واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
درباره درس و دانشگاه صحبت میکردیم. وقتی با سوالات پیچیدهاش فهمید بیسواد هستم نقشهاي شیطانی طراحی کردم و با تهدید چاقو او را به انتهای پارک بردم و شکنجهاش دادم. داد و فریاد میکرد، میترسیدم رهایش کنم که دردسرساز شود به همین خاطر ابتدا دستانم را دور گردنش حلقه زده و او را خفه کردم و سپس این دختر را به آتش کشیدم. وطن امروز: عامل قتل فجیع دختر دانشجویی در مکزیک در تجسسهای ویژهای به دام افتاد. 19 اکتبر 2010 میلادی (27 مهرماه سال جاری) وقتی مردی دوچرخهسوار در حال گذر از پارک محلی منطقه «دکالب» مکزیک بود با جسد دختر 18 سالهای روبهرو شد که به طرز هولناکی سوخته بود. با مخابره شدن ماجرای این مرگ دلخراش، ماموران دایره جنایی وارد عمل شده و تیمی از کارآگاهان و متخصصان پزشکی جنایی پای در قتلگاه دختر سوخته گذاشتند. بازرسیهای نخست از جسد نشان میداد که قربانی پس از آزار و شکنجههای سیاه به آتش کشیده شده است. همزمان با پیدا شدن جسد این دختر، زن جوانی به پلیس دکالب رفت و خبر از ناپدید شدن دختر دانشجویش داد. وقتی پلیس جنایی مکزیک با بررسیهای اطلاعاتی پی برد قربانی «تونی کلر» 18 ساله است و مشخصات وی با دختر ناپدید شده مطابقت دارد، خانواده قربانی را در جریان قرار داد. بدین ترتیب نخستین گره این پرونده جنایی باز شد و ماموران تحقیق مکزیکی این بار با بررسی زندگی خصوصی «تونی» خواستند معمای پیچیده قتل وی را فاش کنند. مادر تونی پس از مشاهده جسد سوخته دختر خود در سردخانه بیمارستان به ماموران گفت: دخترم دانشجوی سال اول دانشگاه شمالی ایلینویز است. وقتی از دانشکده تعطیل شد با ما تماس گرفت و گفت میخواهد برای گردش به پارک محلی برود. هیچگاه تصور نمیکردیم که وی قربانی چنین جنایتی شود. وی دختر خوب و پاکی بود. در حالی که تحقیقات فشردهای در این منطقه کوچک برای شناسایی عامل جنایت آغاز شده بود برخی از کسانی که به نظر میرسید آخرین ملاقاتکنندگان تونی در ساعات پیش از قتل باشند، تحت بازجویی ماموران قرار گرفتند اما هیچ سرنخی که بتواند این پازل جنایی را حل کند، وجود نداشت. در حالی که پلیس در ساعات ابتدایی کشف این جنایت در منطقه «دکالب» به بنبست رسیده بود، ماموران در ناامیدی به پخش اطلاعیههایی دست زدند تا مردم منطقه در شناسایی عامل جنایت کمک کنند. همین اقدام کافی بود تا یکی از ساکنان منطقه که بسیار ترسیده بود با پلیس تماس بگیرد. نگهبان پارک، شب حادثه وقتی صدای داد و فریادهای دختر جوانی را شنیده بود به سرعت خود را به ضلع جنوب غربی پارک رساند و ناباورانه دید که مردی سفیدچهره با موهای طلایی و درشتاندام دختری نیمهبیهوش را پشت درختهای پارک برد و او را به آتش کشید. با ادعای نگهبان پارک چهره فرضی جانی منطقه دکالب ترسیم شد و مشخص شد ویلیام 34 ساله بارها به خاطر آزار و اذیت شیطانی پشت میلههای زندان را تجربه کرده و این بار با کشاندن دانشجوی 18 ساله به پارک، وی را تحت شکنجه سیاه قرار داده و او را به آتش کشیده است. رئیس پلیس منطقه دکالب پس از ادعاهای نگهبان به خبرنگاران گفت: هنوز نمیتوان به طور قاطع درباره مظنون این جنایت سخن گفت. وقتی پلیس نتوانست مخفیگاه این تبهکار قدیمی را پیدا کند از افراد محلی برای شناسایی قاتل کمک خواست تا اینکه مظنون پرونده توسط ماموران دستگیر شد. تلاش ماموران برای دستیابی به اطلاعات این جنایت ادامه داشت تا مرد 34 ساله راز جنایت پارک محلی را فاش کرد. مرد آتشافروز در بازجوییها به ماموران گفت: وقتی تونی را در پارک تنها دیدم که در حال قدم زدن است تعقیبش کردم و خود را به نزدیکی وی رساندم. دختر مهربانی بود. تصور کردم که دانشجو است به همین خاطر خود را استاد دانشگاه معرفی کردم. درباره درس و دانشگاه صحبت میکردیم. وقتی با سوالات پیچیدهاش فهمید بیسواد هستم نقشهاي شیطانی طراحی کردم و با تهدید چاقو او را به انتهای پارک بردم و شکنجهاش دادم. داد و فریاد میکرد، میترسیدم رهایش کنم که دردسرساز شود به همین خاطر ابتدا دستانم را دور گردنش حلقه زده و او را خفه کردم و سپس این دختر را به آتش کشیدم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]