محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853089775
فرهنگ كار؛ آموزههاى اسلامى و پيشرفتهاى اقتصادى
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فرهنگ كار؛ آموزههاى اسلامى و پيشرفتهاى اقتصادى
خبرگزاري فارس: در زمينه احترام و بزرگداشت كار و تلاش مفيد و سودمند، حضرت رسول(ص)، تنها به تمجيد و تعريف نپرداخته است. بلكه دستى را مىبوسد كه از كار ورم كرده و پينه بسته است و مىفرمايد: اين دستى است كه خدا و پيامبرش آن را دوست دارند
هر جامعهاى براى تداوم، حيات و بقا به كار و فعاليت احتياج دارد. كار سرمايه و ذخيره ملى است و مىتواند به رشد تمدن كمك كند. قسمت اعظم زندگى انسان را كار در بر مىگيرد و انسانها غالب نيازها و احتياجات خود را از اين طريق تامين مىكنند.
اسلام، راه و روشهاى زندگى صحيح و پويا را نشان داده است و آموزههاى دينى، همواره بر تقويت همت و اراده و كار و تلاش، در جهت به دست آوردن نان حلال تأكيد دارد. ازاين رو، اگر افراد جامعهاى بتوانند، كار و شغل متناسب با استعدادها، توانايىها و علائق خويش به دست آورند و باتكيه بر آموزههاى دينى، فرهنگ كار را در جامعه ارتقا دهند زمينه نوآورى، ابتكار، رشد و پيشرفت را در ابعاد اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جامعه به وجود مىآورند.
براى دست يابى به رشد و پيشرفت وتوسعه اقتصادى، بايد فرهنگ كار را در جامعه تثبيت و ترويج كرد. در اين راستا بايد ديد كه چگونه مىتوان، اين فرهنگ را در جامعه نهادينه كرد؛ اما پيش از هرچيز بايد اصطلاح كار تعريف شود:
تعريف كار:
از نظر لغوى كار به معناى فعل، عمل و كردار انسان است. برخى لغت شناسان گفتهاند: "كار، عبارت است از آن فعلى كه با مشقت همراه باشد".(1)
به هرحال،"كاردرمعناى معمول آن، هر نوع اشتغالى است كه پاداشى مالى بر آن مترتب باشد"(2) و به عبارت بهتر، "فعاليتى است متشكل از اعمال قوه فكرى يا دستى كه در برابر آن، مزد، حقوق يا حقالزحمه كار و كسب گرفته مىشود".(3)
به تعبير ديگر مىتوان گفت: كار مجموعه عملياتى كه انسان با استفاده از مغز، دستها، ابزار و ماشينها، براى استفاده عملى از ماده انجام مىدهد و اين اعمال نيز متقابلا بر انسان اثر مىگذارد و او را تغيير مىدهد.(4)
در علم اقتصاد، كار به عنوان عنصر دوم توليد معرفى شده و يكى از آثار حيات انسانى و از شئونات ضرورى زندگى انسان به شمار مىرود(5) و نتيجه كار جزئى از شخصيت آدمى به حساب مىآيد.(6) همچنين در تعريف كار گفتهاند: "هر كوششى كه انسان از روى قصد و اراده انجام مىدهد و هنگام تلاش، احساس ناراحتى مىكند و منظورش توليد چيزهايى است كه به صورت مستقيم يا غير مستقيم، نيازمندىهاى او را برطرف كند".(7) پس هر كارى كه داراى اين خصوصيات نباشد، از نظر علم اقتصاد، كار محسوب نمىشود.(8)
در فرهنگ غنى دينى و ملى ما، بر "كار" بسيار تأكيد شده است؛پيامبر اكرم (ص) مىفرمايند:خداوند بنده مؤمن پيشهور را دوست دارد.(9)
امام باقر (ع) مىفرمايند:عبادت، هفتاد جزء است و از همه بهتر، كسب روزى حلال است.(10)
با توجه به رواياتى كه ذكر گرديد، ارزش واهميتى كه دين اسلام براى كار وبه دست آوردن مال حلال، قائل است، روشن مىگردد.
حال بايد چگونگى فرهنگ سازى كار و تلاش در جامعه را بررسى كرد. براى پرداختن به اين مطلب، نخست بايد ديد كه چه مؤلفههايى مىبايست در نظر گرفته شود، تا رفتار و هنجارى به ارزش و فرهنگ تبديل گردد.
اصولاً به مجموع ويژگىهاى رفتارى و عقيدتى اكتسابى اعضاى يك جامعه فرهنگ گفته مىشود.(11) اما ارزشها، احساسات ريشه دار وعميقى است كه اعضاى جامعه در آن شريكاند واين ارزشها اعمال ورفتار جامعه را تعيين مىكند.(12) و هنجار، يعنى روش، مقياس و قاعده رفتار(13) كه نه فقط افراد براى انجام كارها از آن پيروى مىكنند، بلكه در عين حال رفتار انسانها نيز با آن سنجيده مىشود.
هنجارها، هم مىتوانند در مسير تعالى رفتارهاى اجتماعى قرار گيرند و هم در مسير انحطاط زيرا هنجارها، قاعده ها و شيوههاى پذيرفته شده از جانب بيشتر افراد جهت رفتارها است و تلازم قطعى ندارد كه اين رفتارها به حال جامعه مثبت و مفيد باشند.
به عبارت بهتر، هنجارهاى اجتماعى،رفتارهاى معين وشناخته شده خاصى هستند كه بر پايههاى اجتماعى استوارند و ارزشهاى اخلاقى، الگوهاى رفتارى والا وقدرتمندى در جامعه به حساب مىآيند كه با سازمان اجتماعى رابطه محكم دارند. ارزشهاى اجتماعى، باگذشت زمان و به تدريج، به صورت هنجارهاى اجتماعى و رسوم در مىآيند، و رعايت آنها به زندگى افراد وگروهها در جامعه انتظام مىبخشد.(14)
از اينرو مىتوان گفت: رفتار كارى، در جامعه قاعده و نرم دارد، و اگر اين قاعده و نرم كار مفيد باشد يا كار مفيد، به عنوان شيوه تأمين نيازهاى مختلف جسمى، روحى اجتماعى در سطح جامعه تثبيت شده باشد، فرهنگ كار و تلاش، به طور مثبت شكل گرفته است. در مقابل، اگر از روش بيكارى يا كار غير مفيد، يا كارهاى زيان آور، تأمين نياز شد، فرهنگ مناسب كار، شكل نگرفته است؛ به ديگر سخن، قاعده و نظم كارى جامعه، هر گاه بر اساس كار سازنده، همراه با دقت و پشتكار انجام پذيرد، به گونهاى كه كار با مشخصات فوق جايگاه هنجارى داشته باشد و تخلف از آن، ناهنجارى به حساب آيد و يا اين كه كار با ويژگىهاى مثبت آن، تأمين كننده موقعيت، احترام و عزت نفس در سطح روابط اجتماعىتلقى شود، عنوان ارزش اجتماعى به خود مىگيرد؛ در اين صورت، كار مفيد و همراه با دقت و ابتكار، وارد حوزه "فرهنگ" مىشود و طبعا فرهنگ مناسب كار و بهره ورى شكل مىگيرد.
بنابراين، در صورتى كه كار مفيد با بهره ورى بالا، در سطح وسيع در بين اكثر افراد جامعه گسترش يابد و در واقع به "هنجار" تبديل شود، به طورى كه بيشتر افراد جامعه، خود را به پيروى آن موظف بدانند و عدم پيروى به گونهاى غيرمستقيم با روشهاى درونى كنترل و سرزنش شود، و افزون براين يك ارزش تلقى شود، به گونهاى كه فعاليت و تلاش را خوب بدانند؛ نه عار و ننگ و كسر شأن، كار مثبت و سازنده هم "هنجار" مىشود و هم "ارزش" و به طور طبيعى، فرهنگ مناسب و كارسازِ كار تحقق يافته و كاركرد مثبت خود را در زمينه تأمين نيازهاى اساسى جامعه از قبيل علم، تكنولوژىآموزش، بهداشت، معمارى، كشاورزى، امور دفاعى، ارتباطات، قضاوت، اقتصاد، ورزش و... ايفا مىكند، زيرا "هنجار" و "ارزش"، دو عنصر اساسى فرهنگ، به حساب مىآيند.(15)
در اين راستا، براى تبديل يك پديده رفتارى به "هنجار"، بايد ميان هنجار و اعضاى جامعه و پديده مورد نظر، رابطه مثبت وجود داشته باشد و آن هنجار مورد نياز جامعه باشد و اعضاى جامعه آن را پذيرفته باشند، تا از آن استقبال شود. با فرض قبول بودن هنجار در ديد اعضاى جامعه و نياز بودن پديده رفتارى موردنظر، اين پديده رفتارى به سرعت به فرهنگ تبديل مىشود.
در اين جا بايد ديد كه چگونه و با چه شيوههايى مىتوان، پديده رفتارى، همانند كار و تلاش مفيد، سازنده و با بهره ورى بالا را در سطح جامعه به "ارزش" و "هنجار" تبديل كرد، تا اين كه وارد قلمرو فرهنگ جامعه شود و توسعه اقتصادى كشور را به ارمغان آورد. در ادامه به برخى مؤلفههايى كه فرهنگ كار و تلاش، با داشتن آن موجب پيشرفت و توسعه اقتصادى مىگردد، اشاره مىكنيم:
1) پيوند فرهنگ كار و تلاش باانگيزههاى دينى و معنوى:
يكى از عوامل بسيار مهمى كه مىتواند، به توسعه كار و افزايش كارآمدى در جامعه كمك كند، احياى فرهنگ غنىكار و تلاش و توجه به آموزههاى دينى و ارزشهاى معنوى كار است. هر چه تلاش و كار با انگيزه معنوى درآميزد، و رنگ و لعاب الهى به خود گيرد، موجب احياى اين فرهنگ غنى خواهد شد. هم چنين بايد دانست كه در جامعهاى كه نگاه منفى و نادرست براى به دست آوردن درآمد وثروتمند شدن وجود دارد، در آن جامعه، روح كار و تلاش و جهد و جديت مىميرد و تن پرورى و كم كارى، فرهنگ غالب مىشود.
بر اين اساس، اگر آموزههاى دينى در مورد كار و تلاش مفيد و منظم به جامعه رسانده شود، بى شك جامعه به صورت طبيعى آن را به عنوان "هنجار" و "ارزش" مىپذيرد. چون هنجارى كه از نظر جامعه اسوه نجات در تمام ابعاد حيات فردى، اجتماعى، دنيوى و اخروى باشد، الگو و مقياس رفتارى قرار خواهد گرفت؛ به تعبير ديگر، باور و شناخت اعضاى جامعه در هر زمان، در مورد اصل كار مفيد، انواع كار، بهره ورى كار، نظم كارى، و ديگر چالشهاى فرهنگ كارى كه جامعه با آن دست به گريبان است، اگر با آموزههاى دينى پيوند خورد، بهترين زمينه براى تبديل به هنجار و ارزش ايجاد مىگردد.
براى احياى فرهنگ كار، بايد هنجار بودن كار و تلاش، و ناهنجار بودن بيكارى، تنبلى وسستى در جامعه پذيرفته و رايج گردد. در اين راستا، بهرهگيرى از آيات و روايات مىتواند، ما را در جامعهاى كه دينمدار و حقمحور بوده و از ميزان پذيرش والاى اينگونه آموزهها در ميان مردم برخوردار است، به درستى به سوى فرهنگ سازى و دستيابى به اهداف تعيين شده رهنمون سازد واقتصادى سالم وپويا وبه دور از فقر وفساد را به دنبال داشته باشد.
آيات و روايات بسيارى مسئله تنبلى، سستى و بيكارى را مورد نكوهش كرده و اثرات منفى آن را يادآور شده است:
امام على(ع) در اين باره مىفرمايد: »ان يكن الشغل مجهدة فاتصال الفراغ مفسدة؛ هر چند كار و تلاش همراه با زحمت و رنج است، اما بيكارى پيوسته منشأ فساد و تباهى است«.(16)
حضرت على(ع) مىفرمايد: »من لم يصبر على كده، صبرعلى الافلاس«؛ فرد و جامعهاى كه نتواند حيات اقتصادى و اجتماعى خود را از كار و تلاش سامان دهد سرانجام پذيراى تهيدستى و فقر و نابهسامانى خواهد شد.(17)
سيره عملى پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع)، همواره برپايه كار و تلاش و دورى از تنبلى و بيكارى بوده است، چنان كه نقل شده،از كسالت و تنبلى دورى مىجستند و اهل عمل و كار بودند و مردم را به كار و كوشش دعوت مىكردند و آنها را از بىحوصلگى و تنآسايى كه موجب فقر و تهيدستى است، بر حذر مىداشتند.
حضرت على (ع) در روايت ديگر فرموده اند: »انّ الأشياء لما ازدوجت ازدوج الكسل و العجز فنتجا بينهما الفقر«(18) آنگاه كه پديدهها با يكديگر جفت و جور شدند، تنبلى و ناتوانى نيز در كنار هم قرار گرفتند و فقر و تنگدستى را پديد آوردند.
هم چنين در ديگر روايات، تشويق به كار وتلاش با عناوين مختلف صورت گرفته است.
پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) در اينباره مىفرمايد: »طلب الحلال فريضه على كلى مسلم و مسلمه«؛(19) به دست آوردن مال حلال براى تأمين زندگى و گذران معاش، بر هر مرد و زن مسلمانى واجب است.
در آموزههاى دينى كسى كه كار مىكند، مانند جهادگرى دانسته شده كه در صحنه كارزار، با دشمنان خدا به نبرد پرداخته و ازحريم دين دفاع مىكند. به تعبير پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص)، "الكاد فى عياله كالمجاهد فى سبيل الله"(20)؛ كسى كه براى تأمين زندگى خانواده خود كار و تلاش كند، همچون مجاهد راه خداست.
پيامبرعظيم الشأن اسلام (ص)دراين باره مىفرمايد : من اكل من كديده، كان يوم القيامه فى اعداد الانبياء و ياخذ ثواب الانبياء«؛ هركس از دسترنج خود بخورد، روز قيامت در شمار انبيا خواهد بود.(21)
در واقع اين نوع روايات، قوى ترين انگيزه انسان براى كار و تلاش را تنها تحصيل در آمد تعبير نمىكند؛ بلكه جهت و زاويه ديگرى از آن را روشن مىسازد وآن توجه به جنبه الهى كار است. در سايه اين انگيزه، ماهيت كار و تلاش افزون بر ماهيت فيزيكى، حقوقى، اجتماعى، اقتصادى، جوهره ارزشى نيز مىيابد؛ اما اگرچه كار، صرفاً ويژگىهاى فيزيكى، حقوقى، اجتماعى و اقتصادى داشته باشد، ديگر ماهيت ارزشى ندارد. براى مثال وقتى كارمندى تصور مىكند، بايد هشت ساعت در محل كارش حضور داشته باشد تا حقوق بگيرد، به صورت مسلم، انگيزه كافى براى تلاش مضاعف ندارد؛ اما زمانى كه كارمند، كار خود را عبادت بداند و درك كند كه كارش ارزش مجاهد فى سبيلالله را دارد، در كار خود همت و تلاشى مضاعف خواهد داشت.
بنابراين همان طور كه ديده مىشود، در آموزههاى اسلامى، با نگرش تكليفى به كار و تلاش و جهاد خواندن آن، انگيزه انجام كار را بالا برده است؛ هم چنان كه بابيان احاديث و رواياتى درباب مبارزه با بيكارى، سستى و تنبلى به احيا و تقويت فرهنگ كار مفيد وسازنده اقدام كرده است، پس اگر فرهنگ كار و تلاش در جامعه، آنچنان كه سيره عملى و گفتارى امامان معصوم(ع) بوده است، نهادينه شود، به صورت يقين پيشرفت و رونق اقتصادى كشور را درپى خواهد داشت.
در آموزههاى دينى، فقر اقتصادى، معلول پيوند فرهنگ كسالت، بىتحرّكى، تنبلى و ناتوانى است و جامعهاى كه فرهنگ كار بر آن حاكم باشد، سرشار از نشاط و آكنده از تحرّك است وهرگز به بيمارى فقر و فساد - كه زمينه بسيارى بيمارىهاى مادّى و معنوى، و فردى و اجتماعى است - مبتلا نخواهد شد.
پس به طور كلى مىتوان گفت، كار و تلاش، رمز بقاى يك جامعه است و نقشى تعيين كننده و ممتاز در اقتصاد، به ويژه توليد دارد و بيكارى، نه تنها به فرد و جامعه ضربه اقتصادى مىزند، بلكه خطر و ضرر بزرگتر آن، متوجه آسيبهاى روحى و روانى فرد مىشود، زيرا انسان را از لحاظ حيثيّت و شخصيّت واقعى تنزّل مىدهد و او را از خوشبختى و سعادت محروم مىسازد.
2. نهادينه شدن فرهنگ تقواى كارى
منظور از مفهوم واژه "تقواى كارى"، رعايت حدود شرعى و قانونى كار است. هركس تا آن جا كه براى او مقدور است، به اين حدود را مورد توجه كند و در ميدان كار آنها را زير پا نگذارد.(22) تقواى كار رعايت تمام جوانب وابعاد دينى مرتبط با كار و اشتغال، از جمله درستكارى، ايثار و گذشت و كمك به همنوع، مراقبت بر اعمال و دورى از حرام در معاملات و مناسبات كارى، همچون ربا، دروغ، رشوه و... است.
رعايت اخلاق و روابط انسانى، در تثبيت نهادهاى اخلاقى عملى در جامعه و به عنوان يك حركت كارساز درپديد آمدن فرهنگ اسلامى وبالابردن بهره ورى كار نقش اساسى دارد؛ براى مثال مىتوان با نريختن زباله و كمك به جمعآورى آن، در تسريع روند پاكيزگى و زيبايى شهر، اين احساس نوع دوستى وهميارى را كه احساسى والا و مقدس است، ابراز كرد و اين گونه، از انجام كار دوباره و اتلاف وقت جلوگيرى كرد.
يكى ديگر از ابعاد رعايت تقواى كارى، به دست آوردن مال از راه حلال و مراقبت بر اعمال در معاملات و مناسبات كارى و پرهيز از انجام حرام، از جمله ربا، رشوه و... است.
رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم بر اين باور بود كه »اَلْعِبادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً اَفْضَلُها طَلَبُ الْحَلالِ«؛(23) عبادت خداوند هفتاد جزء است و بهترين آنها طلب روزى حلال است.
آن حضرت اشتغال به كارهاى حلال را مانند ساير عبادات، بر زن و مرد مسلمان ضرورى دانسته و مىفرمايد: »طَلَبُ الْحَلالِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسْلِمٍ و مُسْلِمَةٍ«؛(24) درپى حلال رفتن، بر هر مرد و زن مسلمان لازم است.
در حديثى از امام صادق(ع) نقل شده است: يك درهم رباخوارى، بدتر از هفتاد بار زنا كردن است كه تمام آنها با محارم باشد.(25)
توجه به حليت، و دقت در كسب درآمد موجب مىشود كه در هيچ مرحلهاى از مراحل، خيانتى صورت نگيرد و اين خود اعتماد را در جامعه تقويت مىكند و موجب اهتمام بيشتر به كار و بالا رفتن كيفيت آن مىگردد.
از روايات امامان(ع) به دست مىآيد كه چند شغل داشتن، نيز در نظر اسلام چندان پسنديده نيست. امام صادق(ع) در حديثى مىفرمايند: كسى كه توان و همتش را در يك شغل به كار گيرد، خداوند در آن كار يارىاش مىكند و هركس توان و همتش را در چند شغل به كار گيرد، خداوند او را رها خواهد كرد.(26)
بنابراين رعايت تقوا وپرهيزكارى در كار، نقش مهمى در شكل دادن به رفتار اقتصادى انسان دارد. افزون براين، اين انگيزه مىتواند، قواى جسمى و روحى وى را در فعاليتهاى اقتصادى چند برابر كند؛ وموجب كاروتلاش مضاعف و مفيد گردد.
3. جريان داشتن فرهنگ احساس تعهد و وجدان كارى
وجدان كارى را مىتوان چنين تعريف كرد: "عاملى كه موجب مىشود، فرد بدون وجود هيچ كنترل خارجى و بهدنبال انگيزهاى درونى كارش را بهنحواحسن انجام دهد"؛(27) به عبارت ديگر، "وجدانكارى عاملى است كه موجب مىشود، فرد صرفنظر از هر گونه تشويق يا تنبيهى، كارش را به بهترين صورت ممكن انجام دهد".(28) البته روشن است كه در فردى كه از ايمان برخوردار است، زمينه گستردهترى براى ايجاد وجدانكارى وجود دارد.
اين مفهوم در نهان خود، دو عنصر را به يك نسبت شامل مىشود. يكى امانت و درستكارى و رعايت حدود شرعى و قانونى كار، و ديگرى توان و مهارت كارى؛ وجدان كارى در روابط كارى مىطلبد كه نسبت به آن كار، هم درست كار و امين باشد و هم توانمند و با مهارت.
به طور طبيعى، هر مقدار كه فرد مهارت بيشترى، با حفظ امانت و درستكارى داشته باشد، خدمت بيشترى را به جامعه ارائه مىكند، چرا كه وجدان كارى واحساس تعهد در فرد، او را از هدردادن و بطالت وقت و فرار از كار و عدم ارائه كار مفيد باز مىدارد.
درحديث است كه »ان الله تعالى يحب اذا عمل احدكم عملاً يتقنه«؛(29) خداوند دوست دارد، اگر كسى كارى را انجام مىدهد، آن را درست انجام دهد.
در روايت ديگرى آمده، هركس كارى رابرعهده بگيرد وآن رابه درستى انجام ندهد، پيش خدامديون است.
نيز آمده است: »قيمة كل امرءٍ ما يحسنه«.(30) ارزش هر فردى به اندازه حسن و درستكارى اوست.
درآموزههاى نبوى، خدا دوست دار كسى است كه كار و تلاش را خوب به پايان برساند. (31)
كارمفيد به عنوان يك خدمت به جامعه، به هرمقدار و ميزان، پسنديده و مورد تقديراست.بنابراين،هركس به هرمقدار كه مىتواند از اين طريق به جامعه كمك كند، حتى اگر به مقدار ناچيزباشد، نبايد فروگذار كند، زيرا محروميت از همين مقدار كم، خود موجب ضرر و محرومت جامعه مىگردد.
رعايت اين نكته درسطح جامعه موجب ظهور و بروز استعدادها و سرمايههاست. اگر اين امر، مبناى عملكرد نظام اقتصادى يك جامعه باشد، بى ترديد، بهرهبرداى از بركات مادى و معنوى آن، و بهرهمند شدن آحاد جامعه، نتيجه مورد انتظار آن خواهد بود.
رسول اكرم (ص)مى فرمايند: »قدر الرجل على قدر همته«؛(32) ارزش هر فرد، به اندازه همت اوست.
حضرت على(ع)، محبوبترين فرد نزد خدا را كسى مىداند كه براى مردم مفيدترين باشد.
4. بى توجهى به شكل كار وتوجه واقعى به اصل وارزش مدارى آن
برخلاف برخى جوامع كه بين اشكال كار يدى و فكرى، تمايزاتى قائل شدهاند وكارهاى يدى و فيزيكى فاقد ارزش بوده و معمولاً اين فعاليتها وكارها به اقشار پايين جامعه واگذار مىشده است،(33) در اديان الهى و آسمانى، بهويژه دين اسلام، به كار و فعاليت و به خصوص كارهاى فيزيكى توجه فراوان مىشده است.
درسيره و سنت عملى امامان معصوم(ع)، اشتغال به اصل كار مفيد بوده، و هرگز شكل كار مطرح نبوده است. در نظر ايشان، مكانت و موقعيت ممتاز اجتماعى، هيچ گاه با اصل كار كردن يا كار براى ديگران انجام دادن، تنافى نداشته است. فرهنگ كارمبتنى بر آموزههاى دينى مىطلبد كه موقعيت اجتماعى افراد، كار و تلاش را اين گونه طبقهبندى نكنند كه اين نوع تلاش با موقعيت او سازگارى دارد و آن نوع ديگر ناسازگار است، بلكه در نگرش جامعه، موقعيت اجتماعى نبايد نسبت به انواع كار حساسيت منفى داشته باشد. هر كار مفيد و سازندهاى عزت و احترام اجتماعى را به دنبال داشته باشد و هيچ نوع كار سازندهاى با موقعيت و جايگاه اجتماعى افراد، ناسازگار تلقى نگردد.
پيامبر اكرم(ص) پيش از بعثت، گوسفندچرانى مىكرد و با مال و سرمايه خديجه عليها السلام تجارت مىكرد.(34)
حضرت رسول(ص) مىفرمايد: خداوند بنده باايمان پيشهور را دوست دارد و هيچيك از شما غذايى گواراتر از دسترنجخود نخورده است.(35)
در زمينه احترام و بزرگداشت كار و تلاش مفيد و سودمند، حضرت رسول(ص)، تنها به تمجيد و تعريف نپرداخته است. بلكه دستى را مىبوسد كه از كار ورم كرده و پينه بسته است و مىفرمايد: اين دستى است كه خدا و پيامبرش آن را دوست دارند.(36)
افزون بر پيامبر اسلام(ص) امامان معصوم(ع)، هر كدام به كار و فعاليت مىپرداختند. حضرت على(ع) در طول عمر خويش، علاوه بر رسالت زمامدارى و امامتبه، كارهاى زراعت و باغبانى مىپرداخت و درآمد آن را صرف فقرا و يتيمان و اقشار پايين جامعه مىكرد.
ايشان در مورد اهميت و ارزش كار و تلاش مىفرمايد: كشيدن سنگهاى گران از قلههاى كوه، نزد من از كشيدن منت ديگران محبوبتر است. مردم به من مىگويند: كار براى تو عيب است و حال آن كه عيب آن است كه انسان دست سئوال نزد مردم دراز كند.(37)
با توجه به رفتار و سيره عملى امامان(ع) كه مكانت و موقعيت ممتاز اجتماعى، هيچ گاه با اصل كار كردن تناقض و تنافى نداشته است. اصل مهم در كار، مثبت و سازنده بودن است و از اين جهت مىتواند، اسوه و الگوىگوياى كار مفيد براى جامعه اسلامى باشد.
اما متأسفانه در سالهاى اخير، با رواج فرهنگ سرمايه دارى در كشور، آن هم ازكثيف ترين نوع سرمايهدارى، يعنى سرمايهدارى تجارى (نه سرمايهدارى صنعتى) كه بردلالى و واسطهگرى و ربا و نزولخورى و زندگى انگلى متكى است، شرايطى پيش آمد كه كار و كارگرى در اذهان عمومى ننگ و عار قلمداد شده و از اعتبار و منزلت پايينى برخوردار است و پشت ميزنشينى كار و شغل آبرومند محسوب مىشود. به بيان ديگر، افراد بيش از آنكه به فكر توليد و كار و كارآفرينى باشند، كاركردن بى دردسر در يك نهاد دولتى يا بنگاه اقتصادى را ترجيح مىدهند. از اينرو، بايد كوشيد فرهنگ اسلامى و دينى، جايگزين اين ديدگاه غلط كه در لايههاى اجتماع رسوخ كرده،گردد.
نتيجه گيرى
بر اساس مطالب و مباحث پيش گفته، مىتوان چنين نتيجه گرفت كه در انديشه اسلامى و سيره امامان معصوم(ع) كار و تلاش و پرهيز از بطالت و سستى و تنبلى، از مباحث مهم محسوب مىشود. با توجه به رفتار و سيره عملى امامان(ع) مكانت و موقعيت ممتاز اجتماعى، هيچگاه با اصل كار كردن تناقض و تنافى ندارد و اصل مهم،كار مثبت،مفيد و سازنده بوده است كه اسوه و الگوى مناسبى براى جامعه اسلامى است و چنان چه بر بستر عزم و اراده افراد سايه گستراند، آنها را در دستيابى به اهدافشان يارى مىرساند ودرگستره جامعه موجب بالابردن بهره ورى كار مىگردد.
از اينرو بايد بحث احياى فرهنگ كار، همراه با ترويج و بسط آموزههاى ناب دينى و فرهنگى بهصورت جدى دنبال گردد و با رعايت اخلاق و روابط انسانى در جامعه و نهادينه كردن فرهنگ تقوا و وجدان كارى و اصلاح مديريت وتوانمندسازى افراد، خلاء حضور اين فرهنگ ناب در بين جامعه پر شود. لذا براى اينكه در جامعه كار مضاعف صورت گيرد، بايد ابتدا اراده تغيير در تك تك افراد حاصل شده و هركس خود تلاش كند تا به مرور زمان، فرهنگ بىمسئوليتى و كم كارى از جامعه رخت بربندد، به عنوان يك ناهنجار شناخته شده وهنجار "كار و تلاش" - چنانكه در آموزههاى دينى آمده است - در لايهها و سطوح مختلف، به صورت عملى به يك ارزش ملى تبديل شود.
در پايان بايد متذكر شد كه ترويج و توسعه فرهنگ كار، نيازمند بسيج عمومى و مردمى، دستگاههاى اجرايى و نهادهاى دولتى و غير دولتى و... است تا بتوان با همكارى و همدلى همه افراد، به سوى رشد و بالندگى، و پيشرفت روزافزون رهسپار گشت.
پىنوشتها:
1. راغب اصفهانى، مفردات الفاظ قرآن، تحقيق صفوان عدنان داوودى، ص 587.
4. آلن بيرو، فرهنگ علوم اجتماعى، ص 115 ترجمه باقر ساروخانى توماس سووه، ترجمه م.آزاده، فرهنگ اصطلاحات اجتماعى و اقتصادى، ص 124.
5. منوچهر فرهنگ، فرهنگ بزرگ علوم اقتصادى، ص 1145 ج اول.
4. بروس كوئن، جامعه شناسى كارو شغل، ترجمه غلام عباس توسلى، ص 10.
7. شريف قريشى، كار و حقوق كارگر، ص 52 به نقل از موجز در علم اقتصاد ج 1 ص 48.
8. باقر ساروخانى، فرهنگ علوم اجتماعى ص 792.
9. شريف قريشى، همان ص 53.
10. نجف هدايتى زاده، فرهنگ كار، همان ص 20.
9. ابوالقاسم پاينده، نهج الفصاحه: سخنان و خطبههاى رسول مكرم اسلام، ص 415، ح 2796.
10. همان، ص 10.
11. بروس كوئن،همان، ص 59.
12. همان، ص 61.
13. احمد فرسار،جامعه شناسى، ص 144.
14. همان، ص 148.
15. حسن نظرى همان.
16. شيخ مفيد،الارشاد، ج 1، ص 298.
17. آمدى، غررالحكم، ح 8113، ص 357.
18. كلينى: ج5، ص 86.
19. مرتضى فريد، الحديث: روايات تربيتى از مكتب اهل بيت (ع)، ج 2، ص 8.
20. كلينى،كافى،ج5، ص 88.
21. پاينده، نهج الفصاحه، ص 8.
22. حسن نظرى، مقاله كار، اشتغال و توليد، سايت حوزه.نت.
23. پاينده، نهج الفصاحه، ص 10.
24. مرتضى فريد، الحديث: روايات تربيتى از مكتب اهل بيت (ع)، ج 2، ص 8.
25. كلينى، كافى، ج 5، ص 187.
26. ج2، ص 246.
27. محمد آراسته خو، فرهنگ اصطلاحات علمى و اجتماعى، ص 1125.
28. جوليوس گولد، ل. كولب ويليام، فرهنگ علوم اجتماعى، ص 342.
29. پاينده،نهج الفصاحه، ص 416.
30. محمد دشتى،نهج البلاغه، حكمت 122.
31. ان الله يحب من العامل اذا عمل ان يحسن.
32. همان، 1627، ص 93.
34. شريف قريشى،همان، ص 5 و 6.
35. جرجرداق، امام على عليه السلام صداى عدالت انسانى، ج1، ترجمه سيدهادى خسرو شاهى، قم، نشر خرم، چ3، 1376، ص 172.
36. در روايت است وقتى كه پيغمبر اكرم (ص) ازجنگ تبوك برمى گشتند،(سعد) يكى از انصار به استقبال ايشان آمد و با وى مصافحه كرد. حضرت ديدند كه دستهاى او زبر و خشن شده و پينه بسته است، از وى سوال فرمودند چه كار كردى كه دستهايت اين قدر خشن شده است؟ سعدعرض كرد يا رسول الله(ص)... زياد بيل زده ام. چون مجبور بودم براى نان زن و بچه ام كار كنم.حضرت دستهاى سعد را گرفتند و بوسيدند وفرمودند: اين دستى است كه در آتش نخواهد سوخت. جرجرداق، همان، ص 172.
37. شريف قريشى، همان، ص 6.
فرهاديان فاطمه
منبع : ماهنامه پگاه حوزه شماره 317
انتهاي متن/
دوشنبه|ا|12|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]
-
گوناگون
پربازدیدترینها