واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فوت و فن های منبر شیشه ای
ماجرای موفقیت بسیاری از مبلغان دینی و كسانی از این دست كه شاید برجستهترین جلوههایشان روحانیون باشند همان ماجرای «سهل و ممتنع» است؛ اینها فوتهای كوزهگری بلد هستند كه كار آنها را از بسیاری نمونههای ناموفق مشابه متمایز كرده است. ما اینجا میخواهیم به چندتا از این تكنیكها اشاره كنیم. البته باید یادآوری كرد كه عوامل معنوی و بسیار جدی و تاثیرگذاری هم در این میان هستند؛ عواملی مثل عامل بودن گوینده به گفتههایش، اخلاص، تقوا، سادهزیستی و مردمی بودن، بصیرت و... كه اینجا موضوع بحث ما نیستند. ما بیشتر دنبال تكنیكهای شكلی و ظاهری روحانیونی هستیم كه شما با نمونههایشان مواجه شدهاید.این تذكر را هم درنظر داشته باشید كه ممكن است همه این فاكتورها در تمام این نمونهها جمع نباشد ولی حتما شما هم تصدیق خواهید كرد كه هركدام از چهرههای این پرونده، موارد زیادی از این شاخصها را در كار خودشان به نمایش گذاشتهاند. 1 – سادهگویی و رعایت ادبیات عامه«همواره در این اندیشه بودم كه قرآن و اسلام برای همه اصناف و طبقات مردم است و كودكان و نوجوانان هم از همین مردماند. لذا تصمیم گرفتم در این راه به قصد خدمت به نسل جوان و آیندهسازان، اسلام و معارف قرآنی را با زبان ساده و روان به آنها منتقل نمایم».این نوشتههای حجتالاسلام قرائتی یكی از ترفندهای عمده موفقیت و مردمپسند شدن برنامههایش را تابلو میكند. دیگر لحنهای كشداری كه كلماتش سه تا یكی عربی غیرمستعمل باشد و چهارچشم شنونده را از حدقه درآورد چندان مشتری ندارد؛ هنر این نیست كه سخنران یكجوری حرف بزند كه حداكثر خودش بفهمد چه میگوید بلكه به زبان عامیانه گفتن، در عین سادگی، خیلی سخت است و یك هنر بزرگ؛ باز هم همان داستان سهل و ممتنع. البته مرز میان عامیانه گفتن و عوامانه گفتن به باریكی یك ستون بزرگ است! 2 – استفاده از ابزارهای روز و قالبهای جدیدخود حضور فعال در رادیو و تلویزیون به مدلهای مختلف، یك چشمه از این شگرد است؛ موردی كه گاهی با حضور طراحی شدهتر و فعالانهتر در برنامههای نمایشی تلویزیون در كنار هنرپیشهها و مجریها بیشتر به چشم میآید (مصداق بارز آن را در برنامه عمو و بچههای آقای راستگو میبینید). روآوردن و استفاده كردن از فضای اینترنتی هم، توان افزایی دیگری است. اخیرا در تمامی برنامههای شب جمعه درسهایی از قرآن، علاوه بر زیرنویس شدن موضوعات كلی بحث، آدرس سایت هم زیر صفحه تلویزیون قابل مشاهده است. گچ و تختهای كه به عنوان یكی از عناصر ثابت و جاافتاده در كارهای آقای قرائتی و راستگو میبینیم، هرچند تكنولوژی پیشرفتهای محسوب نمیشود، اما باز هم به خدمت گرفتن یك ابزار كارآمد نسبتا امروزی است. البته همین، جاافتادنش خالی از زحمت نبوده؛ از زبان آقای قرائتی بخوانید؛ «البته چون این كار بیسابقه بود كه یك روحانی به جای منبر، پای تخته سیاه برود و برای كودكان و نوجوانان جلسه و كلاس داشته باشد، گاهی مورد بیمهری برخی افراد قرار میگرفتم». 3 – استفاده از شیوههای برقراری رابطه و فن خطابهیك بار با خودتان فكر كنید كه اگر از این روحانیهای پرطرفدار و مخاطب، چند ویژگی را مثل استفاده از تمثیلهای جذاب و ملموس، شوخیها و لطیفههای بجا، لحن سخنرانی و بالا و پایین كردن صدا و هرآن چیزی كه در خطابه و تدریس و كلاسداری و امثال اینها كاربرد دارد، بگیرند، چقدر از موفقیتشان كم میشود.شاید مسابقات و بازی با كلماتی كه بیشتر از حجتالاسلام راستگو سراغ داریم، یادمان نرفته باشد. یا شوخیها و لطیفههایی كه خیلی وقتها پایش خندیدهایم و دهان به دهان نقل كردهایم. در مثالها كه این نكته چشمگیرتر هم میشود؛ هنری كه هر كسی ندارد؛ موردی كه خیلی از معلمها و اساتید از آن الگو گرفته و خودشان پیاده میكنند و جالبتر آنكه خیلی وقتها استفاده از این شیوهها ما را یاد همین روحانیهای شاخص میاندازد. 4 – صحبت منظم و پرهیز از بحثهای كلی و انتزاعیآی امان از این كلیشههای كلی و تكراری؛ حرفهای گرد و قلمبه و بیخاصیت؛ چیزهایی كه شكر خدا هیچوقت هیچ جا كم نمیآید؛ نه هنری میخواهد نه دانشی نه مهارتی. اما وقتی قرار شد جزئی و عینی و مصداقی، پوست یك بحث را بكنیم، مرد میخواهد؛ كسی كه بداند از كجا میخواهد شروع كند و به كجا برسد؛ مطالعه و یادداشت و فیش برداریاش،حساب و كتاب داشته باشد؛ بتواند با مثال و مصداق، حرفش را شفاف و رك و پوستكنده جا بیندازد. این حرفهای آقای قرائتی را كه همین چند وقت پیش در همایش قوه قضائیه گفت، بخوانید تا دستتان بیاید از چه چیزی داریم حرف میزنیم!«ما 4 نوع جوان داریم؛ یكی جوانهای توتی؛ یعنی مثل توتهای شیرین درختی كه با یك تكان میریزند زمین. اینها خودشان مسجدیاند و حرام و حلال را رعایت میكنند و دم دستاند. دوم جوانهای اناری؛ انار یك میوه حلالزاده است ولی باید آن را بچینی؛ یعنی با قدری تلاش میتوان آنها را هم مسجدی كرد. سوم نارگیلیها هستند؛ یعنی نهتنها بالای درخت هستند كه پوسته سفت و سختی هم دارند كه باید زحمت زیادی بكشی و آنها را بشكافی ولی بعد كه شكافتی، میبینی مغز شیرین و شیره سفیدی دارند. گروه چهارم هم جوانهای گردویی هستند كه ترشرو و متكبر پشت شاخههای درخت قایم میشوند و چیدنشان خیلی سخت است. بعضیهایشان هم توخالی یا تلخند. ما باید برای هر كدام از این 4 دسته مدل خودشان برنامهریزی كنیم». 5 – كار تیمی و تشكیلاتیلطفا سریع یاد ناكامیهای تیم ملی فوتبال نیفتید. چرا اینقدر شما منفی نگرید؟ بالاخره پشت سر موفقیتهای یك نفر و یك گروه، خیلی وقتها كلی فكر و آدم و انرژی و هزینه خوابیده كه در كادر نیستند و یك نفر یا یك تیم، نماینده ظاهری آنهاست. در سخنرانی هم كه به ظاهر یك حركت انفرادی است، میشود یك تیم پشت كار باشد و یك كار تشكیلاتی انجام دهند.تشكیلات امروزی مؤسسه درسهایی از قرآن، ستاد اقامه نماز، دفتر اعزام مبلغ دانشگاه امام صادق(ع) و موارد دیگری كه فقط در ارتباط با آقای قرائتی مشغولند، از این نمونهها هستند. آقای راستگو هم یك تشكیلات تبلیغی – آموزشی منسجم دارند.و بالاخره خلاقیت و نوآوریخلاقیت هیچ چهارچوبی ندارد؛ به هیچ چیزی هم محدود نمیشود؛ از شیوه اجرا و ابزار و موضوع بگیرید تا حاشیهها و كارهای مكمل؛ از طراحی و ایده برنامهها و قالبها هست تا هر جایی كه ذهن كسی بتواند پرواز كند؛ برنامههایی مثل برنامههای حجتالاسلام دهنوی، در شبكه قرآن كه موضوعات تربیتی و موفقیت تحصیلی را عرضه میكند و پاسخ والدین و دانشآموزان را تلفنی و زنده میدهد. شیوة داستانگویی آقای راستگو و نحوه برقراری ارتباط حجتالاسلام مرادی در «مردم ایران سلام» كه امكان ارتباط مستقیم اینترنتی ایجاد كرده نیز از این نمونهها هستند. منبع: همشهری جوان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]