واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - فرید زکریا، سردبیر نیوزویک هنوز نه خبری از ائتلاف در اسرائیل به گوش میرسد و نه دولتی نوظهور زمام امور را در دست گرفتهاست.اما با تمامی این تفاسیر انتخابات اخیر تاریخیترین انتخابات در تاریخ سیاسی اسرائیل بود. در همین انتخابات بود که اسرائیلیها شاهد سقوط حزب کارگر بودند. حزبی که میتوان به نوعی آن را موسس اسرائیل دانست.برجستهترین نخستوزیران اسرائیل از گلدا مایر تا اسحاق رابین همگی از همین حزب برخواسته و اسرائیل را هدایت کردند. شیمون پرز رئیسجمهوری فعلی اسرائیل هم از آخرین بازماندگان این حزب پیش از انتخابات اخیر بود . البته پرز مدتی پیش از حضور در حزب کارگر استعفا داد و بسیاری بر این باورند که همین استعفا بود که او را به ریاستجمهوری رساند. سرنوشت اسرائیل با این انتخابات در دست راستها قرار گرفت. لیکود،کادیما و بیتنا. دو حزب نخست که کم و بیش در ساختار سیاسی اسرائیل در طول این سالها سهیم بودهاند و بیتنا هم حزبیست که جمعی از مهاجران روس آن را تاسیس و رهبری کردند. درست در شرایطی که اکثر کارشناسان و تحلیلگران توان فکری خود را بر بازسازی روند صلح و ترسیم دو کشور مستقل در کنار هم متمرکز کردهاند، ذات وجود سرزمینی مستقل مانند اسرائیل به خودی خود زیر سوال رفتهاست.در میان تمامی سیاستمداران اسرائیلی این آویگدور لیبرمن بود که در سخنان انتخاباتی خود به خطر از میان رفتن اسرائیل اشاره کرد. حزب بیتنا از مجموع کرسیهای پارلمان تنها 15 کرسی را تصاحب کرد. در مجموع این حزب به سکوی سوم در این انتخابات اکتفا کرد اما سهم لیبرمن و حزبش در عرصه سیاسی این کشور کمتر از کادیما نیست که موفق به احراز سکوی نخست شدهاست. چه لیکود و کادیما حزب لیبرمن را در این ائتلاف سهیم کنند و چه بیتنا باز هم از راهیابی به قدرت بازبماند تفاوت چندانی در کارآیی این حزب به وجود نخواهد آمد. لیبرمن و دغدغههای افراط گونهاش دیگر پس از حملات غزه درست به وسط متن پرتاب شدهاند لیبرمن در تندروی دست تمامی اسرائیلیها را از پشت بسته است. او هم حزبالله لبنان را خطری جدی میداند و هم جنبش مقاومت فلسطین حماس را. اما به باور رهبر حزب بیتنا آنکه از همه خطرناکتر است اقلیت عرب حاضر در خاک اسرائیل هستند. لیبرمن اما همین دست از اعراب را از حماس هم خطرناکتر میداند. لیبرمن به صراحت از جابهجائی هزاران عرب ساکن اسرائیل سخن میگوید.او بر این باور است که باید اعراب اسرائیلی را از مرکزیت جدا کرد و به شمال اسرائیل برد . همانجا که در نهایت بخشی از کرانهباختری تحت کنترل فلسطینیها خواهد شد. اما آن دسته از اعراب که سوگند وفاداری به اسرائیل و آرمانهایش یاد نکنند و یا در خدمت سربازی حضور نیابند باید قید تابعیت این سرزمین را هم بزنند . در حال حاضر و بر اساس قانون اعراب اسرائیلی از شرکت در خدمت سربازی معاف هستند. مارتین پرز که از صهیونیستهای دو آتشه و منتقد طرح صلح با فلسطینیها است در مدح لیبرمن او را نئو فاشیستی می خواند و البته گانگستری پرآوازه. برخی منتقدان لیبرمن اما او را تندرویی میخوانند که میخواهد نخستین رهبری باشد در جهان پس از جنگ جهانی دوم که شهروندان خود را از کشورشان بیرون میکند.جمعیت اعراب حاضر در اسرائیل وارثان 160 هزار نفری هستند که در سال 1948 در منطقهای زندگی میکردند که از آن تاریخ اسرائیل خوانده میشود. این جمعیت اکنون از مرز یک میلیون گذشته است.رقمی قریب به بیست درصد جمعیت کل اسرائیل. بر اساس آمارگیریها این رقم تا سال 2025 به بیست و پنج درصد کل جمعیت اسرائیل خواهد رسید. به استثنای معافیت از خدمت سربازی ، شهروندان عرب اسرائیل از تمامی امکانات و حقوق لحاظ شده برای اسرائیلیها برخوردار هستند.البته در برخی حوزهها مانند مهاجرت ،مالکیت زمین ،استخدام و آموزش و پرورش اعراب اسرائیلی با محدودیتهایی روبهرو هستند. تا کنون در هر تحقیقی که در خصوص جمعیت اسرائیل انجام گرفته از این نابرابریها هم نامی برده شده است. در شرایطی که میزان آگاهی اکثریت یهودیان از تفاوتهائی که دولت میان آنها و اعراب قائل است بسیار ناچیز است،همین تفاوتها است که بر میزان حساسیت و خشم اعراب اسرائیلی افزوده است. حقیقت این است که اسرائیلیها به راحتی ذات این تفاوتها را پذیرفتهاند. عظمی بشاره از اعرابی که سابق بر این عضو کنست بود در این خصوص میگوید: مردمی که در این سرزمین زندگی میکنند هیچکدام به اسرائیل مهاجرت نکردهاند. اسرائیل سرزمین مادری ما است.عظمی بشاره که به دلیل حمایت از حزب الله لبنان کرسی خود را در کنست از دست داده است در ادامه میافزاید: دقیقا به همین دلیل است که هیچ کس نمیتواند ما را وادار به ادای سوگند وفاداری به اسرائیل کند. اسرائیلیها به این سرزمین آمدند و درست بر خاک مادری ما کشور خود را بنا کردند. ما نیز تنها به این دلیل شهروند اسرائیل شدیم که می خواستیم در سرزمینی که به دنیا آمدیم بمیریم. دولت باید مطمئن باشد که ما هرگز حرکتی انجام نمیدهیم که امنیت کشور را مختل کنیم. ما حرکتی علیه اسرائیل انجام نمیدهیم اما دولت هم نمیتواند هرزچندگاهی ما را احضار کند و این سوال را مطرح کند که آیا ما به اسرائیل وفادار هستیم یا خیر؟ من زمانی که شهروندی اسرائیل را پذیرفتم بدین معنا است که به قانون این سرزمین وفادار هستم.اما این به معنای وفاداری به ایدئولوژی و باورهای دولت نیست. برای دولت همین که ما به قانون کشور پایبند و وفادار باشیم کافی است . دههها است که اعراب اسرائیلی به قانون اسرائیل وفادار هستند و این وفاداری را با وجود تحمل جنگ با کشورهای همسایه و همنژاد خود حفظ کردهاند. اما حالا با گذشت زمان این وفاداری اندکی متزلزل شدهاست. اعراب اسرائیلی حتی آنها که مسیحی هستند و نه مسلمان ،مدتهاست که در هیچ کدام از انتخابات به احزاب اصلی رای نمیدهند. در انتخابات اخیر اما بر خلاف گذشته اعراب اسرائیلی حضور پرشکوهی داشتند و موفق به احراز یازده کرسی در کنست شدند. در تاریخ سیاسی اسرائیل هیچگاه اعراب در دولت سهمی نداشتند. بر اساس قانون جمعیت عرب اسرائیل نمیتوانند تاثیری بر جریان سیاسی کشور داشته باشند. آنچه که این روزها برای دولت اسرائیل بیش از مذاکره با حماس یا حل اختلافات با ایران اهمیت دارد،نحوه معامله با اقلیت اعراب است. اعراب اسرائیلی درست در قلب اسرائیل قرار گرفتهاند و پر بیراه نیست اگر بگوئیم که کنار آمدن با آنها از اهم وظایف دولت است.آویگدور لیبرمن به خودی خود مردی تندرو و افراطی است اما به نظر میرسد که طرحهای او برای به حاشیه راندن اعراب اسرائیلی توسط سایر تندروهای اسرائیلی پررنگتر شدهاست. بنامین نتانیاهو رهبر لیکود هم بر این باور است که اعراب اسرائیلی در حقیقت بمبی است که هنوز فرصتی برای انفجار نیافتهاست. او هم مانند لیبرمن تاکید دارد که اسرائیل نباید و نمیتواند حضور این بمب در درون خود را تحمل کند . بنی موریس تاریخنگاری که نحوه بیرون راندن فلسطینیها از سرزمین خودشان را در سال 1948 به خوبی به تصویر کشیدهاست در این خصوص میگوید: اسرائیل باید خطر اعراب اسرائیلی را که در داخل مرزهای این سرزمین زندگی میکنند،جدی بگیرد.آنها ستون پنجمی هستند که هنوز به حالت بالقوه درنیامدهاند.دولت ائتلافی اسرائیل از هر طیف و حزبی که تشکیل شود باید یک حقیقت را همواره در گوش زمزمه کند: هر چه وزنه بیاعتمادی از سوی دولت به اعراب سنگینتر شود، اعراب اسرائیلی هم کمتر به وفاداری به کشور فکر میکنند. اسرائیلیها خود را دموکرات میدانند و جامعه خود را برخوردار از نوعی دموکراسی گیرا. اما این عملکرد دولت است که میتواند این ادعاها را در مقام عمل ثابت کند. فرید زکریا، نیوزویک 17 فوریه 2009/ ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 240]