تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مرگ آرى امّا پستى و خوارى هرگز، به اندك ساختن آرى امّا دست سوى اين و آن دراز كردن هرگ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820913461




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مهرعليزاده در گفتگو با مهر(2):برخي طرح هاي افتتاج شده دوباره افتتاح شدند/ انتخابات المپيك تحميلي است


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مهرعليزاده در گفتگو با مهر(2):برخي طرح هاي افتتاج شده دوباره افتتاح شدند/ انتخابات المپيك تحميلي است
رئيس پيشين سازمان تربيت بدني با بيان اينكه بسياري از طرح هاي افتتاح شده توسط وي، بار ديگر افتتاح شده اند،گفت: در برنامه 5 ساله كه از ابتداي سال 84 آغاز شده بايستي طبق بودجه در نظر گرفته شده سرانه فضاي ورزشي از نيم متر مربع به يك متر مربع افزايش پيدا مي كرد اما اين اتفاق نيفتاده و نخواهد افتاد.

محسن مهرعليزاده در ادامه گفتگوي خود با گروه ورزشي خبرگزاري مهر در مورد مدال هاي كسب شده در اين 3 سال در ورزش، فضاهاي ورزشي جديد احداث شده، انتخابات كميته ملي المپيك، از دست رفتن كرسي عضويت در كميته بين المللي المپيك(IOC) و انصراف فدراسيون پهلواني و زورخانه اي كشورمان از عضويت در فدراسيون جهاني سخن گفت كه آنها را در زير مي خوانيد:

* خبرگزاري مهر: در برهه زماني فعلي در ورزش روي دو موضوع مانور مي شود، اول تعداد مدال هاي كسب شده در اين دوره و دوم فضاهاي ورزشي ساخته كه قابل قياس با دوره اصلاحات نيست، در اين مورد چه نظري داريد؟

- محسن مهرعليزاده: مردم خودشان در مورد اين مسائل قضاوت مي كنند، اگر به من باشد مي گويم: "من آنم كه رستم بود پهلوان". اين هنر نيست. زيرا مردم ما فهيم هستند و اين موضوعات را به خوبي درك مي كنند.

براي بخش عمراني اگر 800 ميليارد تومان نصيب سازمان تربيت بدني شده است حاصل همان تلاش برنامه ريزي شده 3 سال قبل تا آن موقع بوده و هست، به اضافه بشكه اي 140 دلاري نفت. اما هنر اينجاست كه آيا اين بودجه در جهت همان برنامه ريزي هزينه شده است يا نه؟ ما حتي محاسبه كرده بوديم كه در كدام استان چه رشته اي استعداد فعال شدن و شكوفايي را دارد، مثلا در مازندران كشتي، در خوزستان فوتبال و غيره و آيا اين فضاها در آن شهرها ساخته مي شود يا نه؟

* پس موضوع افتتاح مجدد ورزشگاه هايي كه در زمان شما افتتاح شده بود، صحت دارد؟
- تا آنجايي كه يادم مي آيد ورزشگاه ساري را افتتاح كرده بودم اما دو سال بعد مجددا افتتاح شد يا ورزشگاه تبريز را كامل كردم و تقريبا در حال افتتاح بود اما بعد از سه سال آمدند يك بخش به آن اضافه كردند و نمي دانم امروز استفاده مي شود يا نه؟

طبق آن برنامه تمام مراكز استان بايد داراي ورزشگاه 50 هزارنفري مي شد، آيا اين اتفاق افتاده است يا...؟ تا آنجايي كه يادم مي آيد ورزشگاه يزد، ساري، مشهد، تبريز، سنندج و همدان را خودم افتتاح كردم ولي خيلي از آنها دوباره افتتاح شدند و يا يك بخشي به آن اضافه شد و مجددا افتتاح شده است.

* از صحبت هاي شما اينگونه برداشت مي شود آمارهايي كه مطرح مي شود، قابل استناد نيست؟

- بعضا آقايان كه مي خواهند آمار دهند، مي گويند از بدو خلقت تاكنون توانسته ايم در فلان موضوع افزايش چشمگيري ايجاد كنيم. بديهي است در يك برنامه 5 ساله از ابتداي سال 84 تا انتهاي برنامه، بايستي طبق بودجه اي كه در نظر گرفته شده است، سرانه فضاي ورزشي از نيم متر مربع به يك متر مربع افزايش پيدا مي كرد اما اين اتفاق نيفتاده و نخواهد افتاد. چقدر ساختيم و چقدر ساخته شده است ملاك نيست، بلكه بايد ديد آيا اين طرح هاي عمراني در محل مناسب خود ساخته مي شود؟ خيلي از سالنهاي ورزشي كه ساخته مي شود، يا نصفه كاره مي ماند و يا بدرد نمي خورد، وعده احساسي دادن درست نيست. مردم روستاها، بخش ها و مراكز استانها خودشان اين طرح ها را مي بينند و در مورد آن قضاوت مي كنند.

* در خصوص افزايش تعداد مدال ها صحبت نكرديد؟

- بايد با مردم رو راست باشيم، مدال خيلي زياد است، حتي مي توان يك المپيك داخلي در 50 رشته، 30 استان و پروسه زماني چندماهه برگزار كرد، براي هر رشته آن چهار مدال در نظر گرفت و در نهايت چندين هزار مدال توزيع كرد.

در خارج از كشور هم يكسري مسابقات منطقه اي، آسيايي و جهاني يك رشته و يا تورنمنت هاي بين المللي برگزار مي شود، برويد آنجا و مدال هاي متفاوت كسب كنيد اما آنچه به آن مدال گفته مي شود، در نظام جامع آمده است و مردم به آن اهميت مي دهند، مدال المپيك، بازي هاي آسيايي و مدال هاي جهاني معتبر است.

بايد حرف درست به مردم بزنند، حرف كلي به مردم زدن فايده اي ندارد، بيايند يك جدول بگذارند و در آن جدول مشخص مي شود، تفاوت ها چگونه است. نمي خواهم از دوره خودم دفاع كنم اما در طول دو دوره زمان خاتمي 10 مدال در المپيك كسب شد كه از بين آنها 5 مدال طلا بود. در طول دوران بعد از انقلاب 7 مدال طلا داشتيم كه 5 عدد آن در زمان خاتمي حاصل شد.

مردم افت محسوس كاراته، كشتي و ... را احساس مي كنند، البته خدا شاهد است من هم ناراحت اين اتفاقات هستم زيرا مردم با اينهمه مشكلات دلشان به افرادي مانند رضازاده، ساعي و قهرمانان ديگر خوش است كه در ميادين مختلف افتخار آفريني مي كردند. اي كاش از اين ورزشكاران هزاران نفر داشته باشيم، ما هم دلمان مي خواهد اما دوست نداريم به مردم دروغ بگوئيم.

* در زمان شما انتخابات كميته ملي المپيك تبعات منفي زيادي داشت و خيلي ها آن را انتصابات ناميدند نه انتخابات؟ دفاعي براي اين نظريه داريد؟

- چون صادقانه مي خواهم صحبت كنم و مسائل را براي مردم روشن بيان كنم بايد بگويم در كشور ما 80 درصد اقتصاد و تقريبا نزديك به 100 درصد ورزش دولتي است، گرچه انتخاباتي در فدراسيون ها انجام مي شود ولي ميل و رغبت رئيس سازمان تربيت بدني روي هركسي باشد، وي انتخاب مي شود. از آن طرف هم هر رئيس فدراسيوني همراه با رئيس ورزش كار نكند، طبيعتا از كار بركنار مي شود، اين واقعيتي است كه در ورزش وجود دارد.

بنابر اين آن 68 راي كه مجمع انتخاب كننده رئيس كميته ملي المپيك است، به غير از 4، 5 نفر، تماما منتخب يا زير نظر رئيس سازمان ورزش هستند، پس با اين شرايط اگر رئيس سازمان اراده كند، رئيس كميته ملي المپيك شود، مي تواند از 68 راي منهاي 4، 5 راي را از آن خود كند كه واقعيت هاي ورزش ماست.

* پس قبول داريد در آن زمان افراد منتخب شما به عنوان مسئولان كميته ملي المپيك انتخاب شدند؟

- در زمان ما اتفاق كاملا متفاوتي كه افتاد اين بود، من اعتقاد داشتم به دنيا بايد ثابت كنيم ما از نظر مديريتي به قدري رشد يافته هستيم كه همان بخش مردمي ورزش كه فدراسيون ها و كميته ملي المپيك است از بخش دولتي كه تربيت بدني است، مي تواند توسط دو مدير مجزا اداره شوند زيرا ما آنقدر مديران رشد يافته اي هستيم كه بتوانيم با هم كار كنيم. رئيس كميته ملي المپيك مي داند كه بايد در يك تعامل با دولت كار كند و دولت هم مي داند بايد از آن بخش مردمي حمايت و تقويت كند.

* چرا چنين ديدگاهي را انتخاب كرديد؟

- ما وقتي در محافل ورزشي بين المللي شركت مي كرديم مي ديديم كه در تمام كشورهاي پيشرفته رئيس دولتي ورزش يا وزير ورزش يكي است و رئيس كميته ملي المپيك يكي ديگر، بعضا رئيس كميته ملي المپيك قوي تر بود زيرا بخش مردمي قوي تر است اما كشورهاي آفريقايي يك نفر آمده كه 6 عنوان ورزشي را يدك مي كشد، وزير ورزش، مشاور عالي ورزش، مشاور عالي پارلمان در امور ورزش، رئيس كميته المپيك، رئيس فدراسيون مثلا فوتبال، به به چه آدم سنگيني، بعد مي ديديد كشور آن، كشوري عقب افتاده، بدبخت، از نظر ورزشي صفر و مدال آوري در جدول 140 تيمي در رده 139 قرار گرفته است.

مي خواستيم به دنيا بگوئيم مانند آنها نيستيم، نظام جامع داريم، طراحي و برنامه ريزي داريم، در جهان بعد از استراليا و كانادا ما نظام جامع را طراحي كرده ايم و از نظر مديريت جلوتر از اين كشورها هستيم. به همين دليل بطور استثنا، بر خلاف رويه گذشته كه همواره رئيس سازمان تربيت بدني هوس مي كرد كه رئيس كميته ملي المپيك هم شود، ما چنين هوسي نداشته باشيم و اين موضوع را روال كنيم كه اين دو سمت مي تواند از هم مجزا باشد، به همين دليل انتخاباتي واقعي برگزار كرديم ولي بعضي ها دلشان مي خواست، انتخاب شوند ولي نشدند كه در نتيجه انتقاد كردند.

* يعني اين انتخابات را يك بازگشت به عقب مي دانيد؟

- مديران جديد برگشتند به گذشته ها، تمركز مديريت و از قدرت انداختن بخش مردمي ورزش و استيلاي هرچه بيشتر بر امور فدراسيون ها. انتخاب شدن هنر نيست بلكه هنر اين است برخلاف جايگاهي كه داريد و مي توانيد انتخاب شويد، كنار بكشيد و اجازه دهيد يك نفرهم عرض خودتان انتخاب شود و بتوانيد با وي كار كنيد. يعني اين توان را در خود ببينيد كه يك نفر با آن قدرت آمد، مي توانيد با وي تعامل كنيد و آن بخش ورزش را رشد دهيد. اين ها ظرفيت مي خواهد كه بعضا وقتي مي بينيم از پست رئيس فدراسيون هم نمي گذرند، چه مي توان گفت.

* خيلي ها از دست رفتن كرسي عضويت در كميته بين المللي المپيك(IOC) در زمان مديريت شما، را يك نقطه سياه در پرونده كاري تان در زمان مديريت سازمان تربيت بدني مي دانند.

- نه اين يك مغلطه است، بعضي ها دوست دارند در يك جايگاهي باقي بماند اما نمي شود، بعد مي روند دنبال ساختن فضا. انتخاب هر فرد در شوراي كميته بين المللي المپيك به اعتبار سوابق خود فرد در آن رشته، داشتن و حفظ لياقت و كارايي است.

هيچوقت آقاي هاشمي طبا آن موقع به صفت اينكه رئيس ورزش و رئيس كميته ملي المپيك ايران است، در آن سمت نبود، اين نبود كه فرض كنيد نوبتي رئيس كميته ملي المپيك هر كشوري عضو كميته بين المللي المپيك مي شود، اگر آنگونه بود، الان نفر بعدي از ايران به اين سمت مي رسد اما آنجا اينطوري نيست بگويند اين دفعه نوبت ايران بود كه بعد بعضي ها از دست رفتن چنين سمتي صحبت مي كنند.

در كميته بين المللي المپيك مي گويند يك فرد اين توانايي ها را در كشورش دارد، سابقه اش در ورزش اينگونه است، طرح ها، ايده ها و ظرفيتش در ورزش اين است، چنين توان بين المللي دارد، پس مي تواند عضو كميته شود و انتخابش مي كند، اين هم دوره اي دارد و پس از پايان دوره يا انتخاب مي شود و يا نمي شود. اينكه بخواهيم بگوئيم چون فلان فرد رئيس كميته ملي المپيك نشد و به همين دليل كرسي را از دست داد، حرف درستي نبوده و مغلطه است.

* چه دليلي وجود داشت كه پس از پايان دوران رياست خود در سازمان تربيت بدني به فكر راه اندازي فدراسيون بين المللي ورزش هاي زورخانه اي افتاديد، آيا هدف شما ماندن در ورزش بود يا اهداف ديگري را مد نظر داشتيد؟

- خوشبختانه با رهنمود ويژه مقام معظم رهبري و همت مسئولان عالي رتبه نظام، فدراسيوني به نام فدراسيون بين المللي ورزش هاي زورخانه اي راه اندازي كرديم و در عرض چهارسال هم آنچنان رشد كرد كه امروز 46 عضو بين المللي دارد كه از بين آنها 35 عضو، فدراسيون ملي تشكيل داده اند. ورزشي كه تنها در كوچه و پس كوچه هاي ايران انجام مي شد، امروز در كشورهايي مانند آلمان، هلند و ... برگزار مي شود و با رقابت هاي فشرده رئيس فدراسيون خود را انتخاب مي كنند.

همچنين فدراسيون هاي اين كشورها باشگاه تشكيل داده و براي تربيت مربي تلاش ويژه اي انجام مي دهند. آنها مرشد دارند و با همان سبك خودمان در هنگام ورزش و رقابت يا علي(ع) مي گويند. ضمن اينكه ما كلمات فارسي ميل، كباده، چرخ را در آن حفظ كرده ايم و با اين روش فرهنگ اسلامي و فارسي خودمان را در عرض چهار سال در اقصي نقاط دنيا توسعه داده ايم.

* شما به عنوان رئيس فدراسيون بين المللي ورزش هاي زورخانه اي فكر مي كنيد اقدام فدراسيون پهلواني و زورخانه اي كشورمان براي انصراف از عضويت در فدراسيون جهاني صحيح بوده است؟

- يكي از اين فدراسيون هاي ملي، فدراسيون ملي ايران است. اگر فدراسيون ملي ايران متوجه جايگاهش خودش بود، اصلا اين نامه را نمي زد كه شما را قبول نداريم. مثلا اگر فدراسيون فوتبال ايران به فيفا نامه بنويسد كه شما را قبول نداريم، چه چيزي از اعتبار فيفا كاسته مي شود، هيچ چيز، جز اينكه آنها بيايند اين فدراسيون را كنار بگذارند و يا نيروهاي خود را آورده و اساسنامه مدنظرشان را تحميل كنند، اتفاق ديگري نمي افتد.
اگر مي خواستند انصراف بدهند ديگر نيازي نبود در روزنامه ها آن را بنويسند زيرا پس از انصراف آنها، فدراسيون جهاني مجمع ديگري تشكيل داده و اعضا و فدراسيون ملي جديدي را انتخاب مي كند.

* اين انصراف تا چه اندازه اي به ضرر فدراسيون پهلواني و زورخانه اي كشورمان شد؟

- اين موضوع به ضرر فدراسيون بين المللي ورزش هاي زورخانه اي شد زيرا پيش از نخستين دوره مسابقات جهاني ورزش هاي زورخانه اي در دنيا بود كه انصراف فدراسيون اعلام شد. ما پيش از اين مسابقات قاره اي را در آسيا دو دوره (ايران و نپال) و اروپا يك دوره (آلمان) برگزار كرده بوديم اما قصد داشتيم مسابقات جهاني آن را برگزار كنيم. از 170 رشته كه كانديدا حضور در مسابقات پوسان كره جنوبي شده بودند، تنها 20 رشته با لابي هاي بسيار سخت انتخاب شدند. جالب است بدانيد سامبوي روسيه 40 سال فعاليت مي كند و يك ميليون دلار پرداخت كرد تا وارد آن مسابقات شد اما يك ريال هم نداديم بلكه با خوش رفتاري ها و صحبت هاي خود توانستيم مجوز برگزاري مسابقات جهاني ورزش هاي زورخانه اي را در كره جنوبي بگيريم.

در آن رقابت ها 34 كشور جز ايران حضور پيدا كردند، 28 كشور تيم دادند و 200 قهرمان شركت كردند، ورزشكاراني كه تنها 4 سال بود با گود زورخانه و اين ورزش آشنا شده بودند. اما صاحب آن رشته كه ايران بود از حضور در مسابقات محروم شد تا عنوان نخست به عراق برسد. اين خيلي خيلي بد بود براي بچه هاي ايران.

ما ايراني هستيم و نمي توانستيم مانند فيفا با فدراسيون ايران برخورد كنيم زيرا خودمان اين حركت را زنده كرديم و به همين دليل از آنها خواهش هم كرديم كه چنين اقدامي را انجام ندهند ولي متاسفانه انجام دادند و خيلي هم براي ايران بد شد.

* برخورد مقامات بين المللي با حذف تيم ايران از حضور در آن رقابت ها چه بود؟

- " پول چارتير" كه نويسنده و متخصص ورزش در كانادا است و يكي از موسسان فدراسيون بين المللي ورزش هاي زورخانه اي در سال 1383 به همراه ما محسوب مي شود، وقتي من را در كره ديد و در زمانيكه تيم ما انتخاب شد تا در مراسم اختتاميه به عنوان يكي از سه تيم برتر حركت نمايشي انجام دهند، بي اختيار ايستاد، من را بوسيد و به من گفت: به شما تبريك مي گويم كاري كه تكواندو در 40 سال انجام داد، شما در 4 سال انجام داديد.

آنهايي كه با نگاهي مبتني بر فهم و انديشه به موضوع نگاه مي كنند، چنين تعبيرهايي دارند، آنهايي كه با احساس و نگاه هاي ديگر به مسائل نگاه مي كنند، چنين نامه هايي را هم مي نويسند كه اصلا زيبنده نيست. البته مي گويم باز هم ضعف از بنده بوده است و بايد اين فدراسيون ملي را بيشتر با خودمان همراه مي كردم.

- در بند چهارم اين نامه آمده است" بسياري از سياست ها و اقدامات فدراسيون بين المللي، منطبق و هماهنگ با سياست هاي كلان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و سازمان تربيت بدني كشور نيست"، آيا اين موضوع را قبول داريد؟

- فكر مي كنم نگارنده نامه شايد در آن لحظه فكر كرده است، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است زيرا اين موضوع را تنها مجمع تشخيص مصلحت نظام مي تواند تائيد كند كه اقدامات فلان بخش با مصلحت هاي كلان نظام مغايرت دارد. شايد هم نگارنده اشتباهي كرده است يا برداشتي متفاوت از موضوع دارد. همانطور كه فيفا اساسنامه فدراسيون ما را نوشت و به دولت ما تحميل كرد، فدراسيون هاي بين المللي هم چنين جايگاهي دارد اما ما ايراني هستيم و نمي توانستيم چنين برخوردي را انجام دهيم.
 سه شنبه 1 بهمن 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن