واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: جامعه.شناسى از لحاظ روش، قلمرو و موضوع مورد مطالعه، داراى تقسيمات متعددى است. نخستين تقسيم.بندى جامعه.شناسى که به.وسيلهٔ "اگوست کنت" پايه.گذار اين علم به.عمل آمد. تقسيم جامعه.شناسى به "ايستاشناسى اجتماعي" و "پوياشناسى اجتماعي" است. ◊ جامعه.شناسی ایستا یا سکونی (Static Sociology) ◊ جامعه.شناسی پویا یا حرکتی (Dynamic Sociology)
جامعه.شناسى ايستا يا سکونى (Static Sociology) جامعه.شناسى ايستا، جامعه را در حال سکون و ثبات در زمان محدود و مکان معينى مورد بررسى و تجزيه و تحليل قرار مى.دهد. "اگوست کنت" در تعريف ايستائى جامعه مى.گويد: "مطالعه ايستائى عبارت است از بحث و پژوهش پيرامون قوانين کنش و واکنش بخش.هاى گوناگون نظام اجتماعى چون: حکومت، اقتصاد و ... در يک زمان معين" .
ايستاشناسى اجتماعي، مانند کارهاى فيزيولوژيکى بدن انسان و علم تشريح است که به مطالعه چگونگى سازمان يافتن و ترکيب عناصر متفاوت پيکر اجتماعى مى..پردازد. جامعه.شناسى ايستا از يک. سو، ساخت اجتماعى جامعه را در يک لحظه معين بررسى مى.کند و از سوى ديگر به تجزيه و تحليل عنصر يا عناصرى که جامعه را تشکيل مى.دهد مى.پردازد.
در اين تجزيه و تحليل، جامعه به مثابه يک ارگانيسم درنظر گرفته مى.شود که کارکرد يک عضو مانند: قلب، جهاز هاضمه، شش، در کل ارگانيسم که اين جزء آن است، بررسى مى.شود.
مثلاً اگر کارکرد نهاد خانواده و ازدواج را در کل جامعه، در مکانى معين و در مدت زمانى کوتاه مطالعه کنيم، بررسى ما ايستاشناسى اجتماعى خواهد بود.
براساس مطالعات ايستائي، مى.توان نظم و ويژگى.هاى ساختى هر جامعه را تشخيص داد.
به.نظر "اگوست کنت" بايد نظم جامعه بشرى چنان بررسى گردد که گوئى بى.حرکت و ساکن است. اما بايد دانست که جامعه هرگز ساکن و بى.حرکت محض نيست و کارکردهاى مربوط بدان متوقف نمى.شود. چراکه دوام و بقاءِ جامعه بستگى به حرکت و دگرگونى آن دارد.
بنابراين منظور از ايستاشناسى اجتماعى آن است که هر يک از امور و پديده.هاى اجتماعى چون: آداب و رسوم، خانواده، دين، اقتصاد، اخلاق، صنعت، فرهنگ، حکومت و غيره را در يک لحظه زمانى و در مکان معين مورد مطالعه قرار دهيم، بدون اينکه به اصل و منشاء و سير تحول تاريخى آن توجه شود.
جامعه.شناسى پويا يا حرکتى (Dynamic Sociology) جامعه.شناسى پويا، حرکت، تحول و دگرگونى.هاى اجتماعى و علل و نتايج و آثار آنها را در طول زمان، مورد مطالعه قرار مى.دهد و يکى از جالب..ترين و مهم.ترين مباحث علم.الاجتماع شناخته مى.شود. اکثر جامعه.شناسان بدان علاقه.مند هستند و کوشيده.اند براساس ضوابطى مراحل تحول و دگرگونى جوامع را بيان نمايند. آنها معتقد هستند همان.طور که کوه.ها و پستى و بلندى.ها و رخسار زمين تغيير شکل مى.دهد. جوامع نيز در طى قرون هم از نظر کمى و هم از نظر کيفى تغيير مى.يابند و متحول مى.شود.
"هراکليت" (Heraclitus) براى اولين بار گفت: "همه چيز در حال دگرگونى است و هيچ چيز آرام نيست و به يک رودخانه دوبار نمى.توان فرو رفت" و "اگوست کنت" با بيان مراحل سه.گانهٔ: رباني، فلسفى و علمي، به.حالت پويا، گذر جوامع را در "طى زمان بيان داشته است. همين.طور "مارکس" و ديگران.
بنابراين اگر تغيير و دگرگونى امور اجتماعى و نهادها و ... در طول زمان مورد مطالعه قرار گيرد يک مطالعه "پويا" خواهد بود.
مثلاً اگر سير تحول تاريخى خانواده و اشکال ازدواج و عوامل مؤثر در آن در طول زمان طولانى مورد مطالعه قرار گيرد، مطالعه ما "جامعه.شناسى پويا" مى.باشد.
خلاصه آنکه، مطالعه ايستائى مانند عکس.بردارى از يک حالت و حادثه است در حالى که پويا.شناسى مانند فيلم..بردارى در طول زمان است، چون فيلم سينمائي.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 182]