واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: زنده شدن ياد برج شماره ۸
آن ۲۵ امتياز و آن ۸۵ درصد پرتاب سه امتيازى موفقش حالا كه رفته، بغض سنگينى شده در گلوى تاريخ بسكتبال ايران. به فينال كه رسيديم، باز درخشيد. انگار زاده شد كه ما را به آرزويمان برساند، لبخند بزند و برود. در فينال طومار لبنان را درهم پيچيد، ولي به المپيك كه رسيديم، نبود. چه تراژدى تلختر از اين كه او ما را تا قله موفقيتهايمان برد؛ اما وقتى خواستيم كنارش به جهان لبخند بزنيم، او رفت؟
سرويس ورزشي ـ هفتم دي ماه ۱۳۸۶؛ يك روز معمولى ميان روزهاى شايد سرد دي ماه بود. شايد خيلىها زير اين آسمان آبى، اين روز برايشان صرفا هفتمين روز از دهمين ماه سال بود.
چقدر سخت است؛ چقدر نوشتن از اين روز سخت است. اصلا آدم دوست دارد تقويم سال نو كه مىخرد هفتم دي ماه را از وسطش پاره پاره كند؛ اما نمىشود. هفتم دي ماه براى هميشه در تاريخ اين كشور يك روز سياه است. يك روز به غايت غمانگيز كه اصلا جرات نداريم خاطرات چهار ساله شدهمان را از اين روز مرور كنيم. كمى خيسى چشمانمان را پاك كنيم و ببينيم در اين روز چه بلايى سر بسكتبال ما آمد؟
به گزارش «تابناك»، بسكتبال ما در اين سالها سرش را بالا گرفته و از قهرمانى در آسيا و حضور در المپيك گفته است؛ اما وقتى سخن از قهرمانى در جام ملتهاى ۲۰۰۷ به ميان مىآيد، چه كسى به ياد نمىآورد آن شماره ۸ خوش استيل را؟ آن پرتابهاى سه امتيازى مرگبارش را؟ و آن لبخند بزرگش را كه حالا وقتى از پشت شيشه قاب عكس نگاهش مىكنم انگار دلم از جا كنده مىشود.
چين را در آن مسابقات براى نخستين به زانو درآورديم. آيدين نيكخواه بهرامى در آن شب بى نظيرش برابر قطر چه ديدنى بود!
آن ۲۵ امتياز و آن ۸۵ درصد پرتاب سه امتيازى موفقش؛ اكنون كه رفته، بغض سنگينى شده در گلوى تاريخ بسكتبال ايران. به فينال كه رسيديم، باز درخشيد. انگار زاده شد كه ما را به آرزويمان برساند، لبخند بزند و برود. در فينال طومار لبنان را درهم پيچيد؛ اما به المپيك كه رسيديم، نبود. چه تراژدى تلختر از اين كه او ما را تا قله موفقيتهايمان برد، ولي وقتى خواستيم كنارش به جهان لبخند بزنيم، او رفت؟
مهران شاهين طبع، او را يك حرفهاى بسكتبال مىداند: ديد حرفهاى آيدين به ورزش، او را از بسيارى از ورزشكاران متفاوت مىكند. هميشه دوست داشت برنده باشد. به رغم اينكه همانند همه جوانان ويژگىهاى زيادى چون عجله كردن را داشت، به دليل تربيت خاصش فوقالعاده بود. نمىشود.
به خدا نمىشود از آيدين نوشت. آنقدرها نماند كه از سوابق حرفهاى او بنويسيم و آنقدر باورمان نمىشود رفته كه از رفتنش بگوييم. او يك ستاره بىبديل در تاريخ ورزش ما بود كه بسيار زود، خيلى زودتر از آنكه بشود، بودنش را درك كرد، رفت؛ همين چند خط براى زنده شدن ياد برج شماره ۸ تيم ملى كافى است.
ابرار
نظر شما:
------------
پنجشنبه|ا|8|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]