واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد سیاسی - مهدی کروبی، کاندیدای بالقوه دهمین دوره ریاست جمهوری، هفته گذشته طرحی را ارائه کرد که شاکله طرح اقتصادی شیخ اصلاحات را تشکیل میدهد. در این طرح که در قالب بیانیهای منتشر شد، کروبی اعلام کرد که در صورت رأی ملت به وی، افراد بالای 18 سال را سهامدار نفت خواهد کرد. "علی صحرائیان" و "غلامرضا اسلامی بیدگلی" به عنوان دو تن از تئوریسینهای برنامههای اقتصادی مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم شناخته میشوند. تئوریسینهایی که طرح معروف 50هزار تومانی مهدی کروبی را ارائه کردند، طرحی که توانست توده مردم را به خود جلب کند و مهدی کروبی را به عنوان مطرحترین رقیب محمود احمدینژاد معرفی کند. غلامرضا اسلامی بیدگلی در گفت و گو با "خبرآنلاین" در تشریح طرح جدید کروبی گفت: اوضاع ایران طی سالهای 1352 تا 1357 پیش از انقلاب و 4 سال اخیر گواهی است بر این مدعا که افزایش درآمدها و تسلط دولتها بر درآمدهای نفتی نه تنها موجب نادیده گرفتن توان و استعداد ملی و تکیه دولتهای ناتوان بر درآمدهای نفتی و سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی شان شد، بلکه بستری مناسب برای اتلاف سرمایهگذاریهای دولتی، توزیع نابرابر درآمد میان شهر و روستا، تشدید اختلاف طبقاتی میان اقشار جامعه، افزایش فساد اداری، وابستگی و عقبماندگی بخشهای بومی و اصیل اقتصادی جامعه و عدم توازن میان بخشهای مختلف اقتصادی را فراهم کرد. وی افزود: علاوه بر آن، به حجیمتر شدن دولت و وابستگی مردم به دولت منجر شد. از اینرو مسئله نفت به یکی از دغدغههای مهم صاحبنظران و سیاستمداران دلسوز کشور طی چهار دهه تبدیل شده است. نویسنده کتاب نظریههای نوین مالی که به عنوان کتاب سال نیز انتخاب شده است در ادامه این گفت و گو با اشاره به ریشه این طرح گفت: اصل مطلب از آنجا نشات میگیرد که ما اعتقاد داریم بعد از جریان ملی شدن صنعت نفت و کودتا در واقع سر مردم کلاه رفته است و نفت در سال 1332 ملی نشده است، بلکه نفت "شاهنشاهی" نه "ملی" و شرکتی که تأسیس شد با نام شرکت ملی مردم را فریب داد. وی افزود: آن زمان در شرکت ملی نفت رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل را شاه تعیین میکرده است و حق امضای مجاز و توزیع هم دست آنها بوده است. من خودم در خاطر دارم که آن زمان بازرس قانونی شرکت ملی نفت را هم شاه تعیین میکرد. این پول نفت در واقع سه قسمت میشده است. یک قسمت برای جبران هزینههای جاری و بخشی هم برای طرحهای عمرانی، قسمت سومی هم در عمل وجود نداشته است. وی به تخلفات در استخراج نفت نیز اشاره کرد و گفت: بخشی از نفت با کنتور و شماره استخراج میشده است و بخشی از آن بدون کنتور و شماره. در واقع این به معنای اینست که بخشی از نفت ایران در حساب و کتابها ثبت نمیشده است. اما بعد از انقلاب مجموع سهام شرکتهای نفتی در واقع دولتی شد و آن حیف و میلهای زمان پهلوی از بین رفت. در حال حاضر میزان زیادی از درآمد نفت صرف ایجاد شرکتهای دولتی شده است. وی به طرح 50 هزار تومانی کروبی نیز اشاره کرد و گفت: طرح 50 هزار تومانی آقای کروبی هم از همین جا نشات میگیرد. دولت باید کوچکتر شود و مردم سهامدار شوند. اگر بتوانیم چنین طرحی را اجرا کنیم و بهصورت سهام به مردم ارائه دهیم در کنار آن طرحهای پشتیبانی نیز وجود خواهد داشت. به این صورت که وقتی پول یا سهام به دست مردم میرسد این پولها سرگردان نباشد. یعنی کسانی که سهم میگیرند بتوانند این سهم را بفروشند. مثلاً در طرح 50 هزار تومانی قرار بود شرکتهای سرمایهگذاری تأسیس شود که مردم 50 هزار تومانهای خود را در آن شرکتها سرمایهگذاری کنند. بیدگلی افزود: ما باید با ارائه طرحهای اقتصادی به روز به توانمندی افراد جامعه کمک کنیم. ما در حال حاضر در کشور 24 میلیون جمعیت بالقوه و حدود 4 میلیون جمعیت بالفعل داریم. باید بتوانیم این جمعیت را از نظر مهارتهای اقتصادی و اجتماعی تقویت کنیم. یک ایرانی باید بتواند پسانداز هم داشته باشد. در واقع با ارائه سهام شرکتهایی که با پول نفت تأسیس و اداره میشوند، سرمایهگذاری کنند . وی تصریح کرد: در حال حاضر دولت معتقد است که پول نفت باید در دست خودش باشد و با این پول سرمایهگذاری کند. اما این کار باعث میشود که دولت فربه شود و فربه شدن دولت نیز منجر به همین فضای اقتصادی شود که درحال حاضر وجود دارد. این استاد دانشگاه تصریح کرد: معتقدم که امور مالی و اقتصادی کشور را قدیمی اداره میکنیم، به صورتی که در حال حاضر مجریان اقتصاد کشور اینگونه نگاه میکنند که باید امور اقتصادی کشور یا از طریق نفت و یا از طریق مالیات اداره میشود. اما معتقدیم که کشور باید با بهره وری اداره شود. به عبارتی وقتی میگوییم تغییر، تغییر در ساختار است. الان دارایی شرکتهای دولتی حدود 500 میلیارد دلار تخمین زده میشود. با فرض اینکه این رقم درست باشد، 5 درصد بهره وری آن میشود 25 میلیارد دلار. وی در تشریح این طرح گفت: 10 میلیارد دلار هم از چهار گروه مزدبگیران، حقوقبگیران، اصناف و پیشهوران جز مالیات میگیریم. اگر بهره را بالا ببریم دیگر نیازی به اخذ مالیات از این چهار طبقه نیست. با این حساب 15 میلیارد دلار دیگر باقی میماند که میتواند به مردم تزریق شود. ضمن آنکه سطح بوروکراسی کشور از بحث مالیات به یک دهم تقلیل پیدا میکند و وزارت دارایی کوچکتر از الان خواهد شد و کارمندان و منابع انسانی این وزارتخانه میتوانند تمرکز خود را برای اخذ مالیاتهای بزرگ بگذارند. وی افزود: باید توجه داشت که وقتی مردم مالیات ندهند درآمد تحت تصرف آنها بیشتر میشود و سرمایهگذاری بیشتری به وجود میآید و در نهایت تولید ناخالص داخلی بیشتر میشود و تولید و صنعت رونق میگیرد. این همان چیزی است که مسئولین کشور به آن میپردازند اما نتیجه نمیگیرند. محمد هادی نژادحسینیان از مدیران سابق وزارت نفت نیز در مورد طرح مطرح شده برای سهامدار کردن ایرانیان به "خبرآنلاین"می گوید: این مفهوم تفاوتی با ملی کردن صنعت نفت ندارد و در واقع همان شرایطی است که درحال حاضر بر صنعت نفت کشور حاکم است. ولی نژادحسینیان نسبت به خصوصیسازی صنعت نفت دیدگاه دیگری دارد و در این زمینه با تأکید بر نتایج مثبتی که این اقدام میتواند داشته باشد تأکید میکند خصوصیسازی صنعت نفت باید با توفق پروژههای جدید و واگذاری فرایندهای اجرایی پایین دستی صنعت به بخش خصوصی آغاز شود. وی در پاسخ به این ایراد که تجربه اینگونه قبلاً با عدم استقبال سرمایهگذاران بخش خصوصی شکست خورده است میگوید: تا زمانی که فضا برای سرمایهگذاران شفاف نباشد استقبالی صورت نمیگیرد ولی اگر حدود اختیارات سرمایهگذاران، فضای قیمتی و روابط بین سرمایهگذاران و دولت کاملاً مشخص باشد به طور حتم خصوصیسازی در این بخش با اقبال بخش خصوصی مواجه خواهد شد. نژادحسینیان در جمعبندی با تأکید بر مزایای مدیریت خصوصی نسبت به مدیریت دولتی معتقد است که خصوصیسازی به نفع صنعت نفت بوده و میتواند به افزایش بهرهوری در آن منتهی شود ولی این اقدام معتقد به یک دوره زمانی بوده و اجرای درست آنرا به صورت ناگهانی ممکن نمیداند. یکی از رؤسای سابق سازمان خصوصیسازی معتقد است سهامدار کردن مردم تنها به آشفتهتر شدن مدیریت بزرگترین دارایی کشور منتهی میشود. سیداحمد میرمطهری در گفتوگو با "خبرآنلاین"با تأکید براینکه خصوصیسازی در چارچوب مطرح شده تنها یک شعار سیاسی بوده است گفت: صنعت نفت کشور پیش از این ملی شده است و اگر درآمدهای حاصل ازآن به درستی در راستای توسعه کشور هزینه شود به اهداف اصلی ملیسازی دست پیدا کردهایم. وی در پاسخ به این پرسش که تجربههایی مانند این در کشوری مانند نروژ به نتیجه رسیده است گفت: تفاوتهایی از جمله جمعیت، نوع فرهنگ، سطوح درآمدی و. . . باعث میشود که به نتیجه رسیدن چنین تجربهای در کشور ناممکن به نظر برسد کما اینکه در بیشتر کشورهای جهان روند واریز درآمدهای نفت به حساب یا صندوق خاص و استفاده از آن در برنامههای ملی همه گیرتر بوده است که در ایران هم تجربه خود را پس داده است و میتوان با رفع نواقص به اجرا گذاشته شود و نیازی به توزیع سهام نیز ندارد. وی در ادامه افزود: در حالی که توزیع سهام و تبعات حقوقی آن تنها به فرایند پیچیدهای منتهی میشود که نمیتوان به طور قطع آنرا به نفع اقتصاد ملی دانست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 213]