تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 30 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس زياد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860640485




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مدارسي از جنس ديگر


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مدارس غيرانتفاعي در توسعه نظام آموزش و پرورش‌ جام جم آنلاين: دنياي امروز با موضوع آموزش و پرورش تركيب شده است؛ تركيبي كه ضرورت‌ها و نيازهاي خاص خود را به همراه دارد. تاثيرپذيري اعتقادها، ارزش‌ها، افكار، مبناي نگاه به تعليم و تربيت است. براساس اين شاخص‌هاست كه روش‌ها و اهداف تفسير مي‌شود. زمينه پرورش استعدادها و خلاقيت‌ها ابتدا از محيط خانواده شكل مي‌گيرد و آنگاه در روند مسائل آموزشي و تربيتي جامعه بارور و هدايت مي‌شود. بدون ترديد راهي كه فرد بايد در آينده طي كند و انتظاري كه فردا، جامعه از او دارد تحت تاثير تعادل و پيوند ميان خانواده‌ و نهادهاي آموزشي شكل مي‌گيرد. مهم‌ترين ركن اجتماع كه بيشترين تاثير را در جامعه دارد، مدرسه است. مهم‌ترين وظيفه اين نهادهاي اجتماعي در مرحله اول، آموزش و تعليم است؛ آموزشي كه از يك طرف از جهل و بي‌سوادي جلوگيري كند و از جانب ديگر در تربيت نيروهاي متخصص در جامعه فعاليت داشته باشد تا نيازهاي اجتماع متناسب با رشد جمعيتي آن بررسي و پاسخ مناسب به آن داده شود. بر همين مبناست كه در الگوي زندگي امروز، آموزش و پرورش جنبه همگاني به خود گرفته و در هر جامعه‌اي بهره‌مندي از آموزش را براي عموم به وجود آورده است. اين صورت همگاني گرفتن، الزام اجباري و رايگان بودن تعليم و تربيت را شكل داده كه از يك طرف مسووليت خانواده‌ها را در آموزش فرزندان متذكر مي‌شود و از طرف ديگر، نهادهاي اجتماعي را بر اين امر وادار مي‌كند كه آموزش را رايگان ارائه كنند تا شرايط اقتصادي حاكم بر خانواده‌ها و معضلات آنها مانع اجراي اهداف آموزش عمومي نشود. در اين گفتار، شكل‌گيري مدارس غيرانتفاعي و بازخورد آنها در سيستم آموزش و پرورش با نحوه فعاليتي كه انجام مي‌دهند، مورد بررسي قرار مي‌گيرد. در اين بررسي ابتدا واژه‌ها و مفاهيمي تحليل مي‌شوند كه به نوعي به جايگاه آموزش غيرانتفاعي در ارتباط هستند. رشد جمعيت و نقش آن در آموزش و پرورش‌ شكل‌گيري مدارس غيرانتفاعي بدون در نظر گرفتن رشد جمعيت و نقشي كه آموزش و پرورش براي اين جمعيت گسترده دارد، امكان‌پذير نيست. براساس آمار موجود، اجتماع ما از جوان‌ترين جوامع است كه بيشتر نيروي آموزش‌پذير آن را جوانان تشكيل مي‌دهند. اين بدين معناست كه نيمي از جمعيت همان دانش‌آموزاني هستند كه با جمعيت معادل 18 ميليون نفر دارند درس مي‌خوانند. اگر چنين رشد جمعيتي در دوره‌هاي مختلف تحصيلي ادامه يابد طي 15 الي 20 سال آينده جمعيتي معادل 27 ميليون نفر دانش‌آموز در مدارس خواهند بود. تاثير اين رشد جمعيتي بر كانون خانواده‌ها از يك سو و ظهور نگاه (يك سويه)‌ به آموزش و پرورش و مدرسه كه بايد پاسخگوي تمام مسائل تربيتي و آموزشي باشد و خانواده فقط نقش (سايه‌اي)‌ دارد، از يك طرف و از نگاه ديگر تاثير اساسي‌اي كه بر روند آموزش و تعليم در مدارس مي‌گذارد، جاي تامل دارد. مدرسه به عنوان ركن مهم نظام آموزشي هنگامي مي‌تواند به اهداف مورد نظر خود نائل شود كه استاندارد مطلوب آموزش را در نظر بگيرد. ايجاد تحرك و پويايي در استعدادها و باروري انديشه‌ها، هدف اصلي و نهايي آموزش است؛ آموزشي كه هدفش صرفا انتقال مطالب و باز پس دادن آنها و در نهايت فراموشي مطلق است نمي‌تواند در سازندگي جامعه نقشي عهده‌دار شود و اصولا از چنين نظام آموزشي نمي‌توان انتظار سازندگي و تحول داشت. شكل‌گيري عدم توسعه، فاصله بين فناوري، صنعت و آموزش و كمبود نيروي انساني ماهر از آثار اين آموزش‌هاي سطحي است. براساس سرشماري سال 65 از مجموع كادر فني و تخصصي 2/43 درصد از رشته‌هاي علوم انساني و تنها 1/14 درصد از رشته‌هاي مهندسي بودند كه با توجه به رشد صنعت به عنوان پايه توسعه، كمبود نيروي انساني متخصص در اين بخش مشهود است. از طرف ديگر، روي آوردن به رشته‌هاي غيرتخصصي و صرفا نظري، كمبود متخصصان مورد نياز رشد و توسعه را سبب شده است، به عنوان مثال در سال تحصيلي 66 تا 70 بيش از 36 درصد از فارغ‌التحصيلان دانشگاه در رشته علوم انساني و سهم فارغ‌التحصيلان علوم پايه در اين ميان 9/5 درصد بوده است. جداي از اين تاثيرات، تراكم كلاس‌هاي درس، عدم نيازشناسي و هدايت تحصيلي مطلوب و افت تحصيلي مكرر، اين زمينه را ايجاد كرد تا آن گروه از دانش‌آموزاني كه آموزش ارائه شده در مدارس را مكفي ندانسته و شرايط اقتصادي مطلوبي داشتند، به سمت مدارس غيرانتفاعي و آموزش در اين مراكز كشيده شوند. مشاركت مبناي آموزش‌ يكي از موثرترين جنبه‌هاي برقراري روابط انساني در سازمان‌هاي آموزشي با (مدرسه)‌ شكل‌گيري مدارس غيرانتفاعي در نظام آموزشي ما با خانواده‌ها صورت گرفته است. اگر بخواهيم مشاركتي كه سبب ظهور اين شيوه آموزشي شده است را تعريف كنيم بايد بگوييم؛ مجموعه اقداماتي كه ميزان نفوذ مسووليت اولياي دانش‌آموزان را در فرآيند تصميم‌گيري آموزشي افزايش داده و نوعي تعلق و وابستگي به نهاد آموزشي را در آنها ايجاد مي‌كند. براساس اين تعريف، فلسفه اصلي مشاركت تعلق و ارتباط خانه و مدرسه است. اين ارتباط فقط ارتباط جسمي و كليشه‌اي نيست، نوعي ارتباط حسي و رواني است كه فرد را به ياري و همكاري كردن و حتي پذيرش مسووليت مي‌كشاند. اگر موفقيتي در پيشرفت مدارس غيرانتفاعي متصور شويم اين تحت تاثير مشاركت با اصول زير است: الف - اعتقاد مديران مدارس به فرهنگ مشاركت: اين اعتقاد بر ارزش و اعتبار فعاليت‌هاي دانش‌آموزان و معلمان افزوده و نگاه خانواده‌ها را نسبت به اين امر توسعه داده است. ب - احساس نياز: اگر مدير يك واحد آموزشي بتواند در دانش‌آموزان، معلم و خانواده‌ها اين نياز پايه‌اي را كه (مشاركت)‌ است پياده كند، بدون ترديد اين احساس نياز، در نهايت منتهي به كسب موفقيت خواهد شد. ج - ارتباط مستقيم ظهور انگيزه فعاليت با فرهنگ مشاركت: اين انگيزه، آثارش در فعاليت آموزشي دانش‌آموزان، معلمان و اهداف تربيتي و آموزشي ظاهر خواهد شد كه رضايت‌مندي نتيجه عملي آن است. نگاه اقتصادي به آموزش و پرورش‌ سخني از كنفوسيوس نقل مي‌كنند كه هر جامعه‌اي كه در آموزش و پرورش سرمايه‌گذاري كند هرگز ورشكسته نخواهد شد. ما چه نگاهي به سيستم آموزش و پرورش داريم؟ نوع نگاه، در سرمايه‌گذاري اين بخش تاثيرگذار است. آيا آموزش و پرورش نوعي مصرف است يا نوعي سرمايه‌گذاري؟ اگر بعد مصرفي داشته باشد همانند يك كالاي مصرفي بايد به آن نگاه كرد. متاسفانه نگاه كلان مديريتي امروز به اين مجموعه اين است كه آموزش و پرورش همچون كالاي مصرفي كم‌دوام است بنابراين ضرورتي ندارد كه هزينه‌هاي آن را برآورده يا در آن سرمايه‌گذاري كرد. با در نظر گرفتن اصول زير اين نكته را مي‌توان ثابت كرد كه نگاه سيستمي به مدرسه و آموزش و پرورش بايد نگاه سرمايه‌گذاري باشد. 1- اصلي‌ترين سرمايه‌ آموزش و پرورش دانش‌آموزاني هستند كه به عنوان سرمايه انساني مطرحند و علم و دانش، مهارت و قابليت‌هاي آنان در آينده در جامعه استفاده مي‌شود. براي ظهور و كشف اين استعدادها بايد سرمايه‌گذاري كرد و اين وظيفه نهادهاي آموزشي و مدارس است. 2- يكي از باثبات‌ترين بخش‌هاي سرمايه‌گذاري، آموزش و پرورش است. هر بخش اقتصادي مي‌تواند نقطه اوج يا ركود داشته باشد؛ اما بخش آموزش و پرورش مي‌تواند در بحراني‌ترين شرايط اقتصادي روند فعاليت خود را حفظ كند. باز در اينجا سرمايه انساني مطرح است. 3- هر سرمايه فيزيكي مطابقتش با مجموعه سيستم به آساني صورت نمي‌گيرد، اما در مجموعه آموزش و پرورش اگر ما دانش بهترين فناوري را ارائه كنيم قدرت تطبيقي وجود دارد كه فردي كه اين آموزش را دريافت كرده، بهترين و سريع‌ترين بازده را داشته باشد. با توجه به اين نكات، چون در كشورهاي در حال توسعه، نگاه به آموزش و پرورش براي آينده است، در نظام آموزشي بايد به شكلي برنامه‌ريزي كرد كه در آينده با حجم نيروي انساني مازاد و در نهايت بيكاري و عدم اشتغال روبه‌رو نشويم. اگر از سرمايه انساني بدرستي استفاده نشود، بدترين نوع استهلاك ايجاد خواهد شد. برخلاف سرمايه‌هاي فيزيكي كه هر چه بيشتر مورد استفاده قرار گيرند، زودتر مستهلك مي‌شوند، بهترين بهره‌وري براي استفاده از سرمايه‌هاي انساني به كارگيري آنان در حيطه دانش‌ها و مهارت‌هايي است كه آموخته‌اند. با نگاه به وضعيت سرمايه‌گذاري در كشورها براي آموزش و پرورش اين نكته استفاده مي‌شود كه كشورهاي پيشرفته 7/5 درصد توليد ناخالص ملي خود را به آموزش و پرورش اختصاص مي‌دهند؛ در حالي كه اين ميزان در كشورهاي در حال توسعه با حجم بسيار كم در حدود 7/3 درصد است. حال اگر به بازده فعاليت‌هاي آموزشي افت تحصيلي، تكرار پايه‌هاي تحصيلي و هزينه‌هايي كه در اين ارتباط صورت مي‌گيرد، افزوده شود؛ مي‌توان پي برد چه ميزان سرمايه تلف مي‌شود و در آينده چه آسيب‌‌هايي به‌همراه خواهد داشت. واگذاري بخشي از فعاليت‌هاي آموزشي به مدارس غيرانتفاعي اگر چه مرهمي براي درمان موقت سرمايه‌گذاري نكردن در نظام آموزشي است؛ اما از همين مجموعه مدارسي كه اكنون در اختيار آموزش و پرورش هستند، با تراكم جمعيت دانش‌آموزي در كلاس‌هاي دوره متوسطه و كمبودها و كاستي‌هاي فراواني كه وجود دارد، چگونه مي‌توان انتظار آموزش پايدار و قابل ارائه در آينده را داشت؟ اگر همين تعداد مدارس غيرانتفاعي امكان ظهور نيافته بودند ، آن گاه وضعيت نظام آموزشي چگونه بود؟ چرا روند توسعه مطلوب مدارس غيرانتفاعي متوقف شده و چرا در حفظ شرايط مطلوب آنها دقت لازم به عمل نمي‌آيد؟ با توجه به نكاتي كه ارتباط مفهومي با نقش جايگاه مدارس غيرانتفاعي در سيستم آموزش دارند و تاثير پايه‌اي اين مفاهيم در شكل‌گيري و سمت و سو به‌سوي خصوصي‌سازي در آموزش و پرورش، اينك بايد نگاه تحليلي به وجود اين مدارس در نظام آموزشي داشته باشيم، بررسي اين پديده از 2 نظر برون‌سازماني و درون‌سازماني است. نگاه بيروني به مدارس غيرانتفاعي‌ نوع نگاه و برداشتي كه از بيرون به سيستم آموزش غيرانتفاعي وجود دارد، از 2 نظر مثبت و منفي قابل بررسي است: نگاه مثبت‌ 1- بسياري بر اين باور و اعتقادند اكنون كه آموزش و پرورش در ايفاي نقش زيربنايي‌اش ضعيف شده، وجود مدارس غيرانتفاعي باري است سنگين كه از روي دوش اين نهاد برداشته شده تا با اندك سرمايه‌اي كه دراختيار است، مدرسه‌هاي موجود امكان ادامه حيات پيدا كند. 2- با توجه به تراكم بيش از حد كلاس‌ها، نبود تجهيزات كافي آموزشي، ناديده گرفتن نرم‌هاي استاندارد آموزشي، دانش‌آموز فعال و موفقي كه استعداد فراگيري بيشتري دارد و در اين شرايط چگونه مي‌تواند از آموزش بهره‌گيري كند. وجود مدارس غيرانتفاعي توجه به اين دانش‌آموزان و رشد آنها را مدنظر دارد. 3- رشد توانمندي‌هاي اقتصادي خانواده‌ها، نهايتا قدرت انتخاب به آنان داده است. آن‌كه از شرايط مطلوب اقتصادي برخوردار است بايد سيستمي آموزشي در جامعه وجود داشته باشد كه بتواند آن را انتخاب، در آن مشاركت و از آن بهره‌گيري كند. 4- همپاي سيستم دوگانه آموزش عالي كه در قالب دولتي و آزاد ارائه مي‌شود، در سطح متوسطه، راهنمايي و ابتدايي نيز اين قدرت انتخاب بايد تعميم داده شود: زيرا الگوهاي آموزشي ما متاثر از يكديگر است. 5- براي گروهي از دبيران وجود مدارس غيرانتفاعي فرصتي است براي هدايت صحيح به سمت آموزش پايدار، اين گروه وجود كلاس‌هاي پرجمعيت با تراكم بالاي دانش‌آموزي را خسته‌كننده و ناتوان در رسيدن به اهداف آموزش ذكر مي‌كنند. نگاه منفي: 1- شكل‌گيري اين مدارس، الگوي منفي اقتصادي جامعه است. فاصله بين فقر و غنا از اين طريق بيشتر مي‌شود. 2- آيا عدالت آموزشي اين‌گونه ايجاب مي‌كند كه گروهي از آموزش بهتر و گروهي از آموزش پايين بهره‌مند شوند؟ پس اساس اين مدارس با عدالت آموزشي سازگار نيست. 3- اگر دانش‌آموزي با استعداد است؛ چرا در يك كلاس 40 نفره نتواند خودش را نشان دهد تا تعليم الگوهاي آموزشي بهتر صورت گيرد؟ 4- تقسيم مدرسه و محيط آموزشي به «دارا> و «نادار> صحيح نيست، بازتاب اين انديشه‌ها در آينده فاصله‌هاي طبقاتي را تشديد خواهد كرد. 5- ظهور خصوصي‌سازي در آموزش و پرورش و نگاه سودبري به فعاليت‌هاي آموزشي صحيح نيست. آموزش تجارت‌گونه فرهنگ‌پرور نخواهد بود. نگاه درون‌سازماني به مدارس غيرانتفاعي‌ در اين نگاه از مجموعه ديدگاه مديران، معلمان و دانش‌آموزاني كه به‌نحوي با اين مجموعه سر و كار دارند، نظرات و انديشه‌هايي قابل طرح است: 1- آنچه برخي معلمان در آموزش خود به كار مي‌برند، با آنچه در مدارس دولتي ارائه مي‌كنند چندان تفاوتي ندارد. چه از لحاظ شيوه اجرا و چه از نظر مفهوم و محتوا. 2- دانش‌آموزيابي و ثبت‌نام در اول هر سال تحصيلي نيازمند شرايط خاص خودش است. هر مدير واحد آموزشي بايد مجموعه آموزشي خود را مطرح كند. مثلا اگر در دوره متوسطه و پيش‌دانشگاهي چند دانش‌آموز موفق پيدا شوند كه در كنكور مراكز آموزش عالي آن سال تحصيلي در دانشگاه‌هاي دولتي رتبه‌اي 1، 2 و 3 رقمي كسب كنند، فرصتي براي آن مدرسه غيرانتفاعي خواهد بود كه هيچ تبليغي جاي آن را نمي‌گيرد. كمتر كسي هم به اين نكته فكر مي‌كند كه خواستن توانستن است. دانش‌آموز خودش اراده كرده تا به اين موفقيت رسيده است. 3- نگاه برخي مديران و معلمان به اين مجموعه نگاه سودآوري است، شهريه را دانش‌آموز در خردادماه سال بعد پرداخت مي‌كند. مدرسه نيز او را بازخواست نمي‌كند تا حيات آموزشي‌‌اش خدشه‌دار نشود. 4- گروهي از دبيران و معلمان، ضعف عمده سيستم آموزشي را بر دوش كساني قرار مي‌دهند كه انديشه غيرانتفاعي را سنت آموزشي كردند. به‌رغم اين گروه اگر يك روش آموزشي داشتيم، بسياري از معضلات تربيتي و آموزشي وجود نداشت. نتيجه‌ از آنچه در اين گفتار مطرح شد، برآيند نكات و موضوعات مي‌تواند مسائل زير باشد كه از اين طريق فعاليت و حيات اين مدارس شكل پوياتر و متحولي به خود مي‌گيرد. 1- توسعه فرهنگ مشاركتي و تداوم آن به گونه‌اي كه دانش‌آموز و خانواده‌ها شناخت بيشتري نسبت به فعاليت‌هاي آموزشي در مدارس غيرانتفاعي پيدا كنند. 2- تدوين و انتشار نشريه‌اي كه بتواند پل ارتباطي معلمان و دانش‌آموزان، مديران و جامعه در جهت اهداف تربيتي و آموزش اين مدارس باشد. 3- اين برداشت و ديدگاه وجود دارد كه در مدارس غيرانتفاعي نقش و جايگاه موضوعات تربيتي كمرنگ است، يا اگر فعاليت‌هاي تربيتي وجود دارد، در رشته‌اي خاص است و آن هم سرود و آهنگ. راهكاري بايد اتخاذ شود تا اهميت و نقش مسائل تربيتي همپاي مسائل آموزشي مطرح شود. 4- ايجاد وحدت رويه بين مدارس غيرانتفاعي در هر مقطع در يك منطقه آموزشي، همان‌گونه كه در پرداخت حق‌التدريس ملاك مدارس وحدت رويه است. در برنامه‌هاي تربيتي و آموزشي اين هماهنگي لازم است. 5- بازيابي و بازشناسي فعاليت‌هاي صورت گرفته در طول هر سال تحصيلي توسط كارشناسان و معاونت امور مشاركت‌ها كه در اين ارزيابي مدارس موفق، طرح‌ها و انديشه‌هاي برتر شناخته و معرفي مي‌شود. 6- نظارت دقيق روي فعاليت‌هاي مدارس غيرانتفاعي، چه بسا مجوز فعاليتي صادر شده باشد، دانش‌آموزاني نيز جذب واحد آموزشي شده باشند، اما شيوه جذب و نحوه فعاليت به گونه‌اي است كه اهداف تربيتي و آموزشي را زير سوال مي‌برد، چون نه‌تنها پيشرفت آموزشي مدنظر نيست، بلكه شرايط تربيتي نيز فراموش شده است. نمود اين قضيه را بيشتر در مدارس غيرانتفاعي با عنوان كاردانش مي‌توان مشاهده كرد. 7- اكثر مدارس غيرانتفاعي محيط آموزشي‌شان، منازل مسكوني است، طرحي بايد انديشيده شود كه با كمك‌ها و اعتبارات مالي، مدارس بتوانند توسعه كمي پيدا كنند و استاندارد آموزشي مورد نياز را لااقل در اختيار داشته باشند. 8- اكثر دبيران جذب شده در اين مدارس، شناخت كافي و روشني از پرداخت حق‌التدريس‌هاي خود ندارند. كسر 10 درصد ماليات از آنچه به عنوان حق‌التدريس به آنان تعلق مي‌گيرد يا در نظر گرفتن سهم آموزش و پرورش، چه جايگاهي دارد؟ اگر فعاليت اين مدارس در قالب سود تجاري است، ماليات سالانه آن توسط سهامداران قابل پرداخت است يا از طريق حق‌التدريس معلم بايد پرداخت شود؟ 9- آيا تاكنون متوليان يك مدرسه غيرانتفاعي در شوراي دبيران و معلمان خود، شفاف و روشن سود سالانه خود، پرداخت‌ها و آنچه در طول يك سال تحصيلي گذشته است را با همكاران خود در ميان گذاشته‌اند؟ اين شفافيت لازمه‌اش رابطه عاطفي و مشاركتي است كه در اين گفتار از آنها صحبت به ميان رفت. 10- هر طرح و برنامه‌اي كه به سود مراجعين به مدارس غيرانتفاعي است، بايد اطلاع‌رساني شود تا مشمولان اين طرح اطلاع كافي از آن داشته باشند. طرح رافع و تخفيف شهريه به فرزندان فرهنگي از جمله اين طرح‌هاست كه بيشتر مدارس به صورت شفاف با آن برخورد نمي‌كنند و بسياري از معلمان نيز از آن اطلاع ندارند. 11- غني‌سازي تجهيزات و امكانات آموزشي در مدارس غيرانتفاعي، از جمله كتابخانه‌هاي تخصصي و رايانه از ملزومات اوليه آموزش است، همكاري دفاتر مشاركت‌هاي آموزش و پرورش در اين خصوص مي‌تواند كمك موثر كند. 12- معنا و مفهوم پيدا كردن رقابت بين مدارس غيرانتفاعي، اين رقابت در قالب فعاليت‌هاي مثبت، شركت در جشنواره‌هاي خوارزمي و انجمن‌هاي علمي مي‌تواند نمود پيدا كند. 13- آيا اخذ شهريه ثبت‌نام، با توجه به بخشنامه‌هاي ارسالي كه متمركز است، در تمام نقاط به يك معنا تفسير مي‌شود؟ آيا مثلا در شهري مثل تهران، آنچه دريافت مي‌شود با آنچه در يك منطقه آموزشي در شهري ديگر دريافت مي‌شود، زمين تا آسمان فاصله دارد؟ به قول معروف برخي مديران اين مدارس جهاني فكر مي‌كنند و منطقه‌اي عمل مي‌كنند. 14- بهتر است بستري فراهم شود كه دانش‌آموزان نيازمند اما مستعدي كه در هر مقطع تحصيلي وجود دارند، به شكل مجاني جذب اين مدارس شوند. آموزش اين گروه دانش‌آموزان، تفكر فاصله بين فقر و غنا را از پيكره اين مدارس خواهد زدود. 15- اين تفكر بايد توسط متوليان اين مجموعه آموزشي، مدنظر قرار گيرد كه تفهيم نمايند بين اين مدارس و مدارس دولتي تفاوت زيربنايي وجود ندارد، آنچه هست يك مقوله آموزشي و تربيتي است، اگر چه نحوه اجرا متفاوت است. اميد است هر فعاليتي كه در تعليم و تربيت صورت مي‌پذيرد، نگاهي به افق آينده باشد و بتواند دورنماي تحولات فكري علمي را رقم بزند. محمدرضا رضايي‌




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 658]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن