پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848667032
ادبیات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطرات
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات - این روزها «خاطرهنویسی» چه از منظر ناشران و نویسندگان و چه از نگاه برگزاری جشنوارهها، گوی سبقت را از سایر محصولات فرهنگی در حوزه دفاع مقدس ربوده است و این امر نگرانیهایی را پدید آورده است. ادبیات به مفهوم خلق خلاقانه و همچنین ایجاد دریچهای نو بر حوزههای تاریخ و فرهنگ و سیاست یک جامعه هموراه یکی از نمادهای بلوغ و بالندگی یک کشور محسوب میشود؛ چه بسیار وقایع تاریخی و تحولات سیاسی - اجتماعی که در قالب «محصولات فرهنگی» و از منظر «ادبیات» برای مردم یک سرزمین و یا سراسر جهان، معرفی و مشهور شده است. از همین رو ادبیات به معنای اخص کلمه همواره کارکردی فراتر از یک محصول صرف و منحصر در زمان و مکان خاص بوده و هست. در سالهای پس از انقلاب اگرچه همچنان «ادبیات انقلاب» با فقر شدید محصول فاخر در حوزه ادبیات مواجه است، اما درباره تاریخ دفاع مقدس داستان، به شکل دیگری است و با وجود تلاشهای بسیاری که در حوزه ادبیات دفاع مقدس، به عنوان حماسهای بینظیر در تاریخ مقاومت جانانه یک ملت، انجام شده است، اما به نظر میرسد تمایل نهادها و موسسات مسئول در این حوزه برای حرکت بر مدار «ادبیات شفاهی» که «خاطرهنگاری» نیز در قلب آن قرار دارد، به واسطه سهولت کار و افزایش آسان «کمیت» بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ حوزهای که بسیاری معتقدند نه تنها در بیان حماسه هشت ساله ایران، ناتوان است بلکه در بلند مدت میتواند خطراتی نیز بر ادبیات و تاریخ دفاع مقدس تحمیل کند. دریابان علی شمخانیمیدان مین «خاطرهنویسی» برای روزهای حماسه انسانی که در گذشته زندگی میکند بدون اینکه بخواهد بازنشسته شده است، برای همین من بسیاری از خاطرات خود را دیلیلت کردم چرا که اعتقاد ندارم از خاطرات گذشته بگویم برای اینکه امروز هویت پیدا کنم. امروز تب تحریف دفاع مقدس در جامعه دیدهمیشود و باید مراقب راویان جدید از وقایع قدیم باشیم، باید خطر روایتگران جنگنادیده را جدی بگیریم، تریبونها را به دست اهلش بسپاریم و نه آنها که تنها عکسی را به یادگار از حدود2900روز «دفاع» با خود یدک میکشند و یا اصلا در آن روزگار نبودهاند امروز راوی روزهای جنگ و حماسه شدهاند. در همین فضاست که باید گفت سست ترین شکل برخورد با جنگ، بسنده کردن به «خاطره گویی» است، کما اینکه ضعیف ترین شکل انتقال مفاهیم در جامعه ما سخنرانی یک طرفه است، ضعیفترین شکل برخورد با جنگ هم «خاطره گویی» است. گاهی خاطره گویی کل جنگ را تعریف نمیکند و بیشتر بر مدار احساس و عاطفه است نه منطق؛ و تضعیف کننده منطق جنگ. در حالی که جنگ ما و دفاع مقدس 8ساله ما، «منطق» داشت. این میدان مینی که برای دفاع مقدس ترتیبدادهاند، به مراتب خطرناکتر از میدان مین اصلی در روزهای جنگ است، خاطرهنویسی نه میتواند مبدا و مقصد جنگ را بیان کند و نه آنقدر سندیت دارد که بخشی از آن همه حماسه و ایثار را به تصویر بکشد، تنها متکی به ذهن نویسنده و گویندهای است که شاید خیلیها نکتهها را در گذر ایام، از خاطر برده باشد. امروز بیش از گذشته به کار تحقیقی و پژوهشی درباره جنگ تحمیلی نیاز داریم. اخیرا قسمتی از خاطرات فرماندهی را مطالعه کردم، دیدم اصلا چیزی که نوشته شده صحیح نیست، ایشان چنین کاری انجام نداده! البته در آن جغرافیا حضور داشته اما اینکه بنیان گذار پدیدهای باشد، صحیح نیست. این یک واقعیت است که ما امروز روایات متعددی از جنگ داریم و تشخیص اینکه کدام روایت درست است، کار دشواری شده است. امروز در جامعه راویانی از جنگ داریم که خود در جنگ نبودند؛ راویان جنگنادیده! راویان جنگنادیدهای که برای کسانی روایت می کنند که آنها هم جنگ را ندیدند به تبع سنی که دارند. البته باید گفت بنیاد تبلیغاتی ما بنیاد ناقصی است و بیشتر به دنبال «اسوهسازی» است و من اصولا اعتقاد دارم برای اسوهسازی باید عناصر پایین جامعه را ترجمه کرد. عناصری که در جامعه مابهازای بیشتر و ملموستری دارند. متاسفانه تصویری که از آدمهای بزرگ می سازیم، اولا دارای غلو و کمی ناراستی است و ثانیا در ابعاد شخصی و رفتار دینی و خانوادگی و شجاعت و...فردی می سازیم که این فرد در همه این ابعاد نمره 20 میگیرد! البته شاید نسبت به قائدین زمان خویش همین گونه باشد نه در خلاء. من با هر روایتی که بدنبال پدیدار سازی اسب سفید و شمشیر امام زمان(عج) در خاکریزهای جنگ با عراق باشد و رزمندگان را ملائکة اللهی تصویر کند، به شدت مخالفم. ضرورتی برای اثبات امدادهای غیبی در زمان جنگ برای ترجمان بعضی از خوابها وجود ندارد. بزرگترین امدادهای غیبی زمان جنگ این بود که امام خمینی(ره) از ما و آنهایی که می توانستند سربازان فرهنگی شاه بشوند، آدمهایی ساخت که از سر کوچه به درون مسجد، از دل مساجد ـ به شکل تجمعی ـ به خیابانها و از قلب تظاهرات به پشت خاکریزهای جبههها آمدند و شهید شدند و یا آن حماسهها را آفریدند؛ این «امداد غیبی» است؛ یعنی تغییر روحیهها. امروز بیش از هر زمان به ادبیات دفاع مقدس متکی به تحقیق و پژوهش دقیق نیازمندیم و نه تولید انبوه خاطراتی که سطح ماندگاری و تاثیرگذاریشان چیزی نیست که نسل جوان به آن احتیاج دارد. از همین رو باید مراقب این میدان مین بود. مهیب تر اینکه با نگاه امروز به شکلی جناحی به وضع دیروز جنگ نظر افکنده شود و با تحریف نقش ها و تغییر آنها، «خاطره» در خدمت این اهداف به کار گرفته شود. حبیب الله بهمنیمعادنی که فراموششان کردهایم خاطراتی که از روزها و شبهای هشت سال جنگ تحمیلی به صورت های مختلف جمع آوری و به عنوان مثال در قالب کتاب به مردم عرضه میشود، به عنوان یک منبع خوب و بسیار مهم برای بررسی جنگ تحمیلی در حال و آینده خواهد بود. این خاطرات، شاید مرجع اصلی بازگشت به گذشته و در واقع رونمایی از حماسه آفرینی و از جان گذشتگی و همه خصایل پسندیده و جاودان پدارن، برادران، خواهران، دوستان و خلاصه تمام کسانی که در سالهای حماسه و خون، دین خود را به نظام و این آب و خاک ادا کردهاند. در صورتی که علاوه برحوزه کتاب تاثیرات خاصی را در عرصههای شعر و ادب، و حتی معدودی، در عرصههای انیمیشن و موسیقی بر جای گذاشتهاند که همه اینها، مدیون تاثیر گذاری عمیق و بسیار این خاطرات است. با این حال تا زمانی که ناقلان این منابع، یعنی رزمندگان، جانبازان وایثارگران زنده هستند و سینه شان مالامال از خاطرات آن دوران طلایی حماسه ملت ایران است باید از طرق مختلف، مانند بهره گرفتن از ابزار فیلم، کتاب، انیمیشن و... همه ابزارهای مختلف فرهنگی و ادبی، از معادن زنده روزهای جنگ استفاده کرد و این ثروتهای معنوی را زنده نگه داشت. اگر چه انتشار این نوع خاطرات در تولید آثار مختلف هنری بسیار موثر بوده است اما با وجود گستره بسیار وسیعی که این منابع دارند و نیز بررسی بیشتر میتوان گفت در عرصههای سینما، انیمیشن و موسیقی موفق عمل نشده و به حد کافی بهرهبرداری نشده است. در جامعه ما و در مقایسه با کشورهای پیشرفته، متاسفانه زمان کمتری صرف مطالعه میشود و یکی از مهمترین دلایل این نوع رویکرد، و کمبود مطالعه آثار مکتوب، مشغله بسیار زیاد مردم در زمان کار و پس از آن نیز توجه به خانواده است. از این رو حفظ و انتقال خاطرات باقی مانده از زمان دفاع مقدس، از طریق ابزارهای هنری تاثیرات بسیار بالایی را موجب میشود که متاسفانه معلوم نیست به چه دلیل به آن پرداخته نشده است و نهادهای متولی عنایتی به این ابزار ارزشمند ـ خاطرات ـ ندارند. بهترین راه حل برای از بین رفتن این مشکل نیز آسیب شناسی این روند توسط مسئولان است تا با شناسایی نواقص و رفع آنها، بسیاری از این نوع خاطرات نه تنها از معادن زنده و ارزشمند دوران جنگ استخراج شود بلکه در راه تولید محصولات فرهنگی نیز مورد استفاده قرار بگیرد؛ آنگاه میتوان توقع داشت که با استفاده از زبان فرهنگ و هنر، ارتقای فرهنگی جامعه را هدف گرفتهایم و نگاهی فراتر از «امروز» به تاریخ دفاع مقدس داشتهایم. احمد دهقانخاطرهنویسهایی که رماننویس شدند ما در خاطرهنویسی دفاع مقدس دورههای متفاوتی را طی کردیم یعنی از اولین دوره که در مجلاتی مثل پیام انقلاب یا امید انقلاب خاطرات جنگ چاپ میشد، در همان سالهای ابتدایی دهه 60. این خاطرات، بریده خاطراتی بود از زندگی در جنگ. کسانی که در جنگ حضور داشتند میخواستند با ذکر آن خاطرات ارزشهای جنگ را زنده نگه دارند. از سوی دیگر بعد تبلیغاتی این خاطرات اهمیت زیادی داشت چون یکی از موضوعات آن روزها حضور رزمندگان در جنگ بود و این خاطرات میتوانست نیروهای بیشتری را روانه جبههها کند. در این دوره آثار متفاوتی را داریم، هرچند حجم آنها بسیار کم است. اما بلافاصله پس از پایان جنگ خاطرهنویسی روی دیگر خودش را نشان میدهد که مهمترین دلیل آن تشکیل دفاتر متعدد در ارگانهای دولتی برای نشر خاطرات جنگ و از سوی دیگر علاقمندی کسانی که در جنگ حضور داشتند برای نوشتن خاطرات خودشان است. امروز و دوره کنونی، خاطرات حرفهای شدند و خاطرهنویسان اولیه جنگ به رماننویسان جنگ تبدیل شدند. همچنین خاطرات روز به روز شکل مستحکمتری به خودشان گرفتند. خاطرات مکتوب رزمندگان سیر طبیعی خود را طی کردند تا به اینجا رسیدند و ما میتوانیم بگوییم که این خاطرات شانه به شانه خاطره نویسی ایرانی پیش میروند و به لحاظ فرم و شکل از خاطراتی که در دهههای قبل منتشر میشد یا امروزه در حال انتشار هستند ـ مثل خاطرهنویسی در نگاههای دیگر از جمله خاطرات ادیبان، سیاسیون، نظامیون سابق، خاطرات برخی اهالی دربار پهلوی ـ هیچ چیز کم ندارد و بلکه فراتر از آنها هم هست. از سوی دیگر خاطرات شفاهی یکی از بزرگترین منابع برای تاریخنویسان است. یعنی تاریخنویسان از این خاطرات استفاده میکنند و در تاریخ جستجو میکنند و زوایای پنهان آن را میبینند و در اختیار خوانندگان قرار میدهند. در غرب هم خاطرات شفاهی به خوبی در جذب خوانندگان کمک فراوان کرد. با این همه در دورههای اخیر به نظر میآید که بزرگ ترین خطری که ادبیات جنگ را تهدید خواهد کرد، همین خاطرات شفاهی باشد. در گذشته نه چندان دور یک کتاب با عنوان خاطرات شفاهی منتشر شد و با تبلیغات زیاد توانست در جامعه مطرح شود. هرچند نمیتوان محتوای جالب و خواندنی آن را از چشم دور داشت. این خاطره شفاهی که بعضا با غلو و از سوی دیگر با تخیل همراه بود، موجب شد که رویکرد دیگری در خاطرات شفاهی به وجود بیاید. یعنی به وجود آمدن عنصر غلو و عنصر تخیل در خاطرات و ما معضلی را که در ژانر دیگری میدیدیم در خاطرات شفاهی هم دیدیم. به طور مثال در گذشته نه چندان دور آثار ذبیحالله منصوری خوانندگان بسیاری داشت. کسانی که با وی بیشتر محشور بودند نقل میکنند که ایشان کتابهای کوچکی را میگرفت و آنها را پربار میکرد، به عبارتی با تخیل خودش آنها را گسترش میداد و کتابهای چند صد صفحهای را در مقابل خواننده قرار میداد. امروز هم ما با این معضل روبرو هستیم. به عنوان مثال درمورد یکی از کتابهایی که الان اسم آن مطرح است، یکی از کارشناسان ارگانهای دولتی نقل میکرد که همین نویسنده این کتاب را با عنوان رمان به جای دیگری ارجاع داده بود و در آن جا تصریح کرده بود که این عشق و عاشقیها کاملا زاییده تخیل من است. اما ناشر دیگری همین کتاب را به شکل خاطره و با عنوان «خاطرات بکر و ناگفته جنگ» منتشر کرده است. این ها نشان میدهد که خاطرات شفاهی با معضلات بسیاری احتمالا روبرو میشود که تاریخ در آن ها گم میشود و نباید به گونهای باشد که تاریخ نویسان در آینده از این کتابها بگذرند و این کتابها را مغشوش و زاییده تخیل افراد بدانند. اگر خاطرات آنچه را که در دفاع اتفاق افتاده بیان کنند، به درد تاریخنویسان هم خواهد خورد. یعنی هرچقدر که ما موشکافانه به خاطرات نگاه کنیم، تاریخ، روانشناسی، مردمشناسی و جامعه شناسی این آثار نیز موثر خواهد بود و زوایای تاریک تاریخ معاصر ما را بیان خواهد کرد اگر اینها واقعی باشد. اما اگر این شبهه پیش بیاید که اینها زاییده تخیل هستند و واقعی نیستند، آن موقع آینده با دیده تردید به آنها نگاه میکند و موجب اتفاقات بدی خواهد شد. مثال مشهوری هست که وقتی طلا قیمتی شود، خطر تقلبی آن هم به وجود میآید. خاطرات امروز خواندنی و مورد توجه عامه هست؛ به همین خاطر ممکن است که کسانی بخواهند شعبده کنند و خاطرات تقلبی به وجود بیاورند که احتمالا ناشران بیشترین نقش را درمورد این ضایعه دارند. همانطور که میبینیم کتابهای خاطره با عنوان بکرترین خاطرات هم اکنون مورد توجه هستند و نباید این اتفاق بیفتد. ضمن اینکه به نظر میرسد که احتمالا کسی نمیتواند جلوی این ضایعه را بگیرد یعنی چون هم اکنون جنس اصل و تقلبی در هم ادغام شده و به این موضوع هم توجه نمیشود و هم اینکه بعد تبلیغاتی این کتابها برای ناشران کافیست به طوری که به ضایعات دردناک آن توجه نمیکنند. این موجب میشود که به نظر بیاید چارهای وجود ندارد و باید ببینیم که در این رهگذشت چه اتفاقاتی میافتد. پرویز شیشهگراندچار سریدوزی ماشینی شدهایماینکه در بحث ادبیات دفاع مقدس همه به خاطره نویسی روی آوردند و آنقدر به رمان و داستان نویسی توجه نمیشود؛ خطرناک نیست ولی نواقص و عیبهایی را در حوزههای دیگر ایجاد و ما را از حوزههای دیگر غافل میکند. باید پذیرفت که ادبیات قوی، مستندات قوی ایجاد میکند. ما اگر تاریخ شفاهی و اسناد دفاع مقدس را به خوبی حفظ کنیم و در اختیار محققان و نویسندگان قرار بدهیم قطعا حوزه ادبیات ما قوی خواهد شد ولی اینکه بخواهیم این را رواج دهیم که فقط به تاریخ و به خاطره بپردازیم قطعا باعث افت ادبیات هم میشود چون حوزه ادبیات به ویژه داستان در دورههای مختلف تاریخی اهمیت بسیاری دارد و تاثیرات فرهنگی و اجتماعی و ... بسیار خوبی داشته که اگر ما از آن غفلت کنیم آن دوره مهم 8 ساله دفاع مقدس را در حوزه داستان و شعر و همچنین فیلمنامه و نمایشنامه از دست میدهیم. از سوی دیگر جشنواره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس تنها نباید یک جشنوارهای باشد که کتابی را انتخاب کند و یک جریانی را رواج دهد که به سمت خاطرهگویی و خاطرهنویسی برود و باقی حوزهها فراموش شود. ما باید نقد، آسیب شناسی و روششناسی در این حوزه داشته باشیم که جشنواره باید اینکار را انجام دهد و تنها به این اکتفا نکند که در یک یا دو سال چند کتاب را انتخاب و تبلیغ کنیم و تمام. مهم نقد، آسیب شناسی و تحلیلی است که باید در این حوزه صورت گیرد و یا نظرخواهی شود بین مولفان و نویسندگان و خوانندگان تا مشخص شود ما در چه مرحله و دورهای هستیم و پس از آن چه باید کنیم این طور نشود که دهه بعد ما فقط با خاطراتی که زیاد سندیتی ندارد مواجه بشویم و یک محقق در هر رشتهای با مراجعه به آنها سردرگم شود و نتواند استفاده لازم را ببرد. این در حالی است که با وجود تلاشهای خوبی که انجام شده و با توجه به اینکه نویسندگان خوبی هم داریم اما هنوز نتوانستهایم رمانی را خلق کنیم که در سطح بین المللی یا حتی در سطح خودمان مخاطب چند میلیونی را هدف قرار بدهد. ما رمانی نداشتیم که به چاپ سیام یا چهلام برسد حتی با حمایت هم به این سطح نرسیده است. در حوزه دفاع مقدس ضربات سفارشینویسی بوده که آثار به خاطره نزدیک شده است و در این حوزه جهان داستانی را نداریم و این شرایط را رمانهای دفاع مقدس ایجاد نکرده که بتواند جهانی داستانی خلق کند تا با خوانندگان حرفهای و حتی غیر حرفهای ارتباط برقرار کند و آنها را جذب کند در صورتی که ما در 8 سال حماسه های بزرگی داشتیم که هیچ جنگی در دنیا به این شکل نبوده است. ما منابع و ظرف مناسب در اختیار داریم اما نویسندگان ما به پرکاری و یک طور سفارشینویسی میافتند که باعث می شود آثار غنای لازم را نداشته باشد. اگرچه خلق بسیاری از آثار بزرگ دنیا حاصل همین سفارشنویسی است مانند «دن آرام» اما چه سفارشی، سفارشی که 18 سال زمان برده است که اگر آن سفارش در این حوزه نیز باشد؛ قطعا سفارشینویسی لطمهای نمیزند. اما در اینجا ما دچار نوعی سریدوزی شدهایم؛ مثلا نهادی برای نوشتن زندگینامه داستانی یک شهید سفارش میدهد چند نویسنده هم طبق منابعی که در اختیار دارند بدون تحقیق میدانی و کار پژوهشی اثر را تولید میکنند؛ فارغ از فضای حقیقی خلق یک اثر. ما نمیتوانیم یک کار خوب را در عرض 2 یا 3 ماه خلق کنیم میشود مثل تفاوتهای یک فرش ماشینی با یک فرش دستباف. در واقع میشود رویارویی ماندگاری با عدد تولید، کیفیت و کمیت و این تقابل بسیار خطرناک است. اگر ادبیات دفاع مقدس بخواهد با این شرایط پیش برود ما متاسفانه در حوزه ادبیات داستانی وضعیت خوبی نخواهیم داشت مگر افراد خاص که دنبال منافع و شهرت و ... نیستند و عاشق ادبیات و آن حماسهها هستند البته به شرطی که آن افراد هم انگیزهشان را از دست ندهند و دچار فراموشی نشوند چون هر نسلی؛ نسل گذشته خود را فراموش میکند. عبدالجبار کاکاییسرگردان در اتوبان بدون نقشه ما به دو شکل میتوانیم در مورد جنگ آفرینش ادبی انجام دهیم؛ یکی این که به نیازهای مخاطب اصلا توجهی نکنیم و تنها به فکر انجام تکلیف باشیم. یعنی انتقال ارزشهایی که از جنگ میدانیم، صرفنظر از این که شنوندهای دارد یا ندارد تنها بر این اسا که انتقال این تجربیات بگذاریم، کاری که الان دارد اتفاق میافتد؛ یعنی ما کنگره برگزار میکنیم و شعر میخوانیم، با حمایتهای دولتی کتاب منتشر میکنیم و کتابها در سراسر کشور روی پیشخوان کتاب فروشیها میرود، بدون این که توجه واقعگرایانهای به خواست مخاطب داشته باشیم. ما نقشه جغرافیایی روشنی از حوزه مخاطبان ادبیات دفاع مقدس نداریم و بدون این که معرفی کامل و درستی از جنگ به این نسل صورت گیرد، معرفیای که در آن از المانهای جنگ سوءاستفاده صورت نگرفته باشد، نداریم. امروز کمتر ادبیاتی در این حوزه داریم که تصویر جنگ در آن مخدوش نشده باشد و شخصیتها تمام و کمال معرفی شده باشند. به عبارتی ما از جنگ آن معرفی را نداشتهایم که تپش، وسوسه و دغدغهای را در نسل جوان به وجود آورد که باعث شود او به جستجو در آثار ادبی این حوزه بپردازد. شکل ایدهآلش این است که این نسل به تعریف واقعی از جنگ برسند، آن وقت به جستجوی آثار مربوط به جنگ بیاید. آن نیاز در واقع سفارشی است که به شاعر و نویسنده داده میشود، او بر آن مبنا شروع به خلق اثر میکند و... فعلا از آن طرف هیچ فرکانسی نمیآید؛ اگر هم میآید بسیار ضعیف است. البته کسانی هستند که به ما میگویند از آن روزها بگویید، از خرمشهر از شهید باکری و بقیه بگویید؛ ولی در مقابل نسل وسیعی از نسل جوان ما هستند که تصویر مخدوش شدهای هم از جنگ در ذهنشان نقش بسته، اما این ادبیات آنها را راضی نمیکند. شاید وجود نگاهی متفاوت از آن چه که امروز نزد نویسندگان ادبیات دفاع مقدس ما وجود دارد، لازم باشد به کنکاش و انعکاس زوایای ناشناخته جنگ بپردازند و با نگاههای ملموستر از جنگ ارتباطی میان نسل امروز با نسل جنگ به وجود آورند و این نگاه را به آینده نیز انتقال دهند. باید تحولات بنیادی در مرزهای مخاطب شناسی به صورت واقعگرایانه صورت بگیرد و مقداری از حمایتهای دولتی به شعر و ادبیات دفاع مقدس معطوف به نسلهای تازه شود. اینها سبب میشود بازار ادبیات مقدس پررونق و گرم شود. این را بپذیریم که در نسل جدید پرسشهایی اساسی در مورد موضوعات اساسی جنگ ما وجود دارد که ما باید اجازه طرح این پرسشها را بدهیم؛ زیرا برای آنها پاسخ داریم، پاسخهای محکم و قاطعی هم داریم؛ اما تا زمانی که اجازه طرح این پرسشها را ندادیم و روشنگری نکرده و این نسل را با جنگ آشتی ندادهایم و ملی بودن موضوع جنگ را فراموش کردهایم، تنها داریم از آن بهرهبرداری سیاسی میکنیم و مخاطب قابل اعتنایی در حوزه جنگ نخواهیم داشت که برمبنای آن سفارشی صورت بگیرد و اثری خلق شود. شکلی از ادبیات دفاع مقدس که اینک تولید میشود، اتوبانی یک طرفه است که برمبنای المانهای مشخص و روشن با تعریف دهه 60 تنها تولید ادبی میشود بدون ارتباط نسل جدید با این تولیدات، دلیلش هم فروش پایین محصولا فرهنگی مرتبط با حوزه دفاع مقدس است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
ادبیات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطرات-فرهنگ > ادبیات - این روزها «خاطرهنویسی» چه از منظر ناشران و نویسندگان و چه از نگاه برگزاری جشنوارهها، گوی سبقت را از ...
ادبيات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطراتاين روزها «خاطرهنويسي» چه از منظر ... است بلکه در بلند مدت ميتواند خطراتي نيز بر ادبيات و تاريخ دفاع مقدس تحميل کند.
ادبيات دفاع مقدس مديون انقلاب است-خبرگزاري فارس: يك شاعر گفت: تمام آثاري كه در عرصه دفاع مقدس آفريده شده، مديون ... ادبیات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطرات ...
ادبیات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطرات امروز تب تحریف دفاع مقدس در جامعه دیدهمیشود و باید مراقب راویان جدید از وقایع قدیم ... در صورتی که علاوه برحوزه کتاب ...
ادبیات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطرات در گذشته نه چندان دور یک کتاب با عنوان خاطرات شفاهی منتشر شد و با تبلیغات .... و مقداری از حمایتهای دولتی به شعر و ...
ادبیات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطرات با این حال تا زمانی که ناقلان این منابع، یعنی رزمندگان، جانبازان وایثارگران زنده هستند و سینه .... ما منابع و ظرف مناسب در ...
همراه فایل صوتی "سبك ... بهترين كتابهاي شعر دفاع مقدس معرفي ميشود . ... ادبیات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطرات در صورتی که علاوه برحوزه کتاب تاثیرات خاصی ...
اصلا رمان دفاع مقدس نداريم-خبرگزاري فارس: يك نويسنده گفت: هيچ رماني در زمينه دفاع مقدس نداريم و علتش اين است كه ... ادبیات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطرات ...
ادبیات دفاع مقدس در معبر خاطرات و خطرات در صورتی که علاوه برحوزه کتاب تاثیرات خاصی را در عرصههای شعر و ادب، و حتی ... بهترین راه حل برای از بین رفتن این ...
در نوشتاری که از او باقی مانده، خاطرات آن ایام را مفصل ذکر میکند که در روزهای 21 و 22 بهمن ... در فروردین ماه 58 پس از دو هفته مطالعه، موفق میشود در رشته ادبیات، دیپلم ... او از همان آغاز ورود به صحنه دفاع مقدس با تدبیر و تفکر به بررسی ضرورتها، نقاط .... در گرو جنگ است و ستیز و نبرد و هم شهادت را معبر و پلی برای ملاقات با خدا میدانند.
-