تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کمترین کفر این است که انسان از برادرش سخنی بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798291557




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرهنگ كار؛ آموزه‏هاى اسلامى و پيشرفت‏هاى اقتصادى


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فرهنگ كار؛ آموزه‏هاى اسلامى و پيشرفت‏هاى اقتصادى
خبرگزاري فارس: در زمينه احترام و بزرگداشت كار و تلاش مفيد و سودمند، حضرت رسول(ص)، تنها به تمجيد و تعريف نپرداخته است. بلكه دستى را مى‏بوسد كه از كار ورم كرده و پينه بسته است و مى‏فرمايد: اين دستى است كه خدا و پيامبرش آن را دوست دارند


هر جامعه‏اى براى تداوم، حيات و بقا به كار و فعاليت احتياج دارد. كار سرمايه و ذخيره ملى است و مى‏تواند به رشد تمدن كمك كند. قسمت اعظم زندگى انسان را كار در بر مى‏گيرد و انسان‏ها غالب نيازها و احتياجات خود را از اين طريق تامين مى‏كنند.

اسلام، راه و روش‏هاى زندگى صحيح و پويا را نشان داده است و آموزه‏هاى دينى، همواره بر تقويت همت و اراده و كار و تلاش، در جهت به دست آوردن نان حلال تأكيد دارد. ازاين رو، اگر افراد جامعه‏اى بتوانند، كار و شغل متناسب با استعدادها، توانايى‏ها و علائق خويش به دست آورند و باتكيه بر آموزه‏هاى دينى، فرهنگ كار را در جامعه ارتقا دهند زمينه نوآورى، ابتكار، رشد و پيشرفت را در ابعاد اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جامعه به وجود مى‏آورند.

براى دست يابى به رشد و پيشرفت وتوسعه اقتصادى، بايد فرهنگ كار را در جامعه تثبيت و ترويج كرد. در اين راستا بايد ديد كه چگونه مى‏توان، اين فرهنگ را در جامعه نهادينه كرد؛ اما پيش از هرچيز بايد اصطلاح كار تعريف شود:

تعريف كار:
از نظر لغوى كار به معناى فعل، عمل و كردار انسان است. برخى لغت شناسان گفته‏اند: "كار، عبارت است از آن فعلى كه با مشقت همراه باشد".(1)

به هرحال،"كاردرمعناى معمول آن، هر نوع اشتغالى است كه پاداشى مالى بر آن مترتب باشد"(2) و به عبارت بهتر، "فعاليتى است متشكل از اعمال قوه فكرى يا دستى كه در برابر آن، مزد، حقوق يا حق‏الزحمه كار و كسب گرفته مى‏شود".(3)

به تعبير ديگر مى‏توان گفت: كار مجموعه عملياتى كه انسان با استفاده از مغز، دست‏ها، ابزار و ماشين‏ها، براى استفاده عملى از ماده انجام مى‏دهد و اين اعمال نيز متقابلا بر انسان اثر مى‏گذارد و او را تغيير مى‏دهد.(4)

در علم اقتصاد، كار به عنوان عنصر دوم توليد معرفى شده و يكى از آثار حيات انسانى و از شئونات ضرورى زندگى انسان به شمار مى‏رود(5) و نتيجه كار جزئى از شخصيت آدمى به حساب مى‏آيد.(6) هم‏چنين در تعريف كار گفته‏اند: "هر كوششى كه انسان از روى قصد و اراده انجام مى‏دهد و هنگام تلاش، احساس ناراحتى مى‏كند و منظورش توليد چيزهايى است كه به صورت مستقيم يا غير مستقيم، نيازمندى‏هاى او را برطرف كند".(7) پس هر كارى كه داراى اين خصوصيات نباشد، از نظر علم اقتصاد، كار محسوب نمى‏شود.(8)

در فرهنگ غنى دينى و ملى ما، بر "كار" بسيار تأكيد شده است؛پيامبر اكرم (ص) مى‏فرمايند:خداوند بنده مؤمن پيشه‏ور را دوست دارد.(9)

امام باقر (ع) مى‏فرمايند:عبادت، هفتاد جزء است و از همه بهتر، كسب روزى حلال است.(10)
با توجه به رواياتى كه ذكر گرديد، ارزش واهميتى كه دين اسلام براى كار وبه دست آوردن مال حلال، قائل است، روشن مى‏گردد.

حال بايد چگونگى فرهنگ سازى كار و تلاش در جامعه را بررسى كرد. براى پرداختن به اين مطلب، نخست بايد ديد كه چه مؤلفه‏هايى مى‏بايست در نظر گرفته شود، تا رفتار و هنجارى به ارزش و فرهنگ تبديل گردد.

اصولاً به مجموع ويژگى‏هاى رفتارى و عقيدتى اكتسابى اعضاى يك جامعه فرهنگ گفته مى‏شود.(11) اما ارزش‏ها، احساسات ريشه دار وعميقى است كه اعضاى جامعه در آن شريك‏اند واين ارزش‏ها اعمال ورفتار جامعه را تعيين مى‏كند.(12) و هنجار، يعنى روش، مقياس و قاعده رفتار(13) كه نه فقط افراد براى انجام كارها از آن پيروى مى‏كنند، بلكه در عين حال رفتار انسان‏ها نيز با آن سنجيده مى‏شود.

هنجارها، هم مى‏توانند در مسير تعالى رفتارهاى اجتماعى قرار گيرند و هم در مسير انحطاط زيرا هنجارها، قاعده ها و شيوه‏هاى پذيرفته شده از جانب بيشتر افراد جهت رفتارها است و تلازم قطعى ندارد كه اين رفتارها به حال جامعه مثبت و مفيد باشند.

به عبارت بهتر، هنجارهاى اجتماعى،رفتارهاى معين وشناخته شده خاصى هستند كه بر پايه‏هاى اجتماعى استوارند و ارزش‏هاى اخلاقى، الگوهاى رفتارى والا وقدرتمندى در جامعه به حساب مى‏آيند كه با سازمان اجتماعى رابطه محكم دارند. ارزش‏هاى اجتماعى، باگذشت زمان و به تدريج، به صورت هنجارهاى اجتماعى و رسوم در مى‏آيند، و رعايت آن‏ها به زندگى افراد وگروه‏ها در جامعه انتظام مى‏بخشد.(14)

از اين‏رو مى‏توان گفت: رفتار كارى، در جامعه قاعده و نرم دارد، و اگر اين قاعده و نرم كار مفيد باشد يا كار مفيد، به عنوان شيوه تأمين نيازهاى مختلف جسمى، روحى اجتماعى در سطح جامعه تثبيت شده باشد، فرهنگ كار و تلاش، به طور مثبت شكل گرفته است. در مقابل، اگر از روش بيكارى يا كار غير مفيد، يا كارهاى زيان آور، تأمين نياز شد، فرهنگ مناسب كار، شكل نگرفته است؛ به ديگر سخن، قاعده و نظم كارى جامعه، هر گاه بر اساس كار سازنده، همراه با دقت و پشتكار انجام پذيرد، به گونه‏اى كه كار با مشخصات فوق جايگاه هنجارى داشته باشد و تخلف از آن، ناهنجارى به حساب آيد و يا اين كه كار با ويژگى‏هاى مثبت آن، تأمين كننده موقعيت، احترام و عزت نفس در سطح روابط اجتماعى‏تلقى شود، عنوان ارزش اجتماعى به خود مى‏گيرد؛ در اين صورت، كار مفيد و همراه با دقت و ابتكار، وارد حوزه "فرهنگ" مى‏شود و طبعا فرهنگ مناسب كار و بهره ورى شكل مى‏گيرد.

بنابراين، در صورتى كه كار مفيد با بهره ورى بالا، در سطح وسيع در بين اكثر افراد جامعه گسترش يابد و در واقع به "هنجار" تبديل شود، به طورى كه بيشتر افراد جامعه، خود را به پيروى آن موظف بدانند و عدم پيروى به گونه‏اى غيرمستقيم با روش‏هاى درونى كنترل و سرزنش شود، و افزون براين يك ارزش تلقى شود، به گونه‏اى كه فعاليت و تلاش را خوب بدانند؛ نه عار و ننگ و كسر شأن، كار مثبت و سازنده هم "هنجار" مى‏شود و هم "ارزش" و به طور طبيعى، فرهنگ مناسب و كارسازِ كار تحقق يافته و كاركرد مثبت خود را در زمينه تأمين نيازهاى اساسى جامعه از قبيل علم، تكنولوژى‏آموزش، بهداشت، معمارى، كشاورزى، امور دفاعى، ارتباطات، قضاوت، اقتصاد، ورزش و... ايفا مى‏كند، زيرا "هنجار" و "ارزش"، دو عنصر اساسى فرهنگ، به حساب مى‏آيند.(15)

در اين راستا، براى تبديل يك پديده رفتارى به "هنجار"، بايد ميان هنجار و اعضاى جامعه و پديده مورد نظر، رابطه مثبت وجود داشته باشد و آن هنجار مورد نياز جامعه باشد و اعضاى جامعه آن را پذيرفته باشند، تا از آن استقبال شود. با فرض قبول بودن هنجار در ديد اعضاى جامعه و نياز بودن پديده رفتارى موردنظر، اين پديده رفتارى به سرعت به فرهنگ تبديل مى‏شود.
در اين جا بايد ديد كه چگونه و با چه شيوه‏هايى مى‏توان، پديده رفتارى، همانند كار و تلاش مفيد، سازنده و با بهره ورى بالا را در سطح جامعه به "ارزش" و "هنجار" تبديل كرد، تا اين كه وارد قلمرو فرهنگ جامعه شود و توسعه اقتصادى كشور را به ارمغان آورد. در ادامه به برخى مؤلفه‏هايى كه فرهنگ كار و تلاش، با داشتن آن موجب پيشرفت و توسعه اقتصادى مى‏گردد، اشاره مى‏كنيم:

1) پيوند فرهنگ كار و تلاش باانگيزه‏هاى دينى و معنوى:
يكى از عوامل بسيار مهمى كه مى‏تواند، به توسعه كار و افزايش كارآمدى در جامعه كمك كند، احياى فرهنگ غنى‏كار و تلاش و توجه به آموزه‏هاى دينى و ارزش‏هاى معنوى كار است. هر چه تلاش و كار با انگيزه معنوى درآميزد، و رنگ و لعاب الهى به خود گيرد، موجب احياى اين فرهنگ غنى خواهد شد. هم چنين بايد دانست كه در جامعه‏اى كه نگاه منفى و نادرست براى به دست آوردن درآمد وثروتمند شدن وجود دارد، در آن جامعه، روح كار و تلاش و جهد و جديت مى‏ميرد و تن پرورى و كم كارى، فرهنگ غالب مى‏شود.

بر اين اساس، اگر آموزه‏هاى دينى در مورد كار و تلاش مفيد و منظم به جامعه رسانده شود، بى شك جامعه به صورت طبيعى آن را به عنوان "هنجار" و "ارزش" مى‏پذيرد. چون هنجارى كه از نظر جامعه اسوه نجات در تمام ابعاد حيات فردى، اجتماعى، دنيوى و اخروى باشد، الگو و مقياس رفتارى قرار خواهد گرفت؛ به تعبير ديگر، باور و شناخت اعضاى جامعه در هر زمان، در مورد اصل كار مفيد، انواع كار، بهره ورى كار، نظم كارى، و ديگر چالش‏هاى فرهنگ كارى كه جامعه با آن دست به گريبان است، اگر با آموزه‏هاى دينى پيوند خورد، بهترين زمينه براى تبديل به هنجار و ارزش ايجاد مى‏گردد.

براى احياى فرهنگ كار، بايد هنجار بودن كار و تلاش، و ناهنجار بودن بيكارى، تنبلى وسستى در جامعه پذيرفته و رايج گردد. در اين راستا، بهره‏گيرى از آيات و روايات مى‏تواند، ما را در جامعه‏اى كه دين‏مدار و حق‏محور بوده و از ميزان پذيرش والاى اين‏گونه آموزه‏ها در ميان مردم برخوردار است، به درستى به سوى فرهنگ سازى و دستيابى به اهداف تعيين شده رهنمون سازد واقتصادى سالم وپويا وبه دور از فقر وفساد را به دنبال داشته باشد.

آيات و روايات بسيارى مسئله تنبلى، سستى و بيكارى را مورد نكوهش كرده و اثرات منفى آن را يادآور شده است:
امام على(ع) در اين باره مى‏فرمايد: »ان يكن الشغل مجهدة فاتصال الفراغ مفسدة؛ هر چند كار و تلاش همراه با زحمت و رنج است، اما بيكارى پيوسته منشأ فساد و تباهى است«.(16)

حضرت على(ع) مى‏فرمايد: »من لم يصبر على كده، صبرعلى الافلاس«؛ فرد و جامعه‏اى كه نتواند حيات اقتصادى و اجتماعى خود را از كار و تلاش سامان دهد سرانجام پذيراى تهيدستى و فقر و نابه‏سامانى خواهد شد.(17)

سيره عملى پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع)، همواره برپايه كار و تلاش و دورى از تنبلى و بيكارى بوده است، چنان كه نقل شده،از كسالت و تنبلى دورى مى‏جستند و اهل عمل و كار بودند و مردم را به كار و كوشش دعوت مى‏كردند و آنها را از بى‏حوصلگى و تن‏آسايى كه موجب فقر و تهيدستى است، بر حذر مى‏داشتند.

حضرت على (ع) در روايت ديگر فرموده اند: »انّ الأشياء لما ازدوجت ازدوج الكسل و العجز فنتجا بينهما الفقر«(18) آنگاه كه پديده‏ها با يك‏ديگر جفت و جور شدند، تنبلى و ناتوانى نيز در كنار هم قرار گرفتند و فقر و تنگدستى را پديد آوردند.

هم چنين در ديگر روايات، تشويق به كار وتلاش با عناوين مختلف صورت گرفته است.
پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) در اين‏باره مى‏فرمايد: »طلب الحلال فريضه على كلى مسلم و مسلمه«؛(19) به دست آوردن مال حلال براى تأمين زندگى و گذران معاش، بر هر مرد و زن مسلمانى واجب است.

در آموزه‏هاى دينى كسى كه كار مى‏كند، مانند جهادگرى دانسته شده كه در صحنه كارزار، با دشمنان خدا به نبرد پرداخته و ازحريم دين دفاع مى‏كند. به تعبير پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص)، "الكاد فى عياله كالمجاهد فى سبيل الله"(20)؛ كسى كه براى تأمين زندگى خانواده خود كار و تلاش كند، همچون مجاهد راه خداست.

پيامبرعظيم الشأن اسلام (ص)دراين باره مى‏فرمايد : من اكل من كديده، كان يوم القيامه فى اعداد الانبياء و ياخذ ثواب الانبياء«؛ هركس از دسترنج خود بخورد، روز قيامت در شمار انبيا خواهد بود.(21)

در واقع اين نوع روايات، قوى ترين انگيزه انسان براى كار و تلاش را تنها تحصيل در آمد تعبير نمى‏كند؛ بلكه جهت و زاويه ديگرى از آن را روشن مى‏سازد وآن توجه به جنبه الهى كار است. در سايه اين انگيزه، ماهيت كار و تلاش افزون بر ماهيت فيزيكى، حقوقى، اجتماعى، اقتصادى، جوهره ارزشى نيز مى‏يابد؛ اما اگرچه كار، صرفاً ويژگى‏هاى فيزيكى، حقوقى، اجتماعى و اقتصادى داشته باشد، ديگر ماهيت ارزشى ندارد. براى مثال وقتى كارمندى تصور مى‏كند، بايد هشت ساعت در محل كارش حضور داشته باشد تا حقوق بگيرد، به صورت مسلم، انگيزه كافى براى تلاش مضاعف ندارد؛ اما زمانى كه كارمند، كار خود را عبادت بداند و درك كند كه كارش ارزش مجاهد فى سبيل‏الله را دارد، در كار خود همت و تلاشى مضاعف خواهد داشت.

بنابراين همان طور كه ديده مى‏شود، در آموزه‏هاى اسلامى، با نگرش تكليفى به كار و تلاش و جهاد خواندن آن، انگيزه انجام كار را بالا برده است؛ هم چنان كه بابيان احاديث و رواياتى درباب مبارزه با بيكارى، سستى و تنبلى به احيا و تقويت فرهنگ كار مفيد وسازنده اقدام كرده است، پس اگر فرهنگ كار و تلاش در جامعه، آن‏چنان كه سيره عملى و گفتارى امامان معصوم(ع) بوده است، نهادينه شود، به صورت يقين پيشرفت و رونق اقتصادى كشور را درپى خواهد داشت.

در آموزه‏هاى دينى، فقر اقتصادى، معلول پيوند فرهنگ كسالت، بى‏تحرّكى، تنبلى و ناتوانى است و جامعه‏اى كه فرهنگ كار بر آن حاكم باشد، سرشار از نشاط و آكنده از تحرّك است وهرگز به بيمارى فقر و فساد - كه زمينه بسيارى بيمارى‏هاى مادّى و معنوى، و فردى و اجتماعى است - مبتلا نخواهد شد.

