واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: مروري بر ذكر فضيلتهاي حضرت ابوالفضل العباس(ع) توسط شعرا
گروه خبرنگاران افتخاري / جمشيد غضنفري: شاعران آزاده متمسك به اهل بيت(ع) شيفته شخصيت ابوالفضل(ع) كه در اوج بزرگى و شرافت مىدرخشيد، بودند و تحت تأثير شخصيت بىمانند و صفات والاى او قصايد زيبايى سرودند كه از شاهكارهاى ادب عرب به شمار مىرود.
شاعران آزاده متمسك به اهل بيت(ع) شيفته شخصيت ابوالفضل(ع) كه در اوج بزرگى و شرافت مىدرخشيد، بودند و تحت تأثير شخصيت بىمانند و صفات والاى او قصايد زيبايى سرودند كه از شاهكارهاى ادب عرب به شمار مىرود. در اينجا پارهاى از آنها و شعرشان را نقل مىكنيم:
از بزرگترين شاعر اسلام «كميت بن زيد اسدى» دلباخته عظمت ابوالفضل(ع) بود و در يكى از «هاشميات» جاودانه خود چنين سرود: «.. و ابوالفضل خاطره شيرين آنان، درمان جانها از دردهاست.»
ياد ابوالفضل(ع) و ساير اهل بيت(ع) نزد هر بزرگ منشى شيرين است؛ زيرا يادآورى فضيلت و كمال مطلق است. همچنين داروى جانها از بيماريهاى جهل و غرور و ديگر بيماريهاى روحى است.
«فضل بن محمد بن فضل بن حسن بن عبيدالله بن عباس(ع)» از نوادگان ابوالفضل(ع)، شاعرى آسمانى و شيفته شخصيت نياى بزرگش پرچمدار كربلاست. در قصيدهاى چنين مىسرايد: «ايستادگى عباس را در كربلا روزى كه دشمن از همه سو ديوانه وار هجوم مىآورد، به ياد مىآورم. حمايت از حسين(ع) كرده و در نهايت تشنگى او را نگهبانى مىكرد و روى نمىگرداند، سستى نشان نمىداد و پروانه وار به گرد وجود برادر مىشد. هرگز صحنهاى چون رفتارش با حسين(ع) ـ فضيلت و شرف بر او باد ـ نديدهام چه صحنه بىمانندى كه سرشار از فضيلت بود و جانشين او كردارش را تباه نكرده است».
اين ابيات شجاعت و دليرى بى مانند ابوالفضل(ع) و نقش درخشان و افتخارآميز او را در حمايت برادرش پدر آزادگان و دفاع از او با خون خود و سقايى خاندان او را به خوبى نشان مىدهد. صحنهاى درخشانتر و زيباتر از اين موضع و حضور بىمانند ابوالفضل(ع) در كنار برادرش وجود ندارد. مواضع و شخصيت ابوالفضل بر نوادهاش «فضل» تأثيرى شگفتآور دارد و او را شيفته كرده است؛ پس با قلبى آتشين و جانى سوخته،طى ابيات لطيفى جدش را چنين مرثيه مىگويد: «شايستهترين كس براى گريستن بر او، رادمردى است كه حسين را در كربلا به گريستن وا داشت ؛ برادر و فرزند پدرش على، ابوالفضل آغشته به خون. آنكه در همه حال حق برادرى را بجا آورد و مواسات كرد - كه از ثناگويى او عاجزيم - و در عين تشنگى، برادر را بر خود مقدم داشت»
آرى، شايستهترين مردمان براى بزرگداشت و گريستن بر او به سبب مصايب هولناكش، ابوالفضل سمبل ايستادگى و فضيلت است. امام حسين(ع) با شهادت برادر، كمرش شكست و بر او به تلخى گريست؛ زيرا مهربانترين و نيكترين برادر خود را از دست داده بود.
شاعر علوى سيد «راضى قزوينى» شيفته شخصيت ابوالفضل(ع) مىشود و چنين او را مىستايد: «اى ابوالفضل! اى سرور فضيلت و ايستادگى و خويشتندارى! فضيلت جز تو را به پدرى قبول نكرد. كوشيدى و به اوج عظمت و بزرگى دست يافتى، اما هر كوشندهاى به خواستهاش دست پيدا نمىكند. با عزت و سرافزازى و علو همت از پذيرفتن ظلم سرباز زدى و پيكان نيزهها را مركب خود كردى»
ابوالفضل(ع) از بنيانگذاران فضيلت و ايستادگى در دنياى عرب و اسلام به شمار مىرود. حضرتش مراتب كمال را پشت سر گذاشت و به قله شرف و كرامت دست يافت و براى رهايى از ذلت و ظلم، پيكان نيزهها را برگزيد.
«محمدرضا ازرى» در قصيده شيواى خود به ذكر و ستايش از صفات گرامى قمر بنىهاشم كه قلب و عقل آزادگان را تسخير كرده، پرداخته است و چنين مىسرايد: «براى كسب ياد و نام نيك بكوش كه نام نيك بهترين سرمايه كريمان است. آيا ماجراى كربلا را كه غبار پيكارش آسمان را تيره و تار و نبردش گوش فلك را كر كرده است نشنيدهاى؟! روزى كه خورشيد از شدت گردباد آن تيره شده و امام هدايت به ابوالفضل پناهنده شده بود.»
در نخستين بيت، «ازرى» آدمى را به كسب نام نيك فرا مىخواند؛ زيرا تنها سرمايه ماندنى و پايدار همين ذكر جميل است. در دومين بيت به عبرت گرفتن از واقعه كربلا كه آتش فشان فضايل و رادمرديهاى اهل بيت(ع) است، دعوت مىكند. در سومين بيت، «ازرى» از پناه بردن سبط گرامى پيامبر اكرم و ريحانه رسول خدا(ص) به حضرت ابوالفضل(ع) سخن مىگويد.
به ابيات ديگر «ازرى» كه در آنها از ياريها و دلاوريهاى حضرت عباس(ع) در راه برادرش سخن مىگويد توجه كنيم: «چون شيرى از كنام خود پاسدارى كرد و بر دشمنان شوريد، آرى، هژبر «شرى» 28 از بيشه خود دفاع مىكند. كوبش شمشيرها، چونان تندر و رعدههاى ابر سنگين بود، از شير مردى كه با چهره خندان با انبوه دشمنان رو به رو مىشود و با غرور سرش را تقديم مرگ مىكند، سرافرازى كه در خانه ستم جايگير نمىشود تا آنكه بر ستارگان چيره شود. آيا قريش نمىدانست كه او پيشاهنگ هر دشوارى و آزموده سختيها است؟!»
اين ابيات بهدقت، قهرمانيها و نقش درخشان حضرت ابوالفضل(ع) در دفاع از برادرش پدر آزادگان را تصوير مىكند و بريدن و هجوم چون شير حضرت را به صفوف دشمن و درهم شكستن حيوان صفتانى را كه براى دفاع از گرگان انساننما جمع شده بودند نشان مىدهد. ابوالفضل بدون توجه به انبوه دشمنان و سفلگان كه صحرا را پر كرده بودند، با چهرهاى خندان به پيكارشان مىرفت و در راهكرامت خود و عزت برادرش به آنان جام مرگ مىنوشاند. قبايل قريش در اين نبرد بود كه دريافتند، عباس مرد دشواريها و فرزند و دستپرورده على(ع) است؛ آنكه بتهايشان را در هم شكسته و جاهليتشان را نسخ كرده و به پذيرفتن اسلام وادارشان كرده بود.*
*منبع: پايگاه اينترنتي بلاغ
دوشنبه 16 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]