محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827642169
كمي هم به تندرستي فكر كن
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: كمي هم به تندرستي فكر كن جام جم آنلاين: با آغاز قرن حاضر و به موازات تغيير علل مرگ از بيماريهاي عفوني و تغذيهاي به بيماريهاي مزمن، نقش رفتار بر سلامت به گونهاي روزافزون مورد توجه قرار گرفت. امروزه در سراسر جهان ميليون‌ها نفر سيگار مي‌كشند، مشروبات الكلي مي‌نوشند، از مواد مخدر استفاده مي‌كنند، در غذاهايشان چربي و كلسترول زيادي وجود دارد. بيش از اندازه مي‌خورند و فعاليت بدني كمي دارند، در عين حال بسياري از مردم به دليل تشخيص پيامدهاي ناشي از اين‌گونه عوامل خطرزا و براي حفظ سلامتشان، به اصلاح رفتارهاي خود پرداخته‌اند. البته ايجاد تمامي تغييرات توصيه شده در شيوه زندگي موجب نمي‌شود زندگي جاودان داشته باشيم؛ اما ميتوان ادعا كرد كه در صورت برگزيدن شيوه‌اي از زندگي كه موجب ارتقاي سلامت شود، مانند داشتن عادت‌هاي غذايي سالم، مرگ‌هاي ناشي از عوامل عمده را ميتوان به گونهاي چشمگير كاهش داد. اصولا رفتارهاي بهداشتي نقش پيشگيرانه‌اي دارد؛ به اين صورت كه انجام دادن آنها به حفظ يا بهبود سلامت و اجتناب از بيماري‌ها كمك ميكند. اما زماني كه فرد احساس عافيت ميكند، ممكن است تمايلي به انجام دادن رفتارهاي بهداشتي كه مستلزم تلاش است، نداشته باشد. ممكن است افراد تابع اين نظريه باشند كه «تا وقتي چيزي نشكسته است، نبايد آن را تعمير كرد.» بنابراين، انجام دادن رفتارهاي بهداشتي تاحد زيادي به عوامل انگيزشي، بويژه درك فرد از خطر بيماري، تاثير رفتار بهداشتي در كاهش اين خطر و جذابيت رفتار متقابل بستگي دارد. رفتارهاي غيربهداشتي، از جمله سيگار كشيدن يا نوشيدن مشروبات الكلي، اغلب به نظر لذت‌بخش مي‌آيند، در نتيجه بسياري از افراد در برابر وسوسه در پيش گرفتن اين رفتارها مقاومت نمي‌كنند و حاضر به پذيرفتن توصيه براي ترك آنها نيستند؛ چرا كه بعضي از مردم مي‌پندارند كه سلامت و لذت مغاير يكديگرند و زندگي، با تاكيد بر رفتارهاي بهداشتي، خسته‌كننده و توام با ترس از بيماري خواهد بود. از آنجا كه عادت‌ها بسختي تغيير مي‌كنند، بايد در زندگي رفتارهاي بهداشتي را زود آغاز كرد و فعاليت‌هاي ناسالم را بسرعت كنار گذاشت. در آموزش رفتارهاي بهداشتي به كودكان، خانواده نقش اصلي را ايفا ميكند. به عنوان مثال، كودكان با مشاهده عادت‌هايي همچون تغذيه، ورزش و سيگار كشيدن در ساير اعضاي خانواده، مي‌آموزند كه مانند آنان رفتار كنند. بنابراين احتمال ايجاد عادت‌هاي سالم در كودكاني كه رفتارهاي بهداشتي را مي‌بينند و براي انجام دادن آنها تشويق ميشوند، بيشتر از كودكان ديگر است. عوامل درون فردي اصولا كساني كه به فكر ارتقاي سلامتشان مي‌افتند، اغلب با جدالي دروني روبه‌رو ميشوند. يكي از مشكلات، آن است كه بسياري از رفتارهاي بهداشتي به اندازه عادت‌هاي روزمره فرد، لذت‌بخش نيستند و اين مساله ممكن است موجب تضادي دروني شود. بسياري از مردم قادرند با ايجاد تعادل در زندگي و قائل شدن مرزي معقول براي رفتارهاي غيربهداشتي، با اين جدال دروني خود كنار آيند. اما اكثر مردم چنين نيستند. آنان لذات را انتخاب مي‌كنند و گهگاه به خود قول مي‌دهند در آينده نزديك تغيير رفتار بدهند، مثلا مي‌گويند: «از هفته آينده رژيم مي‌گيرم.» از سوي ديگر، بعضي افراد چنان دل‌نگران پيشگيري از بيماري‌ها هستند كه بيشتر موجب زيان رساندن به خود ميشوند تا سود. مشكل ديگر آن است كه امكان دارد پذيرش شيوه‌اي سالم براي زندگي، مستلزم تغيير رفتارهايي باشد كه به صورت عادت درآمده‌اند، مانند سيگار كشيدن يا پرخوري چنين رفتارهايي كه به صورت عادت و اعتياد درآمده‌اند، بسيار سخت اصلاح ميشوند. مشكل سوم آن است كه افراد سالم، انگيزه كمي براي در پيش گرفتن رفتارهاي بهداشتي دارند، بويژه اگر عمل به اين كارها خوشايند و راحت نباشد، اما حتي افرادي كه مشكلي در زمينه سلامت دارند، بسياري از اوقات از پيگيري درمان خود سرباز مي‌زنند يا هرگز به توصيه‌هاي پزشكان عمل نمي‌كنند. عوامل درون فردي مهم ديگر نيز وجود دارد. افراد براي انتخاب رفتارهاي بهداشتي مناسب، برنامه‌ريزي براي تغيير رفتار و رفع موانع ايجاد تغيير، به منابعي مانند اطلاعات و مهارت نياز دارند. افزون بر اين، افراد بايد توانايي خود را در ايجاد تغيير باور كنند. نبود اين باور، انگيزه فرد را براي تغيير نيز مختل مي‌سازد. همچنين، بيمار بودن يا مصرف بعضي داروها، بر ميزان انرژي و خلق افراد و در نتيجه انگيزه و ذهنيت آنان اثر مي‌گذارد. عوامل ميان فردي عوامل اجتماعي بسياري بر پذيرش رفتارهاي بهداشتي تاثير مي‌گذارند. از جمله اين عوامل، داشتن دوستان يا خانواده‌اي است كه چنين رفتارهايي را برگزيده‌اند و به سبب تغيير شيوه زندگي خود، مورد حمايت اجتماعي و تشويق قرار گرفتهاند. زندگي با خانواده نيز ممكن است مشكلاتي در راه ارتقاي سلامت ايجاد كند، زيرا هر يك از اعضاي خانواده انگيزه و عادت‌هاي ويژه خود را دارند. مثلا ممكن است فردي تصميم بگيرد از غذاهاي پركلسترول مانند كره، تخم‌مرغ و گوشت قرمز كمتر استفاده كند، اما ساير اعضاي خانواده چنين تمايلي نداشته باشند يا فردي تصميم بگيرد هفته‌اي 3 روز ورزش كند، اما اين تصميم با زندگي روزمره عضو ديگر همخواني نداشته باشد. همكلاسان نيز ممكن است تلاش‌هاي فرد را تحت تاثير قرار دهند. عوامل درون جامعه در صورت حمايت سازمان‌ها و نهادهاي مراقبت‌هاي بهداشتي، احتمال پذيرش رفتارهاي بهداشتي افزايش مي‌يابد. امروزه متخصصان بهداشتي براي ارتقاي سلامت افراد با مشكلات ويژه‌اي روبه‌رو هستند. يكي از مشكلات آن است كه اطلاعات مربوط به رفتارهاي بهداشتي، از خود بيمار گرفته ميشود و اين اطلاعات ممكن است صحيح نباشد. دوم اين‌كه متخصصان بهداشتي ممكن است آگاهي لازم را براي ايجاد تغيير موثر در رفتارهاي غيربهداشتي نداشته باشند و سرانجام آن‌كه به طور سنتي، توجه پزشكان به جاي پيشگيري بر درمان بيماري‌ها معطوف است. البته اين مساله در حال تغيير است و پزشكان به گونهاي فزاينده به پيشگيري راغب شده‌اند. جامعه نيز در پيشگيري از بيماري‌ها و آسيب‌ها با مشكلات متعددي روبه‌روست كه يكي از مهم‌ترين آنها حفظ تعامل ميان بهداشت عمومي و اولويت‌هاي اقتصادي است. به عنوان مثال، در بعضي كارخانه‌ها، كارگران در معرض خطرات مختلف از جمله مواد سمي قرار دارند. فرض كنيد چنين كارخانه‌اي در شهري است كه مردم آن شهر، از نظر كار و درآمد، به اين صنعت بسيار وابسته‌اند و همچنين فرض كنيد كه هزينه ايمن‌سازي كارخانه، موجب ورشكستگي آن بشود. مردم آن شهر چه بايد بكنند؟ عوامل تعيين‌كننده رفتارهاي بهداشتي يك فرد معمولي احتمالا ميتواند فهرست نسبتا كاملي از رفتارهاي بهداشتي را تهيه كند. براي مثال: «سيگار نكشيد»، «زياده از حد نخوريد»، «به طور مرتب ورزش كنيد» و ... اما عمل به آن موارد، داستان ديگري است چرا كه عوامل متعددي بر رفتارهاي بهداشتي اثر مي‌گذارند كه از آن جمله، وراثت قابل ذكر است. بررسي‌هاي متعددي نقش وراثت را در الكليسم تاييد كرده‌اند، اما ميزان تاثير هريك از عوامل ژنتيكي و رواني اجتماعي در اين بيماري هنوز مشخص نشده است. از طرف ديگر مردم رفتارهاي بهداشتي را بويژه از راه شرطي شدن ياد مي‌گيرند. در حقيقت رفتارها به دليل پيامدهايشان، تغيير مي‌كنند كه مهم‌ترين اين پيامدها عبارتند از: تقويت، خاموشي و تنبيه. زماني كه پيامد انجام دادن كاري خوشايند، خواستني و رضايت‌بخش باشد، تمايل به انجام مجدد آن رفتار افزايش مي‌يابد يا تقويت ميشود و بالعكس زماني كه پيامد انجام كاري ناخوشايند باشد، احتمال تكرار آن رفتار كاهش مي‌يابد. افراد از طريق مشاهده رفتار ديگران نيز بعضي رفتارها را ياد مي‌گيرند؛ فرآيندي كه الگوبرداري ناميده ميشود. در اين نوع يادگيري، پيامدهايي كه فرد الگو بدان دچار ميشود، بر رفتار مشاهده‌كننده اثر مي‌گذارد. اگر نوجواني مشاهده كند كه افراد به سبب سيگار كشيدن مورد توجه قرار مي‌گيرند، احتمال سيگار كشيدن او بيشتر مي شود ولي اگر كسي كه الگوي اوست به دليل سيگار كشيدن تنبيه شود، مثلا همكلاسي‌ها او را به جمع خود راه ندهند، نوجوان كمتر احتمال دارد به سيگار كشيدن رو آورد و اگر الگو جذاب باشد مانند ستاره‌هاي سينما يا ورزشكاري معروف، احتمال تقليد رفتار مشاهده شده افزايش مي‌يابد كه سازندگان پيام‌هاي بازرگاني سال‌هاست بر اين امر وقوف دارند و از آن استفاده مي‌كنند. عوامل اجتماعي، شخصيتي و احساسي بسياري از رفتارهاي بهداشتي تحت‌تاثير عوامل اجتماعي قرار دارند. مقدار حمايت يا تشويقي كه افراد در مقابل رفتارهايي مانند سيگار كشيدن يا ورزش كردن از آن برخوردار ميشوند، يكي از عوامل اجتماعي است. دوستان و خانواده نيز به وسيله تشويق يا تنبيه، الگو بودن يا ارزش قائل شدن براي سلامت، موجب ترغيب يا تضعيف رفتارهاي بهداشتي ميشوند. چنين فرآيندهايي احتمالا به تفاوت‌هاي ميان دو جنس، مانند فعاليت بدني بيشتر پسرها، منجر شده است. چرا كه مثلا ديدگاه بسياري از پدران و مادران نسبت به نوزاد پسر و دختر، از همان بدو تولد متعصبانه است، حتي زماني كه كودكان دختر و پسر از نظر جثه، وزن و وضعيت سلامت عمومي يكسانند، پدر و مادر احساس مي‌كنند پسرانشان قوي‌تر، محكم‌تر و هوشيارترند. چنين برداشت‌هايي معمولا ادامه مي‌يابد و برچگونگي رفتار پدر و مادر با فرزندان‌شان تاثير مي‌گذارند، مثلا آنان با فرزندان پسرشان، به بازي‌هاي خشن‌تر و دشوارتري مي‌پردازند. دو عامل ديگر كه بر رفتارهاي بهداشتي فرد تاثير مي‌گذارند، عبارتند از: شخصيت و وضعيت روحي فرد. يكي از ويژگي‌هايي كه با رفتارهاي بهداشتي ارتباط دارد، وظيفه‌شناسي است. بررسي‌ها حاكي از آن است كساني كه در آزمون وظيفه‌شناسي نمره بالا گرفتهاند، در مقايسه با دارندگان نمره پايين، بيشتر احتمال دارد طبق دستور، داروهاي تجويز شده توسط پزشك را مصرف كنند. نقش وضعيت روحي در رفتارهاي بهداشتي را ميتوان در نتايج بررسي‌هاي مربوط جستجو كرد. نتايج بررسي‌ها نشان داده است افرادي كه زندگي پراسترسي دارند، سيگار، مشروبات الكلي و قهوه بيشتري مصرف مي‌كنند. اگر از مردم بپرسيد چرا سيگار مي‌كشند، بسياري خواهند گفت «براي رهايي از تنش» كنار آمدن با استرس يكي از مهم‌ترين دلايلي است كه افراد براي ادامه مصرف سيگار مطرح مي‌كنند. شناخت و برداشت افراد برداشت مردم از علائم بيماري نيز بر رفتارهاي بهداشتي آنان اثر مي‌گذارد. واكنش افراد در مقابل مشاهده علائم بيماري متفاوت است، گروهي مشكل را ناديده مي‌گيرند و برخي بسرعت به پزشك مراجعه مي‌كنند. مسلما زماني كه علائم شديد باشد هر كسي كه به سيستم مراقبت‌هاي بهداشتي دسترسي داشته باشد، به آن مراجعه خواهد كرد. عوامل شناختي، نقش مهمي در رفتارهاي بهداشتي مردم بازي ميكند. اگر از مردم بپرسيد چرا سيگار مي‌كشند، بسياري خواهند گفت «براي رهايي از تنش»؛ كنار آمدن با استرس يكي از مهم‌ترين دلايلي است كه افراد براي ادامه مصرف سيگار مطرح مي‌كنندافراد به اطلاعات بهداشتي صحيح و توانايي حل مشكلات نياز دارند كه مانع در پيش گرفتن رفتارهاي بهداشتي ميشوند. مردم همچنين قضاوت‌هايي مي‌كنند كه بر سلامتشان اثر مي‌گذارد. آنان به طور كلي سلامت خود را مي‌سنجند؛ اما گاهي اوقات افراد براساس درك نادرست خود از وضعيتشان بر شم خود، بيش از حد تكيه مي‌كنند مانند زماني كه فرد از روي علائمي چون سردرد، گرم يا سرخ شدن صورت، سرگيجه و عصبي‌شدن حدس مي‌زند فشار خونش بالا رفته است؛ در حالي كه معلوم شده است اين علائم پيش‌بيني‌كننده‌هاي ضعيفي هستند. مراحل رشد و رفتارهاي بهداشتي عوامل زيستي، رواني و اجتماعي كه بر سلامت افراد موثرند در طول زندگي آنان تغيير مي‌كنند و موجب ميشوند آنان، طي مراحل رشد، با خطرها و مشكلات بهداشتي گوناگوني مواجه شوند. براي مثال، نوجوانان و جوانان بيشتر در معرض خطر نسبتا بالاي جراحات ناشي از تصادف‌هاي اتومبيل قرار دارند، اما بزرگسالان بيشتر در معرض خطر فشار خون بالا و بيماريهاي قلبي هستند. بنابراين، نيازها و اهداف پيشگيرانه، با توجه به سن تغيير پيدا ميكند. دوران جنيني و نوزادي همه ساله در دنيا، كودكان ناقصي به دنيا مي‌آيند. اين نواقص شامل نابهنجاري‌هاي جسمي و رواني نسبتا جزئي تا نقص عضوهاي شديد ميشود كه بعضي از اين نقايص، ماه‌ها يا سال‌ها بعد از تولد بروز مي‌كنند. اصولا اين نواقص بدو تولد، براثر نابهنجاري‌هاي ژنتيك و عوامل مضر در محيط جنيني ايجاد ميشوند كه معمولا مادر ميتواند محيط جنين را تا حد زيادي از طريق رفتار خود، كنترل كند. در اين مرحله از رشد سه خطر عمده وجود دارد؛ نخست آن كه ممكن است مادر به دليل ناكافي بودن ميزان غذا يا ناآگاهي از نيازهاي تغذيهاي، دچار سوءتغذيه باشد كه نوزادان اين‌گونه مادران، معمولا كم وزن‌‌اند و دستگاه ايمني و اعصاب مركزي آنان رشد كامل نيافته است. دوم آن كه بعضي از عفونت‌هايي كه مادر در دوران بارداري به آن مبتلا ميشود، ممكن است به جنين نيز آسيب برساند و در بعضي موارد موجب صدمات دائمي يا مرگ كودك شود و سوم آن كه، امكان دارد موادي كه مادر مصرف ميكند (به عنوان مثال مواد مخدر) وارد جريان خون او شود و به جنين آسيب برساند. ميتوان گفت مهم‌ترين اهداف بهداشتي در دوران جنيني و نوزادي عبارتند از: ايجاد شرايطي مطلوب براي مادران باردار، كمك به پدر و مادر براي كسب اطلاعات جهت تامين نيازهاي فيزيكي، عاطفي و اجتماعي كودك، ايمن‌سازي نوزادان به منظور پيشگيري از بيماري‌ها و تشخيص و پيشگيري از برخي بيماري‌ها پيش از ايجاد آسيب‌هاي جبران ناپذير. كودكي و نوجواني كودك در دومين سال زندگي، شروع به راه رفتن ميكند و به همه جا سر مي‌كشد در اينجا كودك به گونهاي فزاينده در معرض خطر حوادث داخل خانه (مانند اشياي تيز) و خارج از خانه (مانند استخر و اسكيت‌سواري) قرار دارد. در اين مرحله سني فرآيندهاي شناختي كودكان در اوايل كودكي هنوز تكامل نيافته است، ولي وقتي بتدريج و با افزايش سن كامل شود، كودكان را به اتخاذ رفتارهاي بهداشتي و پذيرش مسووليت در قبال ايمني و سلامتشان قادر مي‌سازد. در واقع كودكان نيازمندند كه رابطه ميان رفتار و سلامت را درك كنند كه چنين مهمي بتدريج كامل ميشود. در مرحله نوجواني نيز پي گرفتن رفتارهاي پيشگيرانه بسيار مهم است. اگرچه نوجوانان توانايي‌هاي شناختي لازم براي تصميم‌گيري‌هاي منطقي منجر به رفتارهاي بهداشتي را دارند، اما با وسوسه‌ها و فشارهاي متعددي بويژه از سوي همسالان خود مواجهند كه آنان را به راه‌هاي ديگر مي‌كشاند. در اين دوران بيش از هر زمان ديگر خطر شروع سيگار كشيدن، مشروب خوردن، استفاده از مواد مخدر و داشتن روابط جنسي نامشروع آنان را تهديد مي‌كنند و به نظر مي‌رسد كه نوجوان هنگام در پيش گرفتن اين‌گونه رفتارها، بيشتر به فكر تحت تاثير قرار دادن همسالانش است تا پيامدهاي دراز مدت آن. به طور كلي كودكي و نوجواني دوره‌هايي مهم از زندگي فرد به شمار مي‌آيند، زيرا بسياري از باورها و عادت‌هاي بهداشتي، در اين سال‌ها شكل مي‌گيرند. ما بخوبي آگاهيم كه تلاش براي ارتقاي سلامت، بايد بسيار زود و پيش از به وجود آمدن باورها و عادت‌هاي غيربهداشتي انجام گيرد. دوران كودكي زمان مناسبي براي ايجاد رفتارهايي مانند پيروي از رژيم غذايي مناسب، ورزش كردن، مراقبت از دندان‌ها و استفاده از كمربند ايمني است. در دوران نوجواني نيز مداخلات بايد در خصوص پيشگيري از سيگار كشيدن، مصرف مواد مخدر و روابط جنسي ناايمن صورت گيرد. بزرگسالي و سنين پيري هنگامي كه مردم به سنين بزرگسالي مي‌رسند، اغلب ارزش‌ها و رفتارهاي مرتبط با سلامت در آنها، شكل گرفته و تغيير‌شان مشكل است. شيوه زندگي مردم در دوران بزرگسالي و ميانسالي بر احتمال ابتلاي آنان به بيماريهاي مزمن بويژه بيماريهاي قلبي و سرطان تاثير مي‌گذارد. در واقع آنان هر چه زودتر رفتارهاي غير بهداشتي خود را تغيير دهند، از ميزان خطر ابتلا به‌آنها مي‌كاهند. به طور كلي بزرگسالان مسن‌تر بيشتر از جوان‌ترها به رفتارهاي بهداشتي مانند خوردن غذاهاي سالم و انجام معاينات پزشكي مبادرت مي‌ورزند. امروزه در بيشتر نقاط دنيا، عمر مردم طولاني‌تر شده و نسبت افراد مسن به كل جمعيت روبه افزايش است. با پير شدن جمعيت، نسبت افراد مبتلا به بيماريهاي ناتوان‌كننده يا مهلك نيز افزايش پيدا ميكند كه اين امر مستلزم خدمات بهداشتي و مداخلات رواني اجتماعي بيشتري خواهد بود. به همين دليل بايد روش‌هاي بهتري براي كمك به خانواده‌ها در راه سازگار شدن با مشكلات مراقبت از افراد پير را در نظر گرفت. عوامل فرهنگي، اجتماعي و رفتارهاي بهداشتي هم‌اكنون در برخي از فرهنگ‌ها، هوشياري بهداشتي مردم رو به افزايش است و رفتارهاي بهداشتي مردم كشورهاي صنعتي رو به بهبود است، اما ميزان آن در فرهنگ‌هاي گوناگون تفاوت دارد كه اين تفاوت‌هاي فرهنگي در ميان مردم يك كشور نيز مشاهده ميشود. امروزه اغلب آمريكايي‌ها احساس مي‌كنند از سلامت كاملا خوبي برخوردارند، اما اين مساله درخصوص همه گروه‌ها صدق نمي‌كند. مثلا آمريكايي‌هاي آفريقايي‌تبار يا افراد متعلق به طبقات اجتماعي پايين، وضع سلامت خود را معمولي يا ضعيف ارزيابي مي‌كنند كه اين ارزشيابي‌هاي پايين منعكس‌كننده مشكلات بهداشتي افراد در اين گروه‌هاست. سلامت و طبقه اجتماعي با يكديگر ارتباط دارند. افرادي كه به طبقات پايين جامعه تعلق دارند، بيشتر از آناني كه از طبقات بالا هستند امكان دارد كه: - هنگام تولد كم‌وزن باشند. - در دوران نوزادي يا كودكي بميرند. - در دوران بزرگسالي پيش از 65 سالگي بميرند. - در دوران بزرگسالي به بيماريهاي طولاني‌مدت دچار شوند. اتفاقي نيست كه رفتارها و عادت‌هاي بهداشتي افراد طبقات پايين جامعه، به كفايت افراد طبقات بالا نمي‌رسد. به عنوان مثال، آنان بيشتر سيگار مي‌كشند، كمتر در تمرينات ورزشي نشاط‌بخش شركت مي‌كنند و كمتر احتمال دارد كه احساس كنند مي‌توانند به طور فعال در ارتقاي سلامت خودشان موثر باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]
-
گوناگون
پربازدیدترینها