واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > متقی، ابراهیم - اجلاسیه مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر 2010 از این جهت اهمیت دارد که تهدیدات منطقه ای در آسیای جنوب غربی و خاورمیانه مشکلات بسیاری را برای امنیت ملی امریکا ایجاد کرده است. در این شرایط تصمیم گیران اجرایی و نهادهای سیاسی امریکا تلاش دارند تا تعریف جدیدی از قدرت، امنیت و روابط بین بازیگران را ارائه دهند. در این فضا رئیس جمهور اسلامی ایران هم بر اساس مواضع عمومی دولت ایران به تبیین سیاست های عمومی جمهوری اسلامی در برابر نهاهای بین المللی، قدرت های بزرگ و بازیگران منطقه ای خواهد پرداخت. به نظر می رسد که مهمترین موضوعی که جمهوری اسلامی در شرایط موجود در مجمع عمومی سازمان ملل می تواند مطرح کند مساله حقانیت سیاسی ایران در فضای سیاست و امنیت بین الملل است. طی سال های گذشته همواره رسانه ها و نهادهای قدرت سیاسی و بین المللی تلاش داشتند تا موقعیت ایران را به عنوان نیروی چالش گر در برابر نظم جهانی تبیین کنند. این مساله زمینه اجماع قدرت های بزرگ در برابر اهداف استراتژیک ایران را فراهم کند. به طور مثال طی 5 سال گذشته ما با شش قطع نامه شورای امنیت سازمان ملل روبرو بوده ایم. هر کدام از این قطع نامه ها تا حد قابل توجهی در برابر حقانیت جمهوری اسلامی ایران چالش گری کرده و محدودیت هایی را در مسیر تحقق این حقانیت بوجود آورده است. در واقع ایران طی این پنج سال تلاش های زیادی برای تبیین رویکرد انتقادی خود در برابر سیاست بین المللی به انجام رسانده ایم اما به دلیل اینکه چنین تلاش هایی بر اساس قواعد حقوقی و نهادی بین المللی انجام نگرفته و بر اساس واژه های پوپولیسم بین المللی شکل گرفته، نتوانسته است در افکار عمومی بین المللی و بویژه در ارتباط با قدرت های بزرگ تاثیرات لازم را داشته باشد. تنظیم این قطع نامه ها نشان می دهد که نهادهای بین المللی نسبت به حقانیت جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از موضوعات سیاست و امنیت بین الملل بی توجه هستند و ما نتوانسته ایم فضای لازم را برای حقانیت خود فراهم کنیم. مساله حقانیت یک موضوع مرسوم در محیط بین الملل است، زمانی که امریکاییان حمله نظامی را به کشورهای مختلف ترتیب می دهند، عموما این اقدام را بر اساس مفهوم حقانیت شکل می دهند. زمانی که اسرائیلی ها مبادرت به تولید لاح هسته ای می کنند یا اینکه اقدامات تهاجمی را علیه فلسطینی ها به انجام می رسانند، این امر را در قالب حقانیت پیگیری می کنند و نماد حقانیت به عنوان اقدامات پیشگیرانه در حقوق بین الملل محسوب می شود. این مساله می تواند افکار عمومی بین المللی را در ارتباط با کشورهای مورد نظر تحت تاثیر قرار بدهد. بنابراین اولین نکته ای که باید در مجمع عمومی سازمان ملل مورد توجه قرار گرفته و متن سخنرانی رئیس جمهور اسلامی ایران در آن ارتباط مورد بررسی قرار گیرد؛ موضوع حقانیت است. حقانیتی که مورد توجه نهادهای بین المللی و قدرت های بزرگ قرار گیرد. صدور قطع نامه ها علیه ایران بیانگر این است که حقانیت ایران نادیده گرفته شده است. موضوع دوم ، بحث مربوط به مشروعیت است. مشروعیت ممکن است مربوط به گروه سیاسی، نهاد سیاسی یا ساختار قدرت باشد. در فضای فعلی به نظر می رسد که مواضع برای مشروعیت طلبی در راستای مطلوبیت های ساختار و نظام سیاسی ایران باید تبیین و طراحی شود. به عبارت دیگر مفاهیمی به کار گرفته شود که معطوف به اهداف بنیادین انقلاب اسلامی و رویکردهای اساسی جمهوری اسلامی در شرایط موجود باشد. مشروعیت نظام سیاسی ایران را باید در ارتباط با مفاهیم و قالب هایی همانند استقلال گرایی، آزادی، حقوق بشر، حقوق اقلیت ها مورد توجه قرار داد. این ها موضوعاتی است که عموما رسانه های بین المللی در جهت مشروعیت زدایی از ساختار سیاسی ایران به کار می گیرند. آن چرا که مورد توجه چنین مجموعه هایی است و عموما بر اساس رویکردهای انتقادی تنظیم و طراحی می شود را باید بر اساس رویکردهای صریح و شفاف و مشخص و عینی مسئولین تبیین شود تا بر اساس آن رابطه میان حقوق ملی و مفاهیم حقوق بشر در حوزه های منطقه ای و جهانی پیوند پیدا کند و نشان داده شود که قدرت های فرادست هستند که بسیاری از اقداماتشان فاقد مشروعییت است. از جمله این اقدامات باید به آنچه در جنگ امریکا با افغانستان و عراق و همچنین پاکستان رخ داد اشاره کرد. مطالبی که در سایت ویکی لیک مطرح شده بسیار مهم است، امریکاییان نتوانسته اند هیچ یک از گزارشات این سایت را انکار کنند و تنها مطرح کردند که انتشار این مطالب با قانون امنیت ملی 1917 - که انتشار اسناد دولتی را جرم و نماد جاسوسی می داند- مخالفت دارد. این امر نشان می دهد که گزارشات این سایت واقعی بوده و به نوعی مشروعیت سیاسی امریکا را برای مداخله گری در مناطق مختلف با چالش جدی مواجه کرده است. سومین شاخصی که باید مورد توجه قرار داد مساله همکای گرایی ایران در حوزه منطقه ای و بین المللی است؛ ایران اگرچه کشوری منطقه ای محسوب می شود اما روحی جهانی دارد و دارای مطالبات جهانی است. در چنین شرایط و فضایی مشارکت ایران برای کنترل بحران های منطقه ای و تاکید بر سیاست های عملی و اجرایی در حل بحران های منطقه ای امری ضروری است. مساله مربوط به بحران اعراب و اسرائیل یا بحران فلسطین موضوعی است که از سال 1991 و از زمان کنفرانس مادرید مطرح شده اما تاکنون که سال 2010 است هنوز اسرائیلی ها موجودیت دولت فلسطینی را به رسمیت نشناختند و آنچه را که جامعه بین المللی از اسرائیلی خواسته محقق نشده است. در این شرایط باید مشخص شود که چرا در فضا و فرایند موجود بحران های منطقه ای ادامه پیدا کرده و نقش قدرت های برزگ و نهادهای بین المللی در تداوم این بحران های چه بوده است. در شرایطی که استفان والت و جان مرشایمر در کتابی به نقش لابی های اسرائیلی در سیاست خارجی امریکا پرداخته اند و نشان داده اند که این لابی ها امنیت ملی امریکا را به چالش کشیده، باید رئیس جمهور اسلامی ایران نشان دهد که گروه های ذی نفوذ بین المللی توانسته اند امنیت بین الملل را نادیده گرفته و عامل گسترش بحران در محیط های منطقه ای و بین المللی باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]