تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):در عمل مؤمن يقين ديده مى شود و در عمل منافق شك.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815501128




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بگو غم لشکر انگیزد


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بگو غم لشکر انگیزد
تصویر یک شمع روشن
زن آرام لب می گزد ، چادر را به دندان می گیرد و دست هایش را حلقه می كند دور دسته های ویلچر ، تمام قدرتش را جمع می كند در دستها و چرخ دستی را جلو می راند ، مرد خودش را مچاله كرده توی صندلی متحرك و چشم هاش زل زده به ناكجا آبادی كه فقط زن می داند كجاست . *كنج حیاط مسجد دانشگاه تهران ، بعد از در بزرگ و چوبی مسجد ، دری كوچك است كه انتهای سالنش دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران است . بچه های دفتر ادبیات وهنر از سال 80 كارشان را در این دفتر آغاز كرده اند ؛ آغاز كار همایشی ادبی بود در تك بخش شعر با موضوع جانبازان شیمیایی ، نامش را گذاشتند : " سوختگان وصل " طرح پوسترشان پروانه ای است كه آتش گرفته .*ساعت را هم كه نگاه نكنی از سكوت شهر می فهمی كه نیمه شب است ، مرد هراسان از خواب بر می خیزد ، زن را تكان می دهد : پاشو ، زلزله اومده ، مردم كمك می خوان...زن عادت كرده به این بیداری های پرهراس ، چشم می گرداند دور خانه ، همه چیز سر جایش است ، مرد بچه ها را هم بیدار كرده ، پسرك با بغض پدرش را نگاه می كند ، سردار جنگ را ، زن زل می زند در چشم های مردش : زلزله نیامده !مرد فریاد می زند : تو نمی ذاری من به مردم كمك كنم !  زن آرام زیر لب تكرار كرد : مردم ... مردم ...و زل زد به چشم های مردی كه 8سال برای مردم جنگیده بود .*سال 81 همایش ادبی – هنری سوختگان وصل این بار با نام قاصدكهای سوخته برگزار شد ، به نكوداشت شهدای تفحص در بخش های شعر ، داستان ، خاطره و عكس .سال 82 همایش ادبی به پاس داشت آزادگان و در تك بخش شعر برگزار شد ، نامش را گذاشتند " فصل صبوری " .*تخت گوشه اتاق شده جزیی از تزئینات خانه ، همراه با مردی كه مرد خانه است اما جایش پس از جنگ ، سالهاست همین كنج دنج خانه است . زن دوست دارد مردش دراتاق پذیرایی باشد ، می گوید : میهمان كه می آید بد است صاحبخانه كنارش ننشیند . صاحب این خانه هم چه توی جبهه باشد چه یك تكه گوشت روی تخت ،همین مرد است . *سال 83 همایش ادبی در دو بخش شعر و داستان به گرامی داشت مفقودالاثرهای جنگ تحمیلی برگزار شد و نامش پرید تا آسمان " پشت پلك آسمان "فكر می كردند كار ادبیات دفاع مقدس می تواند همین جا پایان بگیرد اما یك سال تنفس یادشان آورد كه می شود چشم ها را شست و جور دیگر دید ، هنوز جا برای كار بود ، سال 85 را گذاشتند برای فكر روی موضوعی جدید  و " همسران جانبازان " موضوع همایش ادبی " اگر غم لشگر انگیزد ..." شد و پنجمین همایش ادبی سوختگان وصل در دو بخش شعر و داستان كلید خورد . 20 فروردین 1386 آخرین مهلت ارسال اثار به دبیرخانه دفتر ادبیات و هنر اعلام شد ، و همان صندوق پستی همایش اول همچنان آماده دریافت شعرها و داستان های این همایش است ، تهران صندوق پستی 1689-13145 این همایش ادبی قرار است 17 اردیبهشت 1386 در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شود .*و باز زنی ایستاده در كنار مردی كه سرفه می كند ، یك نفس و نفسش بند می آید ، مردی كه بی صدا جای گرفته روی ویلچری رنگ پریده و نگاهی گم دارد ، مردی كه بدنش دچار زخم بستر شده است ، مردی كه دست هایش را جایی بین زمین و آسمان جا گذاشته است ، مردی كه ...و باز زنی ایستاده است در مقابل باد ...  منبع : تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن