واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نامههای عرفانی(1)
خود را از زمین بركن آیتالله شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی) حاج شیخ حسنعلی اصفهانی فرزند ملا علیاکبر در شب دوشنبه یا جمعه نیمه ماه ذیقعدةالحرام سال 1279 هـ. ق با بشارت قبلی مرحوم حاج محمد صادق در اصفهان و در محله معروف به جهانباره دیده به جهان گشود. از همان کودکی در هر سحرگاه همراه با پدر که برای تهجّد و عبادت برمیخاست، به راز و نیاز با خالق میپرداخت و از 7 سالگی روزههای خود را به طور مرتب میگرفت.از سن 12 تا 15 سالگی شبها را بیدار میماند و روزها را جز ایام حرام، روزه میگرفت و از پانزده سالگی تا پایان عمر هر ساله سه ماه رجب، شعبان و رمضان و ایام البیض را روزهدار بود و شبها تا به صبح نمیآرمید.شیخ با مراقبت حاج محمدصادق تخت فولادی، تحصیلات مقدماتی خویش را در اصفهان فرا گرفت. آنگاه از محضر آخوند ملامحمد کاشی، جهانگیرخان و حاج سید سینا بهرهها گرفت، سپس به نجف اشرف مشرف و در محضر سید محمد فشارکی، سید مرتضی کشمیری، ملا اسماعیل قرهباغی شاگردی نمود و پس از مراجعت از نجف اشرف در مشهد مقدس سکونت گزید و از محضر درس استادانی چون حاج محمدعلی فاضل، آقا میر سید علی حائری یزدی و... بهرهمند شد و در عین حال به تزکیه نفس و ریاضات شاقه موفّق و مشغول بود. او در عمل باطنی شاگرد حاج محمدصادق بود و پس از وفات ایشان مرید آقا سید جعفر حسینی قزوینی که در شاه رضای اصفهان ساكن بود، گردید.وی که شبها بیدار میماند پس از طلوع خورشید کمی استراحت مینمود و سپس به طبابت مستمندان میپرداخت و عصرها پس از تدریس، به رفع نیاز حاجتمندان و پاسخگویی به سوالات مردم، روز را سپری مینمود.او از سن 35 سالگی هرگز به پشت یا پهلو نخوابید و این عمل را در محضر خداوند شایسته نمیدانست. از وی کرامات زیادی نقل گشته و اکنون نیز قبر ایشان زیارتگاه عاشقان بوده و مشکل گشای پارهای از دردها و گرفتاریهای نیازمندان است.سرانجام این عارف زاهد در روز یکشنبه 17 شعبان 1361 هـ. ق به دیار یار شتافت و در جنب ایوان عباسی مقابل صحن ایوان طلای حضرت رضاعلیهالسلام مدفون گردید. نوشتهی زیر نامهای است از شیخ به نوهی آیت الله میرزای شیرازی بزرگ. صاحبان همت عالی هرگز خود را به کارهای پست و مشاغل دون آلوده نساخته و نفس خویش را ارفع از آن میشمارند بسم الله الرحمن الرحیم «سید اورَعِ اَتقَی [آقای پرهیزگار و متقی] ، عالم عامل ، آقای... یگانه محبّا! امید است از خالق لیل و نهار و محرک فلک دوار آنکه شما را در سلک ابرار و اخیار و محشور با شهداء دارالقرار و معتصمین به آثار ائمه اطهار گرداند به حق الحق و النبی المطلق. دلم به جانب شما نگران است و توجهم به شما بیش از دیگران است. و الشاهد علی ذلک قلیک الشریف.سفارش اکیدت میکنم که نفس خود را فراتر از این دنیای دون قرار دهی که مقام او را اراده نموده است ولی او خود پیوستگی در پستیها را طلب میکند. خداوند تعالی فرمود: «اگر میخواستیم او را رفعت میبخشیدیم اما او خود را پیوسته و وابسته این زمین ساخت». از خداوند میخواهم که حقیقت دنیا را به تو بنمایاند، تا خود از آن به سختی بگریزی. و از آن انتظار قرار و آرامش نداشته باشی.بکوش که تا همت بلند داری که با همت بلند، به سوی این پستیها و بلندیها نظر نخواهی کرد. صاحبان همت عالی هرگز خود را به کارهای پست و مشاغل دون آلوده نساخته و نفس خویش را ارفع از آن میشمارند. به اسلاف و پیشینیان پاک و منزه خود، اقتدا و تأسی کن. اگر میخواستیم او را رفعت میبخشیدیم اما او خود را پیوسته و وابسته این زمین ساختاز خداوند میخواهم که تو را در طریق مستقیم و راه راست داخل فرماید و کتاب تو را در علّیّین قرار دهد. حضرت صادق علیهالسلام به فرزندش اسماعیل فرمود:«فرزندم، در آموختن علم سرّ یا دانش پنهان کوشش کن، که این علم، دارای برکات بیشماری است، افزون از آنچه که درباره آن گمان رود. فرزندم، هر کس که علم ظاهر و آشکار را آموخت و از علم سرّ و پنهان، روی بتافت، به هلاکت فرو افتاد و به سعادت و نیکبختی نرسید.فرزندم، اگر خواهی که پروردگارت اکرام نموده و علم سرّ را به تو اعطا فرماید، در دنیا به چشم دشمنی بنگر و شناسای اهمیت و ارزش خدمت به صالحین باش و موقع و شرایط خویش را برای مردن محکم ساز. آنگاه که این سه خصلت در تو جمع شد، پروردگار متعال تو را با عطای علم سرّ، اکرام خواهد فرمود.» پیوند به : درد در درون توست، نمیبینی؟! نصیحت آیت الله بهجت علامه طباطبایی و عاقبت شیطان نسخهی علامه طباطبایی به جوان 22 سالهر.ك: كتاب نامههای عرفانی؛ علی محمدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 355]