واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > چهرهها - اسطورههای استقلال از شبی میگویند که این تیم روی سکوها تنها بود. شاید تنها 2 هزار نفر از جمعی 80 هزار نفری. تنها دو جایگاه کوچک، این همه سهم پرچمهای آبیرنگ در ورزشگاه بزرگ یادگار امام تبریز بود. جمعیتی که در هم کز کرده بودند و زیر فشار روانی طرفداران پرشمار تبریزی داشتند له میشدند. «تیراختور، تیراختور» از اعماق وجود فریاد میشد. فریادی که نسل جدید فوتبال ایران شاید آن را به یاد نمیآورد که 8 سال تمام محبوبترین تیم شهرستانی ایران در باتلاق دسته اول داشت دست و پا میزد و راهی برایش نبود تا از این کابوس رها شود. این بغض 8 ساله اما روی سکوها در بازی با استقلال ترکید تا تیم محبوب آبی رنگ در شبی تاریخی روی سکوها تحقیر شود. دیگر آنها برتری عددی را از نظر طرفدار نداشتند که هیچ، میتوان گفت اصلاً تماشاگری نداشتند که این جمعیت اندک فشرده بقدری در شوک سکوهای کنار دستیشان غرق شده بودند که نمیتوانستند اسمی فریاد کنند. سکوت حتی پس از گل برتری استقلال هم بر این اندک جمعیت حاکم شده بود که توفان سرخ اصلاً نمیخواست بپذیرد تیم محبوبشان قرار است پس از سالها که به لیگ برتر برگشته، بازنده خانگی باشد و جشن جمعیت را خراب کند. اصلاً مهم نبود که تراکتور بسیاری از بازیکنانهای اصلیاش را در این میدان به همراه نداشت. همه شهر به کمکشان آمده بود تا اگر نمیبرند حداقل بازنده هم نباشند و همین نفسها بود که این تیم را اینگونه پیش برد تا جایی که در پایان بازی مربیشان مدعی باشد استقلال با نیکبختی از تبریز فرار کرده و مدیرفنی استقلال اعتراف کند، 90 دقیقه لرزیدهاند. صمد مرفاوی، سرمربی استقلال چارهای نداشته باشد که هوادار حریف را بستاید و در شرایطی که تیم او در تهران در این هفتهها بیش از 40 هزار نفر را تا آزادی بکشاند با حسرت فریاد کند: «تماشاگران تراکتورسازی با تشویقهای خوبشان یک امتیاز را برای تیم خود به ارمغان آوردند، حمایت تماشاگران از مسائل فنی جلوتر بود. هواداران تبریزی با تشویقهایشان قدرت و انگیزه بیشتری به بازیکنان میدادند. من به این هواداران تبریک میگویم، اما از طرف دیگر کارهای ناشایستی که پشت نیمکت استقلال انجام میشد و اجازه نمیداد و من در کنار خط بازیکنان خود را همراهی کنم را نپسندیدم.»اتفاقاتی که غلامحسین مظلومی، مدیر فنی استقلال درباره آنها به «خبر» میگوید: «واقعاً تا به حال در همه این سالهایی که با استقلال بودم تجربه نکردم. انگار به جهنم رفته بودیم. کاش همان 5 هزار نفری هم که از ما به ورزشگاه آمده بودند و به ناچار در گنجایشی 2 هزار نفری چپیده بودند این همه راه تا ورزشگاه نمیآمدند. واقعاً نبودید آنجا را ببینید که به ما و این بچهها چه گذشت.» این بازی تجربهای جدید برای لیگ برتر بود. شاید همین تجرب جدید سبب شده تا مدیرفنی استقلال اینگونه برآشفته باشد: «از فرودگاه این طرفدران سرخپوش ما را محصور کردند و فحشمان دادند تا روز بازی که انگار مسئولان برگزاری بازی یادشان رفته بود چه وظایفی دارند. تمام سکوهایی که باید برای هواداران ما در نظر گرفته میشد را تا پلیس مطلع شود، جمعیت پر کردند و چسبیدند به اندک تماشاگران ما. 90 دقیقه آن قسمت از ورزشگاه میدان جنگ بود. مدام سنگ پرتاب میشد و خیلیها آسیب دیدند. اینها هم بچههای همان شهر بودند. ورزشگاه هم که کیلومترها از تبریز فاصله دارد. دلم برای این اندک تماشاگرانمان میسوخت که چطور و با چه جرأتی در این شرایط تا ورزشگاه آمده بودند. شاید باید گفت خدا به آنهایی که سالم هستند رحم کرده.»البته این اتفاقات این قدر در فوتبال ایران عجیب نیست. بارها پیش آمده که تیمهای شهرستانی هم در تهران چنین شرایطی را تجربه کنند یا این تیمهای تهرانی در جاهایی مثل آبادان و انزلی به چنگ طرفداران رقیب بیفتند؛ «این چه حرفی است که میزنید؟ کی تا حالا شده با پاره آجر به شیشه نیمکت تیم حریف بکوبند. آجرش به قدری بزرگ بود که شیشه را شکاند اما شانس آوردیم شیشهها خرد نشدند. مولر از ترس شوکه شده بود. او یک مربی خارجی است و تا به حال چنین برخوردی را هیچ جا ندیده بود. یا اینکه تا صمد از روی صندلیاش بلند میشد بطری باران میکردند.» مظلومی البته تنها نکات تلخی را میبیند که بیشک بارها در ورزشگاههای مختلفی تکرار شدند و هر کدامشان خطرساز بودهاند. شرایط هنوز نیمه تمام ورزشگاه یادگار فرصت در دست گرفتن پاره آجر را به جمعیت میدهد یا کار را به جایی میرساند که پلیس برای متفرق کردن جمعیت ناچار به تیراندازی هوایی شود اما آنچه برای اولین بار داشت رخ میداد و قابل تحسین بود، این شکسته شدن ترکیب همیشگی تماشاگران بود؛ «بله این را قبول دارم در همه عمر فوتبالیام هیچ وقت چنین تماشاگری را در یک بازی ندیده بودم که جلوی استقلال تیم رقیب را تشویق کند. باید به مردم تبریز تبریک بگویم. ما 90 دقیقه در زمین لرزیدیم اما حرفم این است که خدای ناکرده بر اثر بیدقتی این هیجان بینظیر برایمان کابوس و غم نسازد.» مظلومی اینگونه در پایان اعتراف میکند که انتظار چنین جمعیت هواداری که تراکتور را با تمام وجود به پیش بخواند در ورزشگاه نداشته است. منصور پورحیدری پیرمرد اسطورهای استقلال اگر چه فرصت تماشای کامل بازی استقلال را در تبریز نداشته اما از همان کوتاه صحنههای بازی که دیده بود، لب به تحسین مردم تبریز میگشاید و میگوید: «من از سالهای سال پیش در استقلال بودم شاید بیش از 50 سال و هیچ وقت این جو را ندیده بودم. همیشه بازیهای سختی در آبادان داشتیم یا داربیهای اوایل انقلاب طرفداران پرسپولیس بیشتر بودند اما هیچ موقع نسبت جمعیت این قدر نمیشد شاید همین ترکیب سکوها بود ک باعث استرس استقلال شده بود. شنیدم چند بازیکن اسمی اشتباهات عجیبی داشتهاند.» او تراکتور و جمعیتش را الگویی مناسب برای همه شهرهای ایران میداند و میگوید: «اگر این تیم خوب نتیجه بگیرد میتوانیم شاهد تداوم جمعیت طرفدارش باشیم. الگویی که اگر به تیمهای دیگر هم سرایت کند میتوانیم بازیهایی گرمتر داشته باشیم مثل همه دنیا.»و این درست همان نکتهای است که علی جباری کاپیتان سالهای طلایی استقلال و بازیکن به یادماندنی ایران در دهه 50 به آن تأکید میکند؛ «میبینیم دورتموند در خانه 5 گل از بایرن میخورد اما همه مردم هنوز تیمشان را تشویق میکنند و هیچکس پرچم قرمز در دست ندارد. من که تا حالا این همه استقلال را تنها ندیده بودم. چه زمانی که بازی میکردم و چه بعد از آن. همیشه حتی در داربیها در بدترین شرایط ترکیب سکوها 70 به 30 بود اما دیشب شرایط 90 به 10 هم نبود. این فشار جمعیت بود که پیروزی را از استقلال گرفت، شک نکنید.»و البته شاهرخ بیانی ستاره استقلال در دهه 60 هم میگوید: «این قدر این جمعیت غیرمنتظره بودند که وحید طالبلو میلرزید. عنایتی و برهانی محو شده بودند و بقیه تیم هم با همه تجربیاتشان از تیم ملی و استقلال به سختی در زمین میدویدند. باید به مردم تبریز برای این شور بیمانندشان تبریک گفت. من که تا به حال مثلش را ندیده بودم.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]