واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جوان قاتل به قصاص محكوم شد جام جم آنلاين: جواني كه سال گذشته با ضربات چاقو مادر خود را به قتل رسانده بود، به رأي شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد. به گزارش فارس، شامگاه 10 مرداد سال گذشته فرزندان زن ميانسالي با حضور در دادسراي جنايي، از مفقود شدن مادرشان خبر دادند و مدعي شدند كه به پدر و برادر بزرگترشان مشكوك هستند. شوهر و پسر بزرگ زن ميانسال به عنوان مظنون دستگير شدند و پسر بزرگ زن ميانسال، 4 روز بعد از بازجوييها، به قتل و پنهان كردن جسد مادر خود اعتراف كرد. جلسه رسيدگي به اين پرونده، 10 روز قبل در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران، به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد. فلاح، نماينده دادستان ضمن قرائت كيفرخواست گفت: حسين 28 ساله، داراي سابقه كيفري، متهم به مباشرت قتل عمدي مادر خود است و با توجه به شكايت اولياي دم، تحقيقات پليس آگاهي، نظريه پزشكي قانوني، اقرار متهم و بازسازي صحنه جرم، متهم گناهكار است و تقاضاي مجازات وي را دارم. قاضي خطاب به پدر، مادر و دو فرزند مقتول به عنوان اولياي دم و شاكي پرونده خواست، درخواست خود را درباره متهم بيان كنند كه همگي با بيان اين كه از متهم شكايت دارند، درخواست قصاص وي را كردند. قاضي خطاب به متهم گفت: آيا اتهام قتل را قبول داري؟ درباره حادثه توضيح بده. متهم با بيان اينكه اتهام را قبول دارد، گفت: توضيح ندارم و همان توضيحي كه در پرونده موجود است را قبول دارم. از يك سال قبل كه در زندان هستم به خاطر مشكلاتي كه در زندان دارم، دچار فراموشي شدهام. قاضي گفت: چرا مادرت را كشتي؟ متهم در جواب گفت: مادرم خانه را ترك ميكرد و با پدرم رابطه خوبي نداشت. قاضي گفت: چرا خواستي مادرت را به قتل برساني؟ متهم جواب داد: از 20 سال قبل خانواده مادرم و خانواده پدرم مشكل داشتند. از 2 سال قبل هم مادرم با پدرم ناسازگار شد و مدام به خانه مادر و برادرش ميرفت. قاضي با بيان اين كه قتل، آن هم قتل مادر كار آساني نيست، از متهم سؤال كرد كه چطور توانستي اين كار را انجام بدهي كه متهم در پاسخ گفت: بين ما كدورت وجود داشت و مادرم اعصابش ناراحت بود. ساعت 12 شب حادثه به خانه برگشتم، تصميم گرفتم او را بكشم ولي قدرت اين كار را نداشتم. در نهايت با چند ضربه چاقو او را كشتم. از چند روز قبل چاقو را به مادرم نشان داده بودم و خودش هم ميدانست كه تصميم به قتل او دارم. قاضي گفت: در چه وضعيتي مادرت را كشتي؟ متهم گفت: مقابل هم ايستاده بوديم كه ناگهان چند ضربه چاقو به او زدم. وقتي مرد، او را دور يك چادر پيچيدم و به بيابان بردم. قاضي از متهم سؤال كرد آيا مادرت انحراف اخلاقي داشت، كه متهم با بيان اين كه نميدانم، ادامه داد: او را طلسم كرده بودند، اخلاقش عوض شده بود. او ديگر نميتوانست با ما زندگي كند، هميشه ما را اذيت ميكرد و با پدرم هم درگيري داشت.مدتي قبل از قتل به خاطر بيماري رواني به دكتر مراجعه كرده بودم ولي هيچوقت داروها را مصرف نكردم. قاضي خطاب به متهم گفت: آخرين دفاعيات خود را بيان كن. متهم گفت: من دفاعي ندارم. اگر قرار است من را اعدام كنيد، زودتر اعدام كنيد. من از كشتن مادرم پشيمان نيستم. سرانجام رئيس و مستشاران شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران، رأي به قصاص متهم دادند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]