واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست - محمدحسین ملائک این فرض که نوعی تقسیم کار در میان کشورهای گروه 1+5 شکل گرفته باشد فرضی منطقی نیست. اما بحث مطرح این است که کلیه اعضای این گروه در بحث مدیریت جهان برای خود نقشی قائل هستند و برای گرفتن این نقش و ایفای بهینه آن با هدف کسب بهترین دست آوردها برای منافع ملی خود دست به اقداماتی می زنند. ایفای نقش بهینه در مدیریت جهان ضروری می سازد که ابتدا در گروه هایی مانند 1+5 عضو شوند و در گام دیگر خود را به پروتکل های رفتاری برای بقاء و موفقیت گروهی که در آن عضویت دارند، متعهد باشند. اخیرا شاهد بودیم که چین و روسیه دعوت ایران برای بازدید از تاسیسات هسته ای کشورمان را نپذیرفتند. دلیل آنها این است که چون اقدام دولت ایران در جهت فروپاشی پروتکل های درونی 1+5 است، از پذیرش دعوت سر باز می زنند. این بدان معنا نیست که چین به نوبه خود مایل نباشد از در تور هسته ای ایران شرکت کند بلکه به این معناست که این کشور با هدف گیری تور هسته ای ایران که مخالف پروتکل های رفتاری درون گروه 1+5 است، همراه نیست و هرگونه عدم پایبندی به این پروتکل، نقش چین را در مدیریت 1+5 کاهش می دهد. با این وجود شاهدیم که علی رغم تعیین این پروتکل های رفتاری، امریکا و کشورهای اروپایی به تحریم های فراتر از قطع نامه شورای امنیت علیه ایران اقدام می کنند اما چین و روسیه خود را موظف به چارچوب قطع نامه می دانند. این نشان می دهد که هر کدام از اعضای گروه خود را به پروتکل های حداقلی که اعضای گروه 1+5 را وادار می کند برای مدیریت جهان به هم نزدیک شوند، متعهد می کنند و اقدمات فراتر از قطع نامه به معنای عدول آنها از پروتکل حداقلی پذیرفته شده میان اعضا نیست. حال از این زاویه می توان گفت که چین فعالیتی را در مدیریت جهانی بنا به مصالح و منافع خود در نظر گرفته است. در این مسیر دو موضوع جزء پتانسیل های چین برای مدیریت جهانی است؛ اول مساله کرئه شمالی و دوم مساله ایران. پیشنهاد چین به دنیا این است که می تواند این دو موضوع را مدیریت کند و همچنین می تواند در مدیریت این مسائل با دیگر قدرت های جهانی شریک شود. حال باید پرسید که با این نگاه، چین در گروه 1+5 چه جایگاهی دارد؟ درون 1+5 کشورهایی وجود دارند که بر نیستی نظام جمهوری اسلامی فکر می کنند و کشورهایی که با حداقل هایی عضویت در مجموعه 1+5 را پذیرفته اند. این تفاوتی را میان رفتار اعضا ایجاد می کند به این معنا که موجودی به نام جمهوری اسلامی تطابق بیشتری با خواسته های سایر کشورهای 1+5 دارد تا حکومتی در محدوده جغرافیایی ایران. چین مغایرت هایی در منافع ملی و افق های درازمدت خود در مدیریت جهانی با وضعیت فعلی جمهوری اسلامی ایران نمی بیند. لازم به توجه است که از حدود پانزده سال پیش کشورهای غربی سیگنال هایی به تهران می فرستادند با این مفهوم که اگر می خواهید موضوع هسته ای شما حل شود، باید خود را با یکی از کشورهای هسته ای جهان تعریف کنید. ایران چون ماهیتا استقلال دارد و نمی تواند خود را با کشور دیگری تعریف کند، این سیگنال های را رد کرده و مسیر فعلی را پیش می برد. این مسیر در مراحلی با سیاست های چین هماهنگ است. چینی ها در حال حاضر مشکلی با یک ایران مستقل اتمی ندارند اما ممکن است در سال های آینده چنین مشکلی شکل گیرد. اما نگاه جمهوری اسلامی ایران به چین در قالب گروه 1+5 نیز قابل بررسی است. ایران به عنوان کشوری که علی الاصول دوستان دولتی محدودی دارد به چین به عنوان یک عنصر تعدیل کننده در مقابل سیاست های تند امریکا و غرب نگاه می کند. ایران هم منافع خود را دارد، کشورمان اگر کشوری وابسته بود شاید نگاهی دیگر داشت اما چون ماهیتا مستقل است، منافع خود را دنبال می کند. چین یک عنصر تعدیل کننده در گروه 1+5 است. این کشور عنصری تشویق کننده در گروه 1+5 نیست علی رغم آنکه جزء این مجموعه محسوب می شود و سیاست هایی را در قبال ایران اعمال می کند. سفیر سابق ایران در چین /30114
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 245]