از سال 76 اولین بار مطرح شد که اصلاح طلبان از آن زمان به بعد از این صحبت خیلی استفاده کردند و در این انتخابات اخیر هم این بحث را [...] مطرح کرد و در ستاد خاتمی به عنوان مسئول کمیته صیانت از آرا مشغول به کار شد. تمرین نگه داشتن گسترده مردم در خیابانها در چارچوب تقلب بود که میتوانست معنا پیدا کند. ظرفیت انقلاب مخملی در کشور وجود داشت. تقلب واقعاً در ایران وجود نداشت. بنده تعجب میکنم که در این انتخابات با وجود اختلاف11 میلیونی چگونه بحث تقلب پذیرفته می شود. همانهایی که 500 هزار اختلاف را تقلب نمیخواندند، امروز 11 میلیون فاصله را تقلب میخوانند. واقعاً ما اصلاحطلبان در بسیاری از موارد صداهایی را که باید میشنیدیم، نمیشنیدیم. در واقع صداهای جامعه متوسط به بالا را میشنیدیم و این توهم، توهم بزرگی بود که موسوی پیدا کرده و احساس میکرد که تقلب 11 میلیونی امکانپذیر است. آقای [...] در جلسهای با حضور دیگر دوستان اصلاحطلب اعلام کرد؛ ما نباید بر روی بحث تقلب در انتخابات پافشاری کنیم چون با این کار اطمینان مردم سلب خواهد شد و دیگر در انتخابات شرکت نخواهند کرد. در همان جلسه [...] اعلام کرد در انتخابات ریاست جمهوری تقلب قطعی است. بنده وقتی از موسوی به عنوان هندوانه سربسته یاد کردم به خاطر همین توهمات بود که در موسوی وجود داشت. مجمع روحانیون منتسب به امام و انقلاب بود لذا حداقل باید این انتساب را نگه میداشت. من اعتقادم این است که [...] ضربه بزرگی به مهندس موسوی وارد کرد، او در جلسه 23 خرداد مجمع اعلام نمود؛ من به مهندس موسوی گفتهام که نگران نباش ما آنقدر سند در مورد تقلب داریم که میتوانیم مسیر انتخابات را تغییر دهیم. آقای مهندس موسوی به دلیل بیتجربگی و دور بودن از صحنه سیاسی زود تحت تأثیر قرار میگیرد. اگر به جای پیام به موسوی به احمدینژاد تبریک میگفتیم بهترین وضعیت را امروز در تاریخ ایران دارا بودیم. کار بدی کردم که در راهپیماییها شرکت کردم ولی [...] به بنده گفت برویم تا به نوعی اعتراضمان را نشان بدهیم. موسوی در بسیاری از موارد میگفت من طرفدار مردم مسلمان هستم درحالی که این آشوبها دلبستگیهای مردمان مسلمان را نسبت به ایران قطع کرد. اگر مقام معظم رهبری نبودند و یا اگر ایشان یک قدم به عقب مینشستند امروز هلال ناامنی ایران، افغانستان و پاکستان شکل میگرفت. اگر انسانی احساس کند که به دیدگاهی رسیده و این دیدگاه به نفع نظام است بیان آن شجاعانهتر است از بیان دیدگاه و نظر اپوزیسیون در مقابل حکومت و نظام. موضوع تقلب در ایران دروغ بود و در واقع تقلب موضوعی بود تا آشوبها شکل بگیرد. متأسفانه رفتاری که از جانب میرحسین موسوی و شخصیتهای بزرگی مانند [...] و [...] پس از انتخابات به وجود آمد در نهایت به ایجاد ناامنی و آسیب دیدن مردم منجر شد. موسوی از ابتدا توهماتی داشت که بعد از انتخابات شکل جدی به خود گرفت و یکی از آنها اعلام ریاست جمهوریاش قبل از اعلام نتایج انتخابات بود. موسوی جریان اصلاح طلب را نمیپذیرفت و توهم اینکه طرفدار خط امام است و به این علت پیروز انتخابات خواهد شد یکی دیگر از توهمات این نامزد انتخاباتی بود. از رهبری به علت مدیریت چنین شرایطی قدردانی میکنم. اگر به جای موسوی بودم 13 میلیون آرای خود را برای زنده شدن امید در جامعه به ویژه جوانان مصرف و پس از اعلام اختلاف 11 میلیونی پیام تبریکی در این زمینه صادر می کردم. در جشن پیروزی یا شکست که نتیجه آن شورش است مسألهای بود که از قبل آماده شده بود. آوردن مردم به خیابان، تعیین مسیر، آوردن تجهیزات و گزارش لحظه به لحظه رخدادها توسط فیس بوک تماماً مواردی بود که قبل از انتخابات آن را پیگیری میکردند و میخواستند این اعتراضات را به یک نهضت تبدیل کنند. صبح جمعه (22 خرداد) اطلاعیهای در فیس بوک مهندس موسوی منتشر شد که حامیان موسوی امشب تا صبح بیدار میمانند، این با موضوع سمبلیکی که کروبی مطرح کرده بود متفاوت بود. بعد از مشخص شدن نتایج اولیه انتخابات، ستاد مهندس موسوی به سرعت نیروهایش را سازماندهی کرد. [...] ، در یک تماس تلفنی به من گفت: «ما قصد داریم این جمعیت را تا پایان انتخابات نگه داریم و آنها را به تمام نقاط شهر هدایت کنیم.» معتقدم این جریان دارای سه ضلع است: 1- رأس 2- بدنه محرک 3- شبکه اجتماعی که در حقیقت جسم کار هستند. در بدنه محرک یکسری نقش فعالتری داشتند مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه مشارکت، گروههای لشکرساخته خاتمی مانند گروه 88، یاری نیوز، پویش و... حوزههای مجازی که لحظه به لحظه مردم را دعوت به حضور در خیابان میکرد و شبکههای خارجی که توسط خبرنگاران خود تمام اخبار را پوشش میدادند. نکته مهم این است که خبرنگاران خارجی به این آقایان خیلی نزدیک شده بودند حتی از لشکرهای ساخته شده نیز نزدیکتر بودند. مهمترین نقش این عناصر نگه داشتن مردم در خیابانها بود تا اگر زمانی آقای موسوی اعلام کرد در فلان نقطه شهر هستم بتوانند همه را در آن نقطه جمع کنند. این سازماندهی توسط لشکرهای ساخته شده صورت میگرفت. به خیابان آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمه ای بود برای به خیابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند [...] برای اینکه جمعیت را در خیابانهای شهر نگه دارند خیلی فعال بودند و همه اینها در پیش بینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند. تغییر دیدگاه شخصیام نسبت به گذشته و شجاعت مطرح کردن آن را گامی مثبت میدانم. بخشی از این دیدگاهها را در این دوران به آن رسیدیم و بخش دیگری از دیدگاههای ما مربوط به گذشته است که شجاعت طرح آن را نداشتیم ولی الان داریم؛ اگر چه اصل زندان بد است اما زندان ما زندانی نبود که در آن مشکلی احساس کرده باشیم. در زندان زندگی عادی داشتیم، بازجویان بسیار با فهم و مؤدب بودند. تصورم این است که بسیاری از دوستانم به آن نقطه جسارت بیان نرسیدهاند ولی در محتوا با هم همنظریم. دلبستگی جریانهای اصلاحطلب به گروههای سازمانده براندازی نرم در سه، چهار سال گذشته اشتباهی بزرگ است. احزابی مانند مشارکت، از افرادی از جناح کبوترهای امریکایی برای ارتباط و گفتوگو با کبوترهای ایرانی به عنوان اصلاح طلب دعوت و گفتوگو کردند که قابل توجه است. بیبیسی فارسی برای انتخابات راهاندازی شده بود. در شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی از طریق تلفن همراه عادی این امکان وجود دارد که تصاویر قابل پخش برای شبکه ارسال شود. در دوره اصلاحات، دو وزارتخانه یعنی وزارت کشور و وزارت ارشاد و سازمان ملی جوانان موظف شده بودند در سطح وسیعی مجوز تأسیس «NGO» صادر نمایند. بنابر این طی سالهای گذشته دهها هزار NGO تأسیس و از سوی بنیادهای پیش گفته غربی مورد حمایت همه جانبه مادی و معنوی قرار گرفتهاند تا جایی که شرکت شل نیز که یک شرکت نفتی است در زمینه راهاندازی، آموزش، سازماندهی و حمایت مالی از NGOها وارد عمل شد. معالوصف NGOها در کنار گروه غیر قانونی 88 که توسط احزاب فوقالذکر (مشارکت، سازمان مجاهدین و حزب کارگزاران) راهاندازی شده بود سازماندهی و هدایت تجمعات غیر قانونی قبل و بعد از انتخابات را به عهده داشتند. در زندان هم که باشم عضو نظام جمهوری اسلامی هستم. محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران چرا نگران این موضوع باشیم که در بیرون چه میگویند، هرچه میخواهند بگویند؛ اگر این موضوع، این مفهوم را متبادر کند که در مقابل ظلم به نظام و رهبری سخن میگویم به شکست خود افتخار میکنم. اگر در گذشته خود با دیگرانی همسو بودم که در پی زاویه گرفتن با نظام یا براندازی بودند و اکنون فاصله میگیرم افتخار میکنم. مهم آن است که نفاق و رفتارهای دوگانه گروههای سیاسی را نقد میکنیم و این نفاق مورد خدشه باشد زیرا باید ظاهر و باطن مان یکی باشد. چه ابایی باید وجود داشته باشد که دربرابر دوربینها و رسانهها حقایق و واقعیات را بگویم، این بیانات دلالت بر حقانیت و صداقت من است. شرایط زندان به ما در صراحت لهجه کمک کرده است و در این شرایط آدم خود را در مقابل خدا عریان احساس میکند. سعید حجاریان عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و مشاور ارشد سیدمحمد خاتمی انزجار و تنفر خود را از کلیه تحرکات که امنیت کشور را به خطر انداخته ابراز میکنم. با ارائه تحلیلهای ناصواب مرتکب خطاهای سهمگین شدهام. نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه مقدسه امام زمان (عج) میگیرد و بدین لحاظ حکم ولی فقیه شعبهای از ولایت رسول اکرم(ص) میباشد. بسیاری از حربههای ایدئولوژیک در پوشش علوم انسانی عرضه میشوند. عدهای از فعالان سیاسی عامداً با توجه به پیامدهای یک نظریه آن را در سطح دانشگاه احزاب و جامعه اشاعه میدهند. حضرت امام (ره) به ما آموختند که روی پای خود بایستیم و مقهور شرق و غرب نشویم. نظریات علوم انسانی حاوی حربههای ایدئولوژیک هستند و قادرند به استراتژی و تاکتیک تبدیل شوند و در مقابل ایدئولوژی رسمی کشور صف آرایی کنند. از مراجع فکری و نظریه پردازان حزب مشارکت به شمار میروم. استعفای خود را از حزب مشارکت اعلام مینمایم. التزام عملی خود را به قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری اعلام میکنم. از ملت بزرگ ایران میخواهم همه ما را به بزرگواری خود ببخشند. حمزه کرمی عضو حزب کارگزاران، مدیر سایت جمهوریت، از کارمندان دانشگاه آزاد این جانب مدیر اسمی سایت جمهوریت بودم و در واقع مدیر رسمی این سایت مهدی هاشمی بود. پرسنل سایت با چاپ شبنامه در ستادهای میرحسین موسوی و توزیع آنها، به تضعیف دولت و نظام میپرداختند. جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود. باید بگویم که در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت نیز مهدی هاشمی نقش مؤثری داشت. وی معتقد بود که انتخابات در ایران با پول بیت المال برگزار میشود و اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت. لذا بنده با وی صحبت کردم و البته گوشزد هم کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی مهدی هاشمی نمیپذیرفت. 2 میلیارد تومان از بیتالمال صرف هزینه های انتخاباتی سال 84 شد. مهدی هاشمی به این اقدامات خود در حالی دست میزد که این پولها باید صرف تبلیغات برای بهینه سازی مصرف سوخت صرف میشد نه تبلیغات برای پدر وی. پولهایی که وی برای تبلیغات در انتخابات دور نهم انتخابات ریاست جمهوری برای پدرش هزینه کرد معادل 2 میلیارد تومان بود. مهدی هاشمی با بنده صحبت کرده و گفت که ما باید برای انتخابات کار رسانهای قویای را آغاز کنیم. چند روز بعد هم در جلسه ای جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود. از این رو ما نیز سایت جمهوریت را با مدیریت رسمی مهدی هاشمی راه اندازی کردیم، البته چند روز بعد جاسبی با تغییر نظر به ما اطلاع داد که بنده میخواهم در انتخابات بدون موضع باشم لذا دستور تعطیلی سایت جمهوریت را صادر کرد ولی با فشارهای هاشمی این سایت به کار خود همچنان ادامه داد. سایت جمهوریت ابتدا قرار بود از کاندیدایی در انتخابات حمایت و نسبت به دولت نهم نیز نقدهایی داشته باشد ولی با فشارهای مهدی هاشمی، این سایت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمان های نظامی از جمله بسیج و سپاه و سازمانهای دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی میکرد و کار به جایی کشید که این سایت بر خلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد. مهدی هاشمی حتی مطالب تندتری را برای انتشار به سایت جمهوریت ارائه میداد که از جمله مطالب می توان به گزارشی که 2 روز قبل از انتخابات توسط وی به ما داده شده، اشاره کنم که در این گزارش فرمانده بسیج متهم به تخریب و تضعیف میر حسین موسوی شده بود، البته ما این گزارش را هرگز منتشر نکردیم. بنده خود را مصداق اتهامات وارده نمی دانم چرا که سایت جمهوریت مدیر مسئول داشته و طبق قانون هم باید مدیر مسئول این سایت پاسخگوی تخلفات آن باشد و شبنامه را هم مجموعه سایت دنبال میکرد و بنده در توزیع این شبنامه ها نیز اقدامی انجام ندادم. اظهارات بنده نه به دلیل فشار و نه به دلیل اعمال نظر کسی است، چنانچه همین شبهه را درخصوص اظهارات جلسات اخیر برخی متهمان نیز وارد کردند. یک شرکت 500 میلیون تومان برای چاپ یک میلیون جلد کتاب پول دریافت کرده بود در حالی که تنها 25 هزار جلد کتاب چاپ شد و مابقی پول صرف تبلیغات مورد نظر «م.ه» شد. سایت جمهوریت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمانهای نظامی از جمله بسیج و سپاه و سازمانهای دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی میکرد و کار به جایی کشید که این سایت بر خلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد. در روزهای آخر هم برخی پرسنل سایت با چاپ شبنامه در ستادهای میرحسین موسوی و توزیع آنها، به تضعیف دولت و نظام میپرداختند. در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت ازسوی مهدی هاشمی به خودمن 320 میلیون تومان پول دادند. مسعود باستانی روزنامهنگار و خبرنگار فعال سایت جمهوریت حمله به عملکرد 4 ساله دولت و تضعیف نهادهای قانونی کشور همچون شورای نگهبان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی مقاومت بسیج و نیز نیروی انتظامی، تضعیف شخص احمدینژاد، ایجاد شبهه در انتخابات، ارائه اخبار ضد و نقیض مبنی بر سوء استفاده از اموال دولتی، القای تقلب در انتخابات جزو محورهایی بود که در راستای وحدت شکنی و ایجاد التهاب در جامعه ما آن را در دستور کار داشتیم. سوژه ده برابر شدن صندوقهای سیار از طریق مهدی هاشمی رفسنجانی به سایت جمهوریت داده شد. شبنامهای توسط من و گردانندگان سایت جمهوریت علیه رئیس جمهور که مصداق توهین و افترا بود منتشر شد و مقرر شد تا هزینه مالی این ویژهنامه از سوی کرمی و هاشمی رفسنجانی تأمین شود و سپس پس از تهیه به اعضای ستاد 88 تحویل داده شد تا آنان این شبنامه را توزیع کنند. من تحت تأثیر القائات برخی از آقایان دچار توهم شدم و در سایت جمهوریت مطالبی را همسو با روزنامههای بیگانه منتشر کردم، از این رو از عملکرد خود پشیمانم. با توجه به امیال سیاسی نادرستی که داشتم وسیلهای برای پیشبرد اغراض سیاسی برخی افراد قرار گرفتم. با رادیو فردا، سایت ضد انقلابی روز آنلاین، هفتهنامه شهرگان و نیز رادیو چکاوک ارتباط داشتهام که در خصوص وضعیت کشور سیاهنمایی علیه نظام و نیز اخباری از وضعیت زندانها و برجستهسازی مسائل سیاسی گزارشاتی به این رسانهها ارائه کردم. فردی به نام شمیرانی گرداننده یکی از رسانههای ضد انقلاب در کانادا از من خواست تا از وضعیت سندیکاهای کارگری ایران گزارشی تهیه کنم و در ازای مبلغ 400 دلار کانادا آن را به این رسانهها ارائه دهم. از سوی رادیو ضد انقلابی چکاوک به صورت ماهانه بین 300 تا350 دلار طی 2 تا 3 سال دستمزد دریافت میکردم. دفتر سایت جمهوریت که توسط مهدی هاشمی رفسنجانی اداره میشد در یکی از دفاتر دانشگاه آزاد مستقر بود و مبالغی که به ما ارائه میشد از طریق چکی از سوی دانشگاه آزاد بود. در سایت جمهوریت با درج اخباری نادرست و نمایش ناکارآمدی دولت نهم اقدام میکردیم. هدایتالله آقایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران این بازداشت فرصتی بود برای بازبینی و نگرش به عملکرد خود که باید از آن استفاده کنیم تا چراغ راهی برای آینده باشد. زمینهای به وجود آمد که نظام را در مقابل دموکراسی قرار دادند. انتخابات دهم ریاست جمهوری دقیقاً از صبح روز بعد از انتخابات نهم کلید خورد. در حزب کارگزاران نظرسنجیهایی که صورت گرفت مربوط به تنها 4 یا 5 منطقه از تهران بود که به وسیله آن نمیشد حتی در مورد خود شهر تهران نیز قضاوت کرد. این نظرسنجیها در اختیار موسوی قرار میگرفت. ضد انقلاب در خارج از کشور با قصد و نیت، موضوع تقلب را مطرح میکرد. در بیش از 40 هزار شعبه اخذ رأی صدها هزار نفر عامل اجرایی و دهها هزار نفر ناظر وجود داشت و اگر تشکیلاتی میتوانست چنین تقلبی با سازماندهی انجام دهد وضع ما امروز در کشور بهتر از این حرفها بود. اگر نتایج حوزهها به صورت تفکیکی اعلام نمیشد شاید امکان خوانده شدن آرا به نحو دیگر بود. آقای موسوی در جریان انتخابات گفت که بنده برخی قوانین را قبول ندارم اما به آنها عمل میکنم ولی به سمت اصلاح آنها حرکت خواهم کرد...اما دیدیم که خود او اول این حرف را شکست و با بیانیهای که قبل از پایان انتخابات صادر کرد و خود را رئیس جمهور خواند و آقای خاتمی نیز به وی تبریک گفت این حرف را نقض کرد. ما به عنوان حماله الحطب آتش افروز این معرکه بودیم. محسن میردامادی، دبیرکل حزب مشارکت قرار بود انقلاب مخملی را در ایران بومی کنیم. سعید شریعتی، عضو حزب مشارکت در ایام بازداشت جز محبت و احترام مشاهده نکردم. هر خبری درباره رفتار و گفتار من منتشر شود کذب محض است. مجموعه مستندات و استدلالهای ارائه شده از سوی نامزد مورد حمایت ما به هیچ عنوان کفایت از ابطال سراسری انتخابات نمیکند و حداکثر در صورت وارد بودن اعتراضات منجر به ابطال 100، 200 یا حداکثر 500 صندوق میشود که با خروج آرای همه کاندیداها از این صندوقها از مجموع نتایج تغییر محسوسی در نتیجه انتخابات حاصل نمیشود. عدم تعادل و عدم برخورداری موسوی و ماشین انتخاباتیاش از یک شیب و شتاب قابل تحمل در فرایند رفتار تبلیغاتی و انتخاباتی مشکل و اشتباه دیگر ایشان بود. موسوی ظرف کمتر از سه ماه با چنان سرعت و شتابی پیش رفت که حتی تندروترین مخالفان نظام به جرگه حامیان ایشان پیوستند. ادعای فوقالعاده بزرگ تحریک کننده و خطرناک موسوی صرفاً مبتنی بر برخی گزارشهای ناکافی و ناموثق تک روانه و اسباب تحمیل پیروی ناگزیر گروهها و شخصیتهای سیاسی حامی از ایشان بود. کشاندن مردم در خیابان و خیابانی کردن سیاست یعنی به حداکثر رساندن هزینه زندگی سیاسی مردم و این به دور از تدبیر و خارج از رسالت سیاستمدار متعهد است. مشکل استراتژیک ما از دست دادن «هرم اعتماد» یعنی اعتماد به نفس، اعتماد متقابل میان ما و مردم و اعتماد متقابل میان ما و نظام است. در این انتخابات نیز اشتباهات بزرگی را مرتکب شدیم، از جمله، حمایت ناگزیر و تحمیلی و ناگهانی ما از آقای مهندس موسوی بدون آنکه از برنامه تبلیغی، رفتار انتخاباتی و دیدگاه روشن ایشان برای اداره کشور اطلاع کافی داشته باشیم. حزب ما تنها ساعاتی پس از انتشار بیانیه آقای موسوی و صرفاً با تکیه بر ادعاهایشان مردم را دعوت به اعتراض کرد. هنگامی که اطلاعیه شجاعانه حجاریان در بیان خطاهای فردی و جمعی و استعفای ایشان را از حزب دیدم تردیدی برایم باقی نماند که اولین قدم و کمترین کاری که باید انجام دهم استعفا از مقام حزبی خود در جهت جبران بخشی از آسیبها است. در ایام انتخابات، سرود سازمانی یکی از فرقههای ضد انقلاب توسط بخشهایی از ستاد آقای موسوی برگزیده شده و بر روی آن نماهنگ انتخاباتی ساخته شد. مصطفی تاج زاده عضو توأمان حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب تقلب در انتخابات وجهی نداشت اما به محض اینکه انتخابات تمام شد و من از بچههای استانها سؤال کردم احساس کردم که انتخابات را باختهایم ولی فاصله را 3 به1 نمی دانستیم. از ساعت 12 که آرا اعلام شد هیچ کس از من نشنید که تقلب شده است. لذا چیزهایی که میگویند به من برنمیگردد و من دخیل نبودهام، البته حزبم بیانیهای داده و بنده را هم مثل آنها مجازات کنید. این انتخابات به لحاظ کمی جزو کم نظیرترین وبه لحاظ کیفی جزو بینظیرترین انتخاباتها بود. معتقدم این سرمایه 40 میلیونی سرجایش محفوظ است. همچنین در اظهارات یکی از متهمین آمده است: «... در جلسه روز شنبه مورخ 23/3/88 با آقای تاج زاده و تعدادی از دوستان دیگر در ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در محل ستاد آقای تاج زاده با حالتی بهت زده و خاص حضور داشتند.» از ایشان دو سؤال مطرح کردم سؤال اول: اوضاع رأی آقای موسوی چطور است؟ ایشان گفتند: «رأی آقای موسوی خوب نیست و آقای احمدی نژاد قطعاً در دور اول پیروز انتخابات خواهد بود. سؤال دوم: به نظر شما تقلب شده؟ که ایشان پاسخ دادند: من با همه استانها جز استان اردبیل تماس گرفته ام نتایج اعلام شده با نتایجی که ما داشتیم هیچ تفاوتی نمی کند و تقلبی صورت نگرفته است.» بهزاد نبوی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین، مشاور رئیس جمهور سابق ما هیچ سندی دال بر وجود تقلب نداشته ایم وباید به رأی شورای نگهبان التزام داشته باشیم. عبدالله رمضانزاده، قائم مقام حزب مشارکت من همیشه گفته ام ودوستان هم حزبی بنده هم می دانند که تقلب در ایران امکان ندارد. اعتقاد من این است و خواهد بود که در ایران اگر خیلی تقلب صورت بگیرد از 500 هزار الی یک میلیون رأی تجاوز نخواهد کرد. این اشتباهات خودمان است که در تحلیلهایمان آرای شهرهای کوچک و روستاها را که به سمت احمدینژاد بود جدی نگرفتیم. ما به دنبال واقعیتهایی میگشتیم که تحلیلهای خودمان را درست از آب در بیاورد و خوراک را برای تحلیل ذهنی خودمان فراهم میکردیم. محسن صفایی فراهانی، عضو شورای مرکزی و رئیس هیأت اجرایی مشارکت به هیچ وجه نمیتوان پذیرفت که در این انتخابات تقلب شده است حتی اگر فرض را هم بر تقلب بدانیم یک میلیون، دو میلیون. برای خود من نیز سؤال است فردی مانند مهندس موسوی که عملکردش در انقلاب اسلامی روشن است در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز عضو میباشد و افرادی همچون آقایان [...] و [...] که در دورههای گوناگون وزیر کشور بودند چنین ادعایی در مورد تقلب در انتخابات را دارند. من در هیچ راهپیمایی شرکت نکردهام و این راهپیماییهای پس از انتخابات را نیز تأیید نکردم. چرا که به این دست راهپیماییها اعتقاد ندارم، انتهای آنها به اغتشاش وصل میشود. دولت نهم اقداماتی از قبیل پرداخت انواع و اقسام وامها به روستاها و کمک به حاشیه شهرها داشته و برای مثال به یک میلیون خانوار زمینهای 99 ساله و به 20 میلیون نفر سهام عدالت داده است. بنابر این از قبل هم محرز بود که دولت موجود با یک اختلاف بالایی برنده خواهد شد و نیازی به تقلب نبود و من این موضوعات را در دفاعیه خود نیز آوردهام. من معتقدم اگر استحاله فرهنگی ادامه یابد با توجه به اینکه سن و سال بنده نیز بالا رفته است دیگر فعالیت سیاسی نمیکنم. شهابالدین طباطبایی، رئیس ستاد 88 موسوی، از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت ای کاش که همانطور که بنده اشتباهات خود را پذیرفتم دوستانی که با اطلاعیهها و مواضع خود سبب مسائل پس از انتخابات شدهاند عواقب کار خود را میپذیرفتند. با حضور موسوی در عرصه انتخابات، خاتمی کنار کشید که این امر اکثر گروههای اصلاحطلب را ناخرسند کرد. از همان ابتدای ورود موسوی وی و مجموعه نزدیکش دچار عارضه توهم پیروزی بودند. اعضای کمیته صیانت از آرا دائم به موسوی میگفتند که جزو ابطال انتخابات مطالبهای نداشته باشد. شنیدم که یکی از نزدیکان موسوی به نقل از وی گفته است: «من 68 سال سن دارم و 7 تیر را دیدهام و چیزی برای از دست دادن ندارم از این رو معتقدم که موسوی با طرح بحث تقلب رودرویی با چارچوب نظام را ایجاد کرد.» هر چه درباره مردم روستاها گفتم به آن بی توجهی شد و همه دوستان میگفتند پیروزی موسوی در دور اول غیر قابل اجتناب است. این در حالی بود که در روستاها مشکل رأی داشتیم. آنچه باید محفوظ بماند اصل نظام، قانون اساسی و ارکان آن است و باید از به دام افتادن در دامن بیگانگان پرهیز کرد. مصاحبهام با بی.بی.سی درباره تجمعات را قبول دارم. عبدالله مؤمنی، دبیر سابق تشکیلات غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت ما در آستانه انتخابات بحثهایی همچون تقلب در انتخابات و وجود مناسبات ناسالم بر پیکره نظام را به طور گسترده در سطح رسانههای خود مطرح کردیم و به همین دلیل خود را در اتفاقات بعد از انتخابات سهیم میدانیم. تمام اتهامات خود را میپذیرم و کارنامه خود را غیر قابل دفاع میدانم. عدول از اصول و فقدان مرزبندی شفاف و اصولی میان دفتر تحکیم وحدت با گروههای التقاطی و تأثیرپذیری از گروهکهایی چون منافقین و مارکسیسمها و جریانات اپوزیسیون داخلی موجب استحاله دفتر تحکیم وحدت شد. نقشآفرینی گروههای اصلاح طلب در فعالیتهای دفتر تحکیم وحدت استقلال این دفتر را مورد خدشه قرار داد و این تشکیلات به مناسبترین محمل برای مخالفین و معاندین با نظام تبدیل شد و تغییر آرم دفتر که مزین به تصویر بنیانگذار جمهوری اسلامی بود آغازی برای انحراف مجموعه و رفتن به سوی مقابله با نظام شد. دفتر تحکیم وحدت هر ساله در سالگرد 18 تیر با برگزاری تجمعات غیرقانونی سعی در بحران سازی و تنش آفرینی داشت. ارسال نامه برای خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در آستانه انتخابات مجلس هفتم به منظور حمایت از اصلاحطلبان از اقدامات غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت بود که قبح دخالت بیگانگان در امور داخلی کشورمان را شکست. همچنین همکاری با جریانات مارکسیستی در برگزاری مراسم پاسداشت دانشجو در روز 16 آذر و طرح ساختارشکنانه فراخوان رفراندوم به منظور تغییر در اصل نظام از دیگر اقدامات غیرقانونی این تشکل بود. موضعگیریهای ما در مخالفت با سیاستهای کلان نظام منطبق با سیاستهای دشمنان جمهوری اسلامی بود و به عنوان نمونه در زمینه مسأله هستهای برخلاف خواست عمومی جامعه که این فناوری را حق مسلم ایرانیان میدانست، حرکت کردیم. تمرکز اصلاح طلبان روی دفتر تحکیم وحدت برای پیشبرد ایده فشار از پائین برای امکان چانهزنی و امتیازگیری در بالا صورت میگرفت و زمانی که لوایح دوگانه آقای خاتمی در مجلس ششم تصویب شد و یا درجریان تحصن مجلس ششمیها، اصلاح طلبان خواستار تحرکات دانشگاهها برای فضاسازی علیه شورای نگهبان بودند. نتیجه عدول از اصول و فقدان مرزبندی شفاف با گروههای التقاطی و استفاده ابزاری اصلاح طلبان از دفتر تحکیم وحدت منجر به آن شد که این تشکل جایگاه ویژهای در میان جریانات ضد انقلاب پیدا کرده و برای آن کارکرد اپوزیسیونی یابد. در سایت ادوار نیوز با هدف ایجاد بیاعتمادی در مردم نسبت به متولیان امور اخبار مختلفی منتشر میشد که از جمله آنها اعلام خبر جعلی واجدین شرایط شرکت در انتخابات برخلاف آمار رسمی و انتشار اخبار غیرواقعی در باره نرخ تورم و بیکاری و تخریب دولت به ویژه در عرصه سیاست خارجی بود. پایبندی به قانون از شعارهای همیشگی ما بود اما در عمل از پایبندی به قانون عدول کردیم و حاکمیت و دولت را متهم به بیقانونی میکردیم. ما حاکمیت را مخالف دموکراسی وحقوق بشر و قانون معرفی میکردیم اما خودمان تجمعات و میتینگهایی را برگزار کردیم که هم از نظر شکلی و هم از نظر محتوایی در تضاد با قانون اساسی بود ولی از این ابزار برای پیشبرد و مقاصد خود استفاده میکردیم. ما از هر وسیلهای برای تخریب نظام بهره میجستیم و به عنوان نمونه هر کس که به دلایل امنیتی یا سیاسی دستگیر میشد، دستگیری وی را خودسرانه میخواندیم و با حمایت از متهمان و محکومان دادگاه به دنبال اعمال فشار بر دستگاه قضایی بودیم. جلسهای را با عنوان نقد طرح ارتقای امنیت اجتماعی در محل سازمان ادوار تحکیم وحدت برگزار کردیم که سخنران آن آقای آغاجری بود و نه تنها در این جلسه از اراذل و اوباش حمایت شد بلکه یکی از سخنرانان به دفاع از اعضای سازمان منافقین پرداخت. با تعدادی از اعضای شورای مرکزی ادوار تحکیم با هدف شرکت در کلاسهای آموزشی به مدت یک هفته به آلمان رفتیم که همه هزینه آن توسط امریکا و تحت پوشش یک نهاد حقوق بشری تأمین شده بود. سازمان ادوار تحکیم وحدت با سران گروهکهایی چون نهضت آزادی، جبهه ملی - شورای موسوم به ملی مذهبیها و فعالان حقوق زنان و کمپین جلساتی داشت که در قالب این جلسات مطالبی ساختارشکنانه به منظور ایجاد چالش برای حاکمیت مطرح میشد. در گام نخست در انتخابات به طرح کاندیداتوری عبدالله نوری وزیر کشور دوره اصلاحات که محکومیت قضایی داشت پرداختیم و این کار با علم به رد صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان صورت گرفت. هدف ما ایجاد جنبش اجتماعی در راستای چالشآفرینی برای نظام جهت تغییر ساختار بود و مقرر گردید اگر نوری رد صلاحیت شد نیروهای اجتماعی را به حمایت وی سامان دهیم و اگر تأیید صلاحیت شد به طرح مطالبات ساختارشکنانه خود بپردازیم. حدود شش ماه تحت عنوان حمایت از کاندیداتوری نوری به جوسازی علیه نظام و تبلیغ حاکمیت خفقان و نبود آزادی پرداختیم و بعد از منتفی شدن نامزدی نوری با تشریح دلایل و اهداف خود به حمایت از مهدی کروبی روی آوردیم. در این فرصت برنامههای ساختارشکنانهای را در حمایت از کروبی ارائه کردیم و با استفاده از سادگی و احساساتی بودن وی به تحمیل مواضع خود پرداختیم و عمده مشاورین ایشان نیز با این هدف انتخاب شدند و لذا نه اعتقادی به وی داشتند و نه با یکدیگر سازگار بودند. در ستاد انتخاب کروبی ستاد شهروند آزاد را تشکیل دادیم و با صدور بیانیه و منشوری از مطالبات ساختارشکنانه و رادیکال خود در همه حوزهها فعالیت انتخاباتی خود را آغاز کردیم. تجمع غیرقانونی و راهپیمایی بدون مجوز از میدان ونک تا میدان تجریش به عنوان نمونهای از فعالیتهای ساختارشکنانه ستاد شهروند آزاد بود که در این تجمعات و راهپیمایی شعارهای توهینآمیزی علیه ارکان و مسئولان نظام و همچنین مسائلی همچون حجاب سر داده شد که این شعارها ربطی به تبلیغات انتخاباتی نداشت. تجمعات تنشزا و افراطی و تحریککننده ما در آستانه انتخابات، بسترساز آشوبهای فردای انتخابات بود و ما قطعاً در این زمینه مقصریم. ما در آستانه انتخابات بحثهایی همچون تقلب در انتخابات و وجود مناسبات ناسالم بر پیکره نظام را به طور گسترده در سطح رسانههای خود مطرح کردیم و به همین دلیل خود را در اتفاقات بعد از انتخابات سهیم میدانیم. ما به عصیانگری علیه نظام پرداختیم و مسائل بعد از انتخابات نشان داد که نشانه گرفتن انتخابات بهانهای برای نشانه گرفتن کانون نظام یعنی جایگاه رهبری بوده است. دفاعی از خود ندارم و آنچه که بیان کردم برای تنویر افکار عمومی بود و در نهایت از خطاها و اشتباهات بزرگ و رفتارهایی که موجب انحراف و ایجاد بدبینی و بیاعتمادی نسبت به نظام در مجموعه دانشجویی شده بود طلب بخشش میکنم. یحیی کیان تاجبخش، مشاور سابق بنیاد سوروس من مشاور سابق بنیاد سوروس در ایران بودم. خاتمی از سال 85 با سوروس دیدار و ارتباط مستمر داشته است. اغتشاشات اخیر اتفاقی نبوده بلکه نتیجه برنامهریزی درازمدت است. هدف از برنامهریزی برای این اغتشاشات حمله و تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی با استفاده از انتخابات دهم بود. پروژه براندازی نرم با انتخابات دهم کلید خورد. در دوره دولت سازندگی شاهد شروع برنامه استحاله فرهنگی بودهایم و زمانی که کرباسچی در شهرداری بود، از طریق شهرداری شیوه جدید استحاله فرهنگی در کل شهر تهران و بعد هم به بقیه شهرها اشاعه میشد. عوامل اصلی اغتشاشات اخیر مجموعه دستگاههای پنهان و نیمهپنهان سرویسهای اطلاعاتی امریکا و برخی کشورهای غربی بودند. کسانی که از طرف غربیها برای گفتوگو به غرب دعوت میشدند، از سوی بنیادهایی مانند سوروس و راپیفلر حمایت مالی شدند و هر چند وقت یک بار در سوئد و سوئیس دور هم جمع میشدند و در قالب پروژه ردیف 2 با هم گفتوگو داشتند. از آنجا که ارتباط رسمی دیپلماتیک بین ایران و امریکا برقرار نیست و بالطبع امکان مذاکره بین دو کشور وجود ندارد، نهادهای آشکار و پنهان و حتی نیمه پنهان امریکایی اتصالات بین احزاب اصلاحطلب و گروههای همسو در امریکا را با هماهنگی سرویس های اطلاعاتی و کاخ سفید بر عهده داشتند. عوامل مستقیم فعال در پروژه ردیف 2 آقایان ناصر هادیان و هادی سمتی از اساتید دانشگاه بودند که به سوئد و سوئیس میرفتند و جریانات دیگر یعنی احزاب سیاسی اصلاح طلب مانند حزب مشارکت نیز از طریق این افراد با نهادهای امریکایی ارتباط برقرار میکردند و اشخاصی چون مصطفی تاجزاده و سعید حجاریان از طریق عوامل پروژه مذکور در قالب پروژههای تحقیقاتی و عملیاتی با بنیاد سوروس و دیگر مؤسسات فعال در عرصه انقلابهای رنگین ارتباط برقرار میکردند. ارتباط ویلسون و سوروس نزدیک است و آقای سمتی 3 سال بورسیه ویلسون بود و آقای هادیان هم 2 سال بورسیه گری سیک در دانشگاه نیویورک بود و این برنامه از مدت ها قبل شکل گرفته بود. سازمان های آشکار دولتی امریکایی مانند NED در کشورهایی فعال هستند که امریکا در آنجا حضور رسمی دارد و میتواند دفتر ترویج دموکراسی را بازگشایی کند اما در ایران که امریکا پایگاه رسمی ندارد، باید از نهادهای پوششی استفاده کند و ورود بنیاد سوروس در پروژه ایران از این جهت بود. ورود سوروس و جریانات مشابه به ایران عملاً از دو بستر احزاب اصلاح طلب و NGOهای همسو با تفکر و ارزشهای غربی صورت گرفته و در یک مورد سهراب رزاقی از دوستان آقای حجاریان از سوروس بیش از 300 میلیون تومان برای عملیاتی کردن یک برنامه 5 ساله دریافت کرده که این رقم از طریق یکی از مؤسسات پوششی هلندی پرداخت شده بود. افتادن در دام نهادهای امریکایی ناشی از عدم درک اصلاحطلبان از اختلاف میان دموکراسی لیبرال غربی و مردم سالاری دینی است. تاجزاده، حجاریان، هادیان، سمتی، حقیقت جو و عطریانفر با بنیادهای انقلاب رنگی ارتباط برقرار کرده بودند و برخی نیز بورسیه این مؤسسات شده بودند. خانم فاطمه حقیقتجو از سوی آقای سوروس بورسیه تحصیلی برای یک سال تحصیل در یکی از دانشگاههای امریکا گرفت و بیشتر دعوت ها به واشنگتن از افراد مختلف در حوزههای گوناگون از طرف خانم هاله اسفندیاری در مؤسسه وودروویلسون صورت می گرفت و بیشتر برنامه ایران از طرف مؤسسه روویلسون و سوروس و کارنگی و پیفلر بود که در این میان مؤسسه ویلسون ابتدا خود را غیر دولتی و مستقل جلوه میداد اما واقعیت این بود که این مؤسسه محصول کنگره امریکا بود. زمانی که وارد ایران شدم از طریق همکاران تاجزاده به وزارت کشور دعوت شدم و به من گفتند آیا علاقه به شنیدن سخنرانی در خصوص توسعه شهری دارید که من هم قبول کردم و وارد جلسه شدم و بعد از چند دقیقه تاجزاده که معاون سیاسی وقت وزارت کشور بود، مرا به سخنرانی دعوت کرد و من هم گفتم که حاضر نیستم و تسلط به زبان فارسی ندارم ولی تاجزاده گفت اشکال ندارد برای ما سخنرانی کن و من هم آخرین موضوعی که در دانشگاه بررسی کرده بودم ارائه دادم و دیدم که همه همراهان تاج زاده حرفهای من را یادداشت میکنند و تعجب کردم زیرا حرفهای من ارزش یادداشت کردن نداشت ولی تاج زاده با نگاه گفت من حرفهای شما را پسفردا به شکل زیباتر در جایی میگویم. آنچه امروز من در سخنانم در دادگاه گفتم بیشتر شکافتن مطالب بود تا مسئله دفاعیه چرا که دفاعیه رسمی من انجام نشده است. فشاری در زندان نبوده و اظهاراتم کاملاً آزادانه بیان شده است. پس از سال 76 استحاله فرهنگی به نوع توسعه سیاسی یا استحاله سیاسی تبدیل شده است. اگر ما یکی از اولین نمونههای براندازی را ارتباط سفر عطریانفر به بنیاد سوروس قبل از 1376 بدانیم میتوانیم نهایت آن را ملاقات مستقیم خاتمی همراه ظریف با سوروس در نیویورک در سال 1385 بدانیم. با همکاری مستقیم دولت اصلاحات بنیاد سوروس موفق شد که با وزارت بهداشت در ایران یک پروژه همکاری منعقد کند و با ارسال بیش از 100 میلیون تومان به وزارت بهداشت از طرف بنیاد سوروس این ارتباط حاصل شد. سندی به دادگاه عرضه میکنم که نشانه همکاری بنیادهای امریکایی با بنیادهای برخی کشورهای اروپایی میباشند این سند مربوط به بنیاد هیروس هلندی است. هیروس با حمایت از گروه رسانهای گویا با اعتبار بیش از 100 هزار یورو اقدام به راهاندازی شبکه تلویزیونی و سایتهای ضد نظام اقدام کردهاند. با حساس شدن نظام نسبت به فعالیت بنیاد سوروس در ایران این بنیاد از بنیاد سوروس به عنوان یک پوشش استفاده کرد تا کارهای سوروس به هیروس منتقل شود. اینجانب نه تنها خود را قربانی و فریب خورده برنامههای امریکایی میدانم بلکه سایر متهمین هم قربانی نقشههای دشمنان قسم خورده نظام هستند. ریشههای اصلی این اغتشاشات در خارج از مرزها پیدا میشود. کلوتید ریس، تبعه فرانسوی نباید در تظاهرات غیرقانونی حضور پیدا کرده و نباید عکسها را ارسال میکردم پشیمان هستم. لذا از مردم و دادگاه ایران عذرخواهی میکنم و امیدوارم مردم و دادگاه مرا ببخشند. بنده یک گزارش در خصوص دانشگاه، برخورد پلیس و تظاهرات به رابط بخش فرهنگی سفارت فرانسه دادم. این فرد دیپلمات نیست. برای بنده حضور در زندان سخت بود و در زندان خبر از آینده نداشتم اما در خصوص رفتار نگهبانان و بازجویان باید بگویم که این بازجوییها بد نبود و بنده در این زمینه مشکلی نداشتهام. حسین رسام، تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در طول 5 سال اخیر 130 مرتبط با سفارت انگلیس و طی یکسال اخیر 50 نفر دیگر را جذب کرده ام. شورای فرهنگی بریتانیا از طریق ایجاد بانک اطلاعاتی برای پذیرش دوره IELTS، برگزاری دورههای مشترک با نهادهای دولتی و حکومتی، شناسایی و جذب نخبگان از طریق اعطای بورسیه و نیز جاسوسی علمی و صنعتی در دانشگاهها اقدام به جمعآوری اطلاعات مورد نیاز میکرد. از حدود 4 ماه قبل از انتخابات جلسات مختلفی در این خصوص تشکیل شد و اطلاعات لازم از طریق مرتبطین و فعالان سیاسی به ویژه اصلاح طلبان جمع آوری شده بود. دبیر اول سیاسی سفارت انگلیس در تهران به ستاد آقای موسوی رفته و با مسئولان تبلیغاتی و مشاورین وی جلسه داشت. تلاش این بود که این انتخابات نقطه عطفی برای اقدامات آینده باشد تا نظام یا مجبور تغییر رفتار شده و یا کلیت آن تغییر کند. بعد از سخنان رهبر انقلاب در نماز جمعه 29 خرداد ماه، سفیر دستور داد کارکنان سفارت از حضور در تجمعات خیابانی خودداری کنند، اما کارکنان سفارت قبل از آن روز اتفاقات و مشاهدات خود را گزارش میکردند. مازیار بهاری، نماینده رسمی نیوزویک در تهران نخستین مرتبه در بوسنی و در خصوص قتل عام مسلمانان در سربرنیتسا با رسانههای انگلیسی کار کردم و چون 10 سال ایران نبودم و سال 1376 به کشور برگشتم، از همان زمان با آشنایی که داشتم پیشنهاد کاری به BBC و شبکه 4 انگلیس دادم و آنها هم با پذیرش این پیشنهاد، مواردی را برای همکاری طرح کردند و رابطه متقابلی بین ما به وجود آمد. رسانههای غربی خط تقلب در انتخابات را حتی قبل از برگزاری انتخابات پیگیری میکردند و بنده هم در یک مصاحبهای با آقای خاتمی این سؤال را از ایشان پرسیدم وپس از مصاحبه با ایشان مشاهده کردم که جریانی مطابق با الگوی کلاسیک انقلاب رنگی در کشور دنبال میشود. رسانههای غربی از چند ماه پیش از برگزاری انتخابات خط تقلب در انتخابات را در کانون توجهات خود قرار دادند و به گونهای زمینه چینی کردند که اگر کاندیدای مورد نظر آنان در انتخابات پیروز نشد این حرکت را یک کودتا در آرای مردم تلقی کنند. چندی قبل با یکی از مشاوران کاندیدای مورد قبول غرب گفتوگویی داشتیم که ایشان هم این نکته را مطرح کردند که در کشور کودتا شده است. در همین راستا آقای موسوی قبل از اینکه نتایج انتخابات مشخص بشود طبق یک الگوی کلاسیک انقلاب رنگی گفتند: «من پیروز انتخابات هستم و هر نتیجهای غیر از این اعلام شود تقلب شده است.» نازک افشار، کارمند بخش فرهنگی سفارت فرانسه اگر چنانچه درگیری و اغتشاشی مقابل در بخش فرهنگی انجام میشد، باید در را روی زخمیها باز �
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 739]
-
گوناگون
پربازدیدترینها