پس به طور كلى مى‏توان گفت، كار و تلاش، رمز بقاى يك جامعه است و نقشى تعيين كننده و ممتاز در اقتصاد، به ويژه توليد دارد و بيكارى، نه تنها به فرد و جامعه ضربه اقتصادى مى‏زند، بلكه خطر و ضرر بزرگ‏تر آن، متوجه آسيب‏هاى روحى و روانى فرد مى‏شود، زيرا انسان را از لحاظ حيثيّت و شخصيّت واقعى تنزّل مى‏دهد و او را از خوشبختى و سعادت محروم مى‏سازد.

2. نهادينه شدن فرهنگ تقواى كارى
منظور از مفهوم واژه "تقواى كارى"، رعايت حدود شرعى و قانونى كار است. هركس تا آن جا كه براى او مقدور است، به اين حدود را مورد توجه كند و در ميدان كار آنها را زير پا نگذارد.(22) تقواى كار رعايت تمام جوانب وابعاد دينى مرتبط با كار و اشتغال، از جمله درستكارى، ايثار و گذشت و كمك به هم‏نوع، مراقبت بر اعمال و دورى از حرام در معاملات و مناسبات كارى، همچون ربا، دروغ، رشوه و... است.

رعايت اخلاق و روابط انسانى، در تثبيت نهادهاى اخلاقى عملى در جامعه و به عنوان يك حركت كارساز درپديد آمدن فرهنگ اسلامى وبالابردن بهره ورى كار نقش اساسى دارد؛ براى مثال مى‏توان با نريختن زباله و كمك به جمع‏آورى آن، در تسريع روند پاكيزگى و زيبايى شهر، اين احساس نوع دوستى وهميارى را كه احساسى والا و مقدس است، ابراز كرد و اين گونه، از انجام كار دوباره و اتلاف وقت جلوگيرى كرد.

يكى ديگر از ابعاد رعايت تقواى كارى، به دست آوردن مال از راه حلال و مراقبت بر اعمال در معاملات و مناسبات كارى و پرهيز از انجام حرام، از جمله ربا، رشوه و... است.

رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلم بر اين باور بود كه »اَلْعِبادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً اَفْضَلُها طَلَبُ الْحَلالِ«؛(23) عبادت خداوند هفتاد جزء است و بهترين آن‏ها طلب روزى حلال است.

آن حضرت اشتغال به كارهاى حلال را مانند ساير عبادات، بر زن و مرد مسلمان ضرورى دانسته و مى‏فرمايد: »طَلَبُ الْحَلالِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسْلِمٍ و مُسْلِمَةٍ«؛(24) درپى حلال رفتن، بر هر مرد و زن مسلمان لازم است.
در حديثى از امام صادق(ع) نقل شده است: يك درهم رباخوارى، بدتر از هفتاد بار زنا كردن است كه تمام آنها با محارم باشد.(25)

توجه به حليت، و دقت در كسب درآمد موجب مى‏شود كه در هيچ مرحله‏اى از مراحل، خيانتى صورت نگيرد و اين خود اعتماد را در جامعه تقويت مى‏كند و موجب اهتمام بيشتر به كار و بالا رفتن كيفيت آن مى‏گردد.

از روايات امامان(ع) به دست مى‏آيد كه چند شغل داشتن، نيز در نظر اسلام چندان پسنديده نيست. امام صادق(ع) در حديثى مى‏فرمايند: كسى كه توان و همتش را در يك شغل به كار گيرد، خداوند در آن كار يارى‏اش مى‏كند و هركس توان و همتش را در چند شغل به كار گيرد، خداوند او را رها خواهد كرد.(26)

بنابراين رعايت تقوا وپرهيزكارى در كار، نقش مهمى در شكل دادن به رفتار اقتصادى انسان دارد. افزون براين، اين انگيزه مى‏تواند، قواى جسمى و روحى وى را در فعاليت‏هاى اقتصادى چند برابر كند؛ وموجب كاروتلاش مضاعف و مفيد گردد.

3. جريان داشتن فرهنگ احساس تعهد و وجدان كارى
وجدان كارى را مى‏توان چنين تعريف كرد: "عاملى كه موجب مى‏شود، فرد بدون وجود هيچ كنترل خارجى و به‏دنبال انگيزه‏اى درونى كارش را به‏نحواحسن انجام دهد"؛(27) به عبارت ديگر، "وجدان‏كارى عاملى است كه موجب مى‏شود، فرد صرف‏نظر از هر گونه تشويق يا تنبيهى، كارش را به بهترين صورت ممكن انجام دهد".(28) البته روشن است كه در فردى كه از ايمان برخوردار است، زمينه گسترده‏ترى براى ايجاد وجدان‏كارى وجود دارد.

اين مفهوم در نهان خود، دو عنصر را به يك نسبت شامل مى‏شود. يكى امانت و درستكارى و رعايت حدود شرعى و قانونى كار، و ديگرى توان و مهارت كارى؛ وجدان كارى در روابط كارى مى‏طلبد كه نسبت به آن كار، هم درست كار و امين باشد و هم توانمند و با مهارت.

به طور طبيعى، هر مقدار كه فرد مهارت بيشترى، با حفظ امانت و درستكارى داشته باشد، خدمت بيشترى را به جامعه ارائه مى‏كند، چرا كه وجدان كارى واحساس تعهد در فرد، او را از هدردادن و بطالت وقت و فرار از كار و عدم ارائه كار مفيد باز مى‏دارد.

درحديث است كه »ان الله تعالى يحب اذا عمل احدكم عملاً يتقنه«؛(29) خداوند دوست دارد، اگر كسى كارى را انجام مى‏دهد، آن را درست انجام دهد.

در روايت ديگرى آمده، هركس كارى رابرعهده بگيرد وآن رابه درستى انجام ندهد، پيش خدامديون است.

نيز آمده است: »قيمة كل امرءٍ ما يحسنه«.(30) ارزش هر فردى به اندازه حسن و درستكارى اوست.
درآموزه‏هاى نبوى، خدا دوست دار كسى است كه كار و تلاش را خوب به پايان برساند. (31)

كارمفيد به عنوان يك خدمت به جامعه، به هرمقدار و ميزان، پسنديده و مورد تقديراست.بنابراين،هركس به هرمقدار كه مى‏تواند از اين طريق به جامعه كمك كند، حتى اگر به مقدار ناچيزباشد، نبايد فروگذار كند، زيرا محروميت از همين مقدار كم، خود موجب ضرر و محرومت جامعه مى‏گردد.

رعايت اين نكته درسطح جامعه موجب ظهور و بروز استعدادها و سرمايه‏هاست. اگر اين امر، مبناى عملكرد نظام اقتصادى يك جامعه باشد، بى ترديد، بهره‏برداى از بركات مادى و معنوى آن، و بهره‏مند شدن آحاد جامعه، نتيجه مورد انتظار آن خواهد بود.

رسول اكرم (ص)مى فرمايند: »قدر الرجل على قدر همته«؛(32) ارزش هر فرد، به اندازه همت اوست.
حضرت على(ع)، محبوب‏ترين فرد نزد خدا را كسى مى‏داند كه براى مردم مفيدترين باشد.

4. بى توجهى به شكل كار وتوجه واقعى به اصل وارزش مدارى آن
برخلاف برخى جوامع كه بين اشكال كار يدى و فكرى، تمايزاتى قائل شده‏اند وكارهاى يدى و فيزيكى فاقد ارزش بوده و معمولاً اين فعاليت‏ها وكارها به اقشار پايين جامعه واگذار مى‏شده است،(33) در اديان الهى و آسمانى، به‏ويژه دين اسلام، به كار و فعاليت و به خصوص كارهاى فيزيكى توجه فراوان مى‏شده است.

درسيره و سنت عملى امامان معصوم(ع)، اشتغال به اصل كار مفيد بوده، و هرگز شكل كار مطرح نبوده است. در نظر ايشان، مكانت و موقعيت ممتاز اجتماعى، هيچ گاه با اصل كار كردن يا كار براى ديگران انجام دادن، تنافى نداشته است. فرهنگ كارمبتنى بر آموزه‏هاى دينى مى‏طلبد كه موقعيت اجتماعى افراد، كار و تلاش را اين گونه طبقه‏بندى نكنند كه اين نوع تلاش با موقعيت او سازگارى دارد و آن نوع ديگر ناسازگار است، بلكه در نگرش جامعه، موقعيت اجتماعى نبايد نسبت به انواع كار حساسيت منفى داشته باشد. هر كار مفيد و سازنده‏اى عزت و احترام اجتماعى را به دنبال داشته باشد و هيچ نوع كار سازنده‏اى با موقعيت و جايگاه اجتماعى افراد، ناسازگار تلقى نگردد.

پيامبر اكرم(ص) پيش از بعثت، گوسفندچرانى مى‏كرد و با مال و سرمايه خديجه عليها السلام تجارت مى‏كرد.(34)
حضرت رسول(ص) مى‏فرمايد: خداوند بنده باايمان پيشه‏ور را دوست دارد و هيچ‏يك از شما غذايى گواراتر از دسترنج‏خود نخورده است.(35)

در زمينه احترام و بزرگداشت كار و تلاش مفيد و سودمند، حضرت رسول(ص)، تنها به تمجيد و تعريف نپرداخته است. بلكه دستى را مى‏بوسد كه از كار ورم كرده و پينه بسته است و مى‏فرمايد: اين دستى است كه خدا و پيامبرش آن را دوست دارند.(36)

افزون بر پيامبر اسلام(ص) امامان معصوم(ع)، هر كدام به كار و فعاليت مى‏پرداختند. حضرت على(ع) در طول عمر خويش، علاوه بر رسالت زمامدارى و امامت‏به، كارهاى زراعت و باغبانى مى‏پرداخت و درآمد آن را صرف فقرا و يتيمان و اقشار پايين جامعه مى‏كرد.

ايشان در مورد اهميت و ارزش كار و تلاش مى‏فرمايد: كشيدن سنگ‏هاى گران از قله‏هاى كوه، نزد من از كشيدن منت ديگران محبوب‏تر است. مردم به من مى‏گويند: كار براى تو عيب است و حال آن كه عيب آن است كه انسان دست سئوال نزد مردم دراز كند.(37)

با توجه به رفتار و سيره عملى امامان(ع) كه مكانت و موقعيت ممتاز اجتماعى، هيچ گاه با اصل كار كردن تناقض و تنافى نداشته است. اصل مهم در كار، مثبت و سازنده بودن است و از اين جهت مى‏تواند، اسوه و الگوى‏گوياى كار مفيد براى جامعه اسلامى باشد.

اما متأسفانه در سال‏هاى اخير، با رواج فرهنگ سرمايه دارى در كشور، آن هم ازكثيف ترين نوع سرمايه‏دارى، يعنى سرمايه‏دارى تجارى (نه سرمايه‏دارى صنعتى) كه بردلالى و واسطه‏گرى و ربا و نزول‏خورى و زندگى انگلى متكى است، شرايطى پيش آمد كه كار و كارگرى در اذهان عمومى ننگ و عار قلمداد شده و از اعتبار و منزلت پايينى برخوردار است و پشت ميزنشينى كار و شغل آبرومند محسوب مى‏شود. به بيان ديگر، افراد بيش از آنكه به فكر توليد و كار و كارآفرينى باشند، كاركردن بى دردسر در يك نهاد دولتى يا بنگاه اقتصادى را ترجيح مى‏دهند. از اين‏رو، بايد كوشيد فرهنگ اسلامى و دينى، جايگزين اين ديدگاه غلط كه در لايه‏هاى اجتماع رسوخ كرده،گردد.

نتيجه گيرى
بر اساس مطالب و مباحث پيش گفته، مى‏توان چنين نتيجه گرفت كه در انديشه اسلامى و سيره امامان معصوم(ع) كار و تلاش و پرهيز از بطالت و سستى و تنبلى، از مباحث مهم محسوب مى‏شود. با توجه به رفتار و سيره عملى امامان(ع) مكانت و موقعيت ممتاز اجتماعى، هيچ‏گاه با اصل كار كردن تناقض و تنافى ندارد و اصل مهم،كار مثبت،مفيد و سازنده بوده است كه اسوه و الگوى مناسبى براى جامعه اسلامى است و چنان چه بر بستر عزم و اراده افراد سايه گستراند، آن‏ها را در دستيابى به اهدافشان يارى مى‏رساند ودرگستره جامعه موجب بالابردن بهره ورى كار مى‏گردد.

از اين‏رو بايد بحث احياى فرهنگ كار، همراه با ترويج و بسط آموزه‏هاى ناب دينى و فرهنگى به‏صورت جدى دنبال گردد و با رعايت اخلاق و روابط انسانى در جامعه و نهادينه كردن فرهنگ تقوا و وجدان كارى و اصلاح مديريت وتوانمندسازى افراد، خلاء حضور اين فرهنگ ناب در بين جامعه پر شود. لذا براى اينكه در جامعه كار مضاعف صورت گيرد، بايد ابتدا اراده تغيير در تك تك افراد حاصل شده و هركس خود تلاش كند تا به مرور زمان، فرهنگ بى‏مسئوليتى و كم كارى از جامعه رخت بربندد، به عنوان يك ناهنجار شناخته شده وهنجار "كار و تلاش" - چنان‏كه در آموزه‏هاى دينى آمده است - در لايه‏ها و سطوح مختلف، به صورت عملى به يك ارزش ملى تبديل شود.

در پايان بايد متذكر شد كه ترويج و توسعه فرهنگ كار، نيازمند بسيج عمومى و مردمى، دستگاه‏هاى اجرايى و نهادهاى دولتى و غير دولتى و... است تا بتوان با همكارى و همدلى همه افراد، به سوى رشد و بالندگى، و پيشرفت روزافزون رهسپار گشت.

پى‏نوشت‏ها:
1. راغب اصفهانى، مفردات الفاظ قرآن، تحقيق صفوان عدنان داوودى، ص 587.
4. آلن بيرو، فرهنگ علوم اجتماعى، ص 115 ترجمه باقر ساروخانى توماس سووه، ترجمه م.آزاده، فرهنگ اصطلاحات اجتماعى و اقتصادى، ص 124.
5. منوچهر فرهنگ، فرهنگ بزرگ علوم اقتصادى، ص 1145 ج اول.
4. بروس كوئن، جامعه شناسى كارو شغل، ترجمه غلام عباس توسلى، ص 10.
7. شريف قريشى، كار و حقوق كارگر، ص 52 به نقل از موجز در علم اقتصاد ج 1 ص 48.
8. باقر ساروخانى، فرهنگ علوم اجتماعى ص 792.
9. شريف قريشى، همان ص 53.
10. نجف هدايتى زاده، فرهنگ كار، همان ص 20.
9. ابوالقاسم پاينده، نهج الفصاحه: سخنان و خطبه‏هاى رسول مكرم اسلام، ص 415، ح 2796.
10. همان، ص 10.
11. بروس كوئن،همان، ص 59.
12. همان، ص 61.
13. احمد فرسار،جامعه شناسى، ص 144.
14. همان، ص 148.
15. حسن نظرى همان.
16. شيخ مفيد،الارشاد، ج 1، ص 298.
17. آمدى، غررالحكم، ح 8113، ص 357.
18. كلينى: ج5، ص 86.
19. مرتضى فريد، الحديث: روايات تربيتى از مكتب اهل بيت (ع)، ج 2، ص 8.
20. كلينى،كافى،ج5، ص 88.
21. پاينده، نهج الفصاحه، ص 8.
22. حسن نظرى، مقاله كار، اشتغال و توليد، سايت حوزه.نت.
23. پاينده، نهج الفصاحه، ص 10.
24. مرتضى فريد، الحديث: روايات تربيتى از مكتب اهل بيت (ع)، ج 2، ص 8.
25. كلينى، كافى، ج 5، ص 187.
26. ج2، ص 246.
27. محمد آراسته خو، فرهنگ اصطلاحات علمى و اجتماعى، ص 1125.
28. جوليوس گولد، ل. كولب ويليام، فرهنگ علوم اجتماعى، ص 342.
29. پاينده،نهج الفصاحه، ص 416.
30. محمد دشتى،نهج البلاغه، حكمت 122.
31. ان الله يحب من العامل اذا عمل ان يحسن.
32. همان، 1627، ص 93.
34. شريف قريشى،همان، ص 5 و 6.
35. جرجرداق، امام على عليه السلام صداى عدالت انسانى، ج1، ترجمه سيدهادى خسرو شاهى، قم، نشر خرم، چ3، 1376، ص 172.
36. در روايت است وقتى كه پيغمبر اكرم (ص) ازجنگ تبوك برمى گشتند،(سعد) يكى از انصار به استقبال ايشان آمد و با وى مصافحه كرد. حضرت ديدند كه دست‏هاى او زبر و خشن شده و پينه بسته است، از وى سوال فرمودند چه كار كردى كه دست‏هايت اين قدر خشن شده است؟ سعدعرض كرد يا رسول الله(ص)... زياد بيل زده ام. چون مجبور بودم براى نان زن و بچه ام كار كنم.حضرت دست‏هاى سعد را گرفتند و بوسيدند وفرمودند: اين دستى است كه در آتش نخواهد سوخت. جرجرداق، همان، ص 172.
37. شريف قريشى، همان، ص 6.

فرهاديان فاطمه
منبع : ماهنامه پگاه حوزه شماره 317
انتهاي متن/

دوشنبه|ا|12|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 326]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن