تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820977498
نفت و گاز جنوب، ما را از شمال غافل نكندنفت شمال، اسير رژيم خزر
واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: نفت و گاز جنوب، ما را از شمال غافل نكندنفت شمال، اسير رژيم خزر
حميدرضا شكوهي - از آن روز كه حيدر علياف رئيسجمهور فقيد جمهوري آذربايجان به سيدمحمدخاتمي رئيسجمهور وقت ايران به صراحت گفته بود كه حق شما در درياي خزر 11 درصد است، 7 سال ميگذرد. اكنون حيدر علياف ديگر زنده نيست و پسرش الهام علياف جايگزين او شده است. خاتمي نيز 3 سال است كه منصب رياست جمهوري خود را واگذار كرده است. اما هنوز مسائل مربوط به رژيم حقوقي درياي خزر در بن بست گرفتار است و نشستهاي پياپي ديپلماتهاي 5 كشور ساحلي نيز نتوانسته بن بست موجود را بشكند. چرا كه سخن از انرژي به ميان آمده و با توجه به روند صعودي قيمت نفت طي سالهاي اخير، تمايل كشورهاي ساحلي خزر براي در اختيار گرفتن سهم بيشتري از خزر و به تبع آن منابع انرژي غني آن افزايش يافته است.
سخن گفتن از قراردادهاي منعقد شده بين ايران و اتحاد جماهير شوروي سابق در مورد درياي خزر در سالهاي 1920 و 1941 ميلادي، آب درهاون كوبيدن است چرا كه اكنون ايران، نه با شوروي (يا روسيه) بلكه با 3 كشور ديگر به نامهاي قزاقستان، تركمنستان و جمهوري آذربايجان طرف است كه هر يك از آنها بيش از روسيه در مورد درياي خزر و منابع موجود در آن حساسيت نشان ميدهند. طبيعي است كه اين سه كشور داراي حقوقي در جامعه بينالملل هستند كه از آن جمله ميتوان به حق حاكميت، استقلال و برابري اشاره كرد و بنابراين انتظار از آنها كه به قراردادهاي سالهاي دور بين ايران و شوروي پايبند بمانند انتظاري عبث به نظر ميرسد. به ويژه با توجه به اينكه اين سه كشور بيش از ايران و روسيه كه به ترتيب در آبهاي جنوبي و شمالي خود داراي ذخاير نفت و گاز هستند به منابع درياي خزر نياز دارند و فرصت استفاده از منابع عظيم خزر را از دست نميدهند.
طبق برآورد آژانس بينالمللي انرژي، در منطقه خزر حدود 34 ميليارد بشكه نفت قابل استحصال وجود دارد و همين امر توجه كشورهاي ساحلي و البته شركتهاي نفتي بينالمللي را به اين منطقه جلب كرده است. البته ميزان ذخاير نفت و گاز درياي خزر با ذخاير انرژي خليجفارس در جنوب ايران و حتي سيبري در روسيه قابل مقايسه نيست و استحصال آن هزينه بيشتري هم -لااقل براي ايران در مقايسه با آبهاي جنوب- دارد و شايد همين امر باعث شده كه روسيه و ايران ديرتر از سه كشور قزاقستان، تركمنستان و آذربايجان به فكر استفاده از منابع خزر بيفتند. اما كشف ذخاير جديد در منطقه خزر حساسيتها را نسبت به آن افزايش داد و نفت خزر را به عنوان اهرمي براي كنترل قيمت نفت در جهان معرفي كرد.
به گفته پوگليارسي عضو سابق شوراي امنيت ملي آمريكا در دولت رونالدريگان، نفت درياي خزر ميتواند براي غرب مفيد باشد؛ همانطور كه نفت آلاسكا هست. هرگونه عرضه نفت در بيرون از خليجفارس ميتواند بر قيمت نفت اثر بگذارد. حداقل فايده اين كار اين است كه نفت درياي خزر به عنوان اهرم كنترل قيمت مفيد خواهد بود. هرگاه قيمت نفت به ميزاني افزايش يابد كه بازار نتواند آن را پايين بكشد، در آن موقع يك اهرم خنثيكننده قيمت لازم است و نفت درياي خزر ميتواند همان اهرم خنثيكننده باشد و ميتواند به همه اين هشدار را بدهد كه صداي جريان نفت ديگري را هم بايد شنيد.
پوگليارسي ميگويد: سازمانهايي نظير سازمان آمريكايي توسعه بينالملل USAID به شركتهاي نفتي آمريكايي كمك ميكند تا در منطقه درياي خزر جاي پايي بازكنند. همچنين آنها را در جريان قوانين و مقررات نفت و گاز، گزارش مطالعات و اطلاعات اوليه مورد نياز قرار ميدهند. با اين وجود دولت آمريكا نيازي به سرمايهگذاري مستقيم ندارد. شركتهاي خصوصي نفتي آمريكايي، خود ميتوانند از عهده سرمايهگذاري برآيند.
بنابراين هر چند در مورد اين موضوع كه ذخاير نفت درياي خزر كمتر از ذخاير نفت خليجفارس است و هيچگاه جايگزين نفت خليجفارس نخواهد شد هيچ ترديدي وجود ندارد، اما هميشه ميتواند عاملي براي مهار قيمتهاي نفت در بازار جهاني باشد.با همه اين تفاصيل، آنچه كه باعث توجه ايران به درياي خزر ميشود، تنها منابع نفت خزر نيست. ايران به درياي خزر با ديد سياسي- امنيتي نگاه ميكند. خاطره سخن شاه قاجار را همه به ياد دارند كه زماني پس از آنكه از سر بذل و بخشش، بخشهايي از درياي خزر را به همسايه شمالي واگذار كرد در توجيه تصميم خود با بيخيالي گفت كه كام شيرين دوست را به آب شور دريا تلخ نكنيم.
هيچكس در ايران دوست ندارد خاطرات تلخ دوران و تكرار شود و همين موضوع باعث شده مقامات ايران با ديدي فراتر از توجه به نفت خزر به اين دريا بنگرند.ذخاير نفتي ايران در خليجفارس به حدي زياد است كه نه تنها تا چند سال اخير هيچگونه توجهي به ذخاير زيرزميني درياي خزر صورت نميگرفت، بلكه حتي از برخي ذخاير زيرزميني آبهاي جنوبي ايران نيز به خوبي استفاده نميشد. نمونه آن پروژه انرژي پارس جنوبي است كه با وجود اشتراك منطقهاي با كشور كوچك قطر، 30 سال پس از آن كشور از سوي ايران مورد بهرهبرداري قرار گرفت. در حالي كه قطر از سال 1974 ميلادي بهرهبرداري از نفت اين منطقه را آغاز كرد ايران در سال 2003 وارد مرحله بهرهبرداري از آن شد. در حقيقت وفور نعمت، ايران را از بذل توجه كافي به نعمتها بازداشته است.نكته ديگري كه باعث عدم توجه ايران به منابع درياي خزر شده، هزينه بيشتري است كه استخراج نفت در شمال نسبت به درياي جنوب ايران دربر دارد.
ميانگين عمق آب در خليجفارس 90 متر است در حالي كه اين ميانگين در درياي خزر به 720 متر ميرسد. بنابراين استخراج نفت در جنوب ايران هزينه كمتري دارد. اما تغيير ديدگاه مقامات بلندپايه در ايران باعث شده تا همانطور كه پيش از اين ذكر شد، اندك اندك شاهد غلبه يافتن ديد سياسي- امنيتي در درياي خزر بر ديد اقتصادي باشيم.هر چند كه ايران، خود مخالف توافقنامههاي دوجانبه بين كشورهاي ساحلي درياي خزر در مورد تقسيم اين درياست، اما اين موضوع مانع از رايزنيهاي مستقيم ايران با روسيه، قزاقستان، تركمنستان و جمهوري آذربايجان به صورت دو جانبه نشده است تا بدين ترتيب انتظارات ايران در درياي خزر بهتر به بار بنشيند. بيشترين رايزني مستقيم ايران در مورد درياي خزر با مشكلسازترين كشور حاشيه اين دريا يعني جمهوري آذربايجان صورت گرفته و اين در حاليست كه ايران و آذربايجان بيشترين اختلافات را در مورد تعيين رژيم حقوقي درياي خزر با يكديگر دارند.
مهمترين اختلافات ايران و آذربايجان بر سر ميدان نفتي البرز است كه در ژوئيه سال 2001 ميلادي نيز صحنه درگيري بين دو كشور بود. آن زمان يك كشتي جنگي ايراني، يك كشتي تحت اجاره شركت BP را كه عمليات اكتشافي انجام ميداد از محل بيرون راند. بر مبناي خط حسينقلي- آستارا كه جمهوري آذربايجان 50 درصد آن را به عنوان خط مبنا پذيرفته است، سهم ايران از درياي خزر همان 11 درصدي ميشود كه زماني حيدر علياف گفته بود. اما ايران خواستار سهم به مراتب بيشتري از درياي خزر است كه در اين صورت حوزه نفتي البرز به ايران تعلق خواهد گرفت.
اما تا زماني كه پنج كشور ساحلي درياي خزر موافقتنامه تقسيم دريا را امضا نكنند سهم هيچ يك از كشورها از درياي خزر مشخص نميشود و موافقتنامهها نيز ارزش حقوقي پيدا نخواهد كرد. بنابراين تا تقسيم درياي خزر هنوز فاصله داريم. البته مهدي صفري نماينده ويژه جمهوري اسلامي ايران در امور درياي خزر همچنان به رايزني با نمايندگان روسي، آذري، تركمن و قزاق ادامه ميدهد تا راهي براي باز كردن كلاف سردرگم تقسيم درياي خزر بيابد. صفري كه در سال 1996 ميلادي سفير ايران در روسيه بود، تجربيات زيادي در مورد تعامل با ديپلماتهاي همسايگان شمالي ايران دارد.او كه زماني معاون استاندار بوشهر در جنوب ايران بوده از حساسيت منابع نفتي شمال نيز همچون منابع نفتي جنوب آگاه است.
مهدي صفري زماني گفته بود به زودي خبرهاي خوشي از خزر خواهيم شنيد اما شايد هنوز زمان شنيدن خبرهاي خوش نرسيده است. شايد هم به عادت هميشه، شوخي خود را با لحن جدي بيان كرده و ما لحن جدي او را باور كردهايم و البته شايد هم اين بار مذاكرات او در آينده خبرهاي خوشي به همراه داشته باشد. تا زماني كه خبرهاي خوش نرسد و تكليف رژيم حقوقي درياي خزر روشن نشود، صداي جريان نفت ديگري كه به گوش مي رسد رساتر نخواهد شد.
نگاه لوموند به تقسيم درياي خزر
پنج كشور ساحلي خزر، بر سر تقسيم منابع آن اختلاف دارند و دليل خوبي هم براي اين اختلاف وجود دارد.تاكنون برگزاري كنفرانس سران كشورهاي ساحلي چندين بار به تعويق افتاده و هر بار هم كه برگزار شده نتيجهاي نداشته و ظاهرا نتوانسته اند در مورد اين پرونده حتي يك گام هم به جلو بردارند. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در 1991 پرونده خزر آشفته شده است. ظهور سه كشور تازه (آذربايجان، قزاقستان و تركمنستان) در حاشيه خزر، توافقنامههايي كه ميان ايران و اتحاد شوروي (سابق) بر سر تقسيم اين دريا امضا شده را بياعتبار كرده است.
طي يك دهه گذشته، كشورهاي ساحلي خزر نتوانستهاند درخصوص نحوه جديد تقسيم دريا به تفاهم برسند و اين در حالي است كه ميدان نفتي بزرگي مانند ميدان كاشاگان در آبهاي قزاقستان كشف شده است.ميگويند اين ميدان، پنجمين ميدان بزرگ جهان است و بهرهبرداري از آن، آسياي مركزي را به بازيگري مهم در عرصه نفت تبديل خواهد كرد. گفته ميشود تا سال 2010 از اين ميدان روزانه چهار ميليون بشكه نفت (معادل توليد كنوني نروژ) استخراج خواهد شد.واقعيت اين است كه بلاتكليفي در خصوص وضعيت اين دريا مانع بهرهبرداري از چند ميدان برون ساحلي نشده است.
اين ميدانها عمدتا در آبهاي سرزمين قزاقستان و آذربايجان قرار دارد. اين دو كشور موافقتنامههاي جداگانهاي در مورد تحديد حدود بخشهاي مربوط به خود و ميدانهاي نفتي آن با روسيه امضا كردهاند. ايران به اين ترتيبات دوجانبه اعتراض و تهديد كرده كه مانع فعاليتهاي نفتي در درياي خزر خواهد شد. جمهوري اسلامي ايران و تركمنستان خواهان آن هستند كه درياي خزر به طور مساوي بين پنج كشور ساحلي آن تقسيم شود. شايان ذكر است كه تنها حدود 13 درصد طول ساحل متعلق به ايران است در حالي كه اگر تقسيم به طور مساوي صورت گيرد ايران ميتواند از سهمي 20 درصدي برخوردار شود. افزون بر اين، يك ميدان نفتي كه تهران و باكو بر سر آن اختلاف دارند به ايران تعلق خواهد گرفت.با اين وجود درياي خزر براي ايران كه منابع نفتي آن بسيار دورتر در جنوب- خليجفارس- قرار گرفته است علاقه زيادي برنميانگيزد.
در بخش ايراني خزر ذخاير بزرگي وجود ندارد از اين رو اين كشور مانند قزاقستان كه قدرت نفتي منطقه است براي حل و فصل مسئله و تعيين رژيم حقوقي دريا عجلهاي ندارد اما سرسختي ايران در مورد اين پرونده ميتواند روي اولويت ديگر ايران سرپوش بگذارد. اولويتي كه نخستين بار سيد محمد خاتمي از آن سخن گفته است: اولويت ساخت يك لوله نفتي جديد در آينده نزديك ميان قزاقستان و ايران.ذخاير نفت در آبهاي قزاقستان چنان اهميت دارد كه حتي ساخت سه خط لوله نيز اصلانيست.
براي نخستين بار نفتي كه در قزاقستان توليد ميشود از طريق خط لوله CPC صادر خواهد شد كه بندر در قزاقستان را در نزديكي ميدان نفتي درون ساحلي تنگيز به بندر روسي نوروسيسك در درياي سياه متصل ميكند. سپس نوبت خط لوله باكو- جيحان ميرسد؛ طرحي كه واشنگتن به آن سخت علاقمند است و كار ساخت آن ژوئن 2002 آغاز شد. خط لوله ديگري كه به گفته ايران ميتواند باشد، ميتواند نفت قزاقستان را از طريق تركمنستان به شمال ايران برساند.
آيا اين راه ايراني كه چند شركت غولپيكر نفتي از جمله توتال طرفدار آن هستند بختي دارد كه به اجرا درآيد؟ مقامات قزاقستان اغلب به اين طرح اشاره ميكنند اما آيا اين راه، باب طبع آمريكا خواهد بود كه نفوذش در منطقه هر روز بيشتر ميشود؟ايران خواستار 20 درصد سهم از درياي خزر است و همين امر اين شائبه را ايجاد كرده كه ايران خواستار تقسيم مساوي دريا بين 5 كشور است. در حالي كه ايران بر اساس محاسباتي به سهم 20 درصدي خود رسيده كه براساس همان محاسبات سهم قزاقستان از درياي خزر 29 درصد خواهد بود. بنابراين برخلاف آنچه كه در مقاله آمده است ايران خواستار تقسيم دريا به پنج قسمت مساوي نيست.
شنبه 7 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[مشاهده در: www.siasatrooz.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]
-
گوناگون
پربازدیدترینها