تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 3 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرید،‌ اگر چه او خود،‌ بدان عمل ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818071113




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مشق‌های عاشقانه


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مشق‌های عاشقانه
مشق‌های عاشقانه
 مجید اکبرزاده سطری از كلاغ روی سیم ها نشسته ‌بوداین حروف سادة سیاه راسنگ پاك كرد...قلم شمشیر بود گفتیم تا در دفترچه‌ ‌‌‌‌‌‌‌های شعر خاک شوداگر که روی شب نکشیم خاک نبود که پاک شد از چشمانمان رد خون از چهره‌ ‌‌‌‌‌‌‌مان نبود حتیپناهگاه کودکان بود که از بمب‌ها منفجر شدتا سر از دیوار برکند بمب‌ها ریختند و رؤیاهایی که در ذهن کودکان بازی می‌ ‌‌‌‌‌‌‌کرد گریختنددنیا برگشت به طرف ماهواره‌ ‌‌‌‌‌‌‌ها و بازیگر بار دیگر انگشتانش را بازی دادکودک صبحدرِ گهواره چشمانش را به وحشت گشود از سوراخ چشم‌ها و بمب‌های درنده را دیدباد اگر بودشاخه‌ ‌‌‌‌‌‌‌ها را می‌ ‌‌‌‌‌‌‌لرزاندسیل اگر بود روی شهر جاری می‌ ‌‌‌‌‌‌‌شد اما نمی‌ ‌‌‌‌‌‌‌تواند هرگز وجدان‌ها را پاک کند... و با انگشتان شکوفا «سید» گل‌های سرخ را به خاک سپرد و در دستان خاک دیگر تفنگ نهکه رگ‌های خون جوشیدساعت چندم روزسال تحویل شدآسمان گفت: «عیدت مبارك!»من ولی فكر كردم سیصد و شصت و شش روز مانده است تا سال دیگرصبح بود تا نفس زدم شب رسید با دوباره‌های ناگهان روی مشق‌های عاشقانه‌‌‌‌‌‌‌‌ام با شهاب خط رد كشیداز آن روزكه در پس نماز عصر توبیتوته كردیمآوای هل من ناصر بلندآواتر می‌وزددر گوش هر صدفی مشك خوشگوار- دردانه شوربخت اقیانوس-در تلاطم استبادا كه گرد نام علمدارتهر روزترنسیم ارادت رها شودچون بیرقی كه تا ابدیتبر پیشانی كاروان كوفه بی‌‌آبرو می‌وزدما طفلكان یتیم حادثه را دست نوازش شلال شلاق‌هاست كه فرود می‌ ‌‌‌‌‌‌‌آیندو فرو می‌‌‌‌‌‌‌‌برندمروارید دریاها رامو مویه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنددر گوش كسان خودبر نعش خونین درخت كه هیچگاه تبر را خویشاوند نبودخوشا كبوتری كه توییکه پرواز را پیش از آنكه تیر.....در ارتفاع پریدی 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 257]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن