واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: مشق دموكراسي
مهدي كرم پور1- نادر ابراهيمي؛ نويسنده، فيلمساز و سراينده غزل داستان هاي عاشقانه و ميهني اين سال ها هم رفت. از سرو مغرور آن سال ها، اين ساليان پيرمرد صم و بكمي به جا مانده بود كه كمتر خبري از او مي گرفتند و كسالت آنچنان امانش را بريده بود كه نتوانست به تشنگان سخنش چيزي بگويد كه بشايد. او رفت تا خاطره بودنش را در ذهن ها جاودان سازد. خودش گفته بود؛ «هر سلام، سرآغاز دردناك يك خداحافظي است.»2- گفته مي شود؛ نام علي كريمي مهاجم محبوب و گلزن تيم ملي به دليل يك انتقاد ساده از فدراسيون فوتبال، از فهرست تيم ملي فوتبال ايران خط خورده است. اينكه چرا يك سرمربي تن به چنين لابي مي دهد، مبحث مفصلي است كه بعدتر و در جايي ديگر حتماً بايد بدان پرداخت، اما مگر مي شود روحيه ملي يك ملت را به چنين تفرعني به بازي گرفت؟ چه كسي گفته فدراسيون (كه حالا ديگر مديرانش انتخابي هيات هاي فوتبال هستند) مي تواند براي خودش هاله تقدسي اينچنيني بسازد كه هر نواي مخالفي را مانع شود؟ اين مشي كدام يك از بزرگان ديني و ملي ما بوده؟ كيست كه اين را برتابد؟ امروزه در دانشگاه هاي معتبر جهان «حال خوب» تدريس مي شود. يك ملت مانند يك فرد مي تواند به سوي حال خوب، حال بد يا اضطراب سوق داده شود. اگر به هر دليلي فرداي مسابقات مقدماتي، تيم ملي ايران راهي مسابقات نهايي جام جهاني نشد، اگر حتي نتايج ضعيفي به دست آورد و در آخرين لحظه راه يابد و به جامعه و جمعيتش استرس وارد كند، رئيس فدراسيون فوتبال ، سرمربي تيم ملي و همه كساني كه شائبه اين مي رود كه به دليل اهمال شخصي، در اين بازي مخوف نقش داشته اند، متهمند و بايد در جايگاه وجدان عمومي ملت ايران محاكمه شوند. جواب اين همه شاكي خصوصي را چه كسي خواهد داد؟3- تشكيل نهادهاي مدني مانند اتحاديه، حزب، سنديكا، فدراسيون و نظاير آن زيرساخت هاي محكم فرهنگي، اجتماعي و تاريخي مي خواهد و رشد و استقلال نهادهاي مدني يكي از اهم شاخص هاي توسعه است. فدراسيون فوتبال ايران با عضويت در فيفا و به تبع آن پيروي از قوانين اي اف سي راه دشوار فدراسيوني مبتني بر راي هيات هاي فوتبال را پذيرفت و حالا مشق دموكراسي مي كند، اما اين معضل همچنان در مديريت بخش فرهنگي در خوشبينانه ترين برداشت ناكارآمد جلوه مي كند. سينما كه به جد امروز ابزاري به مراتب قدرتمندتر از ورزش نقش خود را در تعيين افكار عمومي جهان، سليقه و حتي مشي و روش زندگي مدرن به اثبات رسانده، همچنان داراي سيستم چارت مديريتي كهنه و سنتي است.سينمايي كه داريم و خيلي از همسايگان تازه به دوران آمده مان در آرزوي ايجادش با صرف هزينه هاي گزاف هستند، تنها به معاونتي در وزارتخانه يي دل خوش ساخته كه هرازچندي دستخوش برخوردهاي سليقه يي ديگراني است كه قانون را برنمي تابند. در چنين شرايطي ايده تشكيل سازمان سينمايي كشور زير نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يا در شرايط ايده آل رياست جمهوري، سيستمي كاراتر و مطمئن تر مي نمايد. چيزي شبيه سازمان تربيت بدني يا سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كه رياست آن معاون رئيس جمهور قلمداد مي شود و حاكي از ارزش و اعتباري در خور آن است. با تركيبي از سازماني دولتي و نهاد مدني متكي بر زيرساخت هاي صنفي اهالي سينما (با ساز و كاري مورد توافق طرفين) شايد خواسته هاي دولت و مقامات تصميم گيرنده ذي صلاح نيز سريع تر به بدنه سينما انتقال يابد و طي عبور از لابيرنت فيلترها و مراجع بي شمار به ترجماني ديگر بدل نشود و سوءتفاهماتي چون آنچه تاكنون اتفاق افتاده، مكرر نشود. همچنين نوك پيكان انتقادات بخش مديريت فرهنگي از دولت متوجه مديران انتخابي خواهد شد كه حالا خود از نزديك دستي بر آتش دارند. اين يعني با ساختاري دموكراتيك مديران و هنرمندان سرراست تر با هم حرف بزنند و البته مشروع تر با ديگران. هفته گذشته اساسنامه جديد خانه سينما نيز به تصويب اكثريت قاطع صنوف سينماي ايران رسيد، اما آنچه همچنان كاستي مي نمايد آن است كه خانه سينما بيشتر نياز به تغيير ساختار دارد تا اصلاح اساسنامه. اهم ايراد وارد بر اساسنامه اسبق، فعلي و حتي اوليه خانه سينما، تعريف صنوف اين سنديكا از سر هرم است. 29 صنف عضو، زيرمجموعه هيات مديره يي قدرتمندند كه اگر از ميان نخبگان صنفي برگزيده شوند، حتماً سودمند و در حال غير، خانه سينما مبدل به سنديكايي غيركارا خواهد شد كه موجب تضعيف و توقف باقي صنوف (حتي فعال) زيرمجموعه خواهد شد.تعريف ساختار سنديكا، اتحاديه يا هر نهاد مدني، تنها و تنها با استقلال كامل صنوف زيرمجموعه و زيرساخت هاي قوي از سطح مقطع به نوك هرم ممكن است. همان طور كه معتقديم دولت بايد استقلال خانه سينما را محترم بشمارد، خانه سينما نيز بايد خود را ملزم به رعايت استقلال صنوف كند[email protected]
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]