واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تجليل از خانواده زنده ياد خسرو شکيبايي
با نگاهي به وجه شاعري بازيگر هامون خانواده زندهياد خسرو شكيبايي در همايش راوايان صداوسيما مورد تجليل قرار گرفتنددر سومين همانديشي و گردهمآيي گويندگان، شاعران و مجريان ادبي صداوسيما با گراميداشت ياد خسرو شكيبايي هنرمند برجسته كشورمان از خانواده وي تقدير شد. اين همايش با حضور عبدالرضا عبدالملكيان، مسعود فروتن، مهدي صباغزاده، رضا معيني و بسياري از علاقهمندان و دوستداران زندهياد شكيبايي در خانه هنرمندان ايران برگزار شد. *** در ابتداي اين مراسم عبدالرضا عبدالملكيان شاعر آلبوم «مهربانيها» كه خسرو شكيبايي آن را دكلمه كرده است، گفت: شكيبايي را با هامون ميشناختم، در پاييز سال 74 به پيشنهاد معظمي، مدير انتشارات دارينوش كه قبل از آن آلبوم نامههاي سيدعلي صالحي را با صداي شكيبايي وارد بازار كرده بود، قرار شد آلبوم مهرباني را كه منتخبي از شعرهاي من بود با صداي خسرو شكيبايي ضبط كنيم. وي با بيان اينكه در زمستان 74 طي دوشب كار ضبط آلبوم را انجام داديم، اظهار كرد: اين وجه شاعري خسرو شكيبايي يكي از اثرگذارترين كارهايي است كه در عرصه شعر امروز انجام شده است و امروز ما قرائتي به نام خسرو شكيبايي داريم. عبدالملكيان با اشاره به آلبومهاي پريخواني (شعرهاي سهراب)، نامهها و نشاني (شعرهاي سيدعلي صالحي) و مهرباني با قرائت شكيبايي گفت: اين آلبومها قريب به يك ميليون علاقهمند داشته است و اين رقم حيرتانگيزي در عرصه موسيقي است. وي ادامه داد: نقشي كه شكيبايي در قرائت شعر نيما و پس از نيما و آشتي علاقهمندان شعر در اين عرصه داشته است، بسيار ارزشمند است. شاعر آلبوم مهرباني تصريح كرد: اين قرائت متفاوت شكيبايي نقطه عطف و وجه ماندگار او در عرصه هنر است. وي گفت: تا زماني كه شكيبايي شعر را بخشي از خودش حس نميكرد يعني يگانگي ميان او و شعر ايجاد نميشد اقدام به ضبط كار نميكرد به گونهيي كه او بسياري از شعرهاي سهراب و فروغ و شعرهاي من را حفظ بود. عبدالملكيان در پاسخ به اين پرسش كه هر فردي كه ميخواهد وارد اين كار شود چهقدر بايد آشنا به ادبيات كلاسيك و معاصر ايران باشد و اين امر چهقدر در تأثيرگذاري كار او موثر خواهد بود، اظهار كرد: امروزه شاهديم كه اگرچه هنرمندان ما نامشان در يك رشته هنري شناخته شده است ولي در حوزههاي ديگر نيز صاحبنظرند و اين امر در عرصه سينما بسيار ديده ميشود مثلا شكيبايي و پرويز پرستويي به زبان، نوع نگاه و بيان شعر امروز مسلط هستند، اين امر به نظر من حيرتانگيز و باعث خرسندي است. تا زماني كه شكيبايي شعر را بخشي از خودش حس نميكرد يعني يگانگي ميان او و شعر ايجاد نميشد اقدام به ضبط كار نميكرد به گونهيي كه او بسياري از شعرهاي سهراب و فروغ و شعرهاي من را حفظ بود. وي ادامه داد: اگر ما هنوز شعرها و ترانههاي سالهاي او را گهگاه زمزمه ميكنيم به دليل اين است كه با خواننده يا آهنگساز آن اثر نزديك شدهايم يعني آن يگانگي كه بايد ايجاد شده است. *** به گزارش ايسنا، پس از صحبتهاي عبدالملكيان رضا معيني به روي سن رفت و با بيان اينكه يكي از شعرهايي كه خسرو شكيبايي بسيار زيبا دكلمه ميكرد شعر «صداي پاي آب» سهراب سپهري بود، بخشهايي از اين شعر را به ياد خسرو شكيبايي، خواند. سپس مرتضي محبيزاده كه از اصفهان به اين مراسم آمده بود، آوازي در سوگ خسرو شكيبايي خواند. مهدي صباغزاده از كارگردانان كشورمان كه فيلمهاي «صبحانه براي دو نفر»،«خواهران قريب»، «پيشنهاد پنجاه ميليوني» و غيره را همراه زندهياد شكيبايي كارگرداني كرده است يا تهيهكننده بوده است، گفت: خسرو نمونه و عزيز بود، او دلي بسيار پاك و روان و ذهني شفاف داشت، شكيبايي بازيگري توانمند بود. وي با اشاره به اينكه آشنايي من با شكيبايي به بعد از فيلم «هامون» برميگردد، اظهار كرد: هامون نقطه عطفي بود در پرواز هنرمندي كه در عرصه سينما خوش درخشيد.
صباغزاده با بيان اينكه خسرو يكي از بازيگران مطرح و مردمي سينماي ما بود، ادامه داد: بعد از فيلم هامون در فيلم «جستوجو در جزيره» با او همسفر شدم، با او زندگي كردم و از او ياد گرفتم، ديدم كه چگونه احساسش را به صحنه ميآورد، چگونه به ديگران احترام ميگذارد، من كمكم عاشق خسرو شدم و احترام ويژهيي براي او قائل بودم، به عنوان نويسنده و كارگردان روزهاي ارزندهيي را با او گذراندم و اصلا فكر نميكردم كه روزي خسرو در كنار ما نباشد. اين كارگردان سينما تصريح كرد: خسرو يك اسطوره است، خسرو هميشه زنده است، او يك يادگار مهم در سينماي ماست كه هرگز از دل مردم ايران بيرون نخواهد رفت، همانگونه كه ديديم مردم چگونه درمراسم تشييع جنازه او به ديار ابدي حضوري پرشور داشتند. صباغزاده گفت: روزي كه خبر دادند به من كه خسرو عزيز رفته است و من نزد خانوادهاش رفتم اولين باري بود كه در زندگي واقعا از ته دل گريستم. چون خسرو را واقعا دوست داشتم، او صدايي بسيار دلنشين داشت. در اين زمان بخشهايي از پشت صحنه فيلم «سالاد فصل» پخش شد. *** سپس مسعود فروتن كه فيلم «مدرس» را با بازي خسرو شكيبايي كارگرداني كرده است به روي صحنه آمد و گفت: خسرو با كارهاي ارزندهيي كه دارد، جاودانه است و اكنون تنها دلتنگي ما اين است كه ديگر خسرو را در ميان خود نميبينيم. وي در خصوص سنت تأسفبرانگيزي مردهپرستي در ايران، اظهار كرد: چرا ما منتظر ميشويم هنرمندي از دنيا برود بعد برايش يادبود بگيريم، اينها گنجينههاي هنري ما هستند، چهطور ما مواظب ساختمانها به عنوان ميراث فرهنگيمان هستيم ولي به راحتي ميراثهاي هنريمان را ناديده ميگيريم و حتي خودمان آنها را از بين ميبريم. فروتن ادامه داد: نميدانم در اين امر چه كسي مقصر است ولي ميدانم كه مردم مقصر نيستند. وي تأكيد كرد: شايد رفتن خسرو و خسروها تلنگري باشد براي كساني كه مسووليت محافظت و مواظبت از ميراثهاي هنريمان را دارند. كارگردان فيلم مدرس با اشاره به اينكه سخنراني معروف و گيراي خسرو در مدرس يكي از بهترين خاطرههاي من از اوست، اظهار كرد: من براي خودم و كارگردانهاي ديگر متأسفم كه ديگر چنين بازيگري را نداريم. وي گفت: چرا كسي سراغ همكاران خسرو را نميگيرد چرا كسي نميپرسد كه اكنون مجيد جعفري و فريماه فرجامي كجا هستند و چه ميكنند؟ خسرو اين نبوغ را داشت كه تا آخرين لحظه در صحنه باشد ولي همه اينطور نيستند، اين وظيفه مطبوعات و مسوولان است كه به سراغ آنها بروند. به گزارش ايسنا، در ادامه اين مراسم بخشهايي از پشت صحنه فيلم «شب» كه خسرو شكيبايي اخيرا در آن بازي كرده بود و قطعاتي از دكلمههاي خسرو شكيبايي از آلبومهاي نشاني، نامهها و پريخواني و مهرباني پخش شد همچنين كليپي از آيين تشييع جنازه آن زندهياد و تسليتگويي بازيگران سينما از قبيل داود رشيدي، حامد بهداد و امين تارخ به نمايش درآمد كه باعث شد دوباره اشك در چشمان دوستداران شكيبايي حلقه بزد. *** در پايان همايش راويان از پوريا شكيبايي و همسرش كه به اين مراسم دعوت شده بودند تقدير شد و بليت رفت و برگشت هواپيما به مشهد مقدس براي اقامت سهروزه به آنها تقديم شد. گفتني است در خلال مراسم مجري برنامه خاطرهيي را از شكيبايي كه به نقل از او در يكي از كتابچههاي هنري چاپ شده بود نقل كرد مبني بر اينكه در قديم كه در لالهزار تئاتر بازي ميكردند به دليل عدم بضائت مالي نان و پنير و سبزي ميخوردند و بعد از چوب كبريت به عنوان خلال دندان استفاده ميكردند تا در برابر كساني كه در رستوران چلوكباب ميخوردند به عبارتي كم نياوردند! كه پوريا شكيبايي پسر زندهياد شكيبايي در پايان مراسم در پاسخ به آن گفت: نان و پنير و سبزي در كار نبود ولي خلال دندان آن بود!.منبع : ايسنا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 455]