واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خاطرات مترجمان "ضدخاطرات"
شب آندره مالرو - نویسنده و هنرشناس فرانسوی - شامگاه چهارشنبه در حوزهی هنری استان تهران برگزار شد. به گزارش ایسنا، ابوالحسن نجفی كه به همراه رضا سیدحسینی "ضدخاطرات" مالرو را ترجمه كرده است، در سخنانی در این نشست، گفت: كتاب "ضدخاطرات" مشكلترین ترجمهای است كه انجام دادهام. مالرو جملههای كوتاه بسیاری دارد كه برگردان آنها به فارسی بسیار مشكل است. او در ادامه متذكر شد: در سالهای اخیر دربارهی ترجمهی ادبی سخن بسیار گفتهاند و در زمان اختراع ماشین ترجمه تصور میكردند كه این ماشین توانایی این كار را دارد؛ ولی میتوان گفت كه ترجمهی ادبی كار بسیار مشكلی است و این ایده به شكست انجامید. نجفی همچنین یادآور شد: ابتدا رضا سیدحسینی كتاب "ضدخاطرات" را در مجلهای ترجمه كرده بود؛ ولی بعد قرار شد دوباره آن را ترجمه كنیم. من ترجمهای جداگانه میكردم و بعد با ترجمهی او مقایسه میكردیم، مرتب آن را اصلاح میكردیم و به دنبال این بودیم كه آیا میتوان مثلا جملهای را به گونهای دیگر نیز ترجمه كرد و گاهی یك جمله را هفت یا هشتبار و به صورتهای مختلف و متفاوت ترجمه میكردیم. این مترجم پیشكسوت همچنین به توانمندی زبان فارسی اشاره كرد و گفت: زبان فارسی فقیر نیست و ما احیانا از آن اطلاع نداریم و باید به دنبال واژهای معادل در زبان فارسی بگردیم كه حتما وجود دارد. نجفی در میان صحبتهایش چندینبار به متن "ضدخاطرات" رجوع كرد و قسمتهای مختلفی از این كتاب را برای حاضرین خواند. اما رضا سیدحسینی سخنان خود را با گفتههایی از آندره مالرو اینگونه آغاز كرد كه آنچه ما را در 20سالگی از دوستدارانمان جدا میكرد، حضور تاریخ بود. برای آنها هیچ چیزی پیش نیامده بود؛ اما ما كسانی هستیم كه تاریخ همچون تانكی از روی ما میگذرد. او در ادامه افزود: این جمله را "مالرو" در سال 1972 وقتی كه در 71سالگی طعم مرگ را میچشید، به كسانی كه به عیادتش رفته بودند، گفت و چون آگاه بود كه دیگر رفتنی است، به سرعت دست به كار شد و گفتنیهایی را كه شاید مهمتر از رمانهایش بود و در واقع جلد دوم "ضدخاطرات"، منتشر كرد. در سال 1976 كه برای بار دوم با مرگ مواجه شد، از دنیا رفت. گفتنیهایی را كه دربارهی قرن خود، قرن دیوانهای كه در آن میزیست، در این كتاب گفته بود، و آنرا بهطور كامل منتشر كرد. سیدحسینی سپس گفت: حالا كه بحث پستمدرنیسم به میان آمده است و ما آن را اغلب یك مكتب ادبی میدانیم، دراقع به اصل موضوع توجه نداریم و آن بلایی است كه مدرنیسم در قرن بزرگترین پیشرفتهایش بر سر بشر آورده است. آلبر كامو میگوید، در روزگاری هستیم كه در آن گفتن دو دو تا میشود چهارتا، مجازاتش اعدام است. تاریخ این قرن دنیایی به وجود آورده بود، كه قرن سوءتفاهم بود و این، همه را دچار كرده بود. در پایان جنگ جهانی اول، فرانسهی پیروز خرابهای بیش نبود و یكسوم جوانهای آنها كشته شده بودند و صدها هزار نفر ناقص. او بحث را اینگونه ادامه داد: جنگ جهانی اول روشنفكران فرانسوی را ناامید كرد، كه داداییسم و سورئالیسم حاصل آن بودند. البته مالرو هم اثر سورئالیستی نوشته است، اما مسألهی اكسیون برای مالرو بسیار مهم بود؛ یعنی او اهل عمل بود. اكسیون در فرانسه دقیقا به معنای عمل كردن است و در انگلیسی كاملا به این معنا نیست. مالرو میگوید ما بیشتر ساختههای آن چیزهایی هستیم كه انجام میدهیم و نه آن چیزی كه میگوییم. سیدحسینی با اشاره به سفرهای مالرو گفت: مالرو در سفری كه به كامبوج و چین كرده بود، به ماهیت كمونیسم پی برده بود و فهمیده بود كه موضوع از چه قرار است. مالرو در هر جایی كه جنگی وجود داشت، حضور پیدا میكرد. در جنگ جهانی دوم با نیروهای مقاومت جنگید، دستگیر شد و توانست فرار كند. بعد از شكست آلمان نیز در خود آلمان جنگید. او حتا وقتی كه شنیده بود در بنگلادش جنگ برقرار است، تصمیم گرفت به آنجا برود. در سال 1937 در سفر به خود به ایران و مصاحبهای به پرویز ناتل خانلری گفته بود امروز دورهی رمان گذشته است. او "ضدخاطرات" را نوشت، كه در واقع هم رمان بود و هم نبود. این مترجم پیشكسوت با بیان گوشههایی از زندگی مالرو، سخنان خود را به پایان برد. صالح حسینی نیز در این نشست مقالهای را دربارهی "ضدخاطرات" و اندیشههای مالرو خواند و آنرا ادای دینی به هر دو استاد، رضا سیدحسینی و ابوالحسن نجفی كه مترجمان این اثر هستند، عنوان كرد. این مترجم در مقالهاش، علاوه بر نقد ادبی كتاب و بازگو كردن عظمت ترجمهی آن، به بیان سخنانی از رضا براهنی و عباس میلانی در تحسین كتاب "ضدخاطرات" پرداخت. همچنین در بخشی از مراسم، فیلم مستندی از زندگی "آندره مالرو" پخش شد و سیدابوذر نجفی این فیلم را كه به زبان فرانسوی و با زیرنویس آلمانی پخش میشد؛ برای حاضران ترجمه كرد و دربارهی آن توضیحاتی داد. نجفی دربارهی مالرو اینگونه گفت: مالرو نویسندهای است كه تمام تحولات قرن بیستم را در زندگی و آثار او میتوان دید. در سال 1901 و در فرانسه متولد شد. تحصیلات خود را در پاریس گذراند و بهدلیل جنگ جهانی اول و تحولات مختلف جامعه، به ادبیات گرایش پیدا كرد. خاطرات جوانی مالرو را میتوان در دو جلد كتابی كه همسرش "كلارا مالرو" نوشته است، به كلی دید. " كلارا" میگوید، مالرو نمیداند كه چه میخواهد؛ ولی میداند كه چه چیزی را نمیخواهد. نجفی افزود: چیزی كه به عنوان حس ماجراجویی برای مالرو مطرح است، بهخاطر ادبیات و رمان است. بسیاری او را هنرمند رمانتیك میدانند. او به زبان فارسی آشنا بوده و سفر باستانشناسیاش به مشرقزمین، كتاب "جادهی شاهی" یا "راه شاهی" میشود؛ البته "سرنوشت بشر" و " فاتحان" را نیز میتوان ثمرهی این سفر دانست. همچنین از خصوصیات او، احترام گذاشتن به فرهنگهای دیگر است. از دید مالرو، فرهنگها از نقاط ثابت تاریخ بودهاند و اكنون باید عامل ارتباط آنها باشیم. مسألهی خود انسان به دور از هر چیز برای او مهم است. از یك سمت تحت تأثیر هگل و نیز تفكرات كانتی بوده است و از سمتی دیگر تحت تأثیر نیچه. سیدابوذر نجفی در ادامه گفت: مالرو در سال 1933 بهخاطر كتاب "سرنوشت بشر"، جایزهی گنكور را دریافت میكند. هر اثر مالرو را میتوان یك تراژدی دانست. او انسانی را كه در مواجهه با مرگ است، به نمایش میكشد و مرگ، نقش بسیار مهمی در آثارش ایفا میكند. كسی را كه برای اندیشه و فكری خود را به كشتن میدهد، بسیار ارج مینهد؛ ولی منظورش سیاسی نیست؛ بكه منظور او، خود انسان است. در سال 1934 در كنفرانس نویسندگان جهان در مسكو، بسیار مورد توجه قرار میگیرد. "مالرو" تأكیدش بر انسان خلاق است. او میگوید، تفكر ایدئولوژیك (تفكر كمونیستی) به هیچ وجه نمیتواند فرهنگ را به پیش ببرد. در مقابل ماركسیسم، فرهنگ را مطرح میكند؛ فرهنگ عاملی است كه میتواند خلق كند؛ برخلاف تفكر صرف تولید كه در مقابل آن قرار دارد. وی در ادامه خاطرنشان كرد: به گفتهی "مالرو"، هنر، نمایش چیزی نیست؛ بلكه بیان یك چیز است. به تفكر ایدهآلیستی تأكید دارد. در جنگ داخلی اسپانیا شركت میكند. تعاملاتی كه با ارنست همینگوی داشت، باعث شد، فیلم "امید" را بسازد و "همینگوی"، "زنگها برای كه به صدا درمیآیند" را بنویسد. در زمان ژنرال دوگول، وزیر اطلاعات و بعدها وزیر فرهنگ میشود. او به دنبال گفتوگو در آثار هنری از تمدنهای مختلف است. به فهم تاریخ از طریق آثار باستانی و هنری اعتقاد دارد و این فهم را دلیلی برای روانكاوی و روانشناسی انسانهای گذشته میداند. "مالرو" سخنران برجستهی سیاسی و اجتماعی بود و با بسیاری از شخصیتهای بزرگ جهان نیز دیدار كرده است. ابوذر نجفی در حین نمایش فیلم و ترجمهی آن، توضیحات خود را برای حاضران عنوان كرد. در پایان مراسم "شب مالرو"، یكی از سخنرانیهای آندره مالرو پخش شد، كه رضا سیدحسینی آن را ترجمه كرد. همچنین نمایش فیلم "امید"، تنها ساختهی "مالرو"، كه قرار بود پخش شود، به آینده موكول شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]