واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: حوادث - مردی که فرزند 6 ساله اش را به طرز فجیعی به قتل رسانده است اکنون پشت میله های زندان در انتظار برگزاری جلسه محاکمه به سر می برد. به گزارش اعتمادتنها دلیل این مرد برای کشتن دخترش علاقه او به داشتن فرزند پسر بود.این پرونده پس از آن گشوده شد که مردی به پلیس آگاهی تربت حیدریه رفت و ادعا کرد دخترش به نام سحر مفقود شده است. این مرد به نام ایوب در حالی که فرضیه آدم ربایی را بسیار قوی می دانست به کارآگاهان گفت؛ «دخترم را به پارک برده بودم تا کمی بازی کند. سحر را برای چند لحظه تنها گذاشتم و به بوفه پارک رفتم تا برایش خوراکی بخرم اما وقتی برگشتم اثری از او نبود. تمام پارک را زیر پا گذاشتم ولی پیدایش نکردم. من احتمال می دهم در غیاب من سحر را ربوده اند.» بعد از طرح این شکایت تحقیقات وسیعی برای یافتن دختر شش ساله انجام شد. کارآگاهان به پارک مورد نظر رفتند، از شاهدان احتمالی حادثه بازجویی کردند، از مراکز درمانی استعلام گرفتند، عکس دخترک را تکثیر کردند و هر ترفند دیگری را که ممکن بود به رازگشایی از این معما منجر شود، آزمودند ولی کوچک ترین نشانه یی از سحر به دست نیاوردند. در این بین رفتارهای ایوب چندان منطقی به نظر نمی رسید، بنابراین کارآگاهان دور از ذهن ندانستند که وی موضوعی را پنهان می کند. به همین سبب پدر سحر به صورت مخفیانه زیر نظر گرفته و درباره وی تحقیقاتی انجام شد. کارآگاهان حین تفحص های خود به سرنخ هایی رسیدند که گواهی می داد روز حادثه ایوب به آن پارک نرفته بلکه یک تاکسی را به صورت دربست کرایه کرده و راهی خارج از شهر شده بود. هنگامی که راننده تاکسی شناسایی شد پلیس او را به اداره آگاهی فراخواند. این مرد که از دوستان ایوب بود بدون آنکه بخواهد پنهان کاری کند، تمام وقایع روز حادثه را شرح داد. او گفت؛ «آن روز ایوب خودروام را به صورت دربست کرایه کرد. سحر هم همراه او بود. من پدر و دختر را به منطقه یی بیابانی بردم و ایوب در مکانی خلوت از من خواست توقف کنم. او همراه فرزندش از ماشین پیاده شد و به طرف بیابان رفت. چند دقیقه بعد آن دو از دیدرس من خارج شدند و وقتی ایوب برگشت خبری از سحر نبود. وقتی از ایوب درباره دخترش پرسیدم گفت او را با چند بسته مواد مخدر عوض کرده است.» اظهارات این مرد بخشی از حقیقت را برملا کرد اما هنوز سوال اصلی پابرجا بود؛ چه بر سر دختر شش ساله آمده است؟ کارآگاهان وقتی ایوب را پشت میز بازجویی نشاندند، توانستند پاسخ تلخ و تکان دهنده این سوال را در پرونده ثبت کنند. متهم که دست خود را روشده می دید در اعترافاتش گفت؛ «من عاشق فرزند پسر بودم و از اینکه بچه ام دختر شده بود عذاب می کشیدم. شش سال تمام این رنج را تحمل کردم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم سحر را بکشم. حضور او برایم عذاب آور بود و قتل راه چاره یی مناسب به نظرم رسید.»ایوب ادامه داد؛ «بعد از طراحی نقشه قتل، سحر را به منطقه یی بیابانی بردم. او در طول مسیر مرتب می پرسید کجا می رویم. من هم جواب می دادم به زودی خودش خواهد فهمید. وقتی به محل مورد نظرم رسیدیم او را به طرف یک چاه خشک بردم، همان طور که او ایستاده بود و اطراف را نگاه می کرد در یک لحظه داخل چاه هلش دادم و خودم به طرف تاکسی برگشتم و راهی شهر شدم.»گروهی از ماموران بعد از اعترافات این مرد راهی محل قتل شدند و جسد سحر را از عمق چاه بیرون کشیدند. بنا بر این گزارش پرونده متهم اکنون مراحل مقدماتی را طی می کند و ایوب به زودی به اتهام فرزندکشی مجازات خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 380]