واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - گفتوگو با حجتالله غنیمیفرد، مسئول مذاکرات با هند و پاکستان برای خط لوله صلح. مهدی افشارنیک: آرامش حجتالله غنیمیفرد مثال زدنی است. در جایی از مصاحبه پرسیدم که این گفتههای متناقض مسئولین هند و پاکستان در رسانهها با متن مذاکرات شما را برآشفته نمیکند که در پاسخ گفت سعی میکنم که از طرفهای مذاکره پاسخ درست طلب کنم اگر آن گفتهها را نفی کردند دیگر دلیلی برای عصبانیت نمیبینم. اصلاً مذاکرات جای این حرفها نیست. او پس از محمد نژادحسینیان مسئول مذاکرات با هند و پاکستان برای خط لوله صلح شد. مذاکراتی که پانزده سال سه طرفه بود و این روزها دو طرفه دنبال میشود. پس از تغییر و تحولات در 15 سال اخیر و کنار کشیدن هند از مذاکرات خط لوله صلح، این روزها شما به عنوان مذاکرهکننده ارشد ایرانی اسم این مذاکرات را باز هم مذاکرات خط لوله صلح مینامید؟با توجه به اهدافی که انتظار میرفت اجرای خط لوله صلح به دنبال داشته باشد ترجمه peace برای این خط لوله برگزیده شد؛ چراکه قرار بود این خط لوله از آسیا شروع شود و بخشی از آن به اروپا برود و از مجموعهای از کلمات مختلف شکل گرفته که معنایی سوای این موضوع را میداد و قرار بود به جای دیگری نیز گاز بدهد. ولی این مخفف به طور اتفاقی معنای صلح میداد و زیبا هم بود. در متن روابط دو کشور هند و پاکستان باتوجه به مناقشات دو کشور که حتی به درگیریهای نظامی هم منجر شده بود این لغت معنای خاص سیاسی نیز پیدا کرد. به این معنا که قرار بود این خط لوله اهداف صلح سیاسی را نیز دنبال کند و باعث نزدیکی دو کشور شود، به همین دلیل کسی تلاشی برای تغییر نام آن نکرد. البته امروز هم هنوز آن مخفف کارایی خود را دارد. درواقع نمیپذیرید که هند از مذاکرات خارج شده است؟ نه این را نمیگویم. میگویم که نبودنش در مذاکرات به دلیل تغییراولویتش در تأمین انرژی است. این چه فرقی با خروج دارد؟ فرقش در این است که اولاً رسماً به ما چیزی در این مورد اعلام نشده و ثانیاً امکان بازگشت هند در آینده به خاطر تغییر اولویتهای هند بسیار بالا است. شما در انتقاد از تیم قبلی و آقای نژادحسینیان گفتید که نباید مذاکرات 15 سال طول بکشد و سه یا چهار نسل تیم مذاکرات عوض شوند، اما ظاهراً شما هم به مقوله زمان کشدار برای مذاکرات وارد شدید؟ با توجه به تغییر شرایط موضعگیریها، هم متفاوت خواهد بود. وقتی یک قرارداد از سه طرفه به دو طرفه تبدیل میشود برداشتهای تازه از موضوع کاملاً عادی است. ضمن اینکه من همیشه چه به صورت رسمی چه در مذاکرات حضوری که با تمام طرفهای خارجی داشتم اعلام کردم که برای تک تک افرادی که در مذاکرات قبلی حضور داشتند نه تنها احترام قائل هستم بلکه ازدوستانی که درمذاکرات بودند و به علت تغییر سمت سازمانیشان از تیم بیرون رفتند یا اینکه بازنشسته شدند، بسیار تشکر میکنم و به عنوان فردی که به تیم مذاکرات وارد شده، میگویم که زحمات تیم قبلی بوده که ما را به اینجا رسانده است. گفته میشد که ایران حاضر بود امتیازات خاصی به هند بدهد تا به هر صورت ممکن قرارداد نهایی شود. حتی تضمین امنیت خط لوله در پاکستان را. سؤال این است که مقامات بالاتر نسبت به تسریع و به نتیجه رسیدن قرارداد به شما فشار نمیآوردند؟ انصافاً و خارج از هر جواب چند وجهی برای فرار از پاسخ باید بگویم که هیچ مقام کشوری و اجرایی هیچ تحمیل و اجباری برای اجرای این قرارداد نداشت و تأمین منافع ملی به عنوان یک اصل غیر قابل انکار همواره در اولویت بوده است. ما و تیم کارشناسان بودیم که به نتیجه میرسیدیم و تصمیم میگرفتیم. اما در هیچ دورهای از این پانزده سال مذاکره، شخصیتهای سیاسی وارد تیم مذاکرهکننده نشده بودند اما در این دوره شاهد این موضوع بودیم. مانند آقای مشایی. جناب مهندس مشایی اصلاً در مذاکرات نبودند. بالاخره عنوان حقوقی که داشتند و چندین اظهارنظر در این خصوص از ایشان ثبت شده است. از دیگران هم ما اظهار نظراتی داریم که اصلاً در وزارت نفت نبودند و میتوانسته هم سازنده باشد و هم نه. آنها که در کمیته نبودند و عنوان حقوقی نداشتند. اتفاقاً همین را عرض میکنم. شما بررسی کنید که آقای مشایی در مذاکرات سه جانبه یا دو جانبه ما حضور داشتند؟ سوابقش وجود دارد. هیچ تحمیلی از بیرون بر تیم مذاکرهکننده نبود. بعضیها میگویند که ما پانزده سال مذاکره کردیم، سه سال دیگر طول میکشید چه اتفاقی میافتاد؟ من فرضم را از روز اول که به تیم پیوستم را بر این گذاشتم که باید مذاکرات به نتیجه برسد حتی اگر 3طرفه نباشد ودو طرفه باشد. خوشبختانه هم مورد توافق همگی قرار گرفت. هدف نهایی ما این بود که این مذاکرات بالاخره به نتیجه برسد. حضور مقامات سیاسی نیز صرفاً برای حفظ بازار و اجرای قرارداد بود. یعنی آقای مشایی، برای حفظ بازار به این تیم پیوست؟ آقای مشایی عضو کمیته بیرونی و عهدهدار امر اطلاعرسانی شدند. بدیهی است که اطلاعرسانی در چنین پروژه بزرگی باید به صورت یکدست و کاملاً متمرکز صورت بگیرد و اگر هم انتقادی صورت گرفت این شائبه پیش نیاید که تیم مذاکرهکننده باری به هر جهت پاسخ انتقادها و افکارعمومی را میدهد. کمیتهای برای این نوع هماهنگیها پدید آمد که پاسخها در چه زمانی و کجا در اختیار عموم قرار گیرد. آقای مشایی عضو این کمیته بودند. آیا این نوع هماهنگ کردن اشکالی دارد تا از همین برداشتها که شما گفتید به وجود نیاید. مگر وزارت نفت خودش نمیتوانست اطلاعرسانی کند؟ مگر مجموعه نفت تجربه اداره و انعقاد قراردادهای بزرگ را ندارد؟ میلیاردها دلار قرارداد در این 20 سال امضا شده است. این بیاعتمادی به نفت که مشهود است. اما به نظرتان حضور آقای مشایی نوعی پوشش برای اعمال نظر نبود؟ خیر. به هیچ وجه این طور نبوده است. اظهار نظراتی که بعضاً از بیرون نفت توسط افراد مختلف مطرح میشد میطلبید برای رفع ابهام از اذهان عمومی از بیرون به کمک مجموعه نفت بیایند. در واقع چندگانگی نظرات ارائه شده و امکان برداشتهای مختلف از زبان مقامات دیگر دلیل اصلی انتخاب یک گزینه دولتی برای نشر اخبار مربوط به این موضوع بود. به بیان دیگر حضور آقای مشایی تنها برای کمک به مجموعه وزارت نفت بود. تا زمانی که انتقادات فنی از سوی کارشناسان نفت کشور صورت بگیرد باید جوابگو باشیم اما اگر انتقادات براساس برآوردهای شخصی باشد تنها باعث به هم ریختن اذهان عمومی و تغییر جو حاکمیتی میشود. مثلاً اگر در زمان آزادگان انتقاداتی مطرح میشد که خیانتی در حال وقوع است و دارند برای خوشایند فلان کشور نعوذبالله قسمتی از خوزستان را حراج میکنند، آیا لازم نبود که از بیرون از نفت به کمک نفت بیایند. انتقاد به آن قرارداد هم آن زمان از سوی منتقدان همیشگی آقای زنگنه، یعنی بچههای جنوب مطرح بود که ما خودمان بهتر میتوانیم این میدان را توسعه دهیم. اگر انتقادات فنی و تخصصی و داخلی باشد این وظیفه نفت است که پاسخ آن را بدهد اما اگر انتقادات به علت عدم اطلاع دقیق از متن و مفاد مذاکرات باشد و جنبه عمومی پیدا کند باید به کمک نفت بیایند مثل این خبرها که میشنیدیم که اگر اینطور مذاکره شده باشد، اگر اینطور مبنای قیمت تعیین شده باشد، در صد سال صنعت نفت چنین و چنان تاکنون انجام نشده است. مجموعه این حرفها این مسئله را میطلبید. میتوانیم اینطور نتیجه بگیریم که انتقادهای آقای نژادحسینیان، مشایی را به تیم وارد کرد که به گفته شما برای رفع ابهام از افکار عمومی ایشان تلاشی را سامان دهد؟ من چنین نظری نمیتوانم بدهم چون انتخاب آقای مشایی باآقای رئیسجمهور بود. آقای مشایی هیچ توصیهای به شما درخصوص تسریع در مذاکرات نداشتند؟ من در پیشگاه خدا میگویم، چراکه معتقدم ارزش زندگی فقط به بودن در این دنیا نیست بلکه به این است که آدم کاری که در این دنیا کرده را در آن دنیا بتواند جواب دهد. احساس نمیکنم آدم اگر میخواهد کاری را انجام دهد، حرف غیر منطقی را بپذیرد. به بنده هیچ گونه فشاری نه مستقیم نه با ایما و اشاره وارد نشد که مذاکرات را باید در یک دوره خاص تمام کنید و اگر مذاکرات را تسریع نبخشید عزل خواهی شد و اگر چنین کاری کنید به این چیز و آن چیز میرسید. چنین چیزی اصلاً نبوده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]