با مهرداد خوشبخت، كارگردان سریال شهر دقیانوس

واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:

سریالی كه ما را از قصه.های آپارتمانی در تهران به یك منطقه تاریخی در بیابان.های كرمان می.برد و قصد دارد رویكردی آسیب شناختی به معضلات اجتماعی داشته باشد.....

دفاع .از تمدن دیرینه ایران
مهرداد خوشبخت چند سال پیش وقتی فیلمی درباره قتل.های ناموسی در برخی مناطق جنوب كشور به نام «جنایت موجه» ساخت با انتقادات و اعتراضاتی از سوی برخی مردم این مناطق مواجه شد.

حالا همین اتفاق بعد از نمایش سریال «شهر دقیانوس» كه به قاچاق اشیای عتیقه در منطقه جیرفت می.پردازد، دوباره تكرار شد. این درحالی است كه خوشبخت، سریال خود را در دفاع از فرهنگ و تمدن كهن جیرفت دانسته و آن را افتخار و اعتباری ملی برای همه ایرانیان می.داند.
به این بهانه با این كارگردان به گفت.وگو نشستیم تا ابعاد بیشتری از ماجرا را تحلیل كنیم و بدانیم . اصلا موضوع از چه قرار است و شهر دقیانوس به چه دلیلی ساخته شده است؛ سریالی كه ما را از قصه.های آپارتمانی در تهران به یك منطقه تاریخی در بیابان.های كرمان می.برد و قصد دارد رویكردی آسیب شناختی به معضلات اجتماعی داشته باشد. مهرداد خوشبخت متولد 1348 در آبادان، فارغ.التحصیل دوره سینمای جوان خوزستان است.
اولین كار جدی.اش در عرصه كارگردانی، ساخت فیلم تلویزیونی «پرواز» با موضوع حیات پس از مرگ بود. وی 2 فیلم دیگر با این موضوع به نام.های «سفر آخر» و «پل» جلوی دوربین برد.
«پیگرد»، «خشم و قضاوت» و «رویای آخر» دیگر فیلم.های تلویزیونی .خوشبخت. هستند كه با تأثیر از محتوای فیلم.های اولیه.اش ساخته شد.
وی مجموعه 5 قسمتی «گروه ویژه» را برای شبكه 2 كارگردانی كرد و آخرین فیلمش با عنوان «نذر» نیز مهرماه 83 از شبكه یك سیما پخش شد. وی در جشنواره فجر سال قبل نیز در بخش ویدئویی فیلم «صدای پای من» را داشت. اكنون پای حرف.های او می.نشینیم تا از رمز و رازهای شهر دقیانوس بشنویم.

ظاهرا گاهگاهی آثار شما با مسائل حاشیه.ای و جنجالی مواجه می.شود. چند سال پیش بعد از نمایش جنایت موجه كه درباره قتل.های ناموسی در جنوب كشور بود نیز اعتراضاتی صورت گرفت.
البته به اندازه این سریال با واكنش.های تند و سیاسی مواجه نشد و بعد از نمایش فیلم و آگاهی از موضوع آن همه معترضان طرفدار فیلم شدند. البته آن فیلم روی لبه تیغ حركت می.كرد و به ضرر یا نفع گروه خاصی حركت نمی.كرد. به هرحال وقتی شما دست روی یك مساله یا معضل اجتماعی می.گذارید بالطبع با واكنش.های مختلفی روبه.رو می.شوید. اتفاقا بعد از ساخت جنایت موجه باب بحث و گفت.وگو درباره قتل.های ناموسی و برخی آداب و سنن در مناطق جنوبی كشور كه زادگاهم است باز شد و نشان داد . سینما حتی می.تواند در تببین یا كمك به حل مسائل جامعه موثر باشد.

می.خواستم همین را بدانم، چون به نظر می.رسد .علاقه.مند هستید به سوژه.های حساسیت برانگیز و خاصی بپردازید كه به نوعی ریشه در مسائل واقعی جامعه داشته و صرفا جهت سرگرمی و تفنن نیست.
بله، برای این.كه یكی از كاركردهای سینما همین است. اگر بپذیریم .نوعی از سینما بازتابی از جامعه و مردم خود است بالطبع باید توقع داشته باشیم .مسائل واقعی آنها را به نمایش گذاشته و روایت كند، روایتی كه بخش.های خسته.كننده زندگی در آن حذف شده. . سینما كاركرد جذب مخاطب را دارد و بعد از آن به تناسب عمق پرداخت آن می.تواند كاركردهای دیگری از آن انتظار داشت. مثل حفظ ارزش.ها و میراث.های فرهنگی و تاثیرگذاری در این عرصه.

درباره شهر دقیانوس هم این احتمال را می.دادید كه ممكن است با واكنش منفی برخی. مخاطبان مواجه شوید؟
بله، ما فكر می.كردیم كه موقع پخش سریال با چنین واكنش.هایی مواجه شویم اما نه تا این حد. چرا كه ظاهرا این بار بعضی.ها كمی هم این وسط شیطنت.های سیاسی كرده.اند. شما ببینید مثلا سریالی كه درباره پزشكان ساخته می.شود با اعتراض این صنف مواجه می.شود مثل همین مجموعه طنز ساختمان پزشكان یا سریال پایتخت در زمان نوروز با مخالفت برخی. مردم شمال كشور مواجه شد. خب ما یك قدم جلوتر رفتیم و درباره یك رخداد ملی ..ـ .فرامرزی و معضلات اجتماعی و فرهنگی آن قصه.ای را روایت كردیم و این كار را البته از سر دلسوزی و علاقه به سرزمین خود انجام دادیم نه تحقیر مردم یك منطقه از كشور عزیزمان. زمانی هم كه برای تحقیق به این منطقه رفتیم مردم آنجا بشدت از این موضوع استقبال كردند و تاكید داشتند .حتما این كار را به ثمر برسانیم چرا كه حرف دلشان بود. در خیلی مصاحبه.های تصویری و مستند آن زمان هم همین.ها را گفته بودند و همه آنها را من دیده.ام. به نظر من عوامل این سریال و مسوولان وقت در زمان تولید كه همكاری خوبی با ما داشتند همت والایی به خرج دادند تا سراغ سوژه.ای بروند كه درد این جامعه است و قصد آگاهی بخشی و روشنگری دارد. ضمن این.كه ما نگاهی انتقادی به برخی ضعف.های مدیریتی در ارتباط با سوژه هم داشتیم و در همین مدت خیلی از مسوولان به خاطر ساخت این مجموعه از ما تشكر كردند. شهر دقیانوس در جهت حمایت از مردم آسیب.دیده و مظلوم جیرفت تولید شد. مردم عزیزی كه با ما همكاری كردند خوشبختانه خودشان در زمان رخداد واقعی حضور داشتند و حتی خیلی.هایشان برایمان همان نقش خودشان را ایفا كردند كه در فیلم وجود دارد و جزو صحنه.های تاثیرگذار فیلم هم شده. بالاخره برای نمایش عمق یك فاجعه باید بستر به.وجود آورنده آن را هم نمایش داد و این.كه چه شد بیگانگان و خلافكارهای خارج از منطقه . به خودشان اجازه دادند .وارد شوند و همه چیز را به غارت ببرند. این كاری است كه ما تا قسمت.های ۱۱ و ۱۲ انجام دادیم.

خب گاهی به دلیل دردسرهایی كه به واسطه این واقعیت نمایی صورت می.گیرد بسیاری از كارگردان.ها ترجیح می.دهند سراغ چنین موضوعاتی نروند..
همین.طوراست. شاید این تجربه بعد از این سریال درباره خود من هم اتفاق بیفتد. به هرحال فشار زیادی به سازندگان چنین مجموعه.هایی وارد می.شود كه گاهی سلامت فردی آنها را به خطر می.اندازد. با این حال دغدغه.های هر هنرمندی است كه اولویت.های او را در انتخاب موضوع مشخص می.كند. ضمن این.كه توجه كنید مساله عتیقه.ها در جیرفت یك مساله بومی و منطقه.ای نیست و جیرفت با آن تاریخ تمدن كهنی كه دارد بخشی از هویت ملی و فرهنگی همه ما ایرانیان را تشكیل می.دهد.

در عین حال درباره یك معضل تاریخی سریالی ساخته شده كه به یك نقطه مشخصی از جغرافیای این سرزمین تعلق دارد.
مگر غیر از این است كه آثار تاریخی و میراث فرهنگی ما هر كدام به یك نقطه از خاك این سرزمین تعلق دارد اما این علقه و دلبستگی ملی است كه موجب می.شود آن را بخشی ازهویت و وجود خود بدانیم.

خب این دغدغه را می.توانستید از طریق یك فیلم مستند هم پیگیری كنید. شاید در یك اثر مستند بهتر می.شد ابعاد این مساله را باز كرد.
برای این.كه من كارگردان داستانی هستم نه مستند. منطقی است كه یك مستندساز باید سراغ این سوژه برود، كما این.كه چنین اتفاقی افتاده و مستندهایی نیز درباره اشیای عتیقه در جیرفت ساخته شده است. حتی تلویزیون آرته فرانسه در این مورد مستند ساخته است كه كسی نسبت به آن واكنش نشان نداد. در صورتی كه آن را خارجی.ها ساختند و خیلی اغراق.آمیزتر از این حرف.ها را در سطح بین.المللی زدند. من خودم دلم می.سوزد كه چرا بیگانه.ها باید این اخبار را پخش كنند.من معتقدم همه ایران مثل یك خانواده است و این درد را باید خودمان درون خانواده بازگو كنیم و هیچ اشكالی ندارد، چون همه متعلق به یك خانواده.ایم كه نامش. ایران است كه شامل همه اقوام و طوایف است. من خودم بچه آبادانم و دارم درباره استان كرمان فیلم می.سازم و در آنجا احساس غریبی نمی.كردم. هنوز هم این احساس را ندارم. البته مطمئنم با حمایت و دفاعی كه از تمدن جیرفت در این سریال صورت گرفته در قسمت شانزدهم همه كسانی هم كه انتقادی داشته.اند نظرشان درباره این مجموعه تغییر می.كند وكمك می.كنند .بیش از این سریال.ها و فیلم.های بهتر و قوی.تری در آن منطقه ساخته شود. منطقه.ای كه همین الان پس از پخش ۶ قسمت سریال بر سر زبان.ها افتاده و هیچ.كس نظر بدی نسبت به آنجا ندارد. بدون اغراق بگویم با توجه به افتخاری كه در این تمدن نهفته است خود من دوست داشتم جیرفتی باشم.

اصلا ایده شكل.گیری این سوژه و ساخت سریال از كجا شروع شد و چه فرآیندی را طی كرد؟
شروعش را در جریان نیستم. ولی سناریوی اولیه.ای از طرف تهیه.كننده به دستم رسید و بعد از خواندنش به دلیل موضوع راغب شدم آن را بسازم. ایده برای من خیلی جذاب بود و . همراه آقای هاشمیان به منطقه رفتیم و تحقیقات را ادامه دادیم. به هر حال این سریال به فیلمنامه.ای نیاز داشت كه اطلاعات درست و دقیقی داشته باشد كه هاشمیان كاملا بر آنها مسلط بود و با ایشان مشغول بازنویسی.های مكرر فیلمنامه شدیم. این بازنگری و تغییرات در فیلمنامه براساس یافته.های جدیدی كه از تحقیقات میدانی صورت می.گرفت انجام می.شد. ما نزدیك به 6 ماه در جیرفت بودیم و فیلمنامه به موازات تحقیقاتی كه در این مدت انجام دادیم همزمان با تصویربرداری بازنویسی می.شد و هاشمیان تا آخرین روزهای تصویربرداری پا به پای ما حضور داشت. این.كه سریال تا این حد تاثیرگذاشته و با واكنش.های متعدد روبه.رو شده ریشه در واقعی بودن قصه آن داشته و این.كه ما سعی كردیم همین واقعیات را در نگارش متن لحاظ كنیم. به نظر من مدیران تلویزیون جسارت بزرگی از خود نشان دادند كه از این كار حمایت كردند. به هر حال 3 سال همه بخصوص گروه سازنده زحمت كشیدند تا این سریال به ثمر برسد. پیش تولید این كار در پاییز 87 شروع شد و پخش آن در پاییز 90 به پایان می.رسد.

با توجه به این.كه بیشترین حجم سریال در جیرفت تصویربرداری شده فرآیند تولید دشواری.هایی هم داشته است. همین.طور است؟
بشدت. شما حساب كنید كه مجموعه عوامل تولید باید از تهران با هواپیما به كرمان می.رفتند و تازه از آنجا 3 ساعت هم. با خودرو به جیرفت سفر می.كردند و این رفت و آمدها فرآیند تولید را با مشكلات مضاعفی همراه می.كرد كه بیشترین فشار بر گروه تولید و تداركات زحمتكشمان بود.

در واقع یك پایتخت گریزی هم در تولید این مجموعه صورت گرفته و اتفاقا سراغ منطقه.ای از ایران رفتید كه كمتر در آثار نمایشی ما بازتاب داشته است. نگران. نبودید پررنگ بودن وجوه بومی و منطقه.ای سریال مانعی در جذب مخاطب از سراسر كشور شود و مثلا آنها نتوانند با قصه و فضای آن ارتباط برقرار كنند؟
نه، برعكس. به نظر من تماشاگر ایرانی دوست دارد جاهای دیگر مملكت خود را هم ببیند و اتفاقا شاید از این.كه اكثر سریال.های تلویزیونی در تهران می.گذرد خسته شده باشد. در ضمن .تلویزیون باید به این سمت برود كه یك نوع تمركز.زدایی را در ساخت سریال.های تلویزیونی تجربه كند و از ظرفیت دراماتیكی و تاریخی ـ جغرافیایی مناطق مختلف ایران استفاده كند. ضمن این.كه ساخت سریال در مناطق گوناگون كشور به معرفی نقاط جذاب و دیدنی این سرزمین كمك كرده و موجب رونق گردشگری و ایرانگردی می.شود. قصه.ای كه ما در شهر دقیانوس شاهدیم در واقع یك نوع بازخوانی تاریخ معاصر است كه البته دشواری.های خاص خود را دارد.

چند درصد از سریال در جیرفت و مناطق اطراف آن فیلمبرداری شده است؟
تقریبا چیزی حدود 70 درصد از فیلم در اطراف جیرفت تصویربرداری شده نه در خود شهر جیرفت و مابقی نیز در تهران، كیش و دبی می.گذرد.

گاهی به دلیل همین تفاوت بافت جغرافیایی و فرهنگی احساس می.شود. یك نوع دوپارگی و عدم انسجام در ساختار بصری سریال به وجود آمده است.
به نكته خوبی اشاره كردید، درست است. این تفاوت اتفاقا آگاهانه هم بوده است تا از این طریق تفاوت.ها را برجسته كنیم و اختلاف بین پایتخت و بقیه شهرستان.ها را نشان دهیم. در واقع یك نوع نگاه انتقادی به.واسطه قیاس تصویری در سریال به نمایش گذاشته شده. اصلا یكی از دلایلی كه باید سریال.سازی ما را متوجه خارج از پایتخت و شهرستان.های مختلف كشور كند به تصویر كشیدن همین تفاوت.ها در سطح و سبك زندگی است و اگر اكثریت مخاطبانمان مثل شما این تفاوت را از طریق این سریال احساس كرده باشند جای خوشحالی است و نشان می.دهد . در رسیدن به این هدف. تا اینجا موفق بوده.ایم.

اما این تحلیل شما موجب می.شود. انتقادی را كه نسبت به انتخاب لهجه سریال قرار بود داشته باشم پررنگ.تر كند. به هر حال اگر قرار است به تنوع فرهنگی و قومی در ساخت سریال.های تلویزیونی پرداخته شود یكی از مولفه.های اصلی آن لهجه و زبان محلی است، اما در شهر دقیانوس به. رغم این.كه قصه در جیرفت می.گذرد اما لهجه كرمانی و بومی در آن استفاده نشده یا خیلی كمرنگ است. علت این مساله چیست؟
ببینید لهجه همیشه یكی از چالش.های اصلی در ساخت سریال.های تلویزیونی است و یكی از آن مواردی است كه همیشه انتقادات و اعتراضات فراوانی نسبت به آن صورت می.گیرد. سال گذشته حسن فتحی در سریال «در مسیر زاینده.رود» با. انتقادات مردم اصفهان مواجه شد و همین امسال هم مردم شمال كشور نسبت به استفاده از لهجه در سریال پایتخت انتقاد داشتند. به هرحال ما در این سریال از یكسری بازیگر حرفه.ای كه شناخته شده بودند استفاده كردیم كه هر چقدر هم سعی كنند نمی.توانند لهجه محلی را به درستی تقلید كنند. ضمن این.كه مخاطب مورد نظر ما كل مردم ایران بود. و اگر لهجه را پررنگ می.كردیم شاید بسیاری از مخاطبان نمی.توانستند با سریال ارتباط برقرار كنند. ما به بازیگران بومی این مجموعه نیز تاكید می.كردیم . خیلی با لهجه صحبت نكنند . ضمن این.كه تلاش كردیم. شخصیت.های بومی قصه را با حضور بازیگران حرفه.ای كه اصالتا متعلق به استان كرمان بود به تصویر بكشیم مثلا آقای رودساز به نقش قاضی جیرفت یا آقای نوذری در نقش صاحب هتل. ضمن این.كه قصه در 2 بخش تهران و جیرفت می.گذرد و برای ایجاد یكدستی بیشتر در زبان قصه سعی كردیم مساله لهجه را كمتر در شكل گیری درام لحاظ كنیم. به نظرمن مجموعه این مولفه.ها در خدمت داستان قرار می.گیرد و آنقدر آزاردهنده نیست. هرچند .بالاخره ما داریم یك كار هنری انجام می.دهیم و قطعا اشكالاتی هم دارد كه انكار نباید كرد اما واقعیت این است آنچه بیش از لهجه و بعضی مسائل دیگر دیده می.شود و در ذهن مردم می.ماند ماجرایی است كه در جیرفت اتفاق افتاده و قصه.ای است كه در سریال روایت می.شود. همین كه این سوال در ذهن مردم ایجاد شود ما و جیرفتی.هایی كه در كارهمراهی.مان كردند به هدف خود رسیده.ایم. خیلی.ها از من می.پرسند چطور می.شود به جیرفت رفت، می.خواهیم عید برویم. همین.كه این كنجكاوی در مخاطبان ایجاد شده كه درباره این شهر سوال كنند و علاقه.مند شوند تا به جیرفت سفر كنند كافی است. بقیه.اش به عهده خود مخاطب است كه به.دنبال تحقیقاتش برود. امیدوارم این سریال بتواند این افتخار تاریخی كشور ما را به هموطنان معرفی كند و من روسفید شوم.

چیدمان و تركیب بازیگران سریال دقیانوس هم تا حدودی نسبت به سریال.های دیگر متفاوت به نظر می.رسد.
بله، چون چند نفر دیگر هم به این مساله اشاره كردند. به هر حال عاطفه نوری پس از مدت.ها كه در سریال.های تلویزیونی حضور نداشت دوباره به تلویزیون بازگشته یا سیاوش تهمورث كه همواره در نقش.های منفی ظاهر می.شد این بار دركسوت یك شخصیت مثبت قرار گرفت و حضور بازیگران دیگری مثل كامران تفتی تازگی داشت و همین.طور سام درخشانی كه به عنوان نقش اصلی سریال با انرژی.ای كه گذاشت با تمام وجود از ما در آن شرایط سخت تصویربرداری حمایت كرد. خوشبختانه در كنار هم قرار گرفتن بازیگران بومی و حرفه.ای بخوبی صورت گرفت و موجب یكدستی و هماهنگی در كلیت اثر شد. چرا كه تعداد زیادی از بازیگران جیرفت و كرمان و بافت برایمان بازی كردند و نشان دادند كه استعدادهای خوبی در شهرستان.ها وجود دارد.

عنوان شهر دقیانوس به چه دلیلی انتخاب شد؟
در جایی از قصه در قسمت دوم سریال از این عنوان استفاده می.شود. عاطفه نوری در نقش مهندس صمدی می.گوید یك منطقه.ای در نزدیكی جیرفت هست كه اسمش شهر دقیانوس است. چون بین ما ایرانی.ها مصطلح شده كه به هر چیز قدیمی می.گوییم مال عهد دقیانوس است، این منطقه هم بین مردم مشهور به شهر دقیانوس است و سازمان میراث فرهنگی هم آن را به همین نام ثبت كرده وگرنه آنجا ربطی به دقیانوس ندارد.

با توجه به این.كه جلسات بازبینی و اصلاح در پی اعتراضاتی كه صورت گرفت انجام شد آیا نقص و خللی در روایت و فیلمنامه به وجود نیامد؟
نه. خوشبختانه با حمایت.های خوبی كه از سوی مدیران بخصوص آقای فرجی و اكبری صورت گرفت و درك درستی كه از این ماجرا وجود داشت لطمه.ای به فیلمنامه و ساختار آن وارد نشد و همه چیز در نهایت در خدمت همان حرف و پیامی قرار گرفت كه باید منتقل می.شد. در همین جا باید از همكاری مدیران بخش.های مختلف شهر جیرفت مثل فرمانداری و اداره بهداشت و بهداری و بخصوص نیروی انتظامی تشكر كنم كه همكاری خوبی با ما در فرآیند تولید سریال داشتند و حمایت.های لازم را هم در ارتباط با این انتقادات از سریال انجام دادند. خوشبختانه این تغییرات و ممیزی.ها به اصل قصه لطمه.ای وارد نكرد و مهم این است كه ما بتوانیم این افتخار ملی را به نمایش بگذاریم.

چون خیلی هم از ماه رمضان نگذشتیم دوست دارم نظر مهرداد خوشبخت را درباره ساخت سریال.های ماورائی بدانم، چون خیلی.ها معتقدند .شما برای اولین بار در تله.فیلم.هایی كه ساختید به این موضوع پرداختید. .
باید در این زمینه به تجربیات مختلفی دست بزنیم تا به یك فرم و ساختار مشخصی برسیم. مدیران شبكه باید جسارت بیشتری به خرج دهند وخط قرمزهای موجود در این زمینه را كمتر كنند تا فضای بازتری برای تجربه كارهای ماورائی ایجاد و از تكراری شدن آنها جلوگیری شود. خود فیلمسازان نیز باید رویكرد خلاقانه.تری داشته باشند و پیشنهادهای تازه.ای به مدیران بدهند.

شاید یكی از ویژگی.های شهر دقیانوس هم این است كه از فضای آپارتمانی خارج شده و مخاطب قصه را در لوكیشن.های تازه.ای می.بیند.
این مساله كاملا آگاهانه بود و سعی كردیم مخاطب را از آپارتمان و همچنین از پایتخت بیرون ببریم. این كار در طراحی صحنه و لباس توسط داریوش پیرو و نوع تصویربرداری توسط سیروس عبدلی و گریم به دست خانم ندا میقانی هم لحاظ شد و صرفا به مضمون و محتوا برنمی گشت. مثلا استفاده خیلی خوبی از رنگ.های گرم منطقه صورت گرفت كه كنتراست خوبی با فضاهای قصه در تهران داشت یا سعی كردیم از لانگ.شات استفاده بیشتری كنیم كه معمولا در سریال.های ما كمتر دیده می.شود. یا از صداهای موجود در طبیعت و محیط آنجا كریم كاشانی و ناصر انتظاری استفاده كردند كه در میكس خوب صدا توسط علی علویان مورد استفاده قرار گرفت. این نوآوری در موسیقی آرمان موسی.پور هم به خوبی اعمال شد و به نظر من یكی از اورژینال.ترین موسیقی متن.هاست كه با بافت و فضای بومی قصه تناسب خوبی دارد. ناگفته نماند .ریتم مناسب فیلم كه از سناریوی محمدرضا هاشمیان آغاز شده بود در تدوین سهراب خسروی بخوبی و حرفه.ای ادامه پیدا كرد كه ایشان همچنان درگیر اصلاحات فراوان پخش است. همه بچه.ها در پس تولید به طور شبانه روزی در حال كارند تا با كمترین لطمه كیفی فیلم
به پخش برسد.

این نوع از سریال.ها كه حالا قرار است درباره یك مساله مهم اجتماعی یا میراث فرهنگی و ملی صحبت كند با این خطر مواجه هستند كه در دیالوگ پردازی به سمت شعار زدگی بروند اما خوشبختانه این مساله در شهر دقیانوس چندان احساس نمی.شود.
چقدر خوب شد كه به این مساله اشاره كردید. من یك دوستی داشتم كه مثل یك ویراستار، دیالوگ.ها را مورد تحلیل و بررسی قرار می.داد و دقت زیادی درباره درستی آنها داشت، در بعضی جاها از ایشان كمك می.گرفتیم. من اولین بار در تله فیلم «نیرنگ» این مساله را تجربه كردم.ضمن این.كه با هاشمیان طرح و برنامه مشخصی برای این كار داشتیم. مثلا این.كه حاج طاهر كه سیاوش طهمورث آن را بازی می.كند در هر سكانس از یك ضرب.ا.لمثل استفاده كند. یا دكتر سینا كه محمد مطیع آن را بازی می.كند از شعر استفاده می.كند. در واقع هر یك از شخصیت.ها دیالوگ.هایشان مختص خودشان است و این موجب شده تا باورپذیری قصه و شخصیت.ها میسر شود.

با همه چالش.ها و دردسرهایی كه در ارتباط با این سریال داشتید از ساخت شهر دقیانوس راضی هستید؟
خیلی زیاد. به هر حال خلق هر اثر هنری با مشكلات و دردسرهایی همراه است اما من بویژه به خاطر ابعاد ملی و فرهنگی كه موضوع این سریال داشت و . توانستم توجه بسیاری از مردم كشورم را به این افتخار ملی در جیرفت جلب كنم، راضی هستم و به نظر من ارزش این همه دردسرها را داشت. امیدوارم مسوولان و سیاستگذاران شرایطی را فراهم كنند تا فیلمسازان سراغ مسائل و دغدغه.های اجتماعی و ملی بروند و از سریال.هایی كه واقعیت.های ملموس زندگی مردم را به تصویر می.كشند حمایت بیشتری كنند.

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]

[مشاهده در: www.funpatogh.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]