در گفت وگوي مفصل مهدي كلهر با ابتكار مطرح شد; پيشنهاد من براي شعار انتخاباتي احمدي نژاد در دوره دهم : مي شود، پس مي توانيم

واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: در گفت وگوي مفصل مهدي كلهر با ابتكار مطرح شد; پيشنهاد من براي شعار انتخاباتي احمدي نژاد در دوره دهم : مي شود، پس مي توانيم
دكتر احمدي نژاد گفتند اسلام روز، همين شكل و قيافه كلهر است
نمره دولت در عمليات خرد فرهنگي زير ده مي باشد
بعضي از اصولگرايان مي خواهند احمدي نژاد را مصادره كنند
دو دهه كارمندان را براي رشوه آزاد گذاشتيم
اگر پليس به نظر دولت عمل نكند، آقاي محصولي برخورد مي كند
پليس راهنمايي به ماشين هاي شمس و اشرف پهلوي هم كارت سوخت داد
قواي مقننه و قضائيه با سرعت حركت كشور ناسازگارند
برخي از قوانين ما مربوط به دوره احمدشاه قاجار است
مظلوميت فرهنگ ناشي از متوليان متعدد است

گروه سياسي - مهدي كلهر با ظاهري متفاوت از دولتمردان جمهوري اسلامي يك مدير با سابقه است.ديدگاه هايش هم مثل ظاهرش متفاوت با ديگران است. او پس از مسئوليت هاي مختلف فرهنگي و هنري، سال ها از فضاي مديريتي كشور فاصله گرفت. اما با گرم شدن فضاي انتخابات نهم و حضورش در برنامه تلويزيوني مناظره نمايندگان كانديداها (به نمايندگي از دكتر احمدي نژاد) نامش بار ديگر بر سر زبان ها افتاد. كلهر پس از حضور احمدي نژاد در ساختمان رياست جمهوري به سمت مشاور رسانه اي او بر گزيده شد. ديدگاه هاي خاص وي پيرامون موسيقي بانوان، پاپ، بازگشت خوانندگان لس آنجلسي، نمايش سازها از تلويزيون و مطبوعات، سانسور و آزادي بيان به چهره اي جالب براي رسانه ها تبديل شده است. وي گرايش زيادي به مباحث نظري دارد به جهاني سازي آمريكايي و حق مدار اعتقاد دارد، اهل رمان است و داراي ديدگاه در خصوص معماري، هنر، فرهنگ و چگونگي زندگي ايرانيان مي باشد.او در گفتگوي مفصل با ابتكار به بيان بخش ديگري از نظراتش پيرامون مسائل مختلف داخلي و خارجي پرداخته است.
***
آقاي دكتر كلهر، با تشكر از وقتي كه در اختيار ما قرار داديد، بعضي از رفتارهاي آقاي دكتر احمدي نژاد نشانه هاي نظريات مرحوم شريعتي را دارد بسياري از رفتارهاي او هم علائم نظريات كساني چون آيت ا... مصباح يزدي را دارد سوال اين است سرشاخه هاي فكري دولت نهم چه كساني هستند؟ اين ابهام در اطرفيان ايشان هم هست به طوري كه براي بسياري سوال است كه احمدي نژاد به قرائت كلهر را باور كنند يا احمدي نژاد به قرائت آقا تهراني را؟
قطعا الگوي جدي و ملموس احمدي نژاد فرمايشات و رفتار و انتظارات امام از كارگزاران است. يعني اگر ايشان ساده زيستند امام از كارگزاران خواسته بود. در مورد برخورد با دشمنان: انقلاب ما از روز اول قرار گذاشتيم كه در مقابل دشمن با هر قدرتي حالت منفعلانه نداشته باشيم و فعالانه برخورد كنيم.
آيا منشور از پيش نوشته وجود داشت؟
ما در فاصله سال 76-84 بارها به فرمايشات امام مراجعه كرديم و صحبتي از امام نيست كه من نخوانده باشم. در واقع حكومتداري براساس منشور امام و پيمان و ميثاق ما همين است كه انقلاب اسلامي يك حركت فعال بوده و متاسفانه بعد از جنگ در بسياري از قسمت ها منفعل شديم. بعضي به جاي اينكه خودشان عمل كننده باشند به انحراف رفته، زاويه گرفته و خيلي جاها زمين گير شدند. در صورتي كه حالا دارد پاسخگو مي شود در حالي كه بايد از دنياي غرب سوال كننده بود. امام (ره) هميشه دنياي غرب را به چالش مي كشيد و از آن سوال مي كرد مي گفت شما مظهر ظلم ايد. بنابراين تمام تقسيم بندي ها مي تواند به لحاظ عقلي و نظري يك جرياني باشد كه تاكنون در هيچ كجا نبوده، مثل انقلاب اسلامي. انقلاب وقتي پيروز شد در هيچ تفسير سياسي جاي نمي گرفت. يادم هست عده اي مي گفتند اين انقلاب سوسياليستي و راستگرا و... است. اين وضعيت را پيامبر هم داشت در كنار وي هم ابوذر بود و هم سلمان فارسي. ولي ظرفيت اسلام به حدي است كه حداقل براي يك زمان گذار تحمل مي كند. من زمان گذار را تاكيد مي كنم.
آيا مي توان گفت احمدي نژاد از آن دسته از روشن فكران ديني است كه مي گويد مسلمان حداقلي و حداكثري داريم و هر دو مسلمانند...
من با يكي از خبرگزاري ها مصاحبه اي داشتم گفت چرا موهايت اينجوري و لباست اينطوري است؟ گفتم مربوط به خودم است و به دولت ربطي نداره كه همين نكته را دكتر ديده بود و اعتراض كرد چرا به دولت نهم ربطي ندارد و گفتند اتفاقا اسلام روز همين شكل و قيافه كلهر است، من شبي كه براي مناظره با آقاي مرعشي مي رفتم، به آقاي احمدي نژاد گفتم مي خواهيد برم آرايشگاه بعد بروم مناظره. دكتر گفت نه و اصرار داشت كه من با همين تيپ و قيافه در مناظره حاضر شوم. اگر شما رئيس جمهوري داشتيد كه همه دوروبري هايش قيافه شان شبيه كلهر بود مطمئن باشيد اين آدم در مصاديق، نظر تنگ است يعني خوارج از آن سر است، اما اگر كسي بود كه هم هاشمي ثمره، هم الهام و كلهر ... در آن جاي گرفت به نظر من نشان دهنده وسعت نگاه او است. بنابراين احمدي نژاد اين وسعت را از خود دارد. ايشان از انقلاب و بنيانگذار انقلاب اين وسعت نظر را دارد و آقا به عنوان رهبر انقلاب كه ايشان هم نظرش باز است. من و آقاي الهام بارها خدمت آقا (رهبر انقلاب) نهار خورديم و اينطور نبوده كه به من نگاه نكند به آقاي الهام نگاه كند. دشمن آمد براي تغيير ماهوي انقلاب، صورت و هويتي ايجاد كرد چون شكل راحت تر به وجود مي آيد و محتوي را مي توان راحت خالي كرد. آن چيزي كه اسلام وتمام اديان الهي آوردند اين است كه به معنا توجه دارند. آن معنا ممكن است در نهايت به شكل هائي منتهي شود ولي آنچه به انسان حركت مي دهد و برايش رويكرد درست مي كند، ايمان قلبي است نه ريش كه با يك هفته در مي آيد و 10 روز بعد مي توان زد.
موضع جديد دكتر احمدي نژاد پيرامون طرح امنيت اجتماعي ناشي از همين وسعت نظر ايشان است؟
اين جديد نيست. ايشان از روز اولي كه تازه رئيس جمهور شده بود گفت من با لباس مردم كار ندارم. يكي از مسايلي كه مهم است خود ارتقاي امنيت اجتماعي است كه به عنوان مفهوم چيز بدي نيست. در اينكه پليس در تمام نقاط دنيا بايد كف قانون را اجرا كند در اين هم ترديد نيست اما مشكل: يك قرائت در پليس وجود داشت كه معتقد بود من بايد وظايفي را كه آموزش و پرورش، حوزه علميه و صدا و سيما انجام نداده، بايد انجام دهم و دكتر احمدي نژاد از روز اول مخالف بود. من براي آنكه تقابل دولت و پليس در جامعه زشت بود نامه اي سرگشاده به آقاي سردار احمدي مقدم نوشتم و به ايشان تذكر دادم مواظب باشيد اين راه بسيار خطرناك است و از افراط و تفريط بپرهيزيد. باز دوباره آقاي الهام تذكر دادند كه اين شيوه را قبول نداريم. بار سوم خودم در برنامه راديو گفت وگو، گفتم پليس مكلف به رعايت كف قانون است. به اضافه اين كه بخواهيد كار تمام دستگاه هاي فرهنگي را انجام دهيد، نه مي توانيد و نه بايد انجام دهيد. البته دوستان ناراحت شدند و آقاي احمدي مقدم گلايه كردند. دكتر دوباره ايشان را خواستند. مشكلي وجود داشت. مشكل اين بود كه شما مي دانيد آن موقع كه وزير كشور ما اختيار نداشت، طبعا پليس مي شد ضابط قوه قضائيه. خود قوه قضائيه هم اين مسئوليت (طرح امنيت) را نمي پذيرفت و پليس اين وسط تنها استنادش اين بود كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي خيلي كلي مطرح كرده و فقط يك بندش مثلا راجع به ايجاد امنيت است.
اما مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي به عنوان طرح عفاف است؟
آن مجري اش پليس نيست. آن مصوبه به وزارت ارشاد و يكي از جاهايي كه ذكر شد، رفت تا روي آن كار شود، نيروي انتظامي است. پليس با جرايم سازمان يافته بايد آشنايي داشته باشند و اولا كار اطلاعاتي دقيق و نامحسوس انجام دهند اگر مي خواهند كسي را دستگير كنند در محل و مقر و خانه هاي تيمي و... هستند بروند نه در خيابان. اين حركت در جامعه نوعي برداشت رياكارانه و نمايشي است آن هم براي يك معضلي كه زير يك درصد جامعه ايران را شامل مي شود. كل اين مفاسد را كه فيلم مي گرفتند و پيش علما مي بردند كه آنها ببيند. چه خبر است؟ اين مربوط به دو پاساژ در شهرك غرب. يك دو جا سعادت آباد و نياوران بود ديگر شما هيچ جا نمي بينيد يعني واقعا جوانان و مردم ما پاك به معناي واقعي هستند آنها پاكترين ملت دنيا هستند.
اگر پليس روي حرفش باشد و دولت هم روي حرفش...
الان آقاي محصولي نيابت نمايندگي كل قوا را از رهبر گرفتند و اگر پليس عمل نكند آقاي محصولي مي تواند با نيروي انتظامي برخورد كند و اگر نكند رئيس جمهور وارد مي شود.
جنابعالي زماني گفته بوديد كه در دولت جديد رنسانس بزرگ فرهنگي رخ خواهد داد. به نظر شما چنين اتفاقي رخ داد؟
در سياست هاي كلان فرهنگي رنسانس رخ داده است. يعني جامعه از حالت ترس خارج شده و در حالت تهاجمي و شجاعت قرار گرفته است. جامعه از حالت احتياط خارج شد و به صورت فعال در آمده و معتقدم كه نمره ما در اين قسمت حدود 15 است اما در عمليات متوسط و خرد فرهنگي من زير 10 نمره مي دهم ولي معتقدم در سياست هاي كلان رنسانس شده .
يعني انقلاب فكري ايجاد شده؟
دقيقا. ببينيد بين رنسانس كه به لحاظ فكري اتفاق افتاد و محصول نقاشي رنسانس 200 سال فاصله است؟ فكر مي كنم آن رنسانس اتفاق افتاد و انديشه جامعه تغيير كرد. انديشه نسل خلاق را مي بينيد كه تغيير كرده است. بله، روزي تصميم گرفته شد با همين تكنولوژي كه داريم و كسي به آن توجه نمي كرد موشك ماهواره بر به هوا بفرستيم. از آن روز كه در دولت تصويب كرديم تا روزي كه ماهواره اميد درمدار قرار گرفت 2/5 سال فاصله شد. (نوارش هم هست)
ولي آقاي هاشمي رفسنجاني در نماز جمعه گفتند كه اين موشك مربوط به دوران دفاع مقدس است؟
اين همان ربطي است كه مي توان همه چيز را به آن ختم كرد.
آيا دولت نهم هم معتقد است در حوزه فرهنگ، جزاير هم عرض داريم؟
با صراحت عرض مي كنم مظلوميت پولي فرهنگ را قبول ندارم. اين كه بعضي ها را تهديد به كمبود بودجه كردند و بعضي ها بودجه اضافه گرفتند. من مظلوميت فرهنگ را به كمبود بودجه نمي دانم. ولي به مظلوميت آن معتقدم و معتقدم صاحب فرهنگ در كشور زياد داريم.
اين عقيده آقاي كلهر است؟
بله. بگذاريد چوبش را من بخورم البته ممكن است نظر آقاي احمدي نژاد هم همين باشد و نظر دولت هم شايد همين بوده چون آن روز كه گفتند قيافه من به خودم مربوط است. ايشان گفت چرا به ما مربوط نيست.
آقاي دكتر تحليل شما از آرايش سياسي گروه هاي سياسي در انتخابات دهم چگونه است؟
من نه اصولگرايي را به عنوان دكان و نه اصلاح طلبي را به عنوان ويترين مغازه قبول ندارم. من مفهوم هر دو برايم مقدس است. يعني اصلاح طلبي بدون اصولگرايي مفهوم ندارد. بنابراين اصول گرايي نمي تواند به معناي رد اصلاح طلبي باشد.
شما كدام يك هستيد؟
بنده آرمان گراي واقعيت پذيرم. به من گفتند دون كيشوت. من فكر مي كنم آقاي احمدي نژاد هم همينطور باشد و شايد همه انقلابيون ما! ولي اين طور نيست. يعني در مسئله شايد بهترين تعبير همين بود كه بخشي از اصولگرايان (احزاب شان) مي خواهند آقاي احمدي نژاد را مصادره كنند. بنده خواهش مي كنم از آقايان دانش جعفري، خوش چهره جهرمي، پورمحمدي، حسين شريعتمداري، دكتر الهام و خانم فاطمه رجبي و مهندس بيادي به عنوان طيف اصولگرا كانديدا شوند و كسي كه واقعا معتقد به اسلام است به راي آوردن فكر نمي كند. آقاي پور محمدي نسبت به بنگاه هاي زود بازه معترض است. دكتر جهرمي هم به گونه اي ديگر مدافع. دانش جعفري در مسئله اقتصاد يك ديدگاهي دارد. آقاي خوش چهره ديدگاه ديگري دارد. و من چون به رشد سياسي مردم فكر مي كنم، خواهش مي كنم بيايند و كانديدا شوند و نظراتشان را بگويند و براي آينده كشور مفيد خواهد بود هر كس كه رئيس جمهور شود مي تواند از اين نظرات استفاده كند.
به نظر شما چه مانعي وجود دارد كه همه ترجيح مي دهند تا دقيقه 90 مطرح نشوند؟
به نظرم اين بي ايماني است. يك مسلمان نبايد به دليل اينكه ممكن است راي نياورد، نيايد. اين خيلي بد است اين ضعف است. حداقل خلاف آموزه هاي اخلاقي و ديني ماست.
به نظر شما ترس از تخريب هم وجود دارد؟
در اين نظام كسي كه حرفي براي زدن دارد و فكر مي كند مي تواند مفيد باشد حال چه خودش باشد چه ديگري بيايد و برنامه هايش را اجرا كند كه اين نكته مهم است.احمدي نژاد يك سال و نيم پيش به صراحت گفته، هر كس مي خواهد كانديدا شود، بيايد. اين معني اش روشن است. 37 سال سابقه دوستي و كاري با خوش چهره دارم. من به دانش جعفري سال ها است ارادت دارم. من جدي مي گويم، آمدن كروبي، موسوي، خاتمي همه مبارك است. چون آن چيزي را كه امروز هر ايراني مي خواهد شركت حداكثري مردم در انتخابات است، كه هدف من هم است. اين را بي فايده نبينيد. اگر كسي بيايد و بگويد طرح اقتصاد اينطور باشد بهتر است يا آن طور، در فرهنگ هم همينطور است. من نظرم را در برنامه دو قدم مانده به صبح گفتم. از سال 1359 كه مسئول فرهنگ شدم با صراحت گفتم با سانسور به عنوان يك رويكرد مخالفم و معتقدم هر ملت و حكومتي كه اين را به عنوان راهبرد انتخاب كند كه اگر اداره سانسور بزنم، مسئله ام حل است، اين احمق ترين حكومت است.
يكي از اشكالاتي كه به دكتر احمدي نژاد گرفته مي شود انتقاد ناپذيري وي است آيا به دليل رويكرد تكليف گرا بودنش مي باشد؟
انتقاد ناپذيري احمدي نژاد يك ظلم است. خدا گواه است من نديدم به ايشان انتقادي بشود و تفهيم بشود و نپذيرد و بلافاصله عملش را تغيير ندهد.
دليل بالا بودن اخراجي هاي دولت نهم چيست؟
من سوالي مي كنم اگر كارخانه اي داشته باشيد كه در يك روز 1000 ليوان توليد كند و سرعت افزايش يابد و روزي 10000 تا شود، شما بايد دقت را 10 برابر كنيد، اگر دقت 9 برابر شود به مشكل مي خوريم. اگر شما سرعت دولت را بر حسب آمار مثلا در ساخت عمران در كشور در تمام زمينه ها 3/5 برابر حساب كنيد كه البته كف اش اين است، بعضي ها 7 تا.... قبول دارند. پرسنل دولت كه 7 برابر نشده 3 برابر هم كه نشده، پس در اين قضيه بالا رفتن سرعت به خصوص در مسئولين بالا يك خستگي و يك عدم طاقت وحشتناك ايجاد مي كند. من به وزرا نزديكم و يكي از مشكلات در وزارت خانه ها خستگي مفرط است و اين بي حوصلگي مي آورد و به جايي مي رسد كه آدم تعجب مي كند كه چرا از كوره در رفتم؟ چون خستگي دارم و اگر مثلا خوب بخوابم تحملم هم بالا مي رود. من خودم يكي از انتقاداتي كه به دولت احمدي نژاد دارم اين است كه باري كه روي دوش مسئولين است خيلي زياد است.
آيا اين شيوه با منطق مديريت سازگار است؟
امروز در مديريت دنيا يكي از مسائلي كه در سيستم سازي تدريس مي شود اين است كه بالاترين مقام به صورت (تصادفي) برخي نقاط را در طول مسير انتخاب كرده و با چشمان خود آن را كنترل كند مملكتي داريم كه دو دهه كارمندان (نه همه) را براي رشوه و اذيت آزاد گذاشتيم. الان گزارش آقاي پورمحمدي اين است عده اي آمدند سرمايه گذاري كنند، مشكلي هم ندارند ولي ادارات كارشكني مي كنند. در كشوري مثل آمريكا وقتي كارمندي وظيفه اش را انجام نداد قانون اجازه مي دهد او را اخراج كنند. يك زماني در كشوري مثل ايران هستيد كه قوانين كار و استخدام به گونه اي است كه از بيرون كردن و به دادگاه فرستادن كارمند پشيمان مي شويد. ويژگي دولت احمدي نژاد اين است كه دولت مهندسي و كاري است و تئورسين نيستند. احمدي نژاد شانسش اين است كه از بخش هايي از فرمانداري، استانداري، شهرداري آمد تا به اينجا رسيد. سفرهاي دور سوم نوع ديگري خواهد شد. سفرهاي دور دوم تمام پروژه ها را ديديم. ضعف ها يادداشت شده و گفته شده. حتي در سالن هاي ورزشي اگر من اشكال ببينم به علي آبادي مي گويم. چون آنچه مهم است اين است كه بايد سيستم ما از تهران نشيني و پشت درهاي بسته تصميم گرفتن و از هم تعريف كردن برگردد به يك كشور رو به جلوي در حال ساخت. در حال ساخت يعني بدون اشكال بودن نيست ولي اشكال بايد زود برطرف شود. احمدي نژاد در سفرهاي دور دوم علاقمند است كه بازتاب و برگشت 3 سال تلاش را از زبان محروم ترين آدم ها و سرمايه گذاران استاني بشنود. آنچه الان هست اين است كه ما همه مهندسيم. ما مجموعا اين ويژگي را داريم كه همگي در كارگاه رشد كرديم. مهندس فرقش با ديگران اين است كه هيچ اشكالي را بدون راه حل نمي بيند. فرق مهندس با ديگران اين است مي گويد اين را تجربه مي كنم و بالاخره راه حلش را پيدا مي كنم. يكي از اشكالاتي كه در دوران سازندگي بعد از جنگ داشتيم اين بود كه تفكر مهندسي حاكم نشده بود تا گزارشي به برنامه بودجه مي رفت مي گفت نمي شود مقام بالاتر هم مي پذيرفت. همين موشك را به ما گفتند نمي شود كه همه كتبي با مهر و امضاي اقتصاددانان موجود است.
از لحاظ تيپ شناسي مهندس ماكت گراست و بايد ماكتي قبلا در ذهنش باشد و براساس ماكت مدل بدهد در حالي كه يك استراتژيست كسي است كه ماكت از پيش تعيين شده ندارد و براساس تئوري ها آينده را پيش بيني مي كند.
آن تكنسين است نه مهندس. مهندس بالاتر است و رويكردگراست.يك زمان هست كه پايه هاي نظريه پردازي با آمار صحيح داريم و ترجيح مي دهيم نرويم سفر ولي ما آمار صحيح نداريم. ما هنوز كساني داريم كه سال هاست فوت كرده اند ولي شناسنامه هايشان را براي گرفتن كوپن خانواده ها نگه داشتند. براي سوخت بنزين هم همين طور. پليس راهنمايي به ماشين هاي شمس و اشرف پهلوي كارت سوخت داده.
به رغم شباهت هاي بسيار بين آقاي احمدي نژاد و اوباما در روش تبليغ و شعار تغيير خواهي، ولي هيچ استقبالي از آقاي احمدي نژاد نسبت به سر كار آمدن اوباما مشاهده نمي شود چرا؟
بله. اوباما در چنبره قدرت هاي ميليتاريستي امريكا گرفتار شد. من در مصاحبه با واشنگتن پست گفتم اقتصاد صهيونيستي، آنها گفتند چي هست؟ گفتم يعني در همه جاي دنيا جنگ راه بياندازيد و با فروش اسلحه كارشان را انجام دهند. اوباما زماني كه خودش است هماني است كه متوجه پيرامونش مي باشد من به خبرنگار واشگنتن پست گفتم نمي شود عملا سر نيزه شما در گردن من باشد و مذاكره كنم.
چقدر تغيير در امريكا لازم است تا اعتماد ما جلب شود؟
فكر مي كنم آنچه امريكا براي بقا» نجات خودش لازم است انجام دهد متفاوت است با آنچه به عنوان پيش شرط گفته مي شود. امريكا ناگزير است ولاجرم اگر مي خواهد بماند بايد در مرزهاي خود جاي بگيرد والا اگر بخواهد به عنوان ژاندارم يا قدرت يك جهان حضور داشته باشد بدون شك...
امريكايي ها به خود اجازه مي دهند آدم هاي ما را نمره دهند كه با فلان جريان سياسي در ايران مي توانيم يا نمي توانيم كار كنيم. اين ادبيات تعامل امريكاست؟
اين تفرقه اندازي است.اگر اوباما نتواند به آنچه بايد عمل كند اضمحلال امريكا را در پي دارد. يك نكته اي را در نظر بگيريد الان شرايط ما صادقانه است (به واشنگتن پست هم گفتم) شرايط فعلي ما به گونه اي است كه هيچ احتياجي به امريكا نداريم ولي امريكا بسيار به ما محتاج است. از زماني كه ايالات امريكا وارد عرصه خاورميانه شده امروز كم ترين نياز را ما به امريكا داريم ولي او بيشترين نياز را دارد. اگر چنين پيش فرضي داشته باشيم طبيعي است كه انتظار و صبر را پيشه كنيم. ما چيزي از دست نمي دهيم و آنها در گذر زمان حتما متضرر خواهند شد. آنچه كه ما فكر مي كنيم اين است كه ما نمي توانيم كمك كنيم و خودش بايد مسايل را با طرفدارانش حل كند و حاكميت امريكا براي نجات امريكا (نه براي ما) به يك جمع بندي برسد. ما هنوز چنين جمع بندي را از هيات حاكمه دريافت نكرديم. يعني تشتتي را كه در امريكا مي بينيم به مراتب بيشتر از اختلاف سليقه داخل كشور ماست. (با جريانات سياسي) اتفاقا بر خلاف پالس هايي كه آنها مي دهند ما خوب خبر داريم. ما تمام جريانات مخالف دولت نهم را در مجموع زير پوشش نظام جمهوري اسلامي مي دانيم و با همه آنها در لحظه اي كه لازم باشد اتفاق كامل داريم و اختلافي نداريم در منافع ملي كوچكترين ترديدي راه نمي دهيم. به نظر من امريكا در تلاش است كه بتواند به يك تعادل سياسي در داخل امريكا برسد كه وقتي كه رسيد بداند قولي كه مي دهد، پشتوانه اجرايي داشته باشد . الان احتمال سقوط آقاي اوباما در امريكا با گزارشاتي كه داريم زياد است ولي ما خوشحال هم نمي شويم كه اوباما سقوط كند.
آقاي دكتر 4 اشكال مهم را برشمريد كه جز» آرزوها بوده ولي محقق نشده و مهمترين شعار تبليغاتي دولت احمدي نژاد براي دور دوم رياست جمهوري چيست؟
به نظر خودم مشكل نظارت و پيگيري امور يكي از مشكلات جدي دوره سازندگي ماست و اين بخشي از آن كه به قوه مجريه است اشكال داريم. قوه مقننه و قضائيه آنها هم چون سيستم نظارتي پيگيري دارند و به نظر من مجموعه اينها با سرعت حركتي كه كشور دارد، كاملا ناسازگار است. يعني ديوان محاسبات با تمام قدرت تلاش مي كند ولي سه سال عقب است. نظارت بر كل امور كشور ضعف ماست كه بايد روي آن كار كنيم و نظارت را به روز كنيم. پي گيري هم مشكل دارد. سفرهاي استاني چيزي حدود 30 درصد پي گيري را دارد و براي 70 درصد بقيه بايد فكري كنيم. ديوانسالاري يكي از اشكالاتي كه ما داريم همسان شدن و به روز شدن كل قوانين كشور است. ما قوانيني داريم كه در دوره احمدشاه قاجار به تصويب رسيده و هنوز قانون است. قوانيني داريم كه 10 روز پيش قانون شده. الان در كشورهاي پيشرفته چه فدراتيو چه گلوبال، حدود پنج سال يا چهار سال بازنگري مي كنند و قوانين را به روز مي كنند. من فكر مي كردم مركز پژوهش هاي مجلس كارش بايد اين باشد ولي اين مركز كار ديگري مي كند مثل تغيير ساعت و... واقعيت اين است كه اين مركز بايد هر قانوني را كه پيشنهاد مي شود بلافاصله با مجموعه قوانين تصويب شده تطبيق دهد كه آيا با آنها تغاير يا تعارض دارند يا نه؟ يا اينكه اساسا اينها فلسفه وجودي شان از بين رفته؟ چهارمين اشكال كه جدي است اين است كه امروزه در دنيا به خاطر سيستم هاي كامپيوتر و الكترونيك و راه هاي ارتباطي و سرعت در انتقال دارايي يك مشكل است كه مشكل جديدي است. دزدي هاي كلان و سريع به عنوان ورودي كه از مدخل هاي كامپيوتري مي شود وارد شد، در حساب ها اتفاق مي افتد. راه حلي كه كشورهاي پيشرفته پيدا كردند اين است كه سيستم هاي بانكي، بيمه و آنهايي كه با پول سر و كار دارند، در درون خود عملياتشان، كد شده و رمزدار است و هيچ كارمند بانك نمي داند ميزان چقدر بوده و اين كارمند نمي تواند در سيستم دخالت كند و يا با زدن دو دكمه سو» استفاده كند. اما بالعكس مشتري با يك عمليات بسيار ساده طرف است فقط كارت را مي زند و پولش را دريافت مي كند. الان سيستم بوروكراسي ما برعكس است يعني مردم له مي شوند تا يك شناسنامه بگيرند ولي آن طرفي كه در اداره وجود دارد به راحتي مي تواند پرونده را گم كند و جابه جا كند و هيچ كس نمي فهمد. من فكر مي كنم بوروكراسي ما نيازمند يك انقلاب كاملا تكنولوژيك است، نه انقلابي كه آدم خوب بگذاريم. من اصلا معتقد نيستيم كه همه آدم ها بايد امام جعفر صادق(ع) باشند. اشكال پنجم: عمليات ساختماني، سدسازي، راه سازي، ريل گذاري را در يك استان انجام مي دهيم. رقم ها بسيار بالاست هفت هزار ميليارد يا بيشتر. اين را اگر در كشوري مثل بنگلادش عمل كنيم چهره بنگلادش در عرض يكسال متفاوت مي شود. اما مي بينم اين استان تغيير نمي كند چرا؟ چون آن مقاطعه كار، خانه اش نياوران است. آن پول بيشتر از 24 ساعت در بانك ياسوج و زاهدان نمي ماند. آن پول مي آيد در جردن و از آنجا به كانادا مي رود. پس مانيازمند يك سري سدهايي هستيم كه پولي كه در خراسان جنوبي به دست مي آيد در همان جا صرف شود، مثلا اقتصاد فدراتيو پول آوردن از يك استان به استان ديگر بايد جواز داشته باشد اشكال ششم: بعد از انقلاب فرهنگ خانه دار شدن به جاي فرهنگ اجارنشيني باب شد. نكته اي كه وجود دارد من فكر مي كنم يك سري خط هاي غلط، آدرس هاي غلط، اقتصادي فرهنگي به كشور آرام تزريق شده و دولت ها چون مي خواستند خادم مردم باشند فكر مي كردند بايد همه مردم را خانه دار كنند اگر ما بياييم اين را بپذيريم كه به جاي ماليات ثابت گرفتن از زمين و مسكن، همه را مثل اروپا از بين ببريم و فقط ماليات جاري بگيريم ولي سنگين، يعني مطابق با ارزش هر واحد آپارتماني-ويلايي شروع كنيم به ماهيانه يك شارژ شهري گرفتن. اين را هم هر سال تعيين كنند كه قيمت زمين اصلا روي ملك اثر نگذارد. الان قيمت زمين در اروپا تقريبا صفر است با اينكه اروپا بسيار كوچك است هيچ كس نمي تواند خانه خالي داشته باشد چون بايد ماليات بپردازد (شارژ شهري) يا خودش بنشيند. كسي كه در خانه لوكس مي خواهد بنشيند بايد شارژ بيشتري بدهد. پس همه مي روند به سمت يك خانه كوچك تر و ارزانتر تا شارژ كمتري بدهند. به اضافه اينكه بين 20 سالگي تا 55 سالگي كار مي كنند كه هر كس در هر نقطه كشور كه بخواهد اسكان كند، اسكان مي گيرد. اما يك زوج براي شيرين زندگي كردن 18 متر لازم دارد اما 75 متر مي خواهد، چون مي گويد من مي خواهم دو تا بچه داشته باشم. اما آنجا اينطوري نيست تا زمانيكه بچه ندارند 18 متري مبله اجاره مي كنند، هر وقت بچه دار شدند 25 متري، بچه بزرگ شد مي روند توي خانه 35 متري، بچه دوم كه آمد مي روند توي 45 متري و 60 متري و... باز هم بچه ها كه رفتند دوباره بر مي گردند توي 18 متري و آخر سر خانه مي خرند. هم چنين بيمه هايي وجود دارد براي سنين بازنشستگي و خريد خانه و مسافرت دور دنيا و ... ما بايد از تجربه دنيا استفاده كنيم. اين بيمه ها از 18 سالگي است به طوري كه مبلغ كمي را مي دهيد و درهر نقطه آن كشور از سن 50 سالگي به بعد هر واحد آپارتماني كه خواستي مي تواني بخري. من به نظرم مي آيد اشكالاتي كه الان در اين سه سال و اندي ديدم دولت مي تواند لايحه و طرح دهد و با همراهي مجلس اينها را حل كند. ما بايد اجاره نشيني را براي سن جواني و سن كار را بر مالكيت ترجيح دهيم.
و مهمترين شعار انتخاباتي آقاي دكتر احمدي نژاد براي رياست جمهوري دهم؟
شعار قبلي اين بود كه «مي شود، پس مي توانيم» پيشنهادم براي آينده اين است كه "مي توانيم پس مي شود."

دوشنبه|ا|19|ا|اسفند|ا|1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ابتکار]

[مشاهده در: www.ebtekarnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]