تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به کوچکی گناه نگاه نکنید بلکه به چیزی [نافرمانی خدا] که برآن جرات یافته اید بنگ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804606657




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده:امان لله شفاييجمعيت فدائيان اسلام و مسائل جهان اسلام


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:امان لله شفاييجمعيت فدائيان اسلام و مسائل جهان اسلام
خبرگزاري فارس: در اين نوشتار كوشش خواهد شد كه فعاليتهاي جمعيت فدائيان اسلام در حوزه برون مرزي و در قبال مسايل جهان اسلام مورد بحث و بررسي قرار گيرد هر چند كه محور اصلي اين پژوهش تعامل فدائيان اسلام با مسئله فلسطين و جنبش اخوان المسلمين مصر خواهد بود.


چكيده
نهضت هاي اسلامي به رهبري روحانيت سهم قابل توجهي از صفحات تاريخ معاصر ايران را به خود اختصاص داده است. در اين ميان حركت ديني – سياسي «جمعيت فدائيان اسلام » همراه با شكل جديدي از مبارزات عليه حكومت سلطنتي يك نقطه عطف به حساب مي آيد.
اهميت اين مسئله زماني است كه بنياد گرايي شيعي به بنياد گرايي سني نزديك مي شود و فضايي از همكاري هاي نظري و عملي ميان آنان پديد مي آيد. در زماني كه ساختار قضاياي فلسطين را ناسيوناليست عربي شكل داده بود و جريان اخوان المسلمين، بنيادگرايي با تعصب مذهبي سني، شناخته مي شد، فدائيان اسلام به رهبري روحاني جواني به نام نواب صفوي با ايدئولوژي زلال شيعي توانستند ساختار اين معادلات را به هم بريزند. زيرا وي نقاط تفرقه افكن و آفت خيز اعتقادي شيعه و سني را ترك نمود و به سوي محورهايي كوچ نمود كه همانند مغناطيس حتي خرده مسلك و مكتب هاي اسلامي را مي ربايد.
اتخاذ موضع در قبال اعلام موجوديت اسرائيل، شركت در اجلاس مؤتمراسلامي، اشتراك مساعي با مبارزان فلسطيني، آشنايي با آرمان و ايده اخوان المسلمين و همكاري با آن و سفر به مصر و ارتباطات نزديكتر با اخوان پس از آن، همگي شاهد و ناظر به اين امر است كه فدائيان اسلام و نواب صفوي به عنوان يك اصل ثابت، راه همكاري و تعامل با جهان اسلام را در پيش گرفته بودند.

مقدمه:
در بخشي از اعلاميه تاريخي جمعيت فدائيان اسلام چنين آمده است: «ما كوس بيدار باش رابراي حفظ نواميس اسلامي و ملل اسلامي مي نوازيم و به ياري خداي جهان حدود مسلمين را حراست مي كنيم.» (1)
هر چند كه اساس شكل گيري جمعيت فدائيان اسلام، بر مقابله با انحرافات فكري و اجراي احكام اسلامي استوار بود و فعاليت هاي آن شكل درون مرزي داشت، اما اين جمعيت بر اساس اصول راهبردي و اساسنامه اي كه شديدا" به آن پايبند بود، به مسايل جوامع و ممالك اسلامي نيز اهتمام مي ورزيد.
اين سازمان انقلابي، كه عده اي جوان و پرشور و شجاع آن را تأسيس كرده بودند، هرچند كه در ابتداي راه برنامه ها و اقداماتشان سركوب شد، اما در همين دوره كوتاه فعاليتش كارهاي بزرگي انجام داد و ثابت نمود كه در آينده قابليت تبديل شدن به يك جريان بنياد گراي بين المللي با ايدئولوژي شيعي را دارد. از اين رو بررسي و تحقيق پيرامون عملكرد جمعيت فدائيان اسلام در زمينه هاي مختلف، ما را با اهداف و آرمانهاي اين گروه بيشتر آشنا مي كند و ميزان صحت و سقم برخي انتقادات را نيز نسبت به آنان، نمايان خواهد نمود.
نيم قرن از شهادت بنيانگذاز جمعيت فدائيان اسلام و عده اي از دوستانش مي گذرد. در واقع با شهادت نواب صفوي، درخشش جمعيت فدائيان اسلام نيز به خاموشي گرائيد و چنانچه نواب صفوي را از فدائيان اسلام كسر كنيم ، اعتبار فدائيان اسلام، بي رنگ خواهد شد.
به اين جهت بررسي، عملكردهاي اين جمعيت، بدون در نظر داشت رهبري نواب امكان پذير نيست. شخصيتي كه با شور و حرارت جواني و انقلابي توانست ،رژيم پهلوي را با چالش هاي جدي مواجه كند و نام خويش را در سطح جوامع اسلامي و بين المللي بلند آوازه كند.
هر چند هدف اوليه اقدامات فدائيان اسلام سران حكومت در ايران و ساير كشورهاي اسلامي بود، اما اين جمعيت ريشه بدبختي و عقب ماندگي جوامع اسلامي را حكومت هاي استعماري نظير آمريكا ، شوروي و انگليس مي دانست.
به قول شهيد رجايي؛ فدائيان اسلام شعارهايي مي دادند كه امروزه در سطح بالاي جمهوري اسلامي داده مي شود و حقيقتا نواب معتقد بود كه اگر اين ملت حركت كند پرچم اسلام را نيز برفراز كاخهاي جباران و ستمگران واشنگتن، لندن و كرملين خواهد زد. (2)
و اين گونه بود كه مجلات خارجي بعد از شهادت او نوشتند:
شخصيتي كه چهار سال منافع غرب را به خطر انداخته بود، در ايران كشته شد. (3)
بررسي تاريخچه پيدايش، برنامه هاي مبارزاتي، مواضع آنان نسبت به قضاياي داخلي و تعامل با اشخاص مذهبي و دولتي در عين اهميت و ارزشمندي، از محدوده اين مقاله خارج است. در اين نوشتار كوشش خواهد شد كه فعاليتهاي جمعيت فدائيان اسلام در حوزه برون مرزي و در قبال مسايل جهان اسلام مورد بحث و بررسي قرار گيرد هر چند كه محور اصلي اين پژوهش تعامل فدائيان اسلام با مسئله فلسطين و جنبش اخوان المسلمين مصر خواهد بود.

اين مقاله با استفاده از منابع متعدد و برخي اسناد به گونه اي سازماندهي شده است كه عناوين برجسته تعاملات فدائيان اسلام با مسايل جهان اسلام از نظر سير تاريخي ازبدو تأسيس (1324)تا شهادت نواب صفوي (1334) مورد مطالعه قرار گيرد. از اين رو اميدواريم اين نوشتاركه در سه فصل تنظيم شده است بتواند فرازهاي مهمي از كارنامه فدائيان اسلام را در رابطه با مسايل جهان اسلام، پيش روي خوانندگان قرار دهد.

فصل اول ؛ كليات
پيشينه وضرورت پژوهش
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران وپس ازدسترسي به اسناد ساواك، عملكرد فدائيان اسلام در عرصه هاي مختلف تا حدود زيادي مورد توجه واقع شده است. نهضت شناسان اسلامي كوشش كرده اند اهداف، برنامه ها و عملكردهاي جنبش هاي اسلامي را روشن كنند كه دراين زمينه «جمعيت فدائيان اسلام» با زمينه شيعي اش در صدر فهرست قراردارد. خوشبختانه درخصوص شناسايي تاريخچه جمعيت فدائيان اسلام اقداماتي انجام شده است ولي درخصوص شناساندن اين گروه كار چنداني صورت نگرفته است.
اين پژوهش اولا" از اين جهت ضروري است تا به بهانه پنجاهمين سالگرد شهادت نواب صفوي وجمعي از اعضاي فدائيان اسلام، ازشخصيت آنان تجليل شود و از تلاشها و زحمات آنان براي تشكيل حكومت اسلامي و مبارزه خالصانه عليه رواج فرهنگ ضد ديني ومقابله با استبداد و استكبار تقدير شود.
ثانيا فضا هاي خالي براي تحقيق بيشتر در اين زمينه مشاهده مي شود كه در اين مقاله سعي شده است كه از اطلاعات متعدد اما پراكنده درخصوص فعاليتهاي برون مرزي جمعيت فدائيان اسلام، مجموعه اي منسجم پديد آورد و به صورت فشرده و درچند صفحه، تعامل اين جمعيت با مسائل جهان اسلام را درمحورهاي ياد شده مورد بررسي قرار دهد.

وحدت اسلامي ؛ اصل راهبردي فدائيان اسلام
تلاش براي نزديكي بين مسلمانان و از بين بردن مرزهاي تفرقه برانگيز قومي و مذهبي ميان مسلمانان و جوامع اسلامي از اصول راهبردي فدائيان اسلام بود. اين سازمان خود را ملتزم مي دانست كه منافع مردم ايران را از منافع ساير ملل جهان اسلام جدا نداند.
نواب صفوي در مصاحبه با خبرنگار پاكستاني روي چهاراصل تكيه نمود: 1- اسلام نظام كامل براي زندگي است. 2- قوميت گرايي در اسلام نيست و اتحاد شيعه و سني بايد حفظ شود. 3- تضادي بين اسلام و وطن خواهي نيست.4- اتحاد جهان اسلام با اجراي قوانين اسلامي ممكن بوده و تنها در اين شرايط است كه مشكلات مسلمانان حل مي شود.
ايشان همچنين در مصاحبه با مجله «المسلمون» ارگان نشراتي اخوان المسلمين گفت:
بر ماست كه با اسلام متحد شويم و به تلاش بپردازيم و جز جهاد در راه خدا و تلاش در جهت عزت اسلام همه چيز را فراموش كنيم...آيا زمان آن فرا نرسيده كه مسلمانان با رسيدن به رشد و بلوغ، اختلافات شيعه و سني را رها كرده و همه با هم به كتاب پروردگار خود بنگرند. (5)
اين ديدگاه واقع گرايانه نشان مي دهد كه نواب فقط يك جوان انقلابي احساساتي نيست بلكه انديشه هاي وحدت طلبانه او، با نظريات بزرگاني چون سيد جمال ، عبده و حسن البناء انطباق دارد. برنارد لوئيس در كتاب خود «غرب و خاورميانه » در مورد فدائيان اسلام مي نويسد:
آنها (فدائيان اسلام )ايده وحدت اسلامي را ارايه مي كنند. اين تئوري تاحدود زيادي به انديشه اخوان المسلمين شباهت دارد. (6)
تداركات سازماني و مشغله هاي فراوان فكري در سالهاي نخست تأسيس فدائيان اسلام مانع از توجه نواب صفوي به انديشه وحدت اسلامي نشد. وي در سال 1326 به اين منظور با « فريد خاني» سفير سوريه در تهران، ملاقات كرد وبرنامه اي براي اتحاد ملل اسلامي ارايه كرد. (7)
اين اقدامات نواب هرچند در راستاي كسب اشتهار و اعتبار بين المللي براي فدائيان اسلام نيز بود اما ايده وحدت اسلامي امري نبود كه نواب فقط به شعار اكتفا كند و قدمي براي تحقق آن برندارد. سفر تاريخي نواب به كشورهاي مصرو اردن را بايد در راستاي اين تفكر دانست. پس از اين سفر نواب دريافت كه رسيدن به وحدت اسلامي امري ممكن است لذا در خرداد ماه 1333 مسلمانان را براي تجديد عظمت اسلام به اتحاد و همدلي و مبارزه دعوت نمود و طي اعلاميه اي خطاب به همه مسلمانان اظهار داشت:
چون پروانه هاي شمع حقيقت ، اينك كه نسبت به خداي عزيز جهان بي وفايي مي شود با هم بسوزيم .از اين سوختن ريشه اين جنايات و معاصي را بسوزانيم. (8)
موضع گيري سريع و قاطع فدائيان اسلام در قبال موجوديت اسرائيل و سفر نواب صفوي به اجلاس مؤتمر اسلامي و پس از آن به مصر را بايد در قالب همين ايده مورد تحليل قرار داد.

فصل دوم ؛ فدائيان اسلام ، مؤتمر اسلامي و مسئله فلسطين
اعلام موجوديت اسرائيل و عكس العمل فدائيان اسلام
بدنبال اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي اسرائيل در سال 1327 ، امواج خشم و نفرت جوامع اسلامي را نسبت به اسرائيل فراگرفت.سازمانها و نهادهاي مردمي درسراسر كشورهاي اسلامي و عربي تظاهرات گسترده اي را به راه انداختند و دولتهايشان را براي اعزام آنان جهت نبرد با اسرائيل تحت فشار قرار دادند.
در ايران حكومت پهلوي نسبت به اين امر حساسيتي از خود نشان نداد. اما جمعيت فدائيان اسلام و آيت الله كاشاني كه همكاريهاي تنگا تنگي را در آن زمان داشتند، واكنش نشان دادند. به دعوت آنان اجتماع عظيمي در روز جمعه 31 ارديبهشت 1327 در مسجد سلطاني تهران (فقط پس از شش روز از تشكيل دولت اسرائيل َ) به منظور حمايت از مسلمانان فلسطين در قبال هجوم صهيونيستها برگزارشد. در اين روز نواب صفوي و آيت الله كاشاني قطعنامه شديدالحني را عليه اسرائيل و در جهت بيداري امت اسلامي صادر كردند. پس از آن جمعيت كثيري سوار بر اتوبوسها ، در خيابانهاي تهران به راه افتادند و تاساعت 9 شب بر ضد اسرائيل شعار دادند. (9)
فرداي آن روز محلهايي كه براي ثبت نام جهت اعزام به فلسطين ، مشخص شده بود مملو از داوطلبيني شد كه براي جنگيدن با اسرائيل اعلام آمادگي كردند. قريب به پنج هزار نفر ثبت نام كردندو فدائيان اسلام خطاب به دولت اين اعلاميه را صادر كرد:

هوالعزيز ، نصرمن الله و فتح قريب
خونهاي پاك فدائيان اسلام در حمايت از برادران فلسطين مي جوشد. پنج هزار نفر از فدائيان رشيد اسلام عازم كمك به برادران فلسطيني هستند و با كمال شتاب از دولت ايران اجازه حركت به سوي فلسطين را مي خواهند و منتظر پاسخ سريع دولت مي باشند. (10)
سيد مجتبي نواب صفوي – فدائيان اسلام

پس از صدور اين اعلاميه نواب صفوي دولت را تحت فشارقرارداد تا امكان عزيمت داوطلبين را فراهم كند. نواب با ابراهيم حكيمي نخست وزير وقت ملاقات نمود و برخواست جدي فدائيان اسلام تأكيد نمود. اما حكيمي در اين ديدار پاسخ روشني به او نداد و بررسي مسئله را به روزهاي بعد موكول كرد. پيگيريها و تلاشهاي فدائيان اسلام نهايتا" بي نتيجه ماند و دولت خواسته آنان رااجابت نكرد.
نواب كينه عميقي نسبت به يهود صهيونيستي پيداكرده بود. در حاليكه سران كشورهاي عربي براي مقابله با اعلام موجوديت اسرائيل تعلل مي كردند و به نوعي قضيه را بين العربي مي دانستند ، نواب معتقدبود كه با ملي گرايي عرب نمي توان مسئله فلسطين را حل كرد بلكه بايد با شعار امت اسلام آنجا را آزاد نمود. او راه نجات فلسطين را ايثار و شهادت مي دانست. (11)

شركت نواب در اجلاس مؤتمر اسلامي
درآذرماه 1332 گروهي ازدانشمندان وعلماي اسلامي اجلاسي را تحت عنوان «مؤتمر اسلامي » ، به منظورچاره جويي براي مقابله با تهاجمات اسرائيل وكمك به مردم فلسطين دراردن برگزار كردند. «جمعيت انقاذ فلسطين» و «مكتب الاسرارالمعراج» ازنواب صفوي براي شركت در آن اجلاس دعوت به عمل آوردند. نواب اين موضوع را با برخي ازعلماي مطرح درميان گذاشت و برخي از اين علما از جمله آيت الله صدرالدين صدر ،شركت دراين اجلاس را بعنوان تكليف شرعي برعهده نواب گذاشتند. (12)
پس از دريافت دعوت نامه مؤتمر اسلامي ،مجلس مشورتي در مسجد محمديه سرچشمه تهران برپا شد كه پس از موافقت اكثريت اعضاي فدائيان اسلام ،براي تأمين هزينه اين سفر فيش هايي از سوي فدائيان اسلام به فروش رسيد و مبلغ هشت هزار تومان جمع آوري شد. دراين جلسه سيد عبدالحسين واحدي فرد شماره دو فدائيان اسلام ، اهميت و ابعاد اين سفر را براي حاضرين تشريح كرد. (13)
نواب صفوي در تاريخ 11/9/1332به عراق سفر كرد و فرداي آنروز به بيروت وازآنجا به بيت المقدس عزيمت نمود.شركت نواب دراجلاس شش روزه كه در بخش شرقي بيت المقدس برگزار شد ،بازتاب گسترده اي در سطح مطبوعات داخل ايران داشت. اين مطبوعات اهداف اين سفر را دعوت و تهييج سران ممالك اسلامي ،براي تشكيل جبهه متحد و مستحكم دربرابر بيگانگان و اجراي احكام اسلام درسرزمينهاي اسلامي و ديداربا رجال سوريه و ملاقات با مراجع عظام نجف اعلان كردند. (14)

سخنراني نواب در اجلاس
در اولين جلسه مؤتمر اسلامي ، نواب صفوي فرصت سخنراني درحضور رؤساي ممالك ، انديشمندان و علماي اسلام را پيدا كرد. نواب ضمن ايراد سخنان آتشين به زبان عربي فرياد بيدارباش مسلمين را سرداد و برگزيدگان كشورهاي اسلامي را به دفاع از سرزمين مسلمانان يعني فلسطين و بيرون راندن صهيونيست فرا خواند. چنين حرارت درسخن وغيرت ديني، موجب حيرت و شگفتي حاضران گرديد. (15)
تنها موضوعي كه دراين اجلاس نواب را از درون آزارمي داد ، فضاي ناسيوناليستي عربي حاكم بر جلسه بود كه سخنرانان يكي پس از ديگري دم از ملي گرايي وغيرت عربي مي زدند اما نواب معتقد بود كه بايد مسئله فلسطين را اسلامي كرد نه عربي. به روايت خود نواب:
فضاي مؤتمر را به جاي اينكه اسلامي ببينم ، عربي ديدم .مي ديدم كه همه سخنران ها بر اين موضوع تكيه مي كنند كه حمله اسرائيل به سرزمين عربي فلسطين صورت گرفته است، اما وقتي نوبت سخنراني من فرا رسيد ، دو ركعت نماز خواندم و توسل جستم و گفتم خدايا همه اينها به زبان عربي مسلط هستند ،مي خواهم دراين جمع صحبت كنم ، از تو ياري مي خواهم. بعد پشت تريبون رفتم و گفتم : اگر افتخار به عربيت باشد من فرزند بهترين مرد عرب هستم. اگر پيغمبر را از عرب بگيرند ، عرب هيچ ندارد. شخصيت عرب به پيامبر اسلام است و من فرزند اويم. همان خداوند كه فرمود: « إنا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوبا"و قبائلا"لتعارفوا إن اكرمكم عندالله اتقيكم» (حجرات،13). حمله به سرزمين اسلامي فلسطين چه سرزمين عرب و چه غير عرب ، حمله به سرزمين اسلام است. (16)
سخنان آتشين نواب حاضران را به وجد آورده بود و به طوريكه فرياد زدند:
زنده باد اين مهمان گرامي اسلام، زنده باد اين قهرمان ملي ايران.
ايشان بقدري درخشيدند كه مرد هفته شناخته شدند و در روزنامه هاي عربي عكس نواب و ملك حسين شاه اردن راچاپ كردند و نوشتند كه ملك حسين تحت تأثير سخنان نواب از سوار شدن برماشين ساخت انگليس خودداري كرد. (17)
« يوسف حناء » خبرنگار مسيحي لبناني كه تحت تأثير سخنان پرشور نواب صفوي بعدا"مسلمان شد و در اجلاس مؤتمر اسلامي حضور داشت ،شخصيت نواب صفوي را اين گونه ترسيم مي كند:
او جسم نحيفي داشت؛اما روح بزرگي دراين جسم نحيف حكومت مي كرد كه گويي مي خواست ،تمام دنيا را در ميان روح خودش و در ميان پنجه هاي پرقدرت خودش هضم كند. (18)
مفتي اعظم سوريه كه يكي از شركت كنندگان درآن اجلاس بود بعد ازسفري كه پس ازانقلاب اسلامي به ايران داشت اظهار نمود: بعد ازقرن اول هجري ، شهيدي به عظمت نواب صفوي وجود ندارد. (19)

در حاشيه اجلاس
پس ازپايان كاراجلاس مؤتر اسلامي ، ملاقاتها و ديدارها يي بين مقامات كشورهاي اسلامي صورت گرفت. نواب صفوي نيزبا برخي ازمقامات سازمانها و جنبش هاي اسلامي ازجمله « سيد قطب » سخنگوي اخوان المسلمين ديدار كرد. سيد قطب كه ازسخنراني نواب و جسارت فوق العاده او خوشش آمده بود درديدار با نواب با اشاره به قلب خودش گفت: «أنتَ هُنا». يعني تو در قلب مني. (20)
همين طور نواب صفوي پيشنهاد ملاقات با ملك حسين شاه اردن را پذيرفت و درديدار با وي چنين گفت:
من تا كنون با پادشاهان ملاقات نكرده ام و ازديدن پادشاه خوشم نمي آيد اما چون تو سيد هستي (ملك حسين سيد حسني است) ، استخاره كردم كه به ديدنت بيايم. (21)
در اين ملاقات نواب ازموقعيت پيش آمده استفاده كرد وبا نگاه روانشناسانه ،احساسات ملك حسين را نسبت به مسئله فلسطين برانگيخت و به وي چنين گفت:
پسر عمو! اينك از تو انتظار دارم به ياري اسلام برخيزي و اراضي غصب شده فلسطين را از چنگال يهود غاصب آزاد سازي. (22)
پس از پايان كار كنفرانس ، نواب صفوي ،همراه هفتاد نفر از شركت كنندگان براي ديدارازآثار به جاي مانده ازتهاجم اسرائيل به مرزماوراء اردن رفت. هنگاميكه نواب ابعاد جنايات صهيونيستها را با چشم خود ديد، گريه كرد و دست به آسمان برداشت و اين آيه را قرائت كرد:
« و اعدوالهم مااستطعتم من قوة و من رباط الخيل ترهبون به عدوالله و عدوكم آخرين من دونهم. » (انفال/ 60) (23)
نواب در كنار سيم خارداري كه بين اردن و اسرائيل كشيده شده بود ، به قدري متأثروعصباني شد كه ناگهان به آن سوي سيم خاردار پريد و با صداي بلند گفت:
اين ننگ آور نيست كه جز با اجازه اسرائيل ما مسلمانان نتوانيم قدم به خاك فلسطين بگذاريم . (24)
مفتي اعظم سوريه (از شركت كنندگان دراجلاس ) در اين مورد مي گويد:
پس از كنفرانس نواب با هفتاد نفر براي بازديد بخش اشغالي قدس رفته بود يكباره عبايش را كناري انداخت وبه حاضران گفت كه بايد برويم و درآن مسجدي كه در منطقه اشغالي واقع است نماز بخوانيم و هر كس آماده شهادت است با ما بيايد. درحاليكه همه ترسيده بودند ، اوحركت كرد و ديگران نيزبا وجود آنكه سربازان اسرائيل دستها را بر روي ماشه گذاشته بودند به دنبال وي براه افتادند و نمازرا به امامت وي خواندند. (25)
البته همه اين هفتاد نفر ، به نواب اقتدا نكردند و فقط حدود ده نفربا اصرارازاوخواستند كه بعنوان امام جلو بايستد ، اما نواب به ايشان گفته بود كه:
من شيعه هستم و به روش امام جعفر صادق عليه السلام نمازمي خوانم. (26)
نواب در جواب احمد سوكارنو رئيس جمهور وقت اندونزي كه پس از بازديد، از نواب پرسيده بود كه چرا چنين كاري كردي و نزديك بود ما را به كشتن دهي ؟، گفته بود:
بردم تا شهيدتان كنم تا ملتهاي مسلمان با كشته شدن نمايندگانشان، بيدار شوند. (27)

فدائيان اسلام و فلسطينيان
اولين اجلاس مؤتمر اسلامي درخصوص قضاياي فلسطين و يافتن راه حلهايي براي آن،برگزارشد اما اين امرسرفصل جديدي براي تعامل فدائيان اسلام با فلسطينيان مبارز را گشود. هرچند كه فدائيان از بدو تشكيل دولت اسرائيل حمايت شان را ازمبارزان فلسطيني ابراز نموده بودند وحتي از پنج هزار نفر براي اعزام به فلسطين ثبت نام كرده بودند.
مواجهه نواب با عمق فاجعه فلسطين درجريان مؤتمر اسلامي ، دل مشغولي جديدي را براي او ايجاد كرد. نواب دريافت كه مقابله با دولت اسرائيل كه ازحمايت شديد انگليس و آمريكا برخوردار بود، ازعهده يك دولت و يا يك سازمان به تنهايي برنمي آيد و چاره كار در اين است كه تمام سازمانهاي انقلابي اسلامي به همراه دولتهاي عربي دست به دست هم داده و تحت فرماندهي سازمان واحدي ،عليه اسرائيل عمل كنند.
لذا نواب پيشنهاد داد تا براي مبارزه با اسرائيل يك «سازمان انقلاب اسلامي بين المللي » تشكيل شود. اين پيشنهاد مورد استقبال بسياري از جمله اخوان المسلمين قرار گرفت. (28) هرچند كه با شهادت نواب اين ايده نيز به فراموشي سپرده شد.
درجريان ديداري كه نواب پس از اجلاس اردن ،ازقاهره بعمل آورد، يكي ازمحورهاي اصلي كاري او قضيه فلسطين بود درجريان سخنرانيهايي كه انجام داد براسلامي بودن مسئله فلسطين تأكيد نمود و حال آنكه بسياري آن را مسئله عربي مي دانستند. وي در ديداري كه از دانشگاه عين الشمس قاهره داشت ، ياسر عرفات كه در آن هنگام دانشجو بود را مورد خطاب قرار مي دهد كه فلسطين زير چكمه هاي صهيونيزم و آمريكا جان مي دهد و تو مي خواهي مهندس شوي ؟ تو بايد شرافتمندانه بجنگي وازسرزمينت دفاع كني. (29)
ياسر عرفات، كه بعنوان اولين مقام بلند پايه، پس از انقلاب اسلامي به ايران سفر نمود ، در ديدار با حضرت امام خميني (ره)از شهيد نواب صفوي به نيكي ياد كرد و گفت:
هنگاميكه دانشجو بودم و درمصر درس مي خواندم يك روز شهيد نواب صفوي به دانشگاه آمد و سخنراني كرد. پس از پايان سخنراني نزد او رفتم و خودم را معرفي كردم . او به من گفت:« تو پسر علي هستي ، اما ملتت دراسارت به سر مي برد. تو سيد حسني هستي . تو بايد دين جدت را ياري دهي . تو بايد ملت فلسطين را ازچنگال اسرائيل نجات دهي ، آن وقت اينجا نشسته اي درس مي خواني كه چه ؟»
عرفات افزود :اين سخنان نواب صفوي مرا تكان داد و روحيه انقلابي در من پديد آورد و از آن پس درس و مشق را رها كردم و به كار نهضت پرداختم . (30)
در ديداراز ايران ،عرفات در چند جا ازنواب صفوي به عنوان استاد خود ياد كرد ازجمله دراجتماع بزرگ مردم مشهد د رسال 1357 گفت:
چقدرخوشوقتم كه دراين شهرمقدس ، شهرامام رضا(ع)، محبوبم وبه شهراستادم نواب صفوي آمده ام. (31)
پرداختن به مسئله فلسطين ازسوي فدائيان اسلام ، درحاليكه خود درگيرمبارزات داخلي عليه رژيم پهلوي بودند، اهميت اين قضيه را نشان مي دهد. بي شك نواب صفوي يكي از محبوب ترين شخصيت غيرعربي براي فلسطينيان بود و شيوه هاي مبارزاتي جمعيت فدائيان اسلام ، بعنوان الگوي مبارزاتي مبارزين فلسطيني قرار گرفت تا حديكه سازماني با همين نام در فلسطين پديد آمد.
« سازمان فدائيان فلسطين » در حدود سال 1970م از طرف روحانيون و رهبران مذهبي فلسطيني تأسيس گشت. يكي از رهبران برجسته اين سازمان « شيخ محمد ابو طير » چند بار دستگير شد و هم اكنون در زندانهاي اسرائيل به سر مي برد. مؤسسين اين سازمان اثرپذيري زيادي از فدائيان اسلام ايران به رهبري شهيد نواب صفوي داشته اند و به همين جهت اغلب هواداران سازمان فدائيان فلسطين ، نام پسران نوزاد خود را « نواب صفوي » گذاشته اند. (32)

فصل سوم ؛ فدائيان اسلام و اخوان المسلمين
اشتراكات فكري و سازماني:
بررسي تعامل« اخوان المسلمين» به عنوان جنبش بزرگ اسلامي اهل سنت ، با فدائيان اسلام به عنوان نهضت اسلامي شيعي از اهميت ويژه برخوردار است.
سازمان اخوان المسلمين درسال 1928م توسط حسن البناء تأسيس شد. اين دانشجوي جوان با نبوغ ذاتي كه در رهبري تشكيلاتي داشت توانست در سريع ترين زمان اخوان المسلمين را به درجه مهمي از اشتهارو اعتبار برساند.
در حاليكه مردم مناطق روستايي مصر با اعتقادات راسخ، مراسمها و مناسكهاي مذهبي را انجام مي دادند و فرهنگ و سنتهاي عربي را اجرا مي نمودند ، شهرهاي بزرگ بويژه قاهره و اسكندريه، محل آمد و شد جهانگردان عياش وخوشگذراني شده بود كه بر لاابالي گري و بي ديني مردم تأثير زيادي گذاشته بود. وجود مراكز فحشاء ، سالنهاي سينما و كاباره ها و طرز پوشش مردم با مدلهاي غربي ، حسن البناء را به فكر چاره جويي انداخت. لذا گروهي از همفكران در اطرافش جمع شدند و سوگند خوردند كه در راه احياي سنتها و ارزشهاي اسلامي، حتي از جانشان نيز بگذرند از اين رو خودشان را برادران مسلمان (اخوان المسلمين ) ناميدند. حسن البناء در ابتدا اخوان المسلمين را در جهت خدمات خيريه و آموزش هدايت كرد اماهدف واقعي او بسيار فراتر از آن بود. اوخود را معلمي مي دانست كه به دانش آموزان آموزش ميدهد اما به نظراو اولويت ،آموزش دادن به پدران دانش آموزان است كه بايد به آنها آموخت، مذهب چيست وبه كجا مي رود؟. (33)
بنابراين اساس شكل گيري اين سازمان مبارزه دربرابرتهاجم فرهنگي غرب و بي بندوباريهاي اجتماعي بود .امري كه به عينه منشا پيدايش فدائيان اسلام شد. انحرافات فكري وشيوع كسروي گري درميان دانشجويان ونمادها ومظاهرغربي همراه با فساد اخلاقي جامعه، اولين جرقه ها را درنواب صفوي به وجود آورد و او نيزابتداي فعاليتش را بر روي محورهاي فرهنگي وتبليغي قرارداد.
نكته جالب توجه اين كه نواب نيز هما نند حسن البنا در عنفوان جواني دست به كارشد وبدون شك اودراين زمينه از حسن البنا الگو پذيرفته بود.علاقه نواب صفوي به حسن البناء چنان بود كه او حتي مقاله اي از حسن البنا را ترجمه كرد ودر مقدمه اين مقاله نوشت:
براي مسرت روح پر فتوح رادمرد مجاهد،شهيد حسن البنا ،بنيانگذار جمعيت مسلمانان مبارز ومجاهدين حقيقي راه تعالي اسلام يعني اخوان المسلمين مصر،ذيلا"به ترجمه مقاله از آن رهبر با شهامت كه نمونه روح آتشين وكمال علاقه او به سربلندي اسلام وزاييده ايمان ومباني مقدس آيين آسماني مااست،مي پردازيم. (34)
برخي معتقدند كه جمعيت فدائيان اسلام در برخي از اهداف خويش به آرمانهاي سيد جمال نزديك بود وبه طورغيرمستقيم ودرگستره جنبشها ونيروهاي سياسي مذهبي موجود در منطقه،در تداوم حركت سيد گام بر ميداشت.به اين معني كه فعاليتهاي سيد وهوداران او همچون «عبده» در مصر سنگ بناي اخوان المسلمين رادراين كشور وساير كشورهاي اسلامي گذاشت و فدائيان اسلام نيز سنگ بناي حركتهاي مسلحانه جمعيتهاي مذهبي را در ايران، بنا نهاد. (35)
اما برخي ازنويسندگان به لايه هاي زيرين شكل گيري سازمانهاي اخوان وفدائيان توجه چنداني نشان نداده وتأكيد مي كنند كه شكل گيري جنبشهاي اسلامي در ايران شيعي، ناشي از تأثيرات تعيين كننده اخوان المسلمين در جهان اسلام مي باشد. چرا كه اخوان المسلمين را به عنوان نخستين جمعيت اسلامي متشكل عمل گرا، در قرن حاضر مي شناسند كه چون طوفاني سراسر كشورهاي اسلامي را فرا گرفت.اين نويسندگان از حركت فدائيان اسلام به عنوان پيش تازان جنبش مسلحانه آزاديبخش درايران ياد مي كنند ونظرات نواب صفوي در«اعلاميه فدائيان اسلام » يا « رهنماي حقايق» را نزديك به نظرات وانديشه هاي رهبران اخوان المسلمين در مصر مي دانند.از اين رومعتقدند كه محتواي اين اعلاميه شباهتهاي زيادي با پيام حسن البنا به سران كشورهاي اسلامي در سال 1355ه. ق دارد. (36)
همان گونه كه در ابتداي اين مقاله آورده شد ،يكي از اهداف اساسي فدائيان اسلام تلاش براي ايجاد وحدت اسلامي ميان جوامع اسلامي بود .نواب صفوي بارها در سخنرانيها واعلاميه هايش جوامع اسلامي را از نفاق افكني قومي وتعصبات مذهبي شيعه وسني برحذرداشت. ضمن آ نكه بر تشكيل حكومت اسلامي در جوامع اسلامي تأكيد نمود. در اين زمينه اعلاميه معروفي را تحت عنوا« رهنماي حقايق» منتشر كرد وبرنامه هاي فدائيان اسلام را براي تشكيل حكومت اسلامي تشريح نمود.
حسن البناء نيز وضع موجود را دوران سرشكستگي و انفعال جهان اسلام مي دانست كه در برابر جهان غرب دستها يش را به علامت تسليم بالا برده است. اين مسئله تا عمق جان او را آزار مي داد به طوريكه در جايي بيان داشت :
در گذشته رهبري جهان ، شرقي بود ، پس از آن در دوران يونان و روم اين رهبري غربي شد و سپس با ظهور اديان نبوي ، اين رهبري دوباره شرقي شد و پس از آن با عهد رنسانس دوباره رهبري به دست غربيها افتاد و اين قانون خداست. زماني براي ظهور يك قدرت شرقي تحت لواي خدا و قرآن فرارسيده است. دنيا مسلمان و سعادتمند خواهد شد. (37)
علي رغم ارتباطي كه بناء با رشيد رضا داشت اما هيچگاه تحت تأثيراصلاح طلبي انحصاري و همراه با تعصب او قرار نگرفت.ايشان بنيادگرايي به اسلام را پناهگاه و محل تخليه احساسات و عواطف مذهبي مي دانست كه مسلمانان براي بازگشت به اقتدار گذشته ، ناگزيرازآنند . لذا تحقق اين امر،اتحاد دنياي اسلام و به فراموشي سپردن عوامل اختلاف زاي بين مذاهب را مي طلبيد.
شيوه هاي مبارزاتي و قيام مسلحانه فدائيان اسلام نيز نزديك به اخوان المسلمين است و با منها نمودن عنصر مذهب از ميان اين دو تشكل ،بايد گفت كه فدائيان اسلام ،در مباني فكري و عملي ادامه دهنده سيره اخوان المسلمين در ايران است اما با ايدئولوژي متفاوت.
بطور كلي بسياري ازمحققان معتقدند كه نواب صفوي پيش ازآنكه وامدار جريان مشروعه خواه در نهضت مشروطه و كساني چون شيخ فضل الله نوري باشد، به گرايش پهناورتري تعلق داشت كه از مصر و جنبش اخوان المسلمين مايه مي گرفت و بعدها سلفي گري ،اصولگرايي و بنيادگرايي نام گرفت. (38)

سر آغاز همكاري ها
صرف نظرازقرابت فكري والهام گيري درسازماندهي تشكيلاتي فدائيان ازاخوان المسلمين،تماسهاي بين الاثنيني نيز بين اين دوسازمان پديد آمد و پيوندهاي آنان وارد فاز جديدي شد. اسناد بسيارمهمي كه عبارت ازدونامه سيدقطب به خط خودش به نواب صفوي نوشته شده بود ،نشان مي دهد كه اين دو جريان ،مبادلات فكري و احيانا"همكاريهاي سازماني داشته اند. (39)
ارتباط ميان اخوان و فدائيان هنگامي عيان شد كه نواب ،زماني كه درنجف مشغول تحصيل بود، به جلسات اخوان دربغدادشركت مي كرد وحتي براي آنان به زبان عربي سخنراني مي كرد. (40)
از اين رو نواب صفوي براي جنبش اخوان المسلمين حكم نماينده مبارزان اسلام گراي شيعي را پيدا كرده بود. «شيخ محمد محمود الصواف» مؤسس اخوان المسلمين عراق، در اين بين حكم حلقه ارتباطي را داشت و نواب صفوي از طريق او با رهبران اخوان المسلمين در قاهره تبادل نظر مي نمود.

سفر نواب به مصر ؛ گشايش فصل جديد
در جريان اجلاس مؤتمراسلامي كه در بيت المقدس برگزار شد ،سخنراني پرشوروحرارت نواب توجه بسياري ازمقامات حاضردراجلاس را به خود جلب كرد. پس ازپايان اجلاس،اخوان المسلمين كه قبلا"نيز همكاريهايي را با اوداشت به همراه گروه ديگري بنام «شباب المسلمين » ، ازنواب جهت سفربه قاهره دعوت كرد. نواب اين دعوت راپذيرفت اما بدلايلي(ازجمله نداشتن هزينه سفر )آن را به بعد موكول كرد و به عراق بازگشت. درملاقاتهايي كه درنجف نواب با آيت الله ميلاني و علامه اميني داشت ، آنها نواب را ترغيب كردند كه هرچه زودتردعوت اخوان المسلمين رااجابت كند . علامه اميني هزينه مسافرت او را توسط يكي از تجار نجف ، فراهم كرد.
نواب بدون آنكه به ايران باز گردد عازم مصر شد. در روزهاي آغازين ورود اوبه قاهره ،براي گراميداشت دو تن از دانشجويان دانشگاه الازهر كه در فلسطين شهيد شده بودند، مراسمي در اين دانشگاه بر گزار شد كه از نواب به عنوان سخنران دعوت نمودند. در اين مجلس نواب پس از استاد حسن الهضيبي مرشد عام اخوان المسلمين وسيد قطب، سخنراني كرد.نواب بار ديگر درخشيد ودريك سخنراني آتشين به زبان عربي ،خطاب به دانشجويان وحاضرين از توطئه هاي اسرائيل و استكبار براي جهان اسلام پرده برداشت وتنها راه نجات مسلمانان فلسطيني را از چنگال صهيونيست، ايثار وشهادت دانست. وي سپس بر اجراي احكام اسلامي در مصروقطع وابستگي اين كشور به بيگانگان وملي شدن كا نال سوئز تأكيد نمود. در بخشي از سخنراني خطاب به نجيب پاشا ،چندين بار فرياد زد:« يا نجيب الي الكانال » ، يعني كانال سوئز را ملي كن. (41)
سخنراني ايشان موجب غليان احساسات حاضران شد ،تا جايي كه هزاران دانشجو فرياد زدند: حي الله،حي الاسلام، حي الله ايران ،حي الله نواب صفوي.
مر حوم نواب بعدا گفته بود كه در آن لحظا ت چنان شور وشوق وجود مرا فرا گرفته بود كه مي خواستم پرواز كنم . (42)
همچنين از قول نواب صفوي گفته شده است كه در حين سخنراني وي ،مامورين حكومتي با ماشين آمدند كه انتظامات اخوان مامورين دولتي را ازماشين پياده كردند وماشين را آتش زدند. (43)
پس از پايان مراسم نيروهاي دولتي به مراكز ودفاتر اخوان المسلمين حمله كردند وبر خي از مقامات آن را باز داشت نموده و اخوان المسلمين را منحل كردند. دفتر مجله« المسلمون » كه محل پذيرايي از نواب صفوي بود نيز مورد هجوم سربازان قرار گرفت ونواب را براي بازجويي به وزارت كشور منتقل كردند.
درآن زمان ،شوراي انقلابي مصر كه حكومت سلطنتي را سر نگون كرده بود با رژيم پهلوي ايران رابطه خوبي نداشت از اين رو مقامات مصري دريافتند كه نواب صفوي به عنوان دشمن سرسخت حكومت ايران مي تواند برگ برنده اي دراختيارآنان باشد، لذا با نواب بر خورد محترمانه اي كردند وپذيرايي از او را خود بر عهده گرفتند وشيخ حسن البا ئوري وزير اوقاف را مأ مور پذيرايي از نواب نمودند.
در مدتي كه وي ميهمان وزير اوقاف بود،به قول همسر مرحوم نواب؛
تمام اعضاي خانواده وزير اوقاف شيعه شده بودند؛البته در مدتي كه در مصر بودند، افراد زيادي تحت تأثير ايشان شيعه شده بودند وبه آقاي نواب پيشنهاد كرده بودند كه آن جا بماند و رهبري آنان را بر عهده بگيرد كه آقاي نواب گفته بود كشور خودم به من نياز بيشتري دارد. (44)
نواب با ژنرال نجيب وجمال عبدالناصررئيس ومعاون شوراي انقلابي مصر ديدار نمود. در اين ديدار وي ضمن تأكيد برموقعيت اسلامي اخوان المسلمين براي تحكيم دولت انقلابي مصر،وجود آنان را براي مبارزه با نفوذ بيگانگان درآن سرزمين لازم شمرد. جمال عبدالناصر در اين ديدار خودرا در گذشته جزء اخوان المسلمين خواند وخواست وانمود كند كه در اين پيشامد رهبران اخوان مقصرند. (45)
از قول نواب بعدا" نقل شده بود كه ژنرال نجيب مردي مذهبي است واز ديدن من خوشحال شد ولي جمال عبدالناصر مردي با هوش وبرخوردش با من سرد بود. (46)
به هرحال نواب براي حل مناقشه ميان دولت مصر و اخوان المسلمين تلاش زيادي كرد كه در نتيجه همين تلاشها، رهبران دربند اخوان از زندان آزاد شدند.
پس از فروكش نمودن اختلافات اخوان با دولت مصر ، نواب صفوي به مراسم باشكوهي كه به مناسبت سالگرد انقلاب مصر ترتيب يافته بود ، دعوت شد. جسارت و شهامت وي به حدي بود كه او درجايگاه اختصاصي يازده عضوشوراي انقلابي مصرودركنارژنرال نجيب نشست . لذا مسئولين مجبور شدند صندلي ديگري را به جايگاه ويژه اضافه كنند.
در حاليكه در اين مراسم نظاميان و جوانان شعار « زنده باد مصر» و « زنده باد عرب» را سرمي دادند، نواب از جاي خود برخواست و پشت تريبون قرارگرفت و ازآنان خواست شعار « زنده باد اسلام» را سردهند و خود فرياد زد:حي الله مصر،حي الله مصرلكن تحت لواء الاسلام . (47)
سفر نواب به اردن و مصر دست آوردهاي زيادي داشت و اين سفرشهرت نواب و فدائيان اسلام را جهاني كرد. بويژه اينكه درمصرهم زماني كه ميهمان اخوان المسلمين بود و هم زماني كه ميهمان دولت بود،استقبال واحترام زيادي ازاوبعمل آمد واوتوانست دردانشگاهها و مراكزاسلامي سخنراني كند و با شخصيتهاي مذهبي ، علمي و دولتي ملاقات نمايد.
در پايان اين سفر اخوان المسلمين مبلغ يكصدهزارتومان رابه ايشان هبه نمود اما نواب صفوي آن رانپذيرفت و فقط بليط هواپيما را گرفت. (48)
بالاخره نواب پس از65روزمسافرت موفقيت آميز،به تهران بازگشت و درفرودگاه مهرآباد استقبال بسيارخوبي ازاوصورت گرفت واودرمصاحبه باخبرنگاران وشركت دراجتماعات، ابعاد اين سفر راتشريح نمود.

استمرار همكاري ها
سفر نواب به مصر كه با احترام و اعتماد طرفيني همراه بود ، همكاريهاي بعدي را بين فدائيان اسلام و اخوان المسلمين به دنبال داشت. از آن پس تعاملات و مكاتبات بين دو طرف افزايش پيدا كرد. به طوري كه نواب صفوي زماني كه شنيد گروهي از شيعيان عراق و سوريه به جنبش هاي ملي و قومي پيوسته اند، از آنان خواست به اخوان المسلمين ملحق شوند. (49)
همين طور پس از دستگيري شمار ديگري از اعضاي اخوان المسلمين به دست دولت مصر ، نواب باز هم براي آزادي آنان تلاش كرد و يكبار به جمال عبدالناصرتلگراف نمود و خواستار آزادي آنان شد كه پس ازآن اعضاي اخوان آزاد شدند. نواب در تلگراف ديگري از ناصر تشكر نمود. اما بار ديگرخبردستگيري عده ديگري ازاعضاي اخوان به نواب رسيد اوبازهم به ناصرتلگراف نمود و به اوگوشزد كرد كه مصلحت شما درشدت عمل با اخوان المسلمين نمي باشد. متن تلگراف چنين است:

قاهره آقاي نخست وزيرجمال عبدالناصر؛
رفتار شديد شما با اخوان المسلمين غضبي شديد در قلوب مسلمين ايجاد نموده ،سريعا"تجديد نظر نمائيد و كاري نكنيد كه موجب پشيماني دردناكي براي شما شود. (50)
تهران ،سيد مجتبي نواب صفوي
از سوي ديگر زماني كه خبردستگيري نواب در ايران ، منتشر شد اخوان المسلمين گروهي از حقوقدانان را براي وكالت ازاو ازطريق عراق به سوي ايران اعزام كرد كه درعراق به آنها ويزا داده نشد و بازگشتند و زماني كه خبر اعدام نواب صفوي (1334) انتشار يافت عكس العمل شديد بلاد عربي و اسلامي را به دنبال داشت و اخوان المسلمين از او بعنوان شهيد اخوان ياد كرد. همين طور درادامه اين پيوند شيعه وسني، تعدادي از شيعيان عراق عضو اخوان بودند و همين طور استاد « عبدالمجيد الرنداني » شيعه مذهب ، مدتي دبيركل اخوان در يمن شمالي بود. (51)

سخن آخر
همكاري ميان اخوان المسلمين و فدائيان اسلام تا آن زمان بي سابقه بود و تا بعد از پيروزي انقلاب اسلامي چنين تعاملات گسترده اي بين نهضتهاي اسلامي شيعه و سني ديده نشده بود. هرچند كه انديشمندان روشن انديش و اصلاح طلبي همانند سيدجمال ، عبده و كواكبي براي اتحاد جهان اسلام زحمات زيادي كشيدند و علماي مصلحت بيني همچون شيخ محمد غزالي و شيخ شلتوت با اظهارات و فتوايي كه در مورد رسمي بودن مذهب تشيع ارائه كردند، نقش مهمي در تقريب بين مذاهب و ايجاد فضاي تفاهم ميان شيعيان و اهل تسنن ايفا كردند.
نكته مهم اينكه علي رغم الگوپذيري فدائيان اسلام از شيوه رهبري و برنامه هاي تشكيلاتي اخوان المسلمين و همكاريهاي نزديك وبرادرانه بين آنها ، فدائيان اسلام در مسير حركت ديني خود ، وابستگي مادي و معنوي به هيچ جنبش سياسي – مذهبي در جهان اسلام نداشت و حركت آنها تنها با محوريت شخص نواب صفوي و بر مبناي فتاوي ديني علما و مراجع ايران و نجف ، در ارتداد كسروي و بدنبال اوضاع آشفته سياسي – اجتماعي ايران صورت پذيرفت. (52)
لذا تعاملات و ارتباطات فدائيان اسلام با برخي مقامات و جريانهاي اسلامي در خارج ازايران را نبايد به مثابه جهت پذيري اين گروه ازخارج تلقي كرد.
در پايان ديدگاه مرحوم حميد عنايت درمقايسه اي كه بين اخوان المسلمين و جمعيت فدائيان اسلام ،انجام داده است را مي آوريم.در اين مقايسه ايشان به رغم شمردن نقاط اشتراك ، تفاوت را در دو چيز مي داند:
يكي اين كه؛ به عقيده او فدائيان اسلام هرگز جنبش توده اي نشدند وهمواره گروهي از جان گذشته باقي ماندند كه خود را وقف پيگيري شديد اهداف اسلاميشان ساخته بودند.
دوم اين كه؛ قهرماني كه در پايه حسن البناء ،عقل سياسي يا درپايه سيد قطب،بينش يا در ابواعلي مودودي،فضل ودانش داشته باشد،[درنواب]پديد نياورد.هر چند كه او مي توانست سرسپردگي ووفاداري عظيمي در اطرافيانش ايجاد كند.ايشان از اين كه گروه فدائيان اسلام،آثار ونظريات آشتي ناپذير رقباي سني خود را چاپ ونشركرد ه اند را تحسين مي كند. (53)

منابع:
- «رهنماي حقايق » يا « اعلاميه فدائيان اسلام » ، دفتر منشور برادري ، ص 1581
2- مجله پليس انقلاب ، مصاحبه با محمد مهدي عبد خدايي ، ش11، ص 10
3- همان ، ش 12 ، ص 45
4- « سيد مجتبي نواب صفوي ، انديشه ها ، مبارزات و شهادت او»، سيد حسين خوش نيت ، تهران ، منشور برادري ، 1360 ،ص131
5-روزنامه اطلاعات (ضميمه ) ، ش 20714 ، 4/2/1375 ، ص 2
6- همان ، ص 2
7- «فدائيان اسلام ، تاريخ ، عملكرد و انديشه »، سيد هادي خسرو شاهي ، تهران ، اطلاعات ، 1375 ، ص 66
8- روزنامه كيهان ، ش 3304 به نقل از:انقلاب اسلامي و ريشه هاي ان ، عباسعلي عميد زنجاني ، نشر كتب سياسي ، ص 426
- زمينه هاي انقلاب اسلامي ايران ، نجف لكزايي و منصور ميراحمدي ، مؤسسه فرهنگي انتشارات ائمه (ع) 1377 ، ص122
- فصلنامه «تاريخ و فرهنگ معاصر» ، ش 3و4 ، ص38-37
11- جمعيت فدائيان اسلام ونقش آن درتحولات سياسي – اجتماعي ايران،داوود اميني، تهران،مركزاسنادانقلاب اسلامي، 1381
،ص14
12- مروري برتاريخچه فدائيان اسلام(خاطرات محمد مهدي عبدخدايي)،تدوين سيدمهدي حسيني،تهران،مركزاسنادانقلاب اسلامي،
1379،ص 162
- همان ، ص163
- سيد مجتبي نواب صفوي ، انديشه ها ،مبارزات و شهادت او ،همان ،ص 136
- جمعيت فدائيان اسلام و نقش آن در تحولات سياسي – اجتماعي ، همان،ص311
- بيست سال تكاپوي اسلام شيعي در ايران ، روح الله حسينيان ، تهران ،مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1381 ، ص293
- خاطرات نيره السادات احتشام رضوي ، تدوين حجت الله طاهري ، تهران ،مركز اسناد انقلاب اسلامي ،1383،ص98
- سيد مجتبي نواب صفوي، انديشه ها ،مبارزات و شهادت او ، همان ، ص139
- مروري بر تاريخچه فدائيان اسلام ، همان ، ص 168
- همان ، ص 170
- همان ، ص169
- نهضت روحانيون ايران ،علي دواني ، بنياد فرهنگي امام رضا(ع) ، ص 203
، 15/8/1384 www.mehr news.com- به نقل از خبرگزاري مهر ،
- نهضت روحانيون ايران ، همان ، ص 203
- سيد مجتبي نواب صفوي ، انديشه ها ، مبارزات و شهادت او ، همان ، ص 136
- خاطرات نيرة السادات احتشام رضوي ، همان ، ص 91
- سيد مجتبي نواب صفوي ، انديشه ها ،مبارزات و شهادت او ، همان ، ص137
- مروري بر تاريخچه فدائيان اسلام، همان ص173
- سيد مجتبي نواب صفوي ،انديشه ها ،مبارزات و شهادت او ، همان ، ص 145
- نهضت روحانيون ايران ، همان ، ص 205
- همان ، ص 205
- جنبش آزاديبخش ، نشريه شماره 33 حزب جمهوري اسلامي ، ص 93
- اخوان المسلمين،بهمن آقايي وخسرو صفوي،تهران،معراج،1361،ص25
- سيد مجتبي نواب صفوي،انديشه ها ،مبارزات وشهادت او،همان،ص141
- جمعيت فدائيان اسلام ونقش آن در تحولات سياسي –اجتماعي،همان ،ص48
- همان،ص106
- به نقل از پدر سالاري جديد ، هشام شرابي ، ترجمه احمد موثقي ،تهران ،1380،كوير،ص 227
، 15/8/1384www.roozanline.comدولتهاي اسلامي و چالشهاي پيش روي اصولگرايان،مهدي خلجي ،برگرفته از:، -
- اخوان المسلمين مصر در امتحان تاريخ ، كمال حاج سيد جوادي ، تهران ،نشر ميثاق ، 1358،ص5
- استراتژي وحدت در انديشه سياسي اسلام ،احمد موثقي ،قم ،مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي،1371،ص126
- مروري بر تاريخچه فدائيان اسلام،همان،ص170
- همان،ص170
- همان ص171
- خاطرات نيره السادات احتشام رضوي،همان،ص102
- سيد مجتبي نواب صفوي،انديشه ها ،مبارزات وشهادت او،همان،ص145
- نهضت روحانيون ايران،همان،ص206
- مروري برتاريخچه فدائيان اسلام ، همان ، ص 171
- خاطرات نيره السادات احتشام رضوي ، همان ، ص 101
- استراتژي وحدت در انديشه سياسي اسلام ، همان ،ص 126
- سيد مجتبي نواب صفوي ،انديشه ها ، مبارزات و شهادت او ، همان ، ص 147
- استراتژي وحدت در انديشه سياسي در اسلام ، همان ، ص127
- جمعيت فدائيان اسلام و نقش آن در تحولات سياسي – اجتماعي ايران ، همان ، ص48
- انديشه سياسي در اسلام معاصر،حميد عنايت،ترجمه بهاءالدين خرمشاهي،تهران،خوارزمي،1363صص170-169
...........................................................................................................................................
منبع: مجموعه مقالات همايش بزرگداشت پنجاهمين سالگرد شهادت نواب صفوي و فداييان اسلام
انتهاي پيام/
 پنجشنبه 26 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن