واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
آزادی گروگان در عملیات دو ساعته پلیس، 13 بار اعدام برای شیاطین پاکدشت، قصاص برای قاتل مادربزرگ، قتل هولناک دو خواهر در خانه قدیمی و اجیر کردن آدمکش برای دایی جنایتکار مهمترین اخبار حوادث در این هفته بود.
به گزارش خبرنگار مهر، در این هفته چهار عضو باند شیاطین پاکدشت که قتل و تجاوز به پنح زن و دختر جوان را در پرونده سیاه خود داشتند پس از محاکمه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به 13 بار اعدام و زندان محکوم شدند.
چهار مرد خشن 29 مهر ماه سال 88 وقتی با مقاومت آخرین قربانی خود روبرو شدند او را با ضربه های کارد از پا درآوردند.
تحقیقات در این.باره ادامه داشت که دختر جوانی با مراجعه به مأموران جزئیات جنایت سیاه 4 پسر شرور را فاش کرد. همزمان با چهره.نگاری رایانه.ای متهمان از سوی شاکی، تصویر آنان در اختیار پلیس قرار گرفت و سرانجام سردسته شبکه دستگیر و از خودرویش چند عدد کیف زنانه، مقداری طلا و لکه.های خون کشف شد.
سیاوش - مرد شرور - پس از روبرو شدن با شاکی به سرقت، آدم.ربایی، آزار و اذیت 5 زن و دختر به همراه همدستانش محمود، علی و کریم اعتراف کرد. اعضای شبکه نیز پس از دستگیری انگیزه خود را سرقت طلا و آزار و اذیت طعمه.هایشان عنوان کردند.
در جلسه محاکمه غیرعلنی که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی نورالله عزیز محمدی برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان با بیان کیفرخواست گفت: سیاوش - 27 ساله - متهم به 5 فقره تجاوز به عنف و معاونت در قتل عمدی زنی به نام محبوبه است، محمود - 25 ساله - متهم به 4 فقره تجاوز،. علی - 26 ساله - متهم به 3 فقره تجاوز و کریم - 31 ساله - متهم به یک فقره تجاوز و مباشرت در قتل عمدی محبوبه است. بنابراین تقاضای اشد مجازات قانونی آنها را دارم.
پس از آخرین دفاعیات متهمان قضات دادگاه ، متهمان را به 13 بار قصاص و اعدام محکوم کردند. قضات باتوجه به توبه کریم درخصوص مجازات اعدام او از رییس قوه قضاییه درخواست عفو کردند.
رهایی گروگان در زاهدان
در این هفته همچنین کارآگاهان پلیس آگاهی زاهدان دو مرد آدم ربا را در کمتر از دو ساعت شناسایی و دستگیر کردند.
در پی وقوع یک فقره آدم ربایی مسلحانه در یکی از خیابان های زاهدان، بلافاصله کارآگاهان در محل حاضر شده و به تحقیقات میدانی در این زمینه پرداختند. کارآگاهان با کمک شاهدان عینی مشخصات تبهکاران را به دست آورده و سرانجام پس از دو ساعت تجسس خودروی مجرمان را در یکی از خیابان های زاهدان شناسایی و متوقف کردند.
مرد ربوده شده پس از آزادی به کارآگاهان گفت: در حال رانندگی بودم که ناگهان دو مرد با تهدید اسلحه مرا پیاده کرده و به زور داخل خودروی زانتیا انداختند.آنها قصد داشتند مرا از شهر خارج کنند که ماموران رهایم کردند.
محاکمه قاتل مادربزرگ
همچنین قاتل مادربزرگ پس از محاکمه به اعدام محکوم شد. حمیدرضا متهم است مرداد ماه سال گذشته مادربزرگش را با ضربه های کارد به قتل رسانده است.
او در جلسه محاکمه اش در دفاع از خود گفت: من به دختر جوانی علاقمند شده بودم و می.خواستم با او ازدواج کنم. روز جنایت نزد مادربزرگم رفتم و از او خواستم به خواستگاری دختر جوان برود اما او مخالفت کرد و گفت: این دختر به درد تو نمی.خورد.
در ادامه بین ما درگیری به وجود آمد که در یک لحظه مادربزرگم را به سمت در کمد هول دادم. او نقش بر زمین شد و شروع به داد و فریاد کرد. دیگر هیچ کنترلی بر رفتارم نداشتم به همین خاطر به آشپزخانه رفته و یک چاقو را از آنجا برداشته و چندین ضربه به بدن مادربزرگم زدم سپس نیز به خاطر ترس از آنجا فرار کردم.
پس از دفاعیات متهم قضات دادگاه وارد شور شده و متهم را به اتهام قتل مادربزرگش به قصاص نفس –اعدام- محکوم کردند.
قتل دو خواهر در خانه قدیمی
ماموران پلیس مشهد نیز از بامداد دوشنبه همزمان با اطلاع از قتل دو خواهر در این شهر تحقیقات برای افشای راز این جنایت را آغاز کردند.
تیم جنایی در جریان نخستین بررسی ها دریافت دو خواهر 52 و 56 ساله با یکدیگر در آن خانه زندگی می کردند . دست و پا و دهان قربانیان با چادر بسته شده بود .نبود آثار ورود به زور بر روی در نیز حکایت از قتل توسط یک آشنا داشت. عامل یا عاملان جنایت پس از ورود به خانه قربانیان، آنها را غافلگیر کرده و پس از بستن دست و پای زنان و قتل آنها اقدام به سرقت طلای یکی از زنان کرده بودند.
اجیر کردن آدمکش برای قاتل
مرد جنایتکار که خواهرزاده اش را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود وقتی پی برد برای قتل خودش آدمکشی اجیر شده با مراجعه به پلیس خود را تسلیم کرد.
او در بازجوییها درباره انگیزه اش از قتل گفت: زهرا چند ماه قبل به خاطر اختلافاتی که با همسرش داشت از او جدا شد. رفتار خواهرزاده ام پس از طلاق تغییر کرد و اغلب وقتش را بیرون از خانه می گذراند. کارهایش باعث شد به او مشکوک شوم. چندبار از او خواستم رفتارش را تغییر دهد اما توجه ای نمی کرد. سرانجام تصمیم به قتل او گرفتم. امروز او را با شلیک گلوله ای به قتل رسانده و از محل فرار کردم. اما متوجه شدم یکی از بستگانم که ارتباط نزدیکی با زهرا داشت برای کشتن من قاتلی اجیر کرده است.به همین خاطر با مراجعه به پلیس خود را تسلیم کردم..../مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 807